کودکان در تیررس خشونت
| گروه اجتماعی – زهره سادات موسوی |
پس از فراگیری ویروس کرونا و تعطیلی مدارس، همه نگاهها به سمت کودکانی جلب شد که احتمال آزار دیدنشان، محتمل است. موضوعی كه از خفیفترین شكل آنکه نگاه و كلامی تلخ باشد؛ تا شدیدترین آنکه تنبیه بدنی است، ابعاد تأثیرگذاری از خود بر زندگی فرد برجای خواهد گذاشت.
تعریف کودکآزاری
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، کودکآزاری عبارت است از: «آسیب یا تهدید جسم و روان یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افراد که نسبت به او مسئولیت دارند. این تعریف آسیب جسمانی، روانی، جنسی و بهرهکشی از افراد زیر ١٨سال را دربرمیگیرد. »
بر اساس گزارش سالانه گردآوری شده توسط مجموعه فعالان حقوق بشر، طی سال ۲۰۱۹ میلادی در رسته حقوق کودکان، دستکم ۱۲۹۰ مورد کودکآزاری، ۳۱ مورد تجاوز و آزار جنسی کودکان، ۱۰ مورد قتل کودکان و همچنین ۳۱ مورد خودکشی کودکان رخ داده است.
در کشور ما نیز بر اساس آخرین آمارها، ۴۰ درصد از موارد خشونت خانگی مربوط به کودکآزاری است که ۵۰ درصد آن مربوط به غفلت و بیتوجهی، ۳۰ درصد آزار جسمی، ۱۶ درصد روانی و عاطفی و ۴ درصد جنسی بوده است.
شماتت و خشم کودک کار از سوی خانواده
کودکان بهواسطه تحرک بالا، تابآوری پایین و روحیه حساس خود میتوانند بیشتر از سایر گروههای سنی مورد سوء رفتار قرار بگیرند و از لحاظ روحی و روانی آسیب ببینند. این روزها بسیاری از کسبوکارها بازگشایی شدهاند و ادارات به صورت دو سوم ظرفیت، فعالیت خود را از سر گرفتهاند اما مدارس و دانشگاهها همچنان تعطیل هستند. کودکانی که نصف روز را در مدرسه و تعامل با همسالان میگذراندند، حالا مجبورند تمام روز را در خانه سپری کنند. برگزاری کلاسهای درس مجازی شاید بتواند بخشی از زمان کودکان را پر کند اما از آنجایی که در این کلاسها تنها معلم با دانشآموزان در ارتباط است، آنها همچنان از ارتباط با دوستان و همکلاسیهای خود محروماند. علاوه بر این کودکانی که در خانوادههای تهیدست و حاشیهنشین زندگی میکنند اضطراب عدم کسب نان دارند و گاهی مورد خشم و شماتت خانواده قرار گرفته و برای به دست آوردن پول بالاجبار به بیرون از منزل روانه میشوند. این وضعیت برای کودکانی که والدین معتاد دارند به مراتب سختتر است.
ابهام در مورد افزایش کودکآزاری
حلیمه عنایت، استاد علوم اجتماعی دانشکده اقتصاد دانشگاه شیراز از لزوم توجه به اقتضای سن کودک و تحرک ناشی از آن سخن گفته و تأکید میکند: «باید در نظر داشته باشیم که اقتضای سن کودک و تحرکهایی که داشته چیست، بالطبع در شرایط بروز کرونا این مسئله از بین رفته و برخی خانوادهها میخواهند، جلو تحرک کودک را بگیرند که البته وجود آپارتمانها و فضاهای کوچک و بسته مزید بر علت شده است.» او به ایرنا میگوید: «خشونت علیه افراد مختلف همچون زن، کودک، سالمند و معلول خبر تازهای نیست و همواره شاهد این پدیده در گستره جغرافیایی جهان بودهایم. اما امروز در دوران کرونا و خانه ماندن اجباری خانوادهها این پدیده افزایش یافته است که این امر، خاص جامعه ما نیست و کشورهای درگیر با این بیماری هم با آن روبهرو هستند.» بااینحال، حبیبالله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در گفتوگو با ایلنا میگوید: «طبق آمارها خشونت خانگی شامل موارد کودکآزاری، همسرآزاری، سالمندآزاری و معلولآزاری نسبت به گذشته و قبل از ایام کرونا و قرنطینه خانگی تفاوت معناداری نداشته است.» اما محمدعلی گو، سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی در گفتوگو با روزنامه شهروند میگوید که آمار دقیق تماسها با اورژانس اجتماعی مشخص نشده اما تعداد تماسها با خط ۱۲۳ در یک ماه گذشته بهطورقطع افزایش داشته است و این
« یعنی بیشتر شدن کودکآزاری و همسر آزاری که تمرکز اورژانس اجتماعی بر آن است.»
