پرونده بازار پرندگان فریدونكنار همچنان باز - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 52932
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۴۰۰ - ۶:۲۳ |
با ساماندهی و نظارت می‌توان تقاضا برای خرید لاشه پرندگان وحشی را به‌طور چشمگیری کاهش داد

پرونده بازار پرندگان فریدونكنار همچنان باز

همین‌که هوا در عرض‌های شمالی سرد می‌شود، پرندگان مهاجر خود را به آبگیرهای استان مازندران می‌رسانند و مثل همه‌وقت‌های دیگر، بازار پرندگان‌ فریدونكنار به‌عنوان تنها بازار فروش لاشه پرندگان وحشی مهاجر، با وجود ممنوعیت شکار، فعالیتش را پررونق‌تر از همیشه در سایه نبود نظارت‌ها و عدم اجرای مصوبات، پی می‌گیرد. 
پرونده بازار پرندگان فریدونكنار همچنان باز

گروه اجتماعی
همین‌که هوا در عرض‌های شمالی سرد می‌شود، پرندگان مهاجر خود را به آبگیرهای استان مازندران می‌رسانند و مثل همه‌وقت‌های دیگر، بازار پرندگان‌ فریدونكنار به‌عنوان تنها بازار فروش لاشه پرندگان وحشی مهاجر، با وجود ممنوعیت شکار، فعالیتش را پررونق‌تر از همیشه در سایه نبود نظارت‌ها و عدم اجرای مصوبات، پی می‌گیرد. 
حتی شرایط بحرانی و فراگیری کرونا و آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان نیز نتوانست حریف این بازار شود و سوای این مسئله سال ۹۷ بود که مهر غیرقانونی بودن فروش پرندگان در فریدونكنار، به‌طور رسمی از سوی سازمان حفاظت محیط‌زیست و شورای تأمین بر پیشانی این بازار خورد اما جان‌سخت‌تر از این حرف‌ها بوده و هست؛ جان‌سخت است چون منافع خیلی از افراد صاحب نفوذ به حیات این بازار گره‌خورده است و معضل نسل‌کشی پرندگان مهاجر و فروش غیرقانونی آن‌ها در کشور سال‌هاست به یک مطالبه عمومی تبدیل‌شده اما مسئولان آن‌قدر توپ را به زمین یکدیگر می‌اندازند تا اسفندماه فرابرسد و پرندگانی که از این سلاخی بی‌رحمانه جان سالم به در برده‌اند، از کشور خارج شوند.
به روایت رسانه‌های محلی، هفته گذشته محیط‌زیست مازندران هشدارهای لازم را نسبت به ازسرگیری دوباره فعالیت این بازار، همزمان با کوچ پرندگان زمستان‌گذاران به تالاب، آب‌بندان و آبگیرهای استان داده است و قابل کتمان نیست که این بازار پر است از لاشه انواع پرندگان زیبای مهاجر که به‌جای آب‌های آرام بر تورها فرود آمده‌اند و سالیان سال است که  شمال کشور به‌عنوان سیاهچال پرندگان مهاجر در منطقه معرفی شده است! پرندگانی که  هزاران کیلومتر را به‌سوی ایران بال می‌گشایند اما به‌جای آغوش طبیعت، 
به دام صیادان می‌افتند و سر از بازار فریدونكنار درمی‌آورند. 
 نظارت، چاره کار است
برخی از فعالان حقوق حیوانات می‌گویند، تمامی پرندگانی که در میانکاله، گمیشان و تالاب‌های گلستان، آب‌بندان‌های مازندران و زمین‌های کشاورزی لنگرود، لاهیجان و آستانه اشرفیه در گیلان صید می‌شوند روزانه به فریدونكنار منتقل و در بازار این شهر به فروش می‌روند، چراکه هیچ بازار علنی دیگری برای خریدوفروش و ارائه غیرقانونی لاشه پرندگان مهاجر در شمال ایران وجود ندارد و با ساماندهی و نظارت بر این بازار می‌توان تقاضا برای خرید لاشه پرندگان وحشی را به‌طور چشمگیری کاهش داده و لاشه‌های صید شده پرندگان بدون مشتری روی دست صیادان متخلف خواهد ماند. 
