چرا سن ازدواج بالا رفت؟
گروه اجتماعی- حسن طباطبایی
مهم ترین سرمایه هر جامعهای خانواده است و باید برای قوام و استحکام بنیان آن سرمایهگذاری کرد. در جامعه ما که در آن تشکیل خانواده و ازدواج همواره عمومیت داشته، اهمیت این مسئله روشن است. ازدواج مقدمه و منشأ خانواده محسوب میشود که افزایش متوسط سن ازدواج چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی دارای آثار و پیامدهایی است و به لحاظ جمعیتی، تأثیری مهلک بر پویایی جمعیت به ویژه باروری دارد و زمینه تداوم و حرکت به سوی باروری پایینتر را فراهم می کند. بررسی تغییرات میانگین سن ازدواج در سالیان گذشته نشان میدهد که میانگین سن تشکیل خانواده پیوسته روندی افزایشی را طی کردهاست. نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن نیز بر افزایش محسوس میانگین سن ازدواج صحه میگذارد.
طبق آمارهای موجود، «متوسط سن ازدواج از سال ۱۳۴۵ به بعد روندی افزایشی داشته است؛ به طوری که متوسط سن ازدواج دختران، به خصوص روستائیان در طول زمان، همواره سیر صعودی داشته و از ۴/۱۸ سال در سرشماری ۱۳۴۵ به ۴/۲۲ سال در سرشماری ۱۳۷۵ رسیده است و متوسط سن ازدواج پسران، پس از کاهش محسوس در اوایل انقلاب اسلامی، از سال ۱۳۶۵ به بعد روندی افزایشی داشته است.) (۱)
میانگین سن ازدواج برای مردان
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران که از سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن به دست آمده نشان میدهد میانگین سن ازدواج در ایران طی۶ دهه گذشته هم در بین مردان و هم زنان افزایش چشمگیری داشته است: «میانگین سن اولین ازدواج در سال ۱۳۳۵ در مردان ۲۴/۹ سال بود که طی۶ دهه بعد یعنی در سال ۱۳۹۵ به ۲۷/۴ سال رسید که افزایش ۲/۵ ساله را نشان میدهد. هرچند این افزایش، یک پدیده مداوم نبود. این میانگین در سال ۱۳۴۵ تقریبا بدون تغییر ماند و در سال ۱۳۹۵ حدودا یک سال کاهش یافت. کاهش میانگین سن ازدواج در سال ۱۳۶۵ ادامه یافت و به کمترین میزان خود طی ۶ دهه اخیر (یعنی ۲۳/۸ سال) رسید. از ابتدای دهه ۱۳۷۰ افزایش سریع میانگین سن ازدواج آغاز میشود و طی ۲۵ سال، از ۲۴/۴ سال به ۲۷/۴ میرسد. افزایش سه ساله میانگین سن ازدواج از تغییرات بسیار سریع در ارزشهای ازدواج در بین جوانان حکایت دارد.» (۲)
میانگین سن ازدواج برای زنان
تغییرات میانگین سن ازدواج در بین زنان نیز تقریبا از الگوی مشابهی پیروی میکند؛ «هرچند افزایش این رقم در بین زنان بسیار بیشتر از مردان بوده است. در حالی که افزایش میانگین سن ازدواج در بین مردان در ۶ دهه گذشته ۲/۵ سال بود، این رقم در بین زنان چهار سال افزایش یافت. با توجه به اینکه در شاخصهایی مانند نرخ باروری، میانگین سن ازدواج برای زنان بسیار مهمتر از مردان است و این زنان هستند که بار فرزندآوری را به دوش میکشند، افزایش میانگین سن ازدواج زنان میتواند تبعات فراوانی را برای جمعیت کشور در آینده به همراه داشته باشد. همچنین روند تغییرات سن ازدواج در زنان نشان میدهد به جز فاصله سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ و دوره پنجساله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، در تمامی دورههای سرشماری ما با افزایش میانگین سن ازدواج در بین زنان مواجه هستیم.» (۲)
تأثیر شهرنشینی بر سن ازدواج
مطالعات متعددی در بسیاری از کشورها رابطه بین نسبت شهرنشینی و میانگین سن ازدواج را اثبات میکنند؛ به این معنا که عمدتا میانگین سن ازدواج در شهرها بالاتر از روستاهاست و شهرنشینان عمدتا در سنین بالاتری ازدواج میکنند. چنانچه اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد، «در تمامی دورههای سرشماری عمومی نفوس و مسکن، میانگین سن ازدواج در بین مردان و زنان روستایی پایینتر از میانگین کشور است.این رقم در سال ۱۳۹۵ در مناطق روستایی ۲۶/۵ سال برای مردان و ۲۲ سال برای زنان بود که در هر دو جنس تقریبا یک سال کمتر از میانگین کشوری است. این در حالی است که میانگین سن ازدواج برای مردان شهری در این سال، ۲۷/۸ سال و برای زنان شهری ۲۳/۴ سال بود که ۰/۴ سال بالاتر از میانگین کل کشور است.» (۲)
مطابق گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و بر اساس داده ها و نتایج سازمان ثبت احوال کشور و مرکز آمار ایران، روند تحولات شاخص های ازدواج به گونه ای است که نرخ ازدواج با کاهش و میانگین سن ازدواج با افزایش روبه رو بوده است. این مرکز، در گزارشی به بررسی عوامل تأثیرگذار بر افزایش سن ازدواج جوانها پرداخته و راهکارهایی برای کاهش این سن ارائه داده است.
