پرستاران نا ندارند
گروه اجتماعی
مراکز درمانی جای سوزن انداختن نیست و در برخی از بیمارستانها، بیماران باید ساعتها معطل بمانند تا شاید تختی خالی شود و یا شانس به آنها رو کند و در راهروها و حیاط بیمارستانها پذیرش شوند! وضعیت برخی شهرها از وضعیت قرمز هم عبور کرده و فاجعهای هولناک به وقوع پیوسته است. همین دیروز در رکوردی تازه، ۵۴۲ نفر به دلیل بیماری کرونا جان خود را از دست دادند و در این اوضاع، حالو روز کادر درمان غیرقابلتوصیف است.
۱۹ ماه است که دارند با این ویروس منحوس میجنگند و دیگر رمقی ندارند. از تحقق وعدهها هم خبری نیست و کمبود نیرو، کاهش در پرداختها و عدم تحقق کامل فوقالعاده ویژه و نبود امنیت شغلی و اجرای نظام تعرفه گذاری دستبهدست هم داده که روزهای بدی را سپری کنند، بدتر از همیشه. گاهی به دلیل جان باختن بیماران کرونایی از سوی همراهان بیمار مورد حمله و توهین قرار میگیرند. در این وضعیت قرمز کرونایی آنان با جان خود بازی میکنند و بهرغم کاستیها و بیمهریهایی که در حقشان روا میدارند، بازهم پایکارند و همچنان بخشی از مهمترین دغدغههای پرستاران بهرسم همیشه چون كلافی سردرگم از دولتی به دولت دیگر و از وزیری به وزیر دیگر واگذار میشود.
هدر رفتن سرمایههای اجتماعی نظام سلامت
شغل پرستاری باتوجه به شرح وظایف و خطرات بالقوه آن در زمره مشاغل پرخطر محسوب میشود، بااینحال میانگین دریافتی آنها بهطرز معناداری از میانگین سایر مشاغل با میزان سوابق و تحصیلات یكسان پایینتر است بهنحویکه اغلب پرستاران علاوه بر کار مضاعف و طاقتفرسا، برای تأمین حداقلهای معیشتی، ناچار بهاضافه کار و شیفتهای طولانی هستند و همگام با بلوغ حرفهای و تربیت نیروهای كارآزموده در مراكز دانشگاهی، نظام حرفهای و اشتغال پرستاران بهاندازه كافی پاسخگوی نیازهای آنها نبوده و نیست و مواردی چون كمبود پرستار در مراكز درمانی دولتی، نسبت نامتوازن ساعات فعالیت پرستاران با پرداخت دستمزد و كارانه، ساعات زیاد كار و مواردی ازایندست ازجمله چالشهای مهم این حوزه به شمار میرود. درعینحال تضادهای شکلگرفته شغلی میان جامعه پرستاری و سایر گروههای شغلی در بخش درمان گاهی اوقات موجب هدر رفتن سرمایههای اجتماعی نظام سلامت و ایجاد تنشهای ناخواستهای شده كه پیامدهای نامطلوبی در فضای حرفهای بر جا گذاشته است، اما برای رفع این چالشها چه میتوان كرد؟ مسلما یکشبه و با یك دستور نمیتوان این چالشها را از پیش رو برداشت، اما بههرروی باید با همافزایی میان مجلس در مقام قانونگذار، سازمان نظام پرستاری در مقام تشكیلات صنفی و دولت بهعنوان قوه اجرایی به فكر گشوده شدن راه جدید برای گرههای موجود باشیم و باید برای رفع چالشها به راهحلهایی فكر كنیم كه ضمن كاهش تضاد میان گروههای شغلی نظام سلامت، آنها را به حلوفصل مسائل در یك بازه زمانی روشن امیدوار سازد. در این روزهای کرونایی وضعیت پرستاران بهمراتب دشوارتر است و در عین اینکه وقت بیشتری را در کنار بیماران سپری میکنند، در مقابل از مزایای کمتری برخوردار هستند و همین مسئله، آنها را کم انگیزه کرده است. طبق آماری که مربوط به فروردینماه است، ۱۱۰ پرستار در مقابله با کرونا جان خود را فدا کردهاند و مشکلات معیشتی و هزینههای زندگی و فشار مضاعف کاری و عدم پرداخت بهموقع مطالبات دستبهدست هم داده تا مدافعان سلامت، دچار فرسودگی جسمی و روحی شوند.