حسینعلی ابراهیمی کارنامی- مدیرکل حفاظت محیط‌زیست مازندران فعالیت این بازار را کاملاغیرقانونی می‌داند و معتقد است، برای جمع‌آوری کامل این فاجعه زیست‌محیطی به همکاری و ورود همه دستگاه‌های ذی‌ربط ازجمله فرمانداری، دامپزشکی ، بهداشت و شهرداری نیاز است و نباید این بار به‌تنهایی بر دوش محیط‌زیست انداخته شود، موضوعی که از سوی فعالان محیط‌زیست موردپذیرش واقع نشده و می‌گویند، این سازمان هنوز نخستین گام را هم برای مقابله با این بازار برنداشته است. به هر ترتیب ابراهیمی کارنامی عنوان می‌کند: «برخی محدودیت‌ها بر فعالیت این بازار اعمال‌شده و امسال هم مقررشده محدودیت‌های بیشتر و به شیوه جدید اعمال شود.»
او با اشاره به جلسه‌ای که در شهریورماه امسال با حضور مسئولین محلی و استانی برگزار شده می‌گوید: «فرمانداری فریدونكنار باید شیوه‌نامه‌ای جدید برای فعالیت بازار پرندگان تدوین و ابلاغ کند که این شیوه‌نامه هنوز به دست محیط‌زیست نرسیده است!»
 هیچ کنترل و اعمال نظارتی در کار نیست
در همین ارتباط «محمدعلی یکتانیک»- کنشگر محیط‌زیست در گفت‌وگو با «رسالت» از پشت پرده این بازار مکاره می‌گوید که بارها در رسانه‌ها به شکل‌های مختلف بازتاب یافته اما هیچ‌گاه به کنترل و نظارت منجر نشده است. «یکتانیک»، بازار غیرقانونی فریدونكنار را نماد کشتار وسیع انواع پرندگان مهاجر دانسته و می‌گوید: «حتی پرنده نادر، حرام‌گوشت و حلال‌گوشت در این بازار سیاه تفاوتی ندارد، مهم گوشت است و کیلو و پول. یکسری پیمانکارها نیز در تهران و البرز آن‌قدر آزادانه و با پوشش گردشگری و پیمانکاری برای دولت قاچاق و تخلف کرده و  قوی شده‌اند که همه دیگر آن‌ها را با نامشان می‌شناسند. این قاچاقچیان، از مشتریان بازار قاچاق و کشتار پرنده فریدونكنار نیز هستند و پرنده‌ها را از دست‌های اول مفت می‌خرند و با حمایت برخی عناصر فاسد در بدنه ارگان‌هایی مانند محیط‌زیست و شهرداری باقیمت‌های ۱۰ تا ۱۰۰ برابر به باغ‌های پرنده ازجمله باغ پرنده تهران و قم و اصفهان و شخصی‌ها می‌فروشند و قطعا افراد صاحب نفوذی پشت این‌ها ایستاده‌اند و حمایت می‌کنند و  هیچ کنترل و اعمال نظارت و ضابطه‌ای در کار نیست، درنتیجه یک عمل غیرقانونی آن‌قدر رشد کرده که در حال حاضر دیگر یک بازار علنی دارد و تبدیل به تجارتی بزرگ از انفال ملی شده است و حتی شهرداری به این‌ها مکان می‌دهد تا بازار دایر کنند. این‌ها بیش از ۴۰ تخت دارند که در هرروز بین ۲۵۰۰ تا ۴ هزار پرنده را در این بازار معامله می‌کنند و تازه این موارد، غیر از معاملاتی است که اساسا وارد بازار نمی‌شود، مثل رستوران‌ها و افرادی که به‌صورت شخصی، این پرندگان صیدشده را به درب منزل فرد متقاضی تحویل می‌دهند. این مازادی که از صید پرندگان موجود است، روزانه در بازار فریدونكنار به فروش می‌رسد.»
