چالش نظام قیمتگذاری آب
گروه اجتماعی
آب در دنیای امروز بهعنوان محصولی اقتصادی-اجتماعی شناخته شده و در ادامه حیات بشر نقش بیبدیلی دارد. استفاده از ابزارهای اقتصادی به عنوان یکی از لوازم حفظ توازن بین عرضه و تقاضا ضروری است. در این ارتباط، قیمتگذاری بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارها در دنیا معرفی شده است.
بحث بر سر ضرورت توجه به قیمتگذاری آب، محور نخستین نشست از سلسله نشست های «بررسی نظام های تعرفه آب و تجربیات جهانی» است که به کوشش مدرسه روزنامه نگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان برگزار شد و به بررسی روشهای علمی و مسائل عملی تعیین بهای آب در ایران و جهان پرداخت. نگاه یکپارچه به حوزه آب مهمترین موضوعی است که باید در دستور کار سیاستگذار قرار گیرد. این نگاه واجد ویژگیهایی است که از جمله آنها میتوان به «عمومی بودن آب»، «ضروری بودن آب برای مصارف اولیه»، «بازتولید محدود و زمانبرآب» و «رابطه بین آب شرب و کشاورزی از منظر آبهای زیرزمینی» اشاره کرد.
«محمد ابراهیم رئیسی»، کارشناس ارشد برنامه ریزی و پژوهشگر اقتصاد آب در این نشست به مرور تجارب کشورهایی که درگیر اصلاح قیمت آب بودند، پرداخت و نحوه قیمتگذاری آب در بخش کشاورزی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
«کالا بودن یا نبودن آب»، پرسشی بود که در آغاز نشست مطرح شد و این پژوهشگر پاسخ داد: «آب کالاست، از این نظر که داد و ستد میشود و در نهادههای تولیدی کار میکند.» اما پرسش دیگر این بود که آیا آب کالای خصوصی است؟ رئیسی در این زمینه از پیچیدگی خصوصی و عمومی بودن کالای آب گفت که حتی میان اقتصاددانان هم اختلافنظر وجود دارد. اما به اذعان این پژوهشگر اقتصاد آب «در کنفرانس دوبلین براینکه آب یک کالای اقتصادی است تأکید و اشاره شده که آب در تمام مصارف رقیب، یک کالای اقتصادی به شمار می رود. توجه به کلمه رقیب در این تعریف بسیار مهم است و مقصود بخشی از آب است که برای حیات و بهداشت بشر ضرورت دارد و اصولا رقابت در آن معنا ندارد. اما هنگامی که از آب برای ارزشآفرینی اقتصادی در بخشهای صنعت و کشاورزی و افزایش استانداردهای زندگی سود می بریم با یک کالای اقتصادی مواجه هستیم.»
«ما با چه هزینهای آب را تأمین، انتقال و توزیع میکنیم تا به دست مصرفکنندگان برسد.» رئیسی با بیان این موضوع تصریح کرد: «نظام قیمتگذاری سعی میکرد که پس از بررسی هزینه ها، بگوید که هزینه تمام شده مشخص است. اما این مسئله پیش آمد که آب یک منبع مشترک است وقتی چنین باشد، جدا از یکسری هزینه ها، اتفاق دیگری میافتد؛ اینکه آب بهطور زمانی دارای ارزش است. یعنی آب زیرزمینی (حفر میکنید و پولش را میدهید و میگویید چون هزینهاش را میدهم هر مقدار بخواهم برداشت بکنم،) در زمان خودش هزینههایش بالاتر میرود و برای زمانیکه افرادی بعد از شما زندگی میکنند، مشکلی ایجاد میکند و قاعدتا باید در هزینهها دیده بشود که نمیشود. نکته دوم در رابطه با هزینهها این است که آب را مصرف میکنید و آب مصرف شده به محیط زیست برمیگردد و محیطزیست را آلوده میکند و این بخش را هم باید به هزینهها اضافه کنید(هزینه های خارجی) تا بعد از این مراحل، براساس هزینه تمام شده قیمت را احتساب و از آن استفاده کنید.»
اما سوای «هزینه تمام شده» و «ارزش اقتصادی»؛ اینکه «مردم چه اندازه توانایی پرداخت دارند»، نیز حائز اهمیت است. رئیسی عنوان کرد: «این سه جزء در کنارهم، هزینه تمام شده تعرفه را تعیین میکند. از واژه قیمت استفاده نمیکنم، تعرفه یعنی یک چیز دستکاری شده؛ اما قیمت در بازار به دست میآید و درواقع هنگامی که از تعرفه صحبت میکنیم بنا به دلایلی سعی میکنیم قیمتها تا حدودی تغییر کند تا به اهداف مدنظرمان دست یابیم.»
