چراغ سیاستگذاری برای مهدکودکها روشن شد
گروه اجتماعی
توسعه، رشد و تکامل هر چه بیشتر و بهتر یک جامعه، بستگی به تدوین و ارائه آموزشوپرورش مناسب و متعالی دارد که بر پایه فرهنگ، عقاید، اهداف و سیاستهای تربیتی آن جامعه است و ازآنجاکه تعلیم و تربیت کودکان ۳ تا ۷ سال بسیار حائز اهمیت است، سرمایهگذاری در آموزش کودکان پیشدبستانی یک سرمایهگذاری بلندمدت به شمار میرود. آینده هر جامعه ، ارتباط مستقیم و جدی با آموزشوپرورش کودکان آن جامعه دارد و برای پیشگیری از آسیبهای دوران نوجوانی و جوانی، هیچ راهی جز توجه به آموزش کودکان در سنین زیر ۷ سال وجود ندارد اما عدم وجود یک سیستم جامع و مطابق با آخرین راهبردهای آموزشی و فقدان کادری مجرب و آموزشدیده و آگاه به مسائل روز، باعث شده که مهمترین پله آموزش دارای کاستیهای فراوانی باشد و نتواند شرایط لازم برای ایجاد انگیزه، پرورش و خلاقیت نونهالان و کودکان را فراهم کند و ازاینرو، رهبر معظم انقلاب، ۱۱ شهریورماه در جلسه مجازی با مقامهای آموزشوپرورش و در سی و چهارمین اجلاس این وزارتخانه هشدار دادند که «مهدکودکها در ایران، «رها» شدهاند و بر اساس گزارشهای رسیده وضعیت آنها بههیچوجه خوب نیست. همچنین ایشان فرمودند که نباید به مهدکودکها نگاه مراکز خدماتی داشت، بلکه این مراکز، مراکز مهم آموزشی و پرورشی هستند». بعدازآن، شورای عالی انقلاب فرهنگی واگذاری مسئولیت حوزه تعلیم و تربیت کودک و ساماندهی و مدیریت مهدکودکها به وزارت آموزشوپرورش را تصویب کرد، پیشتر مدیریت پایش و نظارت بر مجموعه گسسته مهدهای کودک کشور برعهده «سازمان بهزیستی» بود، سازمانی که برخلاف بزرگی وظایف محوله، از سازوکار و ابزارهای مکفی برای اداره چنین سیستمی برخوردار نبود.
بهزیستی نهادی است که به خانوادههای بیسرپرست و بد سرپرست نظارت میکند و همزمان مسئولیت نگهداری از مهدکودکها را برعهده داشته، به همین دلیل مهدها به محلی برای گذران وقت کودکان تبدیل شدند و اغلب، مربیان کارآزموده و دارای تخصص لازم نیز در این مجموعهها به کار گرفته نمیشدند و تنها شرط پذیرش آنان داشتن مدرکی مرتبط در خصوص تربیت کودک بود و عملا نظارتی بر نحوه رفتار مربیان با کودکان صورت نمیگرفت، برهمین اساس هرازگاهی خبری در خصوص عدم رعایت اخلاق در این بخش به گوش میرسید، مانند خبر استخر مختلط در مهدکودکها که خیلی زود رسانهای شد.
دوره مهدکودک، طلاییترین دوره تعلیم و تربیت
در کنار این مسئله، ایجاد مهدکودکها تحت عنوان «خانه کودک» در سرای محلات تهران دارای کمترین استانداردهای لازم برای نگهداری از کودک است و در آنجا نیز عدم نظارت کافی نشان میدهد که نمیتوان امید چندانی به تربیت درست کودکان داشت و در مورد مکان این مهدها نیز به ملاکهای ظاهری ازجمله داشتن فضای بازی، اتاقخواب و تعداد پرسنل برای نگهداری از کودکان توجه نشده و همه این مسائل سبب شده، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن ابراز ناخوشایندی نسبت به تعدد نهادهای متولی در حوزه مهدکودک و پیشدبستانی تأکید کند، تقسیمکار بین وزارت آموزشوپرورش و سازمان بهزیستی مفید نیست و نیاز است تمرکز جدی در مدیریت امور مهدکودکها انجام شود.
سعیدرضا عاملی بابیان اینکه یکنهاد واحد باید مسئولیت صدور مجوز، راهبری و مدیریت محتوایی را عهدهدار باشد، گفته نظارت بر مهدکودکها مورد اهمال و کوتاهی قرارگرفته است، درحالیکه دوره مهدکودک بهعنوان طلاییترین دوره تعلیم و تربیت مطرح میشود.
