پایانِ پرواز مهاجران
گروه اجتماعی- مرضیه صاحبی
پرندگان مهاجر، آهسته و پیوسته به دام مرگ میافتند و این فعلا در سه استان است که عارضه آنفلوآنزای فوق حاد، حضورش را آشکار کرده و جان میگیرد، از تالاب «میقان» در استان مرکزی و تالاب «میل» در اردبیل و «ازباران» فریدونکنار… کوچی بیبازگشت که تا بدین جا، شمار دقیق جانباختگانش بر کسی هویدا نیست اما شهابالدین منتظمی در کسوت مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست گفته «تعداد تلفات پرندگان بهدلیل ابتلا به این بیماری زیاد نبوده است.» از میقان اراک هم خبر میرسد ۴۰۱ پرنده تلفشده را از سطح تالاب جمعآوری کردهاند و این هنوز سرآغاز ماجراست. سال ۹۵ آنفلوآنزا در همین تالاب بیش از ۲۴۰۰ پرنده را به کام مرگ کشاند. آنچه بیشتر اسباب نگرانی بوده و در گفتارهای کنشگران و فعالان محیطزیست خودنمایی میکند، صید و خریدوفروش پرندگان است؛ آنهم در بازار فریدونکنار که چراغش همیشه روشن است و بساطش پررونق، این بازار، چنان ریشهای دوانده که تابع هیچ هشداری نیست و از هرچه قاعده و ضابطه است میگریزد، حتی حالا که شیوع آنفلوآنزای حاد پرندگان، شهابالدین منتظمی را واداشته تا بگوید«اکنون هیچ پروانه شکاری برای مناطق درگیر بیماری صادر نمیشود و تمام مناطق بهصورت مرتب پایش و لاشهها با رعایت پروتکلها جمعآوری میشود.» اما شکارچیان غیرمجاز گوششان به این حرفها بدهکار نیست و قادرند در سکوت و بهدوراز هیاهو، پرندگان را به دام بیندازند. مدیرکل دامپزشکی مازندران با علم به این موضوع که اعلام ممنوعیت صدور پروانه شکار نمیتواند کارایی داشته باشد، مازندرانیها را از «خوردن گوشت پرندگان وحشی و خرید آن از بازارهای غیررسمی در سطح استان برای تأمین سلامتشان منع کرده است.» می گویند چرخه سرایت این ویروس آنقدر سریع است که قابلیت انتقال به انسان را دارد و آنگاه آنفلوآنزای فوق حاد، شانهبهشانه کرونا، آدمها را دامنگیر و گرفتار میکند، هرچند رئیس اداره آنفلوآنزای وزارت بهداشت عنوان کرده که هنوز «هیچ موردی از ابتلای انسانی» گزارش نشده است، اما اگر ویروس پایش به ۲۴۰۰ واحد مرغداری در مازندران برسد، واویلاست.
دو فعال محیطزیست و یک دامپزشک دیدگاههای خود را در این زمینه به «رسالت» ارائه کردهاند که در ادامه از نظر می گذرانید.
محمدعلی یکتانیک- فعال محیطزیست: بازار فریدونکنار، کانون بزرگ آنفلوآنزا و عرضه ویروس است
آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان که به خاطر کشندگی به آن فوق حاد میگویند، طى روزهاى گذشته دستكم در سه کانون مختلف كشور شناسایی و تأیید شده، این ویروس سویههای مختلفی داشته اما سویه فعلی که «H5N8» است تا چند سال پیش فقط جان پرندگان اهلی را میگرفت اما بهتدریج با سرایت به حیاتوحش، در ابتدا مرغابیهای غواص و سپس غازهاى وحشى را درگير کرد و مدتى بعد در گونههای دیگر پرندگان وحشى بروز و ظهور یافت، یعنی همین سویه شناختهشده فوق حاد پرندگان هم میتواند کارکردهایش تغییر کند. این سویه در ابتدا، حیاتوحش را قربانی نمیکرد اما اکنون، گونههای با تنوع بالا را از میان برمیدارد و اگر اطلاعرسانی فعالین محیطزیست نبود، سازمان دامپزشکی از اعلام چنین خبر مهمی اجتناب میکرد. هرگاه مشکل آنفلوآنزای پرندگان شیوع یافته با این سهلانگاری روبهرو بودهایم. سال ۹۵ آنفلوآنزا پرندگان بسیار اوج گرفت و تعداد گستردهای از پرندگان در استان مرکزی و مازندران و سایر استانها جان باختند. در آن همان مقطع زمانی تا فعالین محیطزیست به موضوع ورود نکردند و نمونهها را ارائه ندادند، متولیان محیطزیست و دامپزشکی زیر بار این قضیه نرفتند. در حال حاضر همین اتفاق رخداده و