مکانیزم هزینهکرد درآمد ناشی از دریافت تعرفه های آب
بی تردید برای مدیریت یکپارچه منابع آب به همه ابزارها نیاز است اما اگر از ابزارهای اجتماعی، نهادی و قانونی استفاده کنیم، با توجه به اتلاف زیاد ارزش اقتصادی آب و آب بهای دریافتی چه کاری باید انجام داد؟ قیمت بهینه چگونه بهدست می آید؟ آیا مبنا باید ارزش اقتصادی آب یا آب بهای دریافتی باشد و اگر آب بها مبنای دریافتی باشد با مشکل دیگری مواجه خواهیم شد. کارشناس ارشد برنامه ریزی و پژوهشگر اقتصاد آب ضمن بیان این موارد، به مکانیزمی که باید قیمتگذاری برای رسیدن به هدف طراحی کند، گریزی زد و گفت: «این مکانیزم باید پایش و ارزشیابی شود و حتی در صورت دریافت هزینه تمام شده، این سؤال مطرح است که مکانیزم هزینهکرد درآمدهایی که دولت به منظور خاصی دریافت می کند، چگونه صرف میشود؟ به عنوان مثال، ۱۰ درصد به مبالغ قبوض برق مشترکان اضافه میشود و این مقدار در صندوقی برای توسعه انرژی تجدیدپذیر ذخیره میشود و این ذخیره از بودجه دولت نیست از پول مردم و قبضهای پرداختی است، ولی وقتی در صندوق میرود، در جایی دیگر صرف میشود. در مورد آب هم اگر نتوان مکانیزم هزینهکرد درستی برای درآمد اضافی حاصل از دریافت تعرفه های آب طراحی کرد این مبلغ به جای بهبود شرایط مدیریت آب در کشور صرف هزینههای جاری دستگاه میشود.»
به گفته این پژوهشگر اقتصاد آب، مسئله دیگری که باید به آن توجه شود تفاوت ارزیابی اقتصادی و مالی است: «در ارزیابی اقتصادی هر چیزی که به صورت منافع ملی به درآمد ناخالص ملی اضافه میکند، منفعت و هر چیزی که آن را کم میکند هزینه نامیده میشود. اما پرداخت مابهالتفاوت همانند دست کردن دولت در جیب مردم است. یارانه هم بخشی از درآمدهای کشور است که با توجه به سیاستهای دولت به صورتی پرداخت میشود که هزینه برخی از کالاها و خدمات کاهش یابد.»
نظام قیمتگذاری آب در کشورهای مختلف
محاسبه ضرر اقتصادی آب و هزینهها نیز مهم است و رئیسی در این ارتباط توضیح داد: «قیمت آب ناشی از برخورد سه مؤلفه «هزینه تمام شده»، «ارزش اقتصادی» و «توانایی پرداخت مردم» است و مطالعات انجام شده در مورد نظام قیمتگذاری کشورهای مختلف حکایت از آن دارد که در استرالیا منافع تعرفه شامل هزینه ثابت و متغیر است و در عینحال در مناطق مختلف متفاوت است و باید همزمان منافع آبیاران و کشاورزان در نظر گرفته شود. در مناطق جغرافیایی مختلف آمریکا، با توجه به مقدار آب، اعداد متفاوت است و کل سیستم یک عدد را ندارد و قیمتگذاری آبهای زیرزمینی متفاوت است. به عنوان مثال از رودخانه یا آب زیرزمینی آب برداشت میشود که نوع قیمتها، با توجه به نرخ انرژی و بالا و پایینبودن سطح آب متغیر است. از طرفی باتوجه به آنکه کشاورزی بخش مولد است بهطورکلی هزینه تمام شده آب اخذ نمی شود؛ و در کشورهایی چون آمریکا میگویند اگر کشاورزی میکنید نیازی نیست سود وام را پرداخت کنید. حتی اگر توان پرداخت بازپرداخت را ندارید کمتر بپردازید، اگر خشکسالی یا مشکلی پیش آمد کمتر پرداخت کنید. به عبارتی نظامهای تعرفه، خیلی منضبط هستند، اما در بیشتر نقاط جهان براساس سطح زیرکشت پول دریافت میکنند و عدد به نسبت بالاست. مثلا در ترکیه بهطور متوسط، هکتاری ۹۷ دلار، در فرانسه همین حدود، در ایتالیا ۱۶۰ تا ۵۰۰ دلار اما سخن اصلی این است که بهطور پایدار منابع آبی خود را حفظ کردهاند. در فرانسه قیمتگذاریها سه جزء مهم دارد؛ نخست، مقوله ای بهعنوان ارزش اقتصادی آب مدنظرشان است. دوم، تعرفهای در زمینه انتقال دارند و یکی برای مالیات و دیگری هم برای آلودگیها دریافت میکنند. در اتحادیه اروپا هم همینگونه است اما نکته مشترک در تمام این کشورها این است که انجمن مصرفکنندگان در تعیین تعرفه دخالت دارند.»