آمار خشونت در کدام طبقه بیشتر است؟
به گفته علیگو، قشر متوسط در ایران قرنطینه را جدیتر گرفته است و احتمالا آمار خشونت در این طبقه بالاتر رفته است: «طبقه متوسط اجتماعی لزوما دارای خشونت بیشتر نیست اما نوع خشونتش برای ما محسوستر است. اینکه من بچهام را در فشار روانی بگذارم هم نوعی از خشونت است. درست است که کتکش نزدم اما شاید اثر آسیبی آن بیشتر باشد. معمولا خشونتهای روانی نادیده گرفته میشوند درحالیکه در طبقه متوسط نوع خشونتها، بیشتر روانی است. البته به نظرم این موضوع قطعا در قالب طبقه تقسیمبندی نخواهد شد و همه بخشهای جامعه را درگیر میکند.»
بیانیه سازمانملل متحد درباره امنیت کودکان
فارغ از اینکه خشونت در کدامین طبقه بیشتر است، صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) با صدور بیانیهای از دولتها خواسته است: « در بحبوحۀ تشدید پیامدهای منفیِ اجتماعی و اقتصادی شیوع کرونا، از امنیت کودکان و تأمین نیازهای اساسی آنها غفلت نورزند.» به گزارش این سازمان، صدها میلیون کودک در سراسر جهان در دوران شیوع کرونا در معرض انواع کودکآزاریها ازجمله بدرفتاری، خشونت جنسی، بهرهکشی، محرومیت اجتماعی و جدایی از مراقبانشان قرار دارند. آزارهایی که به دلیل بودن در چهاردیواری منزل باعث شده است از دید ناظران پنهان بماند و همین مسئله خود در افزایش آنها مؤثر است. در همین راستا یوهانس ویلهلم روریگ، بازرس حکومت آلمان در امور خشونت و سوءاستفادهها با اشاره به افزایش خشونتها علیه کودکان در این ایام میگوید: «همهکسانی که برای حفاظت کودکان فعالاند و در راستای سلامتی آنها مبارزه میکنند، در حال حاضر از افزایش احتمالی خشونت علیه کودکان نگراناند. کودکانی که در هر صورت در معرض خشونت جنسی در خانوادهها، توسط پدران، برادران یا مادرانشان قرار میگرفتند، حالا وضعیت شان به میزان زیادی تشدید میشود، زیرا آنها نه میتوانند مدرسه بروند و نه اوقات فراغت خود را در بیرون از خانه سپری کنند، پس بهاینترتیب برای آنها امکان فرار از این وضعیت وجود ندارد.»
آزار کودکان در خانوادههای فقیر بیشتر است
«فاطمه قاسمزاده»، فعال حقوق کودک در گفتوگو با « رسالت » تأکید میکند: «خشونت نسبت به کودکان در ایام خانهمانی و افزایش فشارهای اقتصادی بیشتر شده است و هیچ جای تردیدی در این قضیه نیست. اورژانس اجتماعی قبل از این بحران هم همیشه آمار داده و تأکید داشته است که بالاترین خشونت در کشور ما اول نسبت به کودکان است. از طرفی با توجه به تقسیمبندیهایی که در مورد خانوادهها وجود دارد، کودکآزاری در خانوادههای فقیر بیشتر است. تمام خانوادهها حتی قشر مرفه نیز در این ایام سهمی از کودکآزاری برایشان متصور است که ممکن است دلایل آن متفاوت باشد، شاید درصد آزاری که زنان و کودکان در خانوادههای در حد متوسط میبینند خیلی بالا نباشد اما در خانوادههای فقیر که از قضا تعدادشان نیز میلیونی است این آزار و اذیت بیشتر است. ما حدود ۲۱ میلیون حاشیهنشین داریم. فقر اقتصادی به دنبال خودش فقر فرهنگی میآورد. خانوادههایی که درگیر فقر هستند بیشتر کودکان و زنانشان را آزار میدهند.