موضوع را عادی جلوه میدهند. درحالی که حدود ۴۰۰ لاشه طی روزهای گذشته در تالاب میقان جمعآوریشده، نکته دیگر این است که در سرمای هوا، آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان قربانی میگیرد و هنوز در استان مرکزی و تالاب میقان که منطقه سردسیر است، دما به زیر صفر نرسیده و در مازندران هم به همین ترتیب است اما به مجرد اینکه به زیر صفر برسد، قتلعام وسیع پرندگان شروع میشود و متولیان آن هنگام نمیتوانند بهسادگی بساط این اتفاق را برچینند. البته امیدوارم این پیشبینی که بر اساس تجربه بهدستآمده محقق نشود، هرچند به لحاظ علمی ثابتشده است. درمجموع برای ویروس آنفلوآنزا کاری نمیشود کرد، جز اینکه شکار را بهطور کامل منع کنند و جلوی فروش لاشه پرندگان گرفته شود و هیچ رفتوآمدی در کانونهای شناساییشدهای که مواردی از ابتلا پرندگان به آنفلوآنزای فوق حاد گزارششده، صورت نگیرد و باید آرامش در زیستگاهها برقرار شود. تجربهای موفق را خودم سال ۹۵ داشتم و آنهم غذا رسانی به پرندههای مهاجر بود، ما دارای سایتی در «سرخرود» مازندران هستیم که زمین کشاورزی است و چون زیستگاهی برای پرندگان مهاجر باقی نمانده، در اینجا مدتی زمستان گذرانی میکنند. احتمال دارد درگذشته این زمین کشاورزی، زیستگاه تالابی بوده و در شعور ذاتی و ژنتیکی پرندگان مهاجر ثبتشده باشد و اینها از اواسط آذر ماه تا اسفندماه در همین منطقه هستند و ما غذای آنها را به شکل دستی تأمین میکنیم، سال ۹۵ که اوج زمان بروز آنفلوآنزا بود، جمعیت بسیار بزرگی از پرندگان تلف شدند، آن سال شاهد مهاجرت ۱۰ تا ۱۲ هزار قو در منطقه «سرخرود» بودیم که پدیدهای بینظیر در دنیا به شمار میرفت و ۴۵ تن غذا رسانی برای آنها انجام دادیم، هرچند که این میزان برای نصف این جمعیت هم کافی نبود، بااینحال، فقط ۵۰ فرد تلفات داشتیم و با نمونهگیری از آنها مشخص شد، مبتلابه آنفلوآنزا بودهاند اما این ۵۰ فرد تلفات کاملاطبیعی است و به ما ثابت کرد که وقتی منابع غذایی در اختیار پرندگان باشد، میتوانند با بیماری بجنگند، حتی وقتی در کانون بحران آنفلوآنزا هستند. بنابراین چند مسئله بسیار حائز اهمیت است، اول اینکه نباید استرسی به زیستگاهها وارد شود، دوم اینکه ضرورت دارد زیستگاهها بهطور کامل ایزوله شده و رفتوآمد و شکار در این مناطق کاملا منع شود و سوم به شکل اصولی با نظارت کارشناسان مجرب، عملیات غذا رسانی آغاز شود.با اطمینان
می گویم با این اقدام میتوانیم تا حد زیادی جلوی تلفات را در بین پرندگان بگیریم. با توجه به اینکه اوج بیماری در روزهای آینده و سردتر شدن هوا اتفاق میافتد، باید برنامهریزیهای دقیق و منسجمی داشته باشیم.
فراموش نکنیم در مرگومیری که پایان زمستان قبل در میانکاله داشتیم، آمار ابتدا با چند صد تلفات شروع شد و درنهایت سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرد، ۵۰ هزار پرنده در میانکاله به علت بیماری از بین رفتهاند، درحالیکه این آمار، ۵-۴ برابر کمتر از تلفات واقعی است، برای اینکه حرکت در عرصههای تالابی بسیار دشوار است، به عبارت بهتر، جایی که پرندگان از بین میروند، عمق آب بسیار کم بوده و بستر گلی است و در یک پیمایش یکروزه نمیتوان بهراحتی تردد کرد، بنابراین تعداد لاشهای که جمعآوری میشود، هیچگاه نمیتواند نمایانگر رقم واقعی تلفات باشد،علاوه بر اینکه با آغاز مرگ پرندگان، پایش ها باید ادامه داشته باشد و جمعآوری لاشهها بسیار مهم است؛ چون هرکدام از این لاشهها در طبیعت میتواند منشأ شیوع و گسترش بیشتر ویروس باشد، علاوه بر اینکه یکسری پرندههای لاشه خوار یا شکاری از این پرندگان تغذیه میکنند و خودشان هم درگیر خواهند شد و ممکن است ناقل شