کابوس کاخ سفید در آمریکای لاتین
گروه بین الملل
طی روزهای اخیرکشور پهناور و ثروتمند برزیل به یکی از کانونهای مهم خبری در جهان تبدیل شده است. با توجه به پیروزی مخالفان آمریکا در کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی طی ماههای اخیر، پیروزی سوسیالیستها و داسیلوا رئیس جمهور سابق برزیل در انتخابات این کشور می تواند حلقه چپگرایان ضد آمریکایی را در این منطقه تکمیل کند. در مقابل، مقامات کاخ سفید معتقدند که اگر به هر نحو ممکن بتوان از بازگشت سوسیالیستها به قدرت جلوگیری کرد، می توان زنجیره سوسیالیستی شکل گرفته در آمریکای لاتین را تضعیف کرد. اما آیا آمریکا می تواند چنین اقدامی صورت دهد؟!
بایدن در هر حال بازنده است!
در عین حال، مقامات دولت بایدن نیز نسبت به آنچه امروز در صحنه سیاسی برزیل می گذرد، رویکرد دوگانه ای دارند. اگرچه ژائیر بولسونارو از متحدان ترامپ در آمریکای لاتین محسوب می شد و دموکراتها به رهبری بایدن ( رئیس جمهور کنونی آمریکا) نسبت به بقای وی در رأس معادلات سیاسی برزیل نگاه مثبتی ندارند، اما حضور رقیب بولسونارو یعنی داسیلوا از حزب سوسیالیست در قدرت خط قرمز اصلی مقامات غربی و آمریکایی محسوب می شود. در چنین شرایطی کاخ سفید به صورت پنهانی حمایت از رئیس جمهورکنونی برزیل را نسبت به حضور داسیلوا در قدرت ترجیح داده است. مروری بر نتایج انتخابات سراسری برزیل به خوبی نشان می دهد که بولسونارو عملکردی فراتر از حد انتظار داشته و حداقل، به راحتی تن به شکست در انتخابات نخواهد داد.
انتخابات سراسری برزیل اکنون به دوردوم کشیده شده است زیرا هیچ یک از نامزدها نتوانسته اند ۵۰ درصد آرای لازم را برای پیروزی در دورنخست به دست آورند.در دور دوم انتخابات که قرار است ۳۰ اکتبر برگزار شود، داسیلوا و بولسونارو رقابت سختی را با یکدیگر خواهند داشت. لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، نامزد چپگرای ریاستجمهوری برزیل، در حالی که نامزدها برای به دست آوردن رأیدهندگان در آستانه دور دوم انتخابات۳۰ اکتبر تلاش میکردند، برتری واضحی را نسبت به ژائیر بولسونارو، رئیسجمهور راستگرا حفظ کند.نظرسنجی IPEC نشان می دهد که در حال حاضر، ۵۱ درصد از شهروندان برزیلی از داسیلوا و ۴۳ درصد از بولسونارو حمایت می کنند. نکته حائز اهمیت اینکه بسیاری از مؤسسات نظرسنجی در برزیل، تصور اختلاف ۵ درصدی آرای داسیلوا و بولسونارو( به سود داسیلوا ) را در دور نخست نمی کردند. آنها معتقد بودندکه سوسیالیستها و داسیلوا با اختلاف ۱۳ تا ۱۵ درصد نسبت به بولسونارو و ملی گرایان افراطی در انتخابات پیروز خواهند شد.