همین که مرد سر کار نمیرود و بهتبع آن نمیتواند خانواده را اداره کند، آستانه تحملش پایین میآید و با بروز کوچکترین مسئلهای ناگهان برانگیخته میشود. حالا مسائل و مشکلاتی مثل اعتیاد هم ممکن است در این خانوادهها وجود داشته باشد. یک سری خانوادهها هم مرفه هستند ولی آنها هم ممکن است بدون اینکه خودشان بخواهند کودکان را آزار بدهند. آزارهای ناشی از فقر و مشکلات مربوطه برای خانوادههای مرفه مطرح نیست و بیشتر در خانوادههای کمتر برخوردار و تا حدی همخانوادههای متوسط پای این علت در میان است. در حال حاضر مشکلات شدید اقتصادی و محرومیتهای ناشی از قرنطینه و عدم دیدار دوستان و اقوام میزان زیادی اضطراب، کمتحملی و ترس و نگرانی ایجاد میکند، اینها همه از پدر و مادر به بچهها منتقل میشود. در این ایام بچهها ممکن است امکانات کمی داشته باشند و به سبب آن استرس پدر و مادرها بیشتر شود. بالطبع در خانههایی که خیلی کوچک است وقتی نه وسیله سرگرمی خوبی برای کودک وجود دارد و نه فضای زیادی در اختیارش است، هم کودکآزار میبیند و هم ممکن است به دیگران آزار برساند اما این مسائل فقط مختص ایران نیست. در حال حاضر آمارهای بینالمللی را هم که بخوانید کمتر کشوری وجود دارد که در آن میزان خشونت به نسبت قبل از بحران کرونا افزایش پیدا نکرده باشد.
حالا این میزان در کشورها میتواند متفاوت باشد چون قبل از این هم متفاوت بوده است.» مدیر شبکه یاری کودکان کار، نخستین راهکار برای کاستن از خشونتهای خانگی بهویژه علیه کودکان و زنان را بهبود اوضاع اقتصادی مردم توسط دولت میداند و با تأکید بر این نکته که با شکم گرسنه نمیتوان در قرنطینه ماند، میگوید: « در این دوران یک عده با نرفتن به سرکار مواجه شدند و به هر صورت وضعیت اقتصادی خانوادهها به نسبت قبل از این بحران بدتر شد. دولت در این موضوع مسئولیت دارد. در چنین بحرانهایی این دولتها هستند که باید برای اقشار مختلف مردم تسهیلاتی فراهم کنند. بهخصوص برای کسانی که شغلشان را از دست داده و هیچ درآمدی ندارند. دولت وام یک میلیون تومانی داده است که آن هم اول اعلام شد با بهره ۱۲ درصد. کمک اقتصادی دولت به خانوادهها در این بحران بسیار اندک بود و همین مسئله بر خانوادهها چه متوسط و چه فقیر تأثیر منفی میگذارد و میزان خشونت را در آن خانواده افزایش میدهد. بنابراین اولین گام کمک اقتصادی دولت است. در مرحله بعد مردم و نهادهای دولتی هم باید در حد خودشان کمک کنند. اما کمک مردم در مرحله دوم است. اول دولتها موظف هستند که به مردمشان در بحرانها کمک برسانند. حال آنکه همیشه و در همه بحرانها نقش مردم و نهادهای مردمی مشخصتر و مهمتر از دولت بوده است و این درست نیست. در وهله اول این کمکها بر عهده دولتهاست چرا که قانون، پول و قدرت در اختیار آنهاست. از سوی دیگر، یک بحث کیفیت زندگی داریم و یک بحث حفظ حیات. حفظ حیات مردم به عهده دولت است. دولت در حال حاضر باید در دورترین نقاط هم امکانات فراهم کرده باشد که مردم از گرسنگی نمیرند.»