بحث ارزش اقتصادی و ذاتی آب در هر حوزه و چگونگی قیمت تمام شده آن از دیگر مواردی است که رئیسی مطرح و تبیین کرد: «ارزش اقتصادی در تعریف، میزان تمایل به پرداخت از سوی هر شخص برای استفاده از آب است. در بخش کشاورزی و صنعت از روشهایی استفاده میشود که میزان تأثیر آب را در تولید محصول و ارزش افزوده نشان میدهد که به آن ارزش اقتصادی گفته میشود. این ارزش در تعریف کلی، میزان تمایل به پرداخت برای استفاده از یک خدمت است که گاهی برای آب، مسکن یا سایر موارد پیش میآید. ارزش ذاتی آب؛ یکسری از ارزشهای میراثی و بیننسلی است و یا به عبارتی ارزش اقتصادی به ارزش ذاتی تبدیل شده است که ارزش ذاتی مفهوم خیلی سختی است کمااینکه ارزش اقتصادی هم بهدست آوردنش خیلی راحت نیست. در مورد قیمت تمام شده میتوان گفت ما قیمت تمام شده نداریم، بلکه هزینه تمام شده داریم که در تعریف اقتصاد؛ هزینه تمامشده شامل هزینههای سرمایهگذاری اولیه، بهرهبرداری، نگهداری و تأمین و انتقال و توزیع آب بین مصرفکننده است. در مفهوم جدید اقتصاد سبز، هزینههای سرمایهگذاری اولیه، نگهداری، بهرهبرداری، توزیع، تولید و انتقال بهعلاوه هزینههایی که مصرف آب برای جامعه ایجاد میکند در کنار هزینههای محیطزیستی و فرصتی هایی که از بین میبرد به عنوان هزینه تمام شده محاسبه می شود.»
مبحثی تحت عنوان «تمایل به پرداخت در ارزش اقتصادی» وجود دارد که باید پرسید این حداکثر بازده در بخش کشاورزی چه جایگاهی دارد؟ پرسشی که رئیسی، پژوهشگر اقتصاد آب در پاسخ به آن تصریح کرد: «در ارزش اقتصادی کشاورزی از روش پسماند استفاده کرده و با در نظر گرفتن نقش تمام عوامل دیگر، بررسی میشود که آب چهاندازه تأثیر داشته است. در پروسه کشاورزی کود، سم و … وجود دارد و براساس ریاضیات اقتصاد، توابع تولید بخش کشاورزی تخمین زده میشود و نقش نهادی آب را بر آن اساس استفاده میکنند. ارزش افزوده و واقعی تولید محاسبه میشود، اما ارزش حداکثری تولید در تعریف ارزش اقتصادی و بهرهوری در ارزش اقتصادی قرار نمیگیرد، این توابع، توابع جداگانهای هستند.»
رئیسی در این باره که آیا قیمت مالی از طرف بهرهبردار و ارزش اقتصادی از طرف حاکمیت نادیده گرفته شده، اظهار کرد: «به حاکمیت ارتباطی ندارد. اگر جامعه برق ۲ هزار تومانی خودش را به شما ۲۰۰ تومان بفروشد، درآمد ملی خودش را از دست میدهد. یعنی ۱۸۰۰ تومان جامعه از دست میدهد. چرا؟ چون میتوانست این پول را جای دیگری ببرد و استفاده بهتر کند. اما اگر بتوانید از لحاظ اقتصادی بیش از ۱۸۰۰ تومان به جامعه کمک کنید، این کار می تواند توجیه داشته باشد. بهطورکلی از دیدگاه جامعه آلودگی محیط زیست بسیار مهم است. چون این آلودگی از برخی جنبه ها می تواند سبب بیماری شود.وقتی توانایی کار را از دست میدهید و بیمار میشوید، دولت در بخش دارو و درمان هزینه میکند. پس میتواند هزینه کند تا محیطزیست آلوده نشود که مجبور به هزینهکردن برای دارو و درمان نشود.»