اکنون وضعیت متفاوت بوده و مسئولیت به عهده آموزشوپرورش است و مرد اول این وزارتخانه، از تعیین کمیتهای برای نظارت بر محتوای آموزشی و پرورشی مهدکودکها از سوی کمیسیون آموزش مجلس و آموزشوپرورش خبر داده و معاون آموزش ابتدایی این وزارتخانه هم به تدوین برنامه عملی تحقق ارتقای کیفیت دوره پیشدبستانی و مهدهایکودک بر اساس منویات رهبر معظم انقلاب اشارهکرده و گفته: این برنامه برای نهاییسازی، ابلاغ و برای اجرا به دفتر وزیر آموزشوپرورش ارائهشده است.
لزوم پوشش صددرصدی در حوزه مهدکودکها
بر همین اساس کارشناسان و صاحبنظران در حوزه کودک به تبیین این مسئله و لزوم تولید محتوا و نظارت پرداخته و در گفتوگو با «رسالت» تأکیدشان بر این است که بحث سیاستگذاری و تولیت به آموزشوپرورش واگذارشده و این دو بحث بسیار حائز اهمیت است اما اینکه بتوانیم بخش مهدکودکها یا بخش پیشدبستانی را بهصورت رایگان ببینیم، دیده نشده و در سند تحول و سایر اسناد، این موضوع، در بخش الزامی غیردولتی آمده است». آنها میگویند:«در این مسئله کسی تردیدی ندارد که دوره پیشدبستانی یا مهدهای کودک پیشنیاز ضروری برای ورود به دوره ابتدایی است بنابراین بایستی سعی کنیم همانطور که پوشش تحصیلی را در دوره ابتدایی به مرز
صد درصد نزدیک کردهایم، این پوشش تحصیلی را در دوره مهد یا پیشدبستانی به همین میزان برسانیم، به این دلیل که کشور ما گسترده است و از قومیتهای مختلفی تشکیلشده و اینها وقتی وارد دوره ابتدایی میشوند، برای اینکه در آموزش خواندن و نوشتن زبان فارسی موفق شوند، باید دوره پیشدبستانی یا مهد را گذرانده باشند و این فقط مربوط به دامنه لغات و مفاهیم نیست، بلکه میتوانند بسیاری از پیشنیازهای مفاهیم ریاضی را بیاموزند، به این دلیل که وقتی دانش آموزان به دوره ابتدایی وارد میشوند، تمام مفاهیم ریاضی را نمیتوانند در سنین ۶سالگی فرابگیرند، بهاینعلت که یادگیری مراحلی دارد و باید متناسب با رشد عقلی و ذهنی کودک، این مفاهیم را بهتدریج به کودک آموخت و یا شرایط لازم برای یادگیری و درک این مفاهیم فراهم شود. بنابراین دوره پیشدبستانی و مهدکودک آنقدر اهمیت دارد که بهویژه در مناطق دوزبانه چون این مناطق مستضعفاند، از سالهاپیش در بودجه آموزشوپرورش، دولت مبلغی را اختصاص میدهد تا یک ماه پیش از شروع سال تحصیلی دانش آموزان آمادگی داشته باشند اما این نیاز و ضرورت آنچنان است که باید علاوه بر شهرها، در روستاها نیز دوره مهد را جدی بگیریم ولی اینکه انتظار داشته باشیم در سراسر کشور، چنین دورهای رایگان تمام شود، ممکن نیست چون آموزشوپرورش در همین دوره ۱۲ ساله تحصیل مانده است و منابع لازم را در اختیار ندارد و در مورد مدارس دولتی میگویند سرانه نداریم و حدود ۱۹۷ هزار معلم کم داریم که به معلمان بازنشسته متوسل شدهاند و به اینکه خرید خدمات آموزشی داشته باشند، بنابراین اگر بنا باشد هزینههای این دوره را هم دولت بپردازد، بار سنگینی خواهد بود، اما در الزامی بودن دوره پیشدبستانی و مهدکودک نباید تردید کرد، چون در غیر این صورت با مشکلاتی مواجه خواهیم شد».