 جمع‌آوری تورها، خدشه‌ای به این بازار مکاره وارد نمی‌کند
این کنشگر محیط‌زیست درباره گردش مالی این بازار نیز بیان می‌کند: «این بازار گردش مالی بسیار بالایی دارد که نمی‌توان رقم دقیقی اعلام کرد و تا دو سال پیش اگر کسی می‌خواست امتیاز دامگاه اجاره کند، بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان باید پرداخت می‌کرد و سوای دامگاه باید دانه و تور و امکاناتی هم خریداری می‌کرد، حال حساب کنید غیر از صیدگاه‌های دام هوایی، در آن منطقه ۲۵۰  امتیاز دامگاه وجود دارد که معمولا هر امتیاز دامگاه به دو نفر داده می‌شود، یا مالک‌اند و یا از مالک اجاره می‌کنند و بعد قیمت پرنده‌ها نیز متغیر است و پرنده خوتکا که در حال حاضر ۸۵ هزار تومان است، قبلا ۱۵ هزار تومان بود و غاز ۱۵۰ هزار تومان بود که در حال حاضر ۳۵۰ هزار تومان است و به همان نسبت هم دانه گران شده، هرچند دانه‌هایی که دامگاه دارها برای جذب پرنده‌ها می‌خرند قطعا کپک‌زده و فوق‌العاده سمی است، به‌هرحال این‌ها هزینه اولیه دارند و نکته دیگر این است که صید این‌ها در طول زمان تغییر می‌کند، به‌عنوان‌مثال در مورد صید غاز، از همین نیمه آبان ماه شروع می‌شود و تا نیمه آذرماه ادامه دارد و غازها را قتل‌عام می‌کنند، فقط ۱۰تا ۱۵ هزار غاز را شکار می‌کنند و این صید که تمام شد، وارد صید پرندگان دیگری می‌شوند، بنابراین نمی‌توانیم به یک رقم ثابت ماهیانه برسیم و در طول این ۵ ماه، بازار متغیر است اما به‌طورکلی گردش مالی این بازار آن‌قدر بالاست که مسئولین محلی به‌عنوان راهی برای گذران معیشت از آن یاد می‌کنند. انگار که اگر این بازار نباشد، این عده دچار فقر و قحطی می‌شوند درحالی‌که چنین چیزی نیست و اگر قیمت پرندگان را در بازار ببینید، متوجه می‌شوید که نه‌تنها این بازار، بازار فقرا نیست که بلکه بازار قشر متوسط هم نیست، بازار قشر متمول است، یک غاز ۳۵۰ هزار تومان و یک مرغابی ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان و کوچک‌ترین پرنده‌ای که بسیار از آن استفاده می‌شود، خوتکاست که به‌سختی به ۲۰۰ گرم می‌رسد که همین پرنده، ۸۰ تا ۸۵ هزار تومان است و اگر کسی فقیر باشد، مسلما به سراغ خرید پرنده‌ای ۲۰۰ گرمی نمی‌رود که قیمتش ۸۵ هزار تومان است و یا یک غاز نهایتا یک کیلو و نیمی را به قیمت ۳۵۰ هزار تومان نمی خرد. مشخص است که این بازارمکاره و بازار سیاه است. اما این‌که چرا با چنین بازاری برخورد نمی‌شود، به این دلیل است که محیط‌زیست هیچ‌گاه نخواسته تا به سراغ این بازار پرمناقشه برود، باوجوداین‌که ما به‌عنوان فعالان و کنشگران این عرصه بارها گفته‌ایم که ریشه این معضل در این بازار نهفته است، اما محیط‌زیست صرفا تورها را جمع‌آوری می‌کند که کوچک‌ترین خدشه‌ای به این بازار وارد نمی‌شود، فقط کسب‌وکار تور فروش‌ها را داغ‌تر می‌کنند. اگر عملیات جمع‌آوری تورها از سوی محیط‌زیست وسیع باشد، فقط فردای آن روزی که این عملیات را انجام داده‌اند، قیمت پرنده گران‌تر می‌شود، چون این‌ها قیمت‌هایشان را مثل دلار تغییر می‌دهند. از سوی دیگر تورهایی که برای دام هوایی استفاده می‌کنند، هم در دریا و هم در خشکی، ابزار غیرقانونی صید هستند و استفاده از آن‌ها ممنوع است و ازنظر شرع اسلام حرام است ولی چهار مغازه در فریدونکنار به‌صورت تخصصی همین جنس تور را می‌فروشد و اداره محیط‌زیست می‌گوید قادر به جمع‌آوری این تورها نیستم! فقط تنها کار مثبتی که در این مدت انجام دادند، این بود که ۲۵۰ پرونده تشکیل دادند و به دو دادگاه در فریدونكنار و محمودآباد فرستادند و این دادگاه‌ها نیز ۲۵۰ پرونده را تبرئه کردند و هیچ کار دیگری صورت نگرفت.»
 ایجاد محدودیت برای بازار/ محیط‌زیست عرصه تعامل نیست
یکتانیک با تأکید براین‌که یک‌شبه نمی‌توان این بازار را جمع کرد، همان‌طور که یک‌شبه نمی‌توان دریاچه ارومیه را احیا کرد، توضیح می‌دهد: «اتفاقی که طی سال‌ها با اهمال و مماشات صورت گرفته را نمی‌توان یک‌شبه با معجزه، حل کرد لذا باید به این مسئله، نگاه بخشی نگر و واقع‌بینانه داشت و برای این بازار محدودیت ایجاد کرد، این‌ها همه پشت‌هم هستند و فقط بازار پرنده فروشی فریدونکنار نیست، بازار ماهی‌فروشان فریدونكنار هم‌پشت این‌هاست و همواره بهانه آورده می‌شود که اگر کسی سمت این بازار برود، شورش می‌کنند، درحالی‌که ما مصوبه شورای تأمین استان را داریم که نیروی انتظامی باید با محیط‌زیست همکاری کرده و سیستم قضائی باید در اسرع وقت به پرونده‌ها رسیدگی کند، اما بعدازاین مصوبه، ۲۵۰ پرونده هم در دادگاه تجدیدنظر و هم بدوی برائت گرفتند و باتوجه به این‌که، پرونده‌ها بعد از فصل نیمه دوم سال ارجاع شد، گفتند شواهدی وجود ندارد. به‌هرروی، این ماجرا باید از طریق کنترل و نظارت بر بازار پیگیری شود و اگر صیادان، دریایی از پرنده را هم بگیرند، وقتی نتوانند بفروشند کاری از دستشان برنمی‌آید، چقدر مگر فریزر صندوقی دارند و مگر چقدر می‌توانند به دوستان و آشنایانشان بفروشند؟ صید وسیعی که این‌ها شب‌ها انجام می‌دهند و روز بعد عرضه می‌کنند، اگر بازاری نباشد، راه به‌جایی نخواهند برد، بنابراین این بازار باید ضابطمند باشند و فروشندگان ۴۰ تخت شناسایی شوند و فقط همین‌ها مجاز به خریدوفروش پرنده باشند، از طرفی صیادها نیز باید شناسایی شوند. ما در این صید، یک بخش سنتی و قدیمی داریم که موردنظر قانون است و مشکلی هم برای پرندگان ایجاد نمی‌کند و می‌دانیم که صیادهای قانونی چه کسانی هستند و از طرفی هم می‌دانیم فروشندگان چه کسانی هستند، لذا فروشندگان باید مجاز باشند، فقط از صیادهایی که پروانه صید انتفاعی گرفته‌اند خرید کنند، نه از کسانی که از طریق دام‌های هوایی شکارکرده‌اند و یا کسانی که پرندگان را از شهرستان‌های دیگر می‌آورند
 (هم از شهرستان‌های داخل استان مازندران مثل میانکاله و هم از استان گلستان، بندر گز و بندر ترکمن و یا از گیلان و بازار فریدونكنار بارانداز این شهرستان‌ها نیز شده است.) به‌این‌ترتیب، بازار باید تحت محاصره قانون باشد اما مسئله این است که محیط‌زیست می‌گوید به‌تنهایی امکان اجرای قانون و مقابله با متخلفان را ندارم و باید سایر بخش‌ها