محاسبه ارزش اقتصادی آب، کاری هزینهبر
مباحث مربوط به ارزش اقتصادی به برنامه چهارم توسعه وارد و اعلام شد که تعرفهها براساس ارزش اقتصادی آب تعریف شود. در برنامه پنجم هم مواردی مطرح شد اما در برنامه ششم دیگر هیچ اشارهای نشد و قرار بود ارزش اقتصادی آب در موضوعات مختلف محاسبه شود. رئیسی با تأکید براینکه محاسبه ارزش اقتصادی آب کاری هزینهبر است و اقدامی نیست که به یکبار انجام شود، عنوان کرد: «ارزش اقتصادی آب وقتی از توابع تولید در کشاورزی صحبت میشود، باید اطلاعات آماری سالیانه را در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم بررسی کنیم که از هر کدام از نهادها چگونه استفاده میکنند و تأثیر آب در آن به چه صورت است. در بحث صنعت دسترسی به اطلاعات برای اینکار با توجه به اطلاعات موجود در مرکز آمار برای صنایع مختلف کمی سادهتر انجام میشود. نکات زیادی را میتوان در مورد ارزش اقتصادی آب مورد گفتوگو قرار داد. اما باید به یاد داشت که انجام محاسبات مربوط به ارزش اقتصادی آب با رعایت حداقل استانداردها انجام می شود. این محاسبات نباید به گونه ای باشد که به کاریکاتور محاسبات تبدیل شود. به طور مثال شبیه مفهوم ارزشگذاری اقتصادی، آثار اکوسیستم در برنامه چهارم توسعه بود که به حدی بد انجام شد که غیرقابل استفاده است.»
این پژوهشگر اقتصاد آب در ادامه تبیین کرد که «ارزشگذاری اقتصادی میتواند بخشی از تصمیماتی که در قالب سرمایه گذاری بخش خصوصی در حوزه آب و فاضلاب انجام می شودرا اصلاح کند. به عنوان مثال، محاسبه ارزش اقتصادی یکمتر مکعب آب زیرزمینی به شما اجازه میدهد که تصمیمات درست تری برای واگذاری پساب تصفیه شده به بخش خصوصی بگیرید. درحالحاضر شرکت آبوفاضلاب کشور پساب تصفیهشده را به افرادی که با صنعت یا جاهای دیگر در ارتباطند واگذار میکند درحالیکه در همان استان سطح آب زیرزمینی در حال پایین رفتن است. لذا این سؤال پیش میآید که: اگر من ارزش اقتصادی آب زیرزمینی را با توجه به شرایط عدم تغذیه سفره حساب کرده بودم و عددش ۲۰ هزار تومان میشد طبیعی بود که دیگر فروش پساب به قیمت ۵ هزارتومان برای جامعه ارزش اقتصادی ایجاد نکرده است و جامعه دارد ۱۵ هزارتومان متضرر می شود. به طور مثال نیروگاه حرارتی دماوند در گذشته از آب زیرزمینی استفاده میکردند و سطح آب زیرزمینی چاه هایش به حدی پایین رفته است که مجبور شده از آب شیرینکن استفاده کند. یعنی هر یک مترمکعب آب برای این نیروگاه حدودا یک یورو در میآید، پس معنایش این است که یک مترمکعب آب زیرزمینی ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان است و در این زمان است که میتوانیم به شرکت آبوفاضلاب بگوییم، چرا خوشحال هستید که ۲ هزار تومان به صنعت دادهاید؛ در جای دیگری ۲۰ هزار تومان ضرر میزنید. پس بیایید و این آب را داخل همین آب زیرزمینی و مخزن بریزید. چون فردا این آب زیرزمینی پایینتر میرود و زمین نشست میکند و دیگر قابل استفاده نیست. کارکرد ارزشگذاری اقتصادی در واقع نشان دادن نقاط بحرانی تصمیم گیری و مقایسهاش با رفتارهای مالی است که اصلاح نشده است.»
رئیسی، یکی از مهمترین کارکردهای ارزش اقتصادی آب را تخصیص آن دانست و گفت: « ارزش اقتصادی در تخصیص آب بین مصارف مختلف کارکرد دارد و تعرفه کار جداگانهای انجام میدهد. همچنین ارزش اقتصادی آب و توجه به ارزشهای خدمات اکوسیستمی یکی از مسائل روز دنیاست که نمیشود نسبت به آن بیتوجه بود. بسیاری از کشورها مانند مکزیک بخشی از تعرفههای کشاورزیاش، تعرفه زهکشی است که زهکشی هم به عهده خودشان است. در هرحال ارزش اقتصادی آب برنامه جداگانه و بررسی کاملتر ی میطلبد؛ اما نکته قابل توجه اینکه معنای افزایش تعرفه این نیست که اگر تعرفه بالا رود باید شرایط بهتر شود بلکه باید ساختار درستی داشته باشد و در صورت عدم ساختار کارکرد درستی نخواهد داشت.»
آب
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.