فاصله تعداد پرستاران با استانداردها
از سوی دیگر استاندارد نیروی پرستاری به ازای هر تخت در ۲۴ ساعت حدود ۰/۷ تا ۰/۸ است و فاصله زیادی با ۲/۵ نفر وجود دارد. درنتیجه پرستار بااینهمه بیمار مواجه است و رسیدگیها در برخی موارد ممکن است رضایتبخش نباشد.
بر این اساس، ۲/۵ نیروی پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت باید وجود داشته باشد که ۱/۸ آن نیروهای دانشگاهی و ۷/۰ آن شامل نیروهای گروه پرستاری مثل اتاق عمل و هوشبری و کمک پرستار خواهد بود. این استاندارد ویژهای است که در ایران تعریفشده و از کف استانداردهای موجود جهانی، حتی یک نفر کمتر است و حداقل استاندارد جهانی ۳ تا ۳/۵ پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت است.
***
شنیدن دیدگاهها و نظرات چند تن از پرستاران، ما را بیشتر با مشکلات آنان آشنا میسازد. دراینارتباط پرستاران با قلم خود برای ما از خواستههایشان نوشتهاند.
تقصیر پرستار نیست که «رمدسیویر» پیدا نمیشود/ ابراز خشونت خانواده مراجعین علیه پرستار
آرمین زارعیان- رئیس هیئتمدیره نظام پرستاری تهران، با نگارش متنی صریح، ضمن هشدار به مسئولان نظام سلامت، تصویری از آینده نگرانکننده پرستاران ارائه کرده است: «وضعیت بیمارستانها خوب نیست و پیک پنجم بهمراتب شرایط وخیمتری را به وجود آورده و پرستاران همانند یکسال و نیم گذشته که در خط مقدم مبارزه با کرونا بودند، در حال فعالیتاند اما نکته اینجاست که اکنون تعداد مراجعان بهمراتب بیشتر شده و حجم کادر درمان و بهویژه پرستاران افزایش یافته و باید ۲۴ ساعته از مبتلایان کرونا مراقبت کنند. در شرایط کنونی پرستاران سوای اینکه ازلحاظ جسمی به دلیل کثرت مراجعین خسته و تحتفشارند، به لحاظ روحی هم بهشدت دچار فرسودگی و تنش شدهاند و روزانه تعداد زیادی بیمار جلوی چشم آنها جانشان را از دست میدهند که تعداد جوانان هم در بین قربانیان کرونا کم نیست و دیدن این صحنهها سبب شده پرستاران بسیار تحتفشار باشند و در بسیاری مواقع کاری از دستشان برنمیآید. از سوی دیگر کمبود دارو به دلیل تحریمها و درصد اندک پوشش واکسیناسیون وضعیت را بدتر کرده و اگرچه این روزها سرعت واکسیناسیون بیشتر شده اما هنوز مطلوب نیست و اینها نیز بر دشواری کار جامعه پرستاری افزوده و مهمتر از همه خانواده مراجعین هستند که مشکلات و کمبودها را از چشم پرستاران میبینند و در حال حاضر میزان خشونتهایی که پرستاران متحمل میشوند نسبت به گذشته افزایشیافته، البته آمار دقیقی موجود نیست اما میتوان این برآورد را داشت که میزان خشونت خانوادههای مراجعین نسبت به پرستاران صد درصد رشد داشته است. گرچه خانوادهها و همراهان بیمار حقدارند، چون شرایط روحی مناسبی ندارند ولی ضرب و شتم و درگیری فیزیکی با کادر درمان مشکلی را حل نخواهد کرد. پرستاران ما مثل هرکس دیگری یک توان و آستانه تحملی دارند و تقصیر آنان نیست که تجهیزات کم است و یاسرم و برخی داروها کمیاب و یا نایاب است و اگر داروی رمدسیویر پیدا نمیشود و اگر تختهای آیسیيو خالی نیست، پرستار گناهی ندارد و خانواده مراجعین نباید آنها را مورد آزار کلامی و فیزیکی قرار دهند. درواقع فشار کاری یکسوی ماجراست و ایجاد حواشی و پرستاران را مقصر شناختن، سوی دیگر ماجراست و برخی مردم این آگاهی و درک را ندارند که تعداد کادر پرستاری محدود است. ما بارها عنوان کردهایم که تعداد پرستاران ما تکافوی لازم را ندارد و استخدام پرستار باید بهاندازه کافی باشد و اگر چنین اتفاقی رخ ندهد و بحرانهای دیگری حادث شود، فاجعهای عظیم شکل میگیرد. در حال حاضر داخل راهروها و حیاط بیمارستانها هم بیمار بستری است و امکانات لازم دارویی فراهم نیست و این یا به علت سوء مدیریت است و یا به علت تحریمهاست و درهرصورت در این رابطه پرستار قصوری مرتکب نشده و نباید از سوی خانوادهها مورد مؤاخذه قرار بگیرد و بدترین حرفها را بشنود. اگر رسیدگی به بیماران کافی نیست، به علت تعداد محدود پرستار است و ما از استانداردهای جهانی عقبیم