«قاسمزاده» در ادامه نقش رسانهها و بهطور ویژه صدا و سیما را در کنترل این بحران و کم کردن خشونتهای خانگی بسیار مهم میداند و معتقد است: «این نهاد مهم و تأثیرگذار در حوزه مسائل تربیتی و فرهنگی بسیار بیکیفیت عمل کرده است. در حال حاضر باید برنامههای خوبی ساخته شود که از نظر آموزش تفاهم، روشهای گفتوگو و ارتباط با فرزند به خانوادهها کمک کند. نمیگویم در این زمینهها برنامه نیست، هست ولی خیلی کم و با کیفیت پایین است. حالا در حوزه بهداشت و مسائل مربوط به کرونا کیفیت برنامهها قابلقبول است ولی در حوزههای تربیتی و روانشناسی ما خیلی برنامه خوب نداریم. بهعلاوه در این ایام یک سری تبلیغات پخش میشود و در آنها زندگیهایی را نشان میدهند که واقعا درست نیست. چه طور میشود در زمانی که مردم ندارند بخورند، چنین غذاها و خانهها و صبحانههایی را بهعنوان تبلیغ در صدا و سیمای ما نشان میدهند؟ این خودش باعث رنجش روانی مردم میشود و با خود میگویند، اگر در جامعهای عدهای اینطور زندگی میکنند ما چهکارهایم؟! مگر ما ملت نیستیم؟ مگر ما مردم ایران نیستیم؟ پس چرا این زندگیهایی که نشان میدهند برای ما رویاست؟ یک سری امکاناتی هم به صورت آنلاین فراهم شده است، ازجمله دورهها و کارگاههای روانشناسی که آنها هم بد نیست ولی برای همه قابلدسترس نیست چرا که همه از نظر ابزاری امکانات شرکت در این دورههای مجازی را ندارند.»
تداوم قرنطینه و آسیب روحی و جسمی کودک
«طیبه شریف پور» نیز در قامت فعال حقوق کودک با اشاره به اینکه بحران کرونا طی دو سه ماهه اخیر ساختارهای درونی جامعه و خانواده را برهم زده است، به«رسالت» میگوید: «با توجه به اینکه خانوادهها میبایست در خانه بمانند، دچار تنش شدهاند و در بین طبقات پایین و متوسط رو به پایین، دیگر خانه آن محیطی که کودک در آن احساس آرامش و امنیت کند و به آن وابستگی داشته باشد نیست. مشکلات اقتصادی، افزایش بیکاری، قطع و کاهش درآمدها، اطلاعات کم مردم از اهمیت « سلامت اجتماعی» و فقر فرهنگی همه دست به دست هم داده و اختلافات درون خانه را تشدید کرده است که این خود موجب شکلگیری بستری پر از خشونت و درگیری شده است که اولین قربانیان این شرایط کودکان هستند. در شرایط فعلی که مدارس تعطیل شده و کودک در خانه حضور مستمر دارد، در فضای این خانوادههای آسیبدیده اجتماعی، کودک بهصورت مضاعف در معرض خشونت و بدرفتاری از طرف هر دو والدین قرار دارد. کودکانی که تا دیروز زمانهای کوتاهی در خانه بودند که بخشی از آن هم به انجام تکالیف و غیره میگذشت، امروز در فضای محدود خانه که مناسب فعالیت نیست محبوس شدهاند و در چنین جوی به شدت از طرف بزرگترها مورد برخورد قرار میگیرند. کودک سرشار از شور و هیجان و جنبش است، قطعا تداوم این وضع به سلامت روحی و جسمی این کودکان صدمه میزند.»
«شریف پور» بهعنوان عضوی از شبکه یاری کودکان کار، گریزی هم به شرایط این کودکان در ایام کرونا میزند و میگوید: « با توجه به اینکه در جامعه ما توزیع ثروت درست صورت نمیگیرد، در شرایط ویروس کرونا نیز بیشترین صدمه متوجه اقشار آسیبپذیر و طبقات پایینی جامعه بهویژه افرادی است که شغلهای کاذب و غیررسمی ازجمله دستفروشی، کارگران فصلی و ساختمانی و… دارند. متأسفانه این ویروس به سرعت وضعیت رفاه نسبی این خانوادهها را که قبل ویروس کرونا هم از شرایط مطلوبی برخوردار نبودند، تحت تأثیر قرار داده است. تداوم این بحران، تشدید فقر و آسیبهای دیگر را سبب میشود. این خانوادهها به علت اینکه کسبوکار خود را از دست دادهاند در شرایط نابسامانی به سر میبرند و بخش بزرگی از آنها که در شرایط عادی گذشته نیز کودکان خود را در جهت تأمین هزینههای زندگی از سر ناچاری و به اجبار به خیابانها و کارگاهها برای کار میفرستادند و طبق گفته خودشان اگر نمیفرستادند، خود کودکانشان گرسنه میماندند، حال که به سبب ویروس کرونا به ناچار هم خود و هم کودکانشان در محیط خانه هستند در وضعیت خوبی به سر نمیبرند. متأسفانه امروز کسی از نگرانی ویروس، تولیدات این نوع خانوادهها را که در خانه تهیه میشود، خریداری نمیکند، اغلب این کودکان و خانوادههای آنان در حاشیه شهر و مناطق فقیرنشین در اتاقهایی کوچک و جمعیتی از همه نوع گروههای سنی حضور دارند و از کیفیت سکونتی بهداشتی پایینی رنج میبرند. خانهای که تا دو ماه قبل تنها خوابگاه بوده است اکنون همه اعضا آن باید از صبح کنار یکدیگر بدون هیچ امکانات اولیه زندگی کنند. کودک بهعنوان انسانی کوچک و بیپناه در چنین شرایطی مورد خشونت، بیمهری، آزار، پرخاشگری، تهدید و صدمه جسمی از طرف نزدیکترین کسان و اهالی خانه قرار میگیرد و سلامتش درخطر است. همچنین به علت کاهش درآمد خانواده نمیتوانند مواد غذایی اندکی را که تا دیروز تهیه میکردند، تأمین کنند و اغلب این کودکان سوء تغذیه هم دارند. کودکان این خانوادهها به هیچوجه دوست ندارند کار کنند اما وحشت از خشونت پدر یا سرپرست باعث میشود، از خانه بیرون بروند. خانهای که باید کودک را از عوامل بیرونی حفاظت کند، خود به محلی برای اضطراب و نگرانی و وحشت کودک تبدیل شده است و مفهوم «خانه» را به « خانه ناامن بدل کرده است.»
این فعال حقوق کودک با اشاره به اینکه شبکه یاری کودکان کار با بیش از ۴۰ عضو حقوقی در تهران و شهرستانها همواره در تلاش برای حمایت از این قشر بوده است، خاطرنشان میکند: «علیرغم تعطیلی اغلب انجمنهای عضو این شبکه، مددکاران و روانشناسان شبکه از طریق تلفن و بعضا مراجعه حضوری به در خانهها با کودکان و خانوادههایشان در ارتباط هستند. طبق اعلام انجمنها، کودکان کار در پیامهای خود بسیار ابراز علاقه میکنند که مدارس باز شوند و یا اینکه بتوانند به محل مراکز ما بیایند چرا که در آنجا حداقل غذای گرمی و دست مهربان و نوازشگری در انتظار آنهاست. کودکان با ترسی که از خشونت بزرگترهای خود در درون خانه دارند، نمیتوانند از پشت تلفن در مورد رفتارهای والدین یا سرپرست خود صحبت کنند و از اینکه نمیتوانند به خاطر تأمین هزینههای خانواده کار کنند مضطرب هستند. در حالی که کار کودک؛ درس، یادگیری و بازی است اما اینگونه کودکان بیشتر نگران معاش خانواده خود هستند.»
«شریف پور» با ابراز گلایه از عملکرد مسئولین ذیربط، تنها کار آنها را پاک کردن صورتمسئله میداند و ضمن ناکافی دانستن اقدامات صورت گرفته توسط ارگانهای دولتی در این رابطه چنین توضیح میدهد: «کسی امروز نمیپرسد این کودکی که تا دیروز در خیابان، اتوبوس و مترو در حال دستفروشی بود امروز کجا رفته است و چه میکند؟ چه حمایت بهداشتی دارد؟ صرف اینکه کودک دیگر به خیابان نمیآید بدون حل مسائل زیربنایی فقر، مسئولیت را از دوش مقامات مسئول برنمی دارد. این همه دستفروش که اغلب در خیابانهای مهم تهران و حاشیه میدانها و پارکها بودند حالا کجا هستند؟ چگونه هزینه زندگی خود و خانوادههایشان را تأمین میکنند؟ ما که نباید صورتمسئله را پاک کنیم. واقعا در کشور ما ۷۰ درصد مردم در شرایط خوبی قرار ندارند و کسر زیر خط فقر، صورتش هر روز بزرگ و بزرگتر میشود. باید از سازمانها و ارگانهای دولتی متولی کودکان آسیبدیده بهویژه کار پرسید که بودجههایی که طی سالهای گذشته هزینه پروژههای جمعآوری کودکان کار در خیابان شد، نتیجهاش چه بود؟ بگویند کدام راهکار آنان به حذف کار کودک ولو در خیابان ختم شد؟ آن مسئولانی که میگفتند، «راهحل اینکه ساختار فقر را باید ریشهکن کرد» راهکار درستی نیست، پاسخ دهند بودجههای دریافتی آنان چه شد و چه مشکلی را در این حوزه از عهده دولت برداشت؟ مسئله قابلتأمل این است که امروز از بد حادثه اپیدمی کرونا بخش بزرگی از کودکان آسیبدیده را در خانهها نگه داشته است. باید تجربه مطلوبی را با استفاده از بودجه اعلام شده دولت جهت حمایت مالی از این خانوادهها و کودکان آنان که در محرومیت مطلق هستند از طریق انجمنها و سازمانهای مدنی به انجام رساند تا این کودکان نیز کودکی کنند.
باید اشاره کنم در شرایط بحران کنونی متأسفانه عملکرد ارگانهای دولتی از جمله بهزیستی، شهرداری و آموزش و پرورش در حد انتظار نبوده است. آیا توزیع حداقل بنهای خرید ۵۰۰ هزار تومانی و ۱۰۰ هزار تومانی آن هم نه به صورت ماهانه، مسئولیت را از دوش سازمانهایی که متولی طبقات ضعیف جامعه و مدیریت شهر بزرگی چون تهران هستند برمیدارد؟ جالب این است که مسئولین دولتی از سازمانهای مردمنهاد، طلب کمک کرده و میخواهند که مسئولیت آنان را انجام دهند. اما با کدام بودجه؟»
این فعال حقوق کودک، عملکرد آموزش و پرورش و رسانهها را در جریان این بحران نامطلوب دانسته و میگوید: « آموزش و پرورش با توجه به مسئولیتی که در قبال دانش آموزان دارد، آموزشهایی را ابتدا با موبایل دایر و سپس به علت نقصهایی قطع کرد. آیا اساسا میتوان فعالیتی را برای قشر خاصی از کودکان و نوجوانان در نظر گرفت؟ همه کودکان که به گوشی هوشمند دسترسی ندارند. بهتر نبود آموزش و پرورش سرمایهگذاری را روی تولید محتوا از تلویزیون متمرکز میکرد؟ رسانه ملی نیز بههیچعنوان در این ایام برنامه مدون و هدفمندی در نظر نگرفته است. پخش فیلمهای سرگرمکننده را نمیتوان برنامه مناسب برای زمان بحران دانست.
همه میدانیم در این ایام خانوادهها از تلویزیون بیشتر استفاده میکنند، حتی طبق اطلاع انجمنهای ما در این مدت تعدادی تلویزیون برای خانوادهها تهیه شده است. آیا نباید تلویزیون در این ایام برای کاهش خشونت و آموزش و بهداشت، برنامهها و فیلمهای مناسب پخش نماید؟ ما در جامعهمان بینهایت پزشک، روانشناس، مشاور، متخصص و اساتید مربوط به مسائل اجتماعی داریم که قابل و توانمند هستند و میتوان از آنها برای راهنمایی مردم و جامعه استفاده کرد.»
زهره سادات موسوي , کودک , کودک آزاری , والدین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.