پایان آبخوانها
گروه اجتماعی
چالش کم آبی را باید در جای جای ایران به رسمیت شناخت. مسئولان از وضعیت ناخوشایند آب می گویند و گاهی نسبت به پایان ذخایر آبی در کوتاه مدت اظهار دلواپسی می کنند، اما این اظهارات به تنهایی کافی نیست. در کشوری که آب یکی از دو چالش اصلی آن است، باید تابآوری را در برابر خشکسالیهای شدید و پرشمار افزایش داد. دبیر کارگروه ملی سازگاری با کمآبی به صراحت می گوید که حفاظت از منابع آب در زمره اولویتهای نظام حکمرانی نیست. بنفشه زهرایی در گفت و گو با ایسنا تاکید می کند «در سالهای گذشته، تصمیمات غلط و مخرب زیادی در حوزه آب اتخاذ شده و به هشدارهای متخصصان کمتر توجه شده است. یک سوم ذخایر آب زیرزمینی تجدیدناپذیر ایران در چهار دهه گذشته مصرف شده است و بهنظر نمیرسد توفیقی در مهار این روند حاصل شده باشد.»
تداوم خشکسالی ها و وضعیت وخیم مخازن سدهای کشور، متخصصان آب و محیط زیست را نسبت به چشمانداز پیش روی منابع آب ایران هراسان و مضطرب کرده، هم اینک پایتخت در معرض تهدید کاهش شدید ذخایر آبی قرار دارد و استانهای دیگر هم کماکان با این چالش دست به گریبان اند. اما به رغم بحران کمبود آب و کاهش بارش ها میزان مصرف آب همچنان بالاست. بارشهای کشور از ابتدای سال آبی تا ۲۹ مهرماه ۲/۱میلیمتر بوده درحالیکه میانگین بلندمدت بارش در این بازه زمانی ۷/۱میلیمتر گزارش شده است، با این وجود ۲۲ مهرماه میزان مصرف آب شهروندان تهرانی به ۴۶ هزار لیتر در هر ثانیه رسید که معادل مصرف ۳۰ هزار بطری آب معدنی یک و نیم لیتری در هر ثانیه است، به همین علت صرفهجویی در آبشرب برای نجات از بنبست آبی، از توصیه ها و هشدارهای مکرر مقامات ذیربط است.
برهم خوردن دخل و خرج آب
اما محمد جواد سمیعی، عضو گروه مهندسی- اجتماعی آبانگاه این هشدارها را کارساز نمی داند. سمیعی در گفت و گو با «رسالت» بیان می کند: «اعلان خطر و هشدارهای ما در مورد آب، عمدتا محدود به زمان هایی است که با کاهش بارش روبه رو شده و در دوره های خشک قرار گرفته ایم؛ در صورتی که اگر عمیق نگاه کنیم، مسئله آب تنها به بارش ها مربوط نیست، گرچه بارش ها کم آبی را تشدید می کنند ولی مسئله اصلی این است که دخل و خرج ما در حوزه آب، مدتهاست به هم خورده، به این معنا که بسیار بیشتر از توان و ظرفیت منابع آبی، در بخش کشاوزی، شرب و صنعت مصرف تعریف کرده ایم. به طور کلی، در هر منطقه ای به لحاظ ظرفیت منابع طبیعی و آبی، میزان مشخصی از جمعیت می توانند ساکن شوند، اما بارگذاری جمعیت در مناطقی نظیر تهران و یا اصفهان و مشهد و… بیش از منابع طبیعی و آبی این شهرها است. به عنوان نمونه برای تهران که متمرکزترین نقطه جمعیتی کشور به شمار می رود، از هر جایی که توانسته ایم آب آورده ایم و دیگر آب سطحی ای باقی نمانده که روی آن سد بزنیم و به تهران منتقل کنیم. همچنان هم این روند را متوقف نکرده و به سراغ آب های زیرزمینی رفته ایم. نقشه دشت های ممنوعه وزارت نیرو و شرکت مدیریت منابع آب نشان می دهد که از میان ۶۰۹ دشت کشور، هم اکنون بیش از ۴۰۰ دشت در وضعیت بحرانی به سر می برند و تعادل شان به هم خورده، از جمله در تهران، بسیار بیشتر از آنچه از طریق بارش ها تغذیه می شود، برداشت می کنیم، و این یعنی، بسیار بیشتر از درآمدمان، مصرف تعریف کرده و چک های بی محل کشیده ایم. به عنوان مثال در یک منطقه مشخص بدون در نظر گرفتن توان و ظرفیت لازم، کشاورزی را با کشت محصولات آب بر توسعه داده ایم. به همین خاطر رکورددار فرونشست زمین در جهان هستیم.»