و حتی اگر به ازای هر تخت، تعداد پرستار ۱٫۵ نفر هم باشد، وضعیت بهتر خواهد شد اما چنانچه استخدام نیروی پرستار را پشتگوش بیندازیم، کنترل کووید ۱۹ ممکن نیست و این درحالی است که هنوز هم با برخی پرستاران قراردادهای ۸۹ روزه منعقد میشود که با این حقوق و مزایای اندک و شرایط نامساعد، راهی کشورهای دیگر میشوند، چون امنیت شغلی ندارند و معلوم نیست که بعد از پایان ۸۹ روز دوباره قراردادی با آنها تمدید شود یا نشود و تا زمانی که پرستاری شغل حاکمیتی محسوب نشود، این قراردادها وجود دارد و از آنطرف کسانی که این قراردادها را منعقد میکنند، حقوقشان نسبت به کسانی که استخدام رسمی هستند پایینتر است. بنابراین هیچ انگیزهای برای پرستار شرکتی و قراردادی و پرستاری که در بخش خصوصی فعال است، باقی نمیماند. حتی پرستاران بخش نیروهای مسلح که استخدام هستند، فوقالعاده ویژه خود را دریافت نکردهاند درحالیکه برای پرستاران بخش دولتی این موضوع اعمالشده، بنابراین تمامی این موارد به کاهش انگیزه منجر خواهد شد و اگر مسئولان تدبیر لازم را نداشته باشند، نمیتوان درزمینه کووید عملکرد قابل قبولی داشت و بسیاری از پرستاران قید کار را میزنند و یا مهاجرت میکنند. در برخی کشورها ماهیانه به پرستاران ۵ هزار دلار پرداخت میکنند و این مبلغ کجا و پرداختی ۷-۶ میلیون تومانی کجا؟ البته در طول چند ماه گذشته تا قبل از موج پنجم که تا حدودی فوقالعاده ویژه برقرار و انگیزههای مادی ایجاد شد و بحث تعرفه گذاری خدمات، مصوب بیمه و دولت شد؛ زمزمههای اجرای آن میل و رغبتی را در میان جامعه پرستاری ایجاد و از میزان مهاجرت پرستاران کاسته است، اما در ابتدای ورود کرونا و ۶ ماه بعد از شیوع آن، میزان مهاجرتها ۱۰ برابر شده بود، بااینحال بازهم وضعیت پرستاران خوب نیست و شاهد حذف مالیات از حقوق پرستاران هستیم که بهرغم برقراری فوقالعاده خاص، بازهم حقوق پرستاران کم است و درنهایت چیزی عاید پرستار نمیشود. پرستاری که ممکن است در بهترین شرایط، برای فعالیت تماموقت خود ۸ میلیون تومان دریافتی داشته باشد، در این شرایط چه انگیزهای خواهد داشت و تازه اگر ۲ میلیون تومان کارانه هم به او تعلق بگیرد، حقوق پرستار ۱۰ میلیون تومان میشود که باز این رقم زیرخط فقر است. خط فقر در حال حاضر ۱۲ میلیون تومان تعریفشده و بسیاری از پرستاران مجبورند چندین شیفت کار کنند و خستگیشان مضاعف میشود و اگر یکی از کشورهای حوزه خلیجفارس مثل عمان و یا یک کشور اروپایی مثل آلمان، سوئد یا دانمارک را در نظر بگیریم، ماهیانه بهطور میانگین ۵ هزار دلار حقوق میگیرند که این میزان به پول کشور ما، ۱۲۵ میلیون تومان است. نمیگوییم عین این رقم برای پرستاران پرداخت شود اما حداقل نصف این مقدار و یا ۴۰- ۳۰ درصدش را بپردازند و اگر این موضوع محقق شود حتی یک پرستار هم به خارج از کشور نمیرود اما با حقوق ۷ تا ۱۰ میلیون تومانی، باتوجه به کار طاقتفرسای پرستاران، آنها ترجیح میدهند درجایی فعالیت کنند که قدردان زحماتشان باشند. در سایر کشورها کرونا آنقدر نگرانکننده نیست و بیماری کنترلشده و کار پرستاران راحتتر است و استانداردها نیز رعایت میشود و تجهیزات هم موجود است اما در کشور ما نه تجهیزاتی موجود است و نه تعداد پرستاران کافی است و اینها مطالبات ما از دولت سیزدهم است. تعرفه گذاری خدمات پرستاری و برقراری فوقالعاده خاص هم باید اجرایی شود و استخدام نیرو باید تمام و کمال باشد. استاندارد پرستار به تخت باید به نرم خود نزدیک شده و تصویر اشتباهی که از پرستاران در ذهن مسئولان و مردم نقش بسته اصلاح شود و اینها حداقل مطالباتی است که باید محقق شود و اگر پرستار بیانگیزه باشد و خودش مبتلا به کرونا شود قادر به خدمترسانی نخواهد بود. از طرفی نمیشود برای ۴۰ بیمار فقط دو پرستار گذاشت. پرستار ما به کدام بیمار برسد و چگونه میتواند از مرگ بیمار جلوگیری کند؟ اگر نظام سلامت ما چارهاندیشی نکند و دولت سیزدهم در این مورد عاجلانه عمل نکند، وضع از این هم بدتر میشود.