این پژوهش چند مؤلفه را به عنوان عوامل اصلی افزایش سن ازدواج برشمرده که از جمله آنها، «بالا بودن هزینه آغاز زندگی»، «بیکاری و نبود شغل پایدار» و«پیدا نکردن گزینه مناسب و نبود نهادهای واسطهگر» عنوان شده است. این گزارش با طرح راهکارهایی برای کاهش سن ازدواج، در کنار مسائل اقتصادی و حل بحران اشتغال جوانان، موضوع تحصیلات زنان را به عنوان یکی از موانع ازدواج زودهنگام معرفی کرده است.
یکی از راهکارهایی که مرکز پژوهشها برای جلوگیری از افزایش سن ازدواج ارائه داده، تمرکز بر بهبود وضعیت اقتصادی پسران در سن کمتر از ۲۵ سال است که بتوانند با دخترانی که هنوز وارد مرحله تحصیلات دانشگاهی نشدند، ازدواج کنند. تهیهکنندگان این گزارش چنین نوشتهاند: «اگر مردان در سن مناسب ازدواج (زیر ۲۵ سال) وضعیت اقتصادی و رفاهی مناسبی داشته باشند و براساس الگوی تقاطع سنی ازدواج با دختران چهار یا پنج سال کوچکتر از خود ازدواج کنند، نقش عامل تحصیلات دختران در افزایش سن ازدواج، کاهش مییابد.»
در بخش دیگری، مرکز پژوهشهای مجلس راهکاری برای کاهش سن ازدواج ارائه داده که این پیشنهاد بر حمایت از مشاغل غیروابسته به تحصیلات عالی، معطوف است. این راهکار تأكيد میکند که در صورت تقویت مشاغلی که وابستگی به تحصیلات عالی ندارند، میتوان امکان اشتغالزایی بالاتری در شهرهای مختلف ایجاد کرد و به دنبال آن سن ازدواج را پایین آورد.
تلاش بر کاهش سن ازدواج و تشویق جوانان به تشکیل خانواده در حالی است که معیشت در چند سال اخیر تحت تأثیر شدیدترین فشارهای اقتصادی قرار داشته و در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بر نابسامانیهای اقتصادی به عنوان یکی از مؤلفههای مهم و اثرگذار بر کاهش تمایل جوانان به ازدواج اشاره شده است. در این خصوص مطرح شده: «تغییر نکردن روند موجود و عدم توانمندسازی اقتصادی افراد در تأمین معاش یک خانواده نه تنها استحکام خانوادههای موجود را تحتالشعاع قرار میدهد بلکه شکلگیری خانوادههای جدید را نیز با مشکل روبهرو میکند.»
در نابسامانیهای اقتصادی، مسئله بیکاری نقش مؤثری در تجرد جوانان و از سوی دیگر ریشه اکثر نابسامانیهای اجتماعی دارد.
دکتر مصطفی آبروشن- در قامت جامعه شناس با تأيید این مسئله می گوید: «جوانی که هیچ گونه آینده شغلی روشنی را برای خودش تصور نمیکند چگونه میتواند به ازدواج تن دهد؟ در مبحث ازدواج نمیتوانیم با رویکردهای دستوری جوانان را وادار به ازدواج نماییم، برای یک ازدواج موفق، علاوه بر بلوغ فیزیولوژی و فکری شخص باید تمکن اقتصادی نیز داشته باشد تا بتواند به بلوغ اجتماعی نیز برسد لذا تا زیربنا و مقدمات ازدواج مهیا نشود هر گونه شتابزدگی در این امر آسیبزا خواهد بود. در واقع دولت باید به عنوان نهادی تسهیلگر ونه مداخلهگر با ایجاد زمینههای اشتغال و فراهمسازی بسترهای حمایتگرانه، نقش سازنده خود را به خوبی ایفا کند.»