فرهنگسازی یک فرآیند مستمر و بلندمدت
عضو گروه مهندسی- اجتماعی آبانگاه می گوید: « کم آبی چهره خود را تنها در دوره های کم بارش نمایان نمی کند، حتی سال ۹۸ بارش های مقطعی خوبی داشتیم و در بعضی مناطق مثل لرستان و خوزستان شاهد سیلاب بودیم، اما بازهم مشکل آب وجود داشت و شاید پنهان تر بود، در همان سال سطح آب های زیرزمینی به طور متوسط بین نیم متر تا یک متر در کل کشور افت کرده بود. بارش های ما امسال و سال گذشته کم بود و چه بسا که در سال های آینده نیز به همین ترتیب باشد، زیرا با پدیده تغییر اقلیم در سراسر جهان مواجهیم و به این خاطر، دوره های خشک و بارش های مقطعی منتهی به سیلاب، بیشتر می شود. اما در دوره های خشک، مسئله آب در نگاه مسئولان برجسته تر است، درحالی که باید از نگاه های کوتاه مدت دست برداشت، نمی توان فرهنگ و عادات مصرفی مردم را ظرف ده روز تغییر داد. به عنوان مثال عادات ما در بخش مصرف، طولانی مدت است، بنابراین نگاه ها و رویکردها باید بلندمدت باشد. وقتی بحران به عمق شدیدی می رسد، تغییر عادت ها و الگوی مصرف عملا دشوار و نشدنی است. آب شرب در کوتاه مدت اهمیت جدی دارد، زیرا منابع آب شرب بسیار محدود است و برخی از منابع آب که برای کشاورزی و صنعت قابل استفاده هستند؛ برای شرب مناسب نیستند. بنابراین تاکیدی که اکنون بر روی آب شرب صورت گرفته، تاکید درستی است، اما نباید فراموش کرد، که در حال حاضر بحران پیش آمده و برای فرهنگسازی در خصوص نحوه اصلاح مردم دیر شده، این امر یک فرآیند مستمر و بلندمدت است. متاسفانه در شرایط عادی، مقوله مدیریت مصرف و برخورد با بدمصرف ها را پشت گوش می اندازیم.»
این کارشناس، اگرچه مصرف آب شرب به ویژه در شرایط فعلی را بسیار مهم می خواند، اما تاکید می کند: «مصرف جدی آب ما، که در اصطلاح کارشناسی به آن مجازی می گویند، بسیار بالاست. به این معنا که در پشت دورریز مواد غذایی و یا کاغذ و البسه، آب وجود دارد، درحالی که ما مصرف آب را فقط همان مصرف مستقیم می دانیم و مصارف غیرمستقیم را نمی بینیم.»
سمیعی با این وضعیت آیند آب ایران را تلخ و نگران کننده توصیف کرده و توضیح می دهد: «آب سطحی را فقط هنگامی که بارش ها مناسب و ذخایر موجود است استفاده می کنیم، اما آب زیرزمینی مثل پس انداز است، ذخیره ای که می تواند ما را از دوره های خشکسالی عبور دهد. نمودار فشار ما بر منابع آب زیرزمینی نیاز به تفسیر ندارد، واضح است که سطح آب در سفره ها، با یک شیب بسیار تند پایین و پایین تر رفته و از لحاظ کیفیت، شور و شورتر شده و متاسفانه با این روند، آینده منابع آبی ما بسیار تلخ خواهد بود.»
شرایط کنونی در چند ماه اخیر، تنها منحصر به ایران نبوده و بسیاری از کشورها ازجمله فرانسه و آلمان هم درگیر این خشکسالی شدید بوده اند، اما به گفته عضو گروه مهندسی- اجتماعی آبانگاه، «این کشورها برنامه های از پیش تعریف شده ای را برای مدیریت و تغییر مصرف در دستور کار دارند، حال اینکه در کشور ما چه در قسمت برنامه ریزی و چه در قسمت اجرا چنین همتی وجود ندارد. به طورمثال در بخش هایی از فرانسه، الگوی فضای سبز شهری به خاطر کمبود آب متفاوت شده، اما در هیچ شهری از ایران تفاوتی در فضای سبز نمی بینیم و یا مصارف آب ما در بخش خانگی، کشاورزی و صنعت همان میزانی است که در سالهایی با بارش نرمال بوده است.»
این عدم برنامه ریزی و سیاست گذاری های ناصحیح در تمامی بخش ها مشهود است، ازجمله فلات مرکزی ایران که هماکنون در تأمین آب شرب با چالشهای جدی مواجه است. در این شرایط، طرحهای توسعه مسکن با گستردگی قابل توجه در حال برنامهریزی و اجراست. بنفشه زهرایی، دبیر کارگروه ملی سازگاری با کمآبی و دانشیار مؤسسه آب دانشگاه تهران تاکید می کند که اجرای طرحهای توسعه مسکن قطعاً به جذب جمعیت بیشتر به مناطقی منجر میشود که هماکنون هم در تأمین آب با چالشهای جدی مواجه هستند. طرح نهضت ملی مسکن و طرحهای مشابه در صورت برنامهریزی علمی و دقیق، میتوانستند فرصتی باشند برای توزیع بهتر جمعیت در خارج از فلات مرکزی.
بنفشه زهرایی با اشاره به ذخایر آب زیرزمینی می گوید:
«این ذخایر در سکونتگاههای اصلی جمعیت در فلات مرکزی ایران بهسرعت در حال از دست رفتن است و فرونشست گسترده زمین، مرگ آبخوانها را قریب الوقوعتر کرده است. بدون منابع آب زیرزمینی، اکثر مناطق در فلات مرکزی ایران، زیستپذیری خود را از دست خواهند داد. اما دولتمردان متوجه نیستند فرجه زمانی برای نجات آبخوانهای ایران بخصوص در فلات مرکزی چقدر محدود است. سرعت و بزرگی مسئله فرونشستها بسیار بیشتر از آن است که با اجرای طرحهای فانتزی انتقال آب بین حوضهای، استخراج آب ژرف و شیرینسازی آب شور مهار شود.»
شدت گرفتن کم آبی در فلات مرکزی و اجرای طرحهای فانتزی!
مطابق اظهارات صریح زهرایی، مادامی که دولتها به اجرای طرحهای فانتزی و غیر موثری نظیر انتقال آب، استخراج آب ژرف و شیرینسازی آب شور مشغول هستند، فرونشست به سرعت در حال بلعیدن آبخوانهای ایران است. این در حالی است که براساس ماده ۲۷ قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی مصوب مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹، دولت مکلف شده تا سال ۱۴۰۴ کسری آبخوانهای کشور را به صفر برساند.
دانشیار مؤسسه آب دانشگاه تهران معتقد است: کمآبی در فلات مرکزی ایران بهحدی شدت گرفته که چارهای جز انتقال جمعیت و فعالیتهای اقتصادی به خارج از این حوضه باقی نمانده است. اما محمد جواد سمیعی، عضو گروه مهندسی- اجتماعی آبانگاه می گوید: «هیچ عزم و اراده ای برای جابه جایی جمعیت در فلات مرکزی وجود ندارد و در این زمینه برخلاف سیاست گذاری ها و برنامه های عملیاتی اقدام شده، حال آنکه به لحاظ کلی، سوق دادن نقاط متمرکز جمعیتی و صنایع و کشاورزی به سمت منابع آبی یک اصل اساسی است. در طول تاریخ هم تمدن های بزرگ همیشه در کنار رودهای بزرگ بوده اند. اما متاسفانه امروز مقهور تکنولوژی شده و فکر می کنیم آب را می توانیم با پمپاژ و صرف انرژی از نقاط دوردست به هرجایی که دوست داریم انتقال دهیم. بنابراین تمرکز حال حاضر مسئولان شیرین سازی آب دریا و رساندن آن به نقاط مختلف از جمله فلات مرکزی است. این مسئله از نظر اغلب کارشناسان یک رویکرد غلط است، ما نباید آب را به نقاط مورد نیاز برسانیم، بلکه تا حد امکان باید، نقاط نیاز را در کنار آب تعریف کرد، این رویکرد در تمام دنیا دنبال می شود. انتقال آب فقط باید به شرایط خاص و ضروری محدود شود، اما در حال حاضر کاملا برعکس است و مرتب بارگذاری جمعیت در کلانشهرها بیشتر می شود و به ناچار در چرخه ای معیوب، باید آب بیشتری تامین کنیم.»
بی اطلاع نگه داشتن مردم، راهکاری ناصحیح
جمعیت ایران در سال ۱۳۰۰ کمتر از ۲۰ میلیون نفر و میزان آب در دسترس برای هر فرد ۴۵۰۰ متر مکعب بود که با در نظر گرفتن مرز تنش آبی ۱۷۰۰ متر مکعب، اختلاف زیادی با تنش آبی داشتیم این در حالیست که سرانه آب در سال ۱۳۹۱ به مرز ۱۷۰۰ مترمکعب نزدیک شد و کل کشور در وضعیت تنش آبی و برخی استانها از جمله تهران با توجه به ذخایر آبی و میزان بارندگی در مرز ورود به بحران آب قرار گرفتند.
مشهودی، کارشناس محیط زیست با بیان این عبارت، توضیح می دهد: «اگر سرانه منابع آبی کشور کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب باشد میتوان گفت کشور دچار تنش آبی و اگر کمتر از ۱۰۰۰ متر مکعب باشد دچار بحران کم آبی شده است. کل کشور در حال حاضر دچار تنش آبی است و متاسفانه به دلیل برداشت بیاندازه آبهای سطحی و زیرزمینی، برخی شهرها نیز از جمله تهران در مرز ورود به بحران آبی قرار دارند.» در همین زمینه سمیعی تاکید می کند: «مدتهاست برداشت آب در کشور از میزان ورودی و تغذیه منابع بیشتر شده و رویکرد فعلی این است که مردم نگران نشوند. بی تردید ایجاد نگرانی در مردم راهکار درستی نیست، اما بی اطلاع نگه داشتن آنها هم هرگز راهکار صحیحی نیست و باید شرایط واقعی منابع آبی و اقدامات لازم برای تغییر رویکردها را به مردم توضیح داد. اظهارات کلی مبنی بر تحت کنترل بودن شرایط و اینکه مردم نگران نباشند، صرفا پاک کردن صورت مسئله است.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.