آنطور که از ظواهر امر پیداست، کرونا همچنان با ماست و باید با این شرایط سازگار شویم و میزان تابآوری پرستاران هم باید افزایش یابد که این تابآوری منوط به استخدام نیرو و پرداخت مطالبات است.
اگرچه تاکنون پژوهشی صورت نگرفته که نشان دهد چقدر کار زیاد در ایام کرونا موجب شده پرستاران ما جانشان را از دست بدهند اما قطعا دچار عارضههای جسمی شدهاند و یکی از پرتنشترین حرفهها در دنیا، پرستاری است و یکی از حرفههایی که طول مدت کاریاش کوتاه است، بازهم پرستاری است به دلیل اینکه اینها به انواع و اقسامی از بیماریها مبتلا میشوند و این کار، تماموقت است و نمیتوان پشت میز نشست. یک کارمند اداره ممکن است از ۸ ساعت کاری، فقط دو ساعت کار مفید انجام دهد اما در حرفه پرستاری از
۸ ساعت، حداقل ۶ ساعت کار مفید انجام میشود و در این شرایط کرونایی پرستاران ما حتی یکلحظه هم نمیتوانند بنشینند و از زمانی که وارد شیفت میشوند و لباس پرستاری را به تن میکنند تا زمانی که محل کار را ترک میکنند، دقیقهبهدقیقه در حال کار هستند. در طول یک شیفت شاید ۱۰ الی ۱۵ دقیقه وقت چای داشته باشند که آنهم نوبتی است.»
حجم کاریمان ۶ برابر شده است
پرستاری که نمیخواهد نامش درج شود، برایمان کوتاه و مختصر از رنجها و مطالبات دیرباز این حرفه نوشته است: «مطالبات پرستاران تفاوتی نکرده و تنها تفاوتش این است که قبلا کلی وعدهووعید میدادند و عمل نمیکردند اما در حال حاضر همان وعدهها را هم نمیدهند و کادر درمان عملا به حال خود رهاشدهاند، درحالیکه حجم کاری ما ۶ برابر شده و دانشگاهها و بیمارستانهای خصوصی و سازمانها بهجای استخدام نیرو، حجم گستردهای از کار را به دوش پرستار گذاشتهاند. توقع داشتیم حداقل مسئولان ما به فکر جذب نیرو باشند. ازنظر استاندارد جهانی تخت به پرستار، بسیار با این استاندارد فاصله داریم اما همان میزان هم بخشنامه آمده و ضربدر ۲ کردهاند و بهجای بهکارگیری نیروهای تازهنفس، میخواهند فشار را با حقوق و مزایای ناچیز بر قشر پرستار بیشتر کنند. آن ۵۰ درصدی هم که کلی در بوق و کرنا کردند که به حقوق پرستاران اضافه شده، بیفایده بود چون بعدازاین افزایش، کارانههایمان عملا صفر شد. چهار سال پیش کارانهای را در قالب طرح قاصدک دریافت میکردم که ۲ میلیون تومان بود. الان کارانهام صفر شده و فقط اضافهکار میگیرم و از طرفی در بخشی کار میکنم که ظرفیتش ۲۶ تخت است اما این تعداد را به ۴۰ تخت رساندهاند و از اول تا انتهای شیفت فقط در حال دویدنم. حتی از سروته حقوقها میزنند و امسال در بیمارستانهای خصوصی ، ۲۰ درصد از حقوقهایمان مالیات کسر کردهاند.»
