کبریای زینب - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 50166
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 14 شهریور 1400 - 6:58 |
بیان فضائل حضرت عقیلة العرب در زبان علمای اهل سنت

کبریای زینب

یک قاعده فلسفی هست که می‌گوید انسان جسمانیه الحدوث است و روحانیه البقا. به این معنا که آغاز ایجاد و حیات انسان تنها با جسم است. پس از چهار ماه که نوزاد آدمی در بطن مادر بود به او روح دمیده می‌شود.
کبریای زینب

محمد جوادمهریار
یک قاعده فلسفی هست که می‌گوید انسان جسمانیه الحدوث است و روحانیه البقا. به این معنا که آغاز ایجاد و حیات انسان تنها با جسم است. پس از چهار ماه که نوزاد آدمی در بطن مادر بود به او روح دمیده می‌شود. مدتی در دنیا هر دو سطح از حیات جسمانی و روحانی را با هم دارد و سپس حیات جسمانی از او زائل شده و تنها حیات روحانی دارد، حیات جاودانی. جایی دیدم ظریفی اهل فضل از ادبیات این قاعده فلسفی بهره جسته و نوشته بود: «اسلام محمدیه الحدوث است و حسینیه البقا.» این برداشت لطیفی است از حدیث والای نبی نازنین اسلام که فرمود: «حسین منی و أنا من حسین.» بر اسلوب همین عبارت جمله دیگری هم به ذهن می‌رسد که شاید بتوان گفت: «عاشورا حسینیه الحدوث است و زینبیه البقا.» همانگونه که در غار حرا اسلام آغاز شد اما از شهادت اباعبدالله به بعد تا ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام قائم به یاد و آرمان حضرت حسین علیه السلام است، واقعه عاشورا هم توسط امام حسین آغاز شد اما در گودال قتلگاه به پایان نرسید. برپایی مقام تظلم توسط حضرت زینب در کنار همان ناحیه مقدس آغاز شد.
زینب مانند مادر گرامی‌اش درراه ولایت و امامت تمام هستی‌اش را فدا کرد اما در حیات طیبه‌ خویش هم مثل خورشید می‌درخشد. چونان که این‌بار همچون پدرش امیر‌المؤمنین، زبان مذاهب دیگر را به اقرار فضائل خود ناچار به گشایش کرده است. اقرار علمای اهل سنت به علم و درایت در مرتبه اول و سپس فصاحت و بلاغت کسی که اصل نمود زندگی‌اش در سخت‌ترین بلاهایی که می‌تواند
 بر سر یک انسان بیاید بوده، بسیار قابل‌تأمل است. گویی‌ سروران اهل حق چون الماس‌اند؛ تیغ‌های بلا تازه اوج تلألوی آن‌ها را آشکار می‌کنند. تا زینب به کوفه و شام نمی‌رسید، مایی که چشممان از دیدن عمق حقایق ناتوان است کجا می‌توانستیم دریابیم قدر و اندازه شجاعت زنی چون زینب را. کجا می‌توانستیم بینیم کبریای زینب کبری را.  
ویژگی اول: علم و درایت
هرچند زینب کبری زمان اندکی حضور مدینة العلم عالم، یعنی نبی اکرم را درک کرده بود، اما زندگی در محضر امیرالمؤمنین، سبب شد تا دروازه‌های علوم الهی به روی او باز شود و پدر بزرگوارش به‌عنوان بهترین معلم، عالمه‌ فاضله‌ای هم‌چون زینب علیهاالسلام را تربیت کند.
ابن‌اثیر از علمای مشهور سنی مذهب، در مورد علم حضرت زینب علیهاالسلام می‌نویسد: «زینب دختر علی بن ابیطالب، تنها زن متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی  بود. بعد از شهادتش به همراه قافله، روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه، خطبه‌ای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتاب‌های تاریخی ذکرشده است. آن خطبه نشانگر درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی وی است.» هم‌چنین زرقانی می‌نویسد: «زینب بانویی متفکر و دانشمندی قوی القلب بود.»
 ویژگی دوم: فصاحت و بلاغت
​​​​​​​ بانوی بی‌نظیر کربلا، با فصاحت در بیان و بلاغت در کلمات، در حالی به مجلس یزید وارد شد که در آن زمان کسی به شیوایی‌اش نمی‌توانست زبانی هم‌چون ذوالفقار را در دهان بگرداند و بر سر کفار بکوبد و از ظلمی که سالیان متمادی به اهل‌بیت پیامبر خدا شده بود، پرده بردارد.
به گواهی مورخین اهل سنت، او با احتجاجات خود در کوفه و شام سبب شد، قیام امام حسین علیه‌السلام فقط در کربلا باقی نماند و تا به امروز امتداد داشته باشد؛ او حتی بعد از شهادت سیدالشهداء مبارزه را در کنار گودال قتلگاه ادامه داد و سرانجام با پیروزی بر یزید ملعون، هدف قیام الهی کربلا را به نتیجه رساند.
طبری مورخ مشهور اهل سنت به شیوایی و اثرگذاری بیان حضرت زینب  در کنار گودال قتلگاه اشاره می‌کند و می‌نویسد: «هنگامی‌که نگاه زینب به بدن برادرش حسین افتاد، فرمود: یا رسول‌الله! 
یا رسول‌الله! درود ملائکه‌ آسمان بر تو باد! این بدن غرق در خون و قطعه‌قطعه شده‌ حسین توست!
 یا رسول‌الله! دختران تو را به اسارت می‌برند، فرزندانت کشته شدند. (راوی می‌گوید) در این‌هنگام به خدا قسم! دوست و دشمن گریه می‌کردند.» همان غروب عاشورا گریه‌های زینب کبری بر گوش اعدا و اشقیا سیلی می‌زند. 
خوارزمی در کتاب مقتل‌الحسین به سستی جایگاه یزید ملعون در کلمات حضرت زینب اشاره می‌کند و بابیان گوشه‌ای از خطابه ایشان، می‌نویسد: 
زینب کبری در شام به یزید فرمود: «اگر مصیبت‌های بزرگ روزگار، کارم را به این‌جا کشانده که با تو سخن بگویم، ولی من به‌یقین ارزش تو را کوچک و ناچیز و سرزنش تو را بزرگ می‌شمارم و فراوان تو را توبیخ می‌کنم، ولی چه کنم که دیده‌ها گریان و سینه‌ها سوزان است. ای یزید! هرچه نیرنگ داری به‌کار ببند و نهایت تلاشت را بکن و هر توانی که داری به‌کار بگیر؛ اما به‌خدا سوگند! هرگز نمی‌توانی نام و یاد ما را محوکنی و چراغ وحی ما را خاموش نمایی و به موقعیت و جایگاه ما آسیب برسانی! هرگز لکه‌ ننگ این ستم، از تو پاک نخواهد شد. رأی و نظرت سست و زمان دولت تو اندک است و جمعیت تو به پراکندگی خواهد انجامید؛ در آن روز که منادی ندا دهد: «أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ؛[هود/۱۸] لعنت خدا بر ستمکاران باد.»
باید اعتراف کرد چه برازنده است لقب «عقیله‌بنی‌هاشم»، برای زینب کبری سلام‌الله‌علیها.

نویسنده : محمد جوادمهریار |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای کبریای زینب بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.