سیگنالهای مثبت برای داسیلوا
سناتور برزیلی میانه رو سیمون تبت، که در دور اول انتخابات ریاست جمهوری برزیل با کسب ۴ درصد آرا در مقام سوم قرار گرفت ، گفته است که در دور دوم رقابتهای انتخاباتی از داسیلوا حمایت می کند. حمایت تبت، که نزدیک به ۵ میلیون رأی به دست آورد، به رئیس جمهور سابق کمک می کند تا کمپین خود را به عنوان یک ائتلاف گسترده چپ میانه برای سرنگونی بولسونارو به راه بیندازد.در هر حال، ظهور دوباره سوسیالیستها در مسند قدرت، خط قرمز مقامات آمریکایی( اعم از دموکرات یا جمهوریخواه) محسوب می شود. با این حال همان گونه که اشاره شد، دونالد ترامپ و همراهانش شدیدا از پیروزی بولسونارو در انتخابات برزیل استقبال می کنند
زیرا پیروزی وی ( آن هم به صورت غیر قابل پیش بینی)،قطعا می تواند بر روی وضعیت نظرسنجی های داخلی آمریکا به سود ترامپ تأثیرگذار باشد. از این رو رئیس جمهور سابق آمریکا تمامی تلاشهای خود را برای رقم خوردن پیروزی شریک سیاسی خود در برزیل به کار گرفته است تا بلکه از این طریق بتواند بخشی از عدم محبوبیت کنونی خود در نظرسنجی های عمومی و ایالتی را جبران کند.برخی منابع رسانه ای در آمریکا از اعطای کمکهای کلان مالی ترامپ ولابی های وابسته به وی به بولسونارو و کمپین انتخاباتی وی خبرداده اند.
آمریکای لاتین حیاط خلوت آمریکا نیست!
تحولات ضد آمریکایی اخیر در آمریکای لاتین در حالی رخ می دهد که استراتژیستهایی نظیر برژینسکی و کیسینجر همواره تأکید داشته اند که آمریکای لاتین حکم حیاط خلوت راهبردی واشنگتن را دارد .با این حال تحولات دو دهه اخیر در آمریکای مرکزی و جنوبی از یک سو و اصالت جنبشهای ضد آمریکایی در کشورهایی مانند کوبا و نیکاراگوئه به وضوح نشان می دهد
که چنین پیش فرضی دیگر نه تنها در عمل، بلکه در ذهن سیاستمداران آمریکایی نیز نمی تواند
وجود خارجی داشته باشد! در این میان، دکترینها و راهبردهایی که توجیه حضور مستمر آمریکا در آمریکای لاتین را به مثابه یک« نقطه ثقل راهبردی» در سیاست خارجی کاخ سفید می دانستند نیز جملگی منسوخ شده اند. یکی از این دکترینها را آیزنهاور در خصوص آمریکای لاتین مطرح کرده بود .
دکترین «دیوید آیزنهاور»دکترین دیگری است که جوبایدن در مواردی قصد بازتعریف آن را در حوزه سیاست خارجی آمریکا دارد. آیزنهاور علیرغم اینکه یک جمهوریخواه بود، طی دو دوره تصدیاش در پست ریاست جمهوری سیاستهای داخلی را تعدیل کرد. او درصدد بود تا اتحاد آمریکا را با کشورهای همپیمان تقویت کرده و واشنگتن را برای مقاومت در برابر تهاجم «سرخ» به اروپا، آسیا و آمریکای لاتین مهیا نگه دارد. حتی دکترین آیزنهاور در سال ۱۹۵۷ سطح تعهدات کشورش را در قبال منطقه غرب آسیا ا فزایش داد،اما امروزه «تهاجم سرخی»وجود ندارد که آمریکا بخواهد دکترین آیزنهاور را در خصوص آن اعمال نماید.متعاقبا، آمریکا در بسیاری از نقاط جهان، دیگر قدرت مانور خود را ازدستداده و چشماندازی نیز برای احیای این قدرت ازدسترفته متصور نیست. با این حال نگاه توسعه طلبانه آمریکا به آمریکای لاتین به قوت خود باقیاست. به عبارت بهتر، راهبرد پردازان و استراتژیستهای مطرح آمریکایی تا قبل از آغاز هزاره سوم ، آمریکای لاتین را متغیری وابسته به آمریکای شمالی قلمداد کرده و صرفا بر روی ابزارهای اعمال سلطه بر این منطقه اختلاف نظرهایی داشتند! اما اکنون معادله کاملا تغییر کرده است. آمریکای لاتین اکنون نه تنها دیگر حیاط خلوت آمریکا محسوب
نمی شود، بلکه به پاشنه آشیل امنیتی و راهبردی واشنگتن در نظام بین الملل مبدل گردیده و زنجیره سوسیالیستی شکل گرفته در این منطقه همچنان محکم ترمی شود. در این معادله، پیروزی داسیلوا در انتخابات برزیل کابوسهای سخت و تمام نشدنی آمریکا در آمریکای جنوبی را تکمیل خواهد کرد….
آمریکا , آمریکای لاتین , کاخ سفید
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.