لزوم برنامهریزی مسئولان برای دریافت دز سوم واکسن پرستاران
پرستار دیگری هم که به دلیل ایجاد مشکلات شغلی از سوی مسئولان بالادستی، تمایلی به انتشار نامش ندارد، در متن ارسالی خود گلایه کرده است که مدیران توجهی به مطالبات و آنچه در رسانهها منعکس میشود ندارند و مطابق میل خود عمل میکنند: «سوای فشارهای کاری، واکسنهای دز سوم بهمرور موعدش در حال رسیدن است و هنوز برای آن برنامهریزی نشده و طبق معمول، مسئولان توجهی به پرداخت مطالبات پرستاران ندارند و یکسری از مطالبات را کلا فراموش کردهاند و نکته حیرتآور آن است که اگر سال پیش با همین میزان کار به فرض هزار تومان دریافتی داشتیم، امسال ۷۰۰ تومان است، یعنی کمتر هم شده و اینیکی از بزرگترین معضلات است و بسیاری از نیروها شیفت اضافه میایستند تا خلأ نیرو را پر کنند، اما حقوحقوق واقعی آنها پرداخت نمیشود. پرستاران تا هنگامیکه توان داشته باشند ادامه میدهند اما خستگی و فرسودگی این نیروها خطری برای نظام سلامت است و چنانچه برای دریافت دز سوم پرستاران برنامهریزی نشود اینها در معرض مبتلا شدن خواهند بود و مصیبتی بر مصیبتهای دیگر افزوده میشود و اگر یکسوم مبتلا شوند، کل سیستم درمانی زمین میخورد، چون سایر نیروها آنقدر شیفت دارند که دیگر نمیتوانند شیفت سایر همکاران خود را پوشش دهند و اگر بیمارستانی یکسوم نیروهایش ۱۴ تا ۲۰ روز نباشند، عملا فلج خواهد شد و فعالیتش مختل میشود.»
بیمارستانها شبیه میدان جنگ است و پرستاران تحتفشارند
روایت پرستاری با ۲۸ سال سابقه کار هم دراینباره خواندنی و تأملبرانگیز است: «۲۸ سال است که در حرفه پرستاری فعالیت دارم و هیچگاه بهاندازه امروز تحتفشار نبودهام؛ نه ازنظر تعداد مراجعین به بیمارستانها و نه ازلحاظ بیتوجهی به مطالبات. البته مطالبات جامعه پرستاری در هیچ برههای موردتوجه نبوده اما در یک سال و نیم گذشته و از بدو شیوع کرونا، تحقق این مسئله بسیار اهمیت دارد، چراکه پرستاران دیگر توانی برای ادامه ندارند. بسیار ناراحتکننده است که مسئولان ما صرفا شعار میدهند و برخی رسانهها همین شعارها را بهعنوان تحقق مطالبات درج میکنند. درحالیکه وضعیت پرستاران بدتر شده و افزایش حقوقهای مختصر هیچ تناسبی با کاری که انجام میدهند ندارد. در حال حاضر بیمارستانها چیزی شبیه میدان جنگ است و مدیران ما در این وضعیت که هرلحظه امکان دارد نظام سلامت دچار فروپاشی شود، به سربازان خط مقدم خود یعنی پرستاران اعتنا نمیکنند. دراینبین برخی رسانهها منتظرند که اندکی به حقوقهای ما افزوده شود تا بگویند به مطالبات جامعه پرستاری توجه شده، اما کدام توجه؟ حتی یک روز هم نمیتوان در بیمارستانها با وضعیت فعلی طاقت آورد، آنقدر که بیمار مراجعه میکند و روزانه پیر و جوان و کودک جلوی چشمان ما پرپر میشوند. این فشار کاری در کنار بیالتفاتیها سبب شده بسیاری از نیروهای پرستاری به آموزشگاههای زبان مراجعه کنند تا با فراگیری زبان خارجی از کشور مهاجرت کرده و در نقطهای دیگر خدمت کنند، چون مدیران ما آلزایمر دارند و جانفشانی پرستاران را وظیفه میدانند! جای تعجب و تأسف است که حقوق یک پرستار در کانادا ماهیانه ۱۵ هزار دلار است اما حقوقهای ما بهقدری ناچیز است که به انتهای ماه نمیرسد. حتی وضعیت پرستاران در کشورهای همسایه یعنی عراق و افغانستان از ما بهتر است.»
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.