البته نتایج برخی پژوهش ها حاکی از آن است که اقتصاد برای شروع یک زندگی حرف اول را نمیزند، اگر اینگونه است، چرا نرخ ازدواج در اقشار پردرآمد هم پایین است و چرا هنوز شاهد ازدواج در اقشار کم درآمد جامعه هستیم؟
با این حال، سیاستگذاریهای کارآمد و اثربخش در حوزههای اقتصادی از دید احمد دراهکی، عضو هیئت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه علامه طباطبایی نیز بسیار با اهمیت است. او به ایرنا می گوید: «تصمیمات بلندمدتی مانند ازدواج نیازمند حدی از ثبات اقتصادی مانند شغل، مسکن، ثبات قیمتها و چشمانداز روشن نسبت به آینده است. در شرایطی که هر روز شرایط تهیه مسکن و حتی اجاره آن برای جوانان تاریکتر و نامشخصتر میشود، تداوم این شرایط اثر خوبی بر سن ازدواج جوانان نخواهد داشت. در شرایطی که ثبات قیمتها برقرار نباشد و روز به روز بر قیمت کالاهای اساسی که حداقل نیاز یک زوج جوان برای ازدواج را تأمین میکند، افزوده شود، سن ازدواج بالا و بالاتر می رود.»
افزایش سن ازدواج، احتمال تجرد را بالاتر می برد
دراهکی نگران است که حرکت به سمت افزایش سن ازدواج به سنین بالاتر، احتمال تجرد را به ویژه برای دختران بالاتر ببرد: «از آنجا که در جامعه ایران ازدواج دختران تابع تقاضای پسران است در نتیجه وضعیت ازدواج دختران را نیز نباید جدا از تقاضای مردان برای ازدواج در نظر گرفت. بنابراین مسئله اصلی این است که کدام عوامل بر تمایل و عدم تمایل مردان به ازدواج تأثیرگذارند؟ و در چه شرایطی ازدواج افراد به تعویق میافتد؟ بنابراین مسئله تجرد جدای از افزایش سن ازدواج نیست.»
مقالهای با عنوان «پیشبینی عمومیت ازدواج زنان ایران بر پایه تحلیل الگوهای همسرگزینی» در مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران منتشر شده که دراهکی نتایج این مقاله علمی را اینگونه تشریح می کند: «به محض انتقال سنی از گروه سنی ۲۹-۲۵ سال به ۳۰ سال و بالاتر، شانس ازدواج بر مبنای تقاضای پسران برای ازدواج با دختران، به شدت کاهش مییابد. بر اساس نتایج این مقاله احتمال اینکه دختری واقع در سنین ۳۴-۳۰ سالگی ازدواج کند حدود نصف احتمال ازدواج دختری در سنین ۲۹-۲۵ ساله است و اگر این دختر در گروه سنی ۳۵ تا ۳۹ سالگی قرار گیرد این احتمال به یک پنجم کاهش خواهد یافت. اگر سن زن به همین ترتیب به گروههای سنی بالاتر انتقال یابد، به سرعت به میزان بیشتری شانس ازدواج کاهش خواهد یافت تا جایی که در دهه ۵۰ سالگی عمر به صفر نزدیک میشود. نکته مهم این است که تغییرات اندکی که در همسرگزینی سنی و همچنین افزایش شمار مردان هرگز ازدواج نکرده در سنین ۳۰ سالگی و بالاتر رخ داده است، اگرچه کمی شانس ازدواج دختران را افزایش داده، اما این افزایش به هیچ وجه جبرانکننده کاهش شانس ازدواج آنان نبوده است. در نتیجه کاهشی که در عمومیت ازدواج مقطع به مقطع از سرشماری ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ آغاز شده، تا ۴۰ سال آینده ادامه خواهد یافت و نسبت زنانی را که تا ۵۰ سالگی هرگز ازدواج نخواهند کرد تا بیش از ۲۰ درصد در سال ۱۴۳۵ افزایش خواهد داد.»
عضو هیئت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید: «ایده اصلی مقاله ذکر شده که به نظرم قابلتأمل و منطقی مینماید این است که گسترش معاشرت و روابط خارج از ازدواج رسمی به کاهش تمایل پسران به ازدواج منجر میشود. در واقع این گونه روابط یا موجب صرفنظر کردن پسران از ازدواج میشود یا حداقل ازدواج آنان را به تعویق میاندازد که به نوبه خود تقاضای ازدواج پسران را در سنین زیر ۳۰ سال کاهش داده و با توجه به جوانهمسری مردان، به کاهش شانس ازدواج دختران ۳۰ ساله و بالاتری که اکنون تعداد آنها پرشمارتر از قبل شده است منجر خواهد شد.»