نیز همراهی کنند درصورتی‌که محیط‌زیست زمانی می‌تواند این سخنان را مطرح کند که اقدامی انجام داده باشد و بعد بگوید به‌تنهایی نمی‌توانم. در حال حاضر در جلسات محیط‌زیست مازندران فقط یکی ،دو نفر نشسته‌اند که بگویند نه و نمی‌شود! محیط‌زیست عرصه تعامل نیست و اگر نمی‌توانند و عزم و توانی ندارند، می‌توانند استعفا بدهند. بعد هم بازار فریدونكنار که این‌قدر گستاخ شده، تاکنون برخورد جدی ندیده است و مسئول این موضوع ارگان‌های دیگر نیستند و ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم، استانداری مازندران همه‌چیز را رها کند و شبانه‌روز پیگیر بازار پرنده فروشی فریدونكنار باشد. اگر محیط‌زیست مقتدرانه جلو برود و از دستگاه‌های دیگر هم مقتدرانه درخواست کند و رسانه‌ها نیز پیگیر این موضوع باشند، سایر دستگاه‌ها نیز پای کار می‌آیند و کمک می‌کنند ولی وقتی پایه و اساس ماجرا کارآمد نیست، این مسئله شکل فزاینده‌ای پیدا می‌کند و همان‌طور که می‌بینید این‌ها هرسال گستاخ‌تر شده‌اند و متولیان ما در برخورد درست ناتوان‌تر.»
یکتانیک در ادامه سخنانش به این نکته هم گریزی می‌زند که قرار بود، مقابله با شکار بی‌رویه و پرندگان مهاجر در فریدونكنار، در قالب طرح پنج‌ساله از سال ۹۳ به اجرا درآید و در پایان دوره پنج‌ساله، کشتار دسته‌جمعی پایان یابد که اتفاقی نیفتاد و همان مصوبه شورای تأمین استان وقتی گرفته شد، شخصا تصور می‌کردم وارد یک فاز قانونی و جریان درست‌شده‌ایم اما محیط‌زیست محکم عمل نکرد، البته ناگفته نماند که این طرح پنج‌ساله که نامش را شیب ملایم گذاشته بودند از همان ابتدا مشخص بود که محکوم‌به شکست است و در حال حاضر که سال هفتم است، نه‌تنها وضعیت بهتر نشده بلکه بسیار بدتر شده است.
 در قالب این طرح باید یکسری بندها اجرایی می‌شد که نشد و اصلا نظارتی در کار نبود و از همه مهم‌تر این‌که، مدیرانی که برای دو شهرستان محمودآباد و خصوصا فریدونكنار انتصاب یافتند، نظارت و عملکرد کارآمدی نداشتند. باوجوداین‌که فعالین محیط‌زیست بارها این را به مسئولین بلندپایه محیط‌زیست مازندران گوشزد کردند اما کارشان را درست انجام ندادند و نظارتی نداشتند و با انتصاب اشتباه این معضل هیچ‌گاه مدیریت نشد. ضمن این‌که طرح هم درست نبود و به مسائلی که ما گفتیم گوش نکردند و به‌طورکلی بازار را رها کرده بودند، درحالی‌که پاشنه آشیل این مسئله، بازار است، این بازار است که پول می‌دهد و ادامه راه را تضمین می‌کند.»
 مافیا نمی‌گذارد محیط‌زیست به موضوع قاچاق زنده پرندگان ورود کند
علی امیرابراهیمی از دیگر کنشگران محیط‌زیست و فعالان حقوق حیوانات است که در گفت‌وگو با«رسالت» به نکات مشابه ای اشاره داشته و می‌گوید: «این بازار همیشه در این فصل دایر می‌شود و متأسفانه پررونق است، علاوه بر این اگر مصرف گوشت پرنده را محصول لاکچری در نظر بگیریم، قیمت‌هایشان آن‌قدر بالاست که اقشار خاصی از جامعه می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند، سوای این مسئله، قاچاق پرنده زنده را داریم که برای مجموعه‌دارهای خصوصی و باغ‌های پرندگان و منازل شخصی صورت می‌گیرد و این مسئله به‌شدت به قاچاق و صید پرندگان دامن می‌زند. البته ما این صید را در خوزستان و گیلان هم داریم که معمولا به شکل مستقیم به مازندران منتقل می‌شوند، چون معمولا مرکز تجارت پرندگان مهاجر در مازندران است، یکی از مشکلات عمده ما قاچاق زنده پرندگان است و یک شبکه مافیایی وجود دارد که متأسفانه اجازه نمی‌دهند محیط‌زیست ورود کند، البته ممکن است محیط‌زیست علاقه کافی برای برخورد قانونی نداشته باشد، درحالی‌که وظیفه دارد برخورد قانونی لازم را انجام دهد و یا احتمال دارد، فاقد قدرت کافی باشد. یکسری مسائل دیگر هم مطرح است، ازجمله این‌که نماینده فریدون‌کنار به‌شدت از این مسئله حمایت می‌کند و معمولا اجازه برخورد قانونی نمی‌دهد. علاوه بر این‌که باید این مطالبه گری را از سازمان‌های مربوطه مثل سازمان محیط‌زیست داشته باشیم که برخوردهای قانونی را از امسال، سفت‌وسخت‌تر پیگیری کند، باید فرهنگ‌سازی لازم را انجام دهیم تا مردم از بازار پرنده فروشی فریدونكنار، خرید نکنند و سوای دیدگاه حفاظتی که برای خیلی از این پرنده‌ها وجود دارد که معمولا آسیب‌پذیر و در معرض خطر انقراض هستند، مسائل دیگری مثل بیماری‌های قابل‌انتقال به انسان وجود دارد، مثل آنفلوآنزای پرندگان که هرساله با تغییرات دما شاهدش هستیم.»
ابراهیمی در ادامه بابیان این‌که در حال حاضر از تالاب فریدونكنار فقط یک اسم باقی مانده و زیستگاه را به‌صورت کامل نابود کرده‌ایم، تشریح می‌کند: «این زیستگاه تحت نظارت سازمان‌های مربوطه نیست و تماما به شالیزار تبدیل شده که تابستان‌ها کشت برنج انجام می‌شود و در زمستان‌ها، سانت به سانتش تبدیل به دامگاه می‌شود و ۹۰ درصدش هم دامگاه‌های غیرمجاز و غیرقانونی است و تنها دامگاهی که مجوز دارد و قانونی است، دوما است و تعداد محدودی را صید می‌کند اما افراد سودجو تماما به روش‌های غیرقانونی و دام هوایی روی آورده‌اند. بنابراین باتوجه به در معرض خطر بودن بسیاری از گونه‌ها و نابودی زیستگاه، هیچ توجیهی برای شکار با این حجم وجود ندارد و ما باید به‌تدریج به روش‌های جایگزین، مثل اکوتوریسم و جذب پرنده‌نگر چه داخلی و چه خارجی روی بیاوریم که درآمدزایی سرشاری را برای جوامع محلی به همراه خواهد داشت. از سویی، برنامه‌های کوتاه‌مدت ممنوعیت شکار تأثیری ندارد و همان‌طور که اشاره کردم ما زیستگاهی باقی نگذاشته‌ایم. بالای ۸۰ درصد تالاب‌هایی که پذیرای پرندگان مهاجر و زمستان گذران هستند، خشک‌شده‌اند و غیرقابل‌بازگشت‌اند و اکنون این تمرکز روی استان مازندران است. ما اول باید زیستگاه‌هایمان را امن و دوباره احیا کرده و سپس از حالت زمین‌های کشاورزی و شخصی خارج کنیم.» 

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.