ارائه محتوای مصوب به مهدکودکها
این کارشناسان تأکید میکنند، «تفاوت دانشآموزانی که به مهد رفتهاند یا نرفتهاند در رشد و پیشرفت و یادگیری دروس مشهود است و این را پژوهشهای علمی هم ثابت میکند. ضمن اینکه میتوان بچههایی که دوره پیشدبستانی و مهدکودک را گذراندهاند با بچههایی که این دوره را طی نکردهاند، مورد مقایسه قرار داد، بالطبع تفاوت معناداری وجود دارد؛ آنان که به مهد رفتهاند آمادگی بیشتری برای یادگیری زبان و ریاضی دارند و رشد عاطفی بهتری داشته و با دوستانشان رابطه بهتر و سازندهتری دارند و اهمیت این مسئله در سند تحول هم مورد تأکید قرارگرفته که باید دورهای الزامی اما غیردولتی باشد. درگذشته هرجومرجی حاکم بود و بخشی از تولیت پیشدبستانی در اختیار بهزیستی بود که در زمینه تولید محتوا و بهکارگیری مربی و مفاهیم آموزشی چون نظارت آموزشوپرورش بر آن حاکم نبود، حرفوحدیثهای بسیاری را به دنبال داشت و گاهی افرادی با نگرشهای غلط به مهدکودکها نفوذ میکردند و در پی تحقق اهداف خود بودند و هرکس باسلیقه و نگاه خود و برداشتهای ناصواب، مفاهیمی را به کودکان میآموخت اما مقام معظم رهبری تأکید کردند که این دوره بسیار مهم و محوری بوده و پیشنیاز دوره ابتدایی است. ایشان خاطرنشان کردند، آموزشوپرورش از دوره مهد آغازشده و تا پایان طول عمر را در برمیگیرد و در این مجموعه باید نظارت و سیاستگذاری کرد. اگر آموزشوپرورش نظارت و سیاستگذاری نکند، همین مسیر گذشته طی خواهد شد اما نظارت آموزشوپرورش نباید مثل نظارتی باشد که بر روی مدارس غیردولتی صورت میگیرد، در اینجا فقط بحث شهریه مطرح نیست، ضمن اینکه در سطح شهر تهران، مدارس غیردولتی مطابق با آنچه آموزشوپرورش مصوب کرده، شهریه نمیگیرند بنابراین شهریه بخشی از مسئله است و بخش مهمتر، نظارت بر تولید و محتوا و سیاستگذاری درست است. بهعنوانمثال آموزشگاههای زبان باید زیرنظارت آموزشوپرورش باشد، اما هر استان محتوای خاص خودش را دارد و بعضی از این آموزشگاهها محتوای وارداتی کتابهای خارجی را تدریس میکنند. درصورتیکه این مسئله بافرهنگ بومی و اعتقادات ما سازگاری ندارد. بنابراین لازم است که وزارت آموزشوپرورش بگوید محتوای مصوب و مورد تأیید ما این است و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش این موارد را مشخص کرده و همه باید در سطح کشور از این محتوا یا منبع استفاده کنند. در مورد مهدکودکها نیز چنین مسئلهای صدق میکند، قرار نیست چون بخش خصوصی ادارهکننده است، هر مهد ساز خودش را بزند. بایستی از این به بعد سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشوپرورش، محتوای مصوبی را ارائه کرده و مربیان ملزم باشند این محتوا را آموزش دهند. یعنی باید از چندگانگی و برخوردهای سلیقهای پرهیز شود. ما در دوره پیشدبستانی و مهد باتربیت کودکان سروکار داریم، درست است که بهظاهر امتحانی برای دوره ابتدایی در کار نیست، اما بسیار دوره حساسی به شمار میرود».
احراز صلاحیت مربیان
این صاحبنظران عنوان میکنند، «بر روی صلاحیت مربیان هم باید نظارت کرد، همانطور که در دوره ابتدایی معلم باید گزینش شود، مربیان مهدکودک هم باید صلاحیتهای حرفهای و مهارتیشان مورد گزینش قرار بگیرد و افراد زبده و متخصصی را به کار بگیرند که به بسیاری از مسائل تربیتی و آموزشی اشراف داشته باشند. ما پیشازاین شاهد بودیم که چون بهزیستی به موضوع تأسیس مهدها نگاه اقتصادی داشت، هر مربیای را به کار میگرفت و این مربیان نه بیمه بودند و نه طبق قانون کار از حقوق و مزایا برخوردار بودند، از طرفی تخصصی هم در حوزه کودک نداشتند، مدرک تحصیلیشان نیز با این حوزه مرتبط نبود، درحالیکه مهدکودک محل جذب افراد فاقد صلاحیت و تخصص و افراد بیکار نیست، مربیگری در عرصه مهدکودک و پیشدبستانی یک تخصص است، درست مثل مربی ریاضی که باید دانش و مهارت داشته باشد. بنابراین مربی مهدکودک باید مهارت عمومی، تخصصی و حرفهای داشته باشد، ضرورت دارد این شاخصهها را وزارت آموزشوپرورش تعریف کند و در اینجا باید دانشگاه فرهنگیان برای تربیت نیروی مهدکودک آستین بالا بزند و اگرچه با نظارت آموزشوپرورش، بهزیستی هم میتواند مهدکودک دایر کند اما لازم است آموزشوپرورش گواهی صلاحیت را برای مربیان مهد، صادر و محتوا را نیز این مجموعه ارائه کند.
اگر کسی تخطی کرد و صلاحیت مربی برای آموزشوپرورش احراز نشد و یا مهدکودکی در آموزش محتوا و مفاهیم از خط قرمزها و محدودیتی که در نظر گرفتهشده، عدول نمود باید سریع پلمب و مجوزش را باطل کرد. درست مثل وقتیکه مدارس غیرانتفاعی قوانین را رعایت نمیکنند و مجوز این مدارس در شورای بررسی مدارس غیرانتفاعی باطل میشود».
این کارشناسان بر فرهنگسازی این موضوع هم اشاره داشته و میگویند، «خانوادهها همانطور که فرزندانشان را به مدرسه میفرستند باید آنها را برای حضور در مهدکودک هم ثبتنام کنند. برخی از کشورها مثل آلمان، کودکانشان را از چهارسالگی به مهد میفرستند و ماهم باید به این سمت حرکت کنیم که نهفقط والدین شاغل بلکه زنان خانهدار و افراد ساکن روستا نیز فرزندانشان را به مهد بفرستند و برای مناطق مرزنشین و محروم همچنان دولت بودجهای را اختصاص بدهد تا کودکان ساکن این مناطق دو سال قبل از ورود به مدارس، وارد مهد یا پیشدبستانی شوند، چون این خانوادهها فقیرند نباید فرزندانشان از فرصت یادگیری و آموزش محروم بمانند و از طرفی برای مناطق نا برخوردار، مجلس و دولت دستبهدست هم بدهند و ردیفی اعتباری در بودجه پیشبینی کنند تا حداقل ۵۰ درصد هزینهها پرداخت شود و کودکان از این دوره بهرهمند شوند».
رعایت استانداردهای مکانی مهدکودکها
نکته آخری که صاحبنظران در حوزه کودک بر آن تأکیددارند، «مکان ارائه آموزش به کودکان است، بنابراین مکانی هم که برای این موضوع در نظر گرفتهشده، باید دارای صلاحیت لازم باشد، همانطور که برای دانش آموزان در مدرسه، استانداردهایی وجود دارد که هر محصل باید چقدر فضای آموزشی داشته باشد، همین استانداردها برای کودکان پیشدبستانی و مهدکودک هم باید رعایت شود.
نمیشود دو اتاق را مهدکودک کرد، اتاقی که تناسبی با قد و فضای بازی آنها ندارد، انگار فقط مربی فاقد صلاحیت را بالای سر بچهها گذاشتهاند تا کودکان را تا ساعت ۱۲ ظهر ساکت کند و والدین بعد از پایان ساعت کاری به دنبال آنها بروند. مهد تعریف مشخصی دارد، نمیتوان نام دخمه و آلونکی را مهد گذاشت و هر وسیله بازیای را در اختیار کودک قرار داد و اگر این مسائل را آموزشوپرورش رعایت کند، نشان میدهد که ناظر و سیاستگذار خوبی است.
آموزشوپرورش میتواند تصدیگری را به بخش خصوصی واگذار کند اما باید نظارت لازم را انجام بدهد تا بخش خصوصی مطابق مشی سیاستهای آموزشوپرورش حرکت کند. در اینجا بحث کالا مطرح نیست که تعزیرات حکومتی نظارت کند، بحث آموزش به کودک مطرح است. اینجا باروح و روان و تربیت کودک سروکار داریم و حاکمیت در قبال این موضوع مسئولیت دارد و اگر انحراف در این دوره آغاز شود، دیوار تعلیم و تربیت تا ثریا کج بالا میرود».
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.