کارشناسان نظرات متفاوتی را در این باره مطرح می کنند، گروهی معتقدند، سالهاست که ازدواج اولویت اول جوانان نیست و تحصیل، اشتغال و فراغت به ترتیب اولویت های اول تا سوم آنها را شامل می شود، پس از این موارد، اگر فرصت شد به تشکیل خانواده هم فکر میکنند. اما گروه دیگری از کارشناسان بر این عقیده اند که ازدواج هراسی در بالا رفتن سن تشکیل خانواده سهم بسزایی دارد.
هراس از کابوس طلاق
دکتر مهدی عابدی، تحقیقات و پژوهش هایی را در زمینه تأخیر در ازدواج انجام داده که نتایج این پژوهش ها نشان می دهد، درصد بالایی از جوانان از ازدواج هراس دارند. آنها فکر می کنند با ازدواج، همه آزادی هایشان را ازدست می دهند. مثلا پسرها نمی توانند آزادانه به تفریح و خوشگذرانی بپردازند و دخترها دیگر نمی توانند ادامه تحصیل دهند.
این پژوهشگر امور اجتماعی و فرهنگی تأكيد می کند: «ازدواج هیچگونه منافاتی با ادامه تحصیل و آزادی های مشروع و عاقلانه از جمله تفریح و مسافرت و …ندارد و حتی می تواند لذت زندگی را دو چندان کند. اما متأسفانه اشاعه فرهنگ غلط «ازدواج هراسی» در بین جوانان باعث شده تا سن ازدواج بالا برود.»
اما تعدادی از جوانها علت تجرد خود را افزایش طلاق در کشور و ترس از شروع زندگی عنوان میکنند. دکتر مصطفی آبروشن- در قامت جامعه شناس با تأیید این موضوع میگوید: «پیامدهای حقوقی، اقتصادی و روانی ناشی از طلاق بسیار نگران کننده است. این عوامل ریسک یک زندگی با کیفیت را برای تشکیل خانواده بهشدت بالا میبرد. بنا براین طلاق به عنوان یک عامل مؤثر باعث بروز ترس در مسئولیتپذیری جوانان میشود.»
این جامعه شناس، میل به کار، تحصیل و رقابت در زندگی شهری را از دیگر دلایل بالا رفتن سن ازدواج جوانان دانسته است: «تأخیر در ازدواج که برخی از کارشناسان آن را در قالب مد مفهومسازی میکنند، علت نیست بلکه معلول شرایطی است که این سبک از زندگی را به جوانان تحمیل کرده است. ما در عصری زندگی میکنیم که تحصیلات آکادمیک و ورود به دانشگاه از ضرورتهای الزام آور زندگی تلقی میشود که این واقعیت، بخشی از دلایل افزایش سن ازدواج محسوب میشود.»
کاهش نرخ باروری با افزایش سن ازدواج
در حالی که کارشناسان وزارت بهداشت بارها افزایش سن ازدواج را یکی از دلایل ناباروری بیان میکنند اما همچنان این معضل در حال افزایش است. آنها بر این باور هستند که افزایش متوسط فاصله بین ازدواج و فرزندآوری و فاصله تولد بین فرزندان، روند رو به افزایش تمایل به تک فرزندی و افزایش آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد، طلاق، سقط جنین و رفتارهای پر خطر از دیگر عوامل تأثیرگذار بر رشد ناباروری در جامعه است. کارشناسان وزارت بهداشت از افزایش ۴ تا ۶ ساله سن ازدواج خبر داده و می گویند: «کاهش سن ازدواج موجب افزایش نرخ باروری در جامعه میشود. بیشترین نرخ باروری در کشور مربوط به سال ۶۲ با ۶٫۸ درصد بوده که از سال ۶۵ سیر نزولی داشته و هم اکنون به ۱٫۶ درصد رسیده است.» اگرچه در هر سنی میتوان خانواده تشکیل داد اما افزایش سن ازدواج باعث کاهش قدرت باروری در زنان میشود. طبق آمار حدود ۹۱ درصد جوانان ازدواج میکنند که این مسئله به وضوح نشان می دهد، فراوانی ازدواج در ایران بالاست. البته این که در چه سنی ازدواج میکنند نیز فاکتور بسیار مهمی است به این معنی که هرچه سن ازدواج بالاتر رود، فرصت فرزندآوری کاهش پیدا خواهد کرد و به همین دلیل میانگین سن ازدواج تأثیرگذار است.
پی نوشتها:
۱- با استناد بر آمارهای منتشر شده در خبرگزاری ایمنا
۲-روایتی آماری از مرکز آمار ایران که در رسانه های آتیه آنلاین و مشرق نیوز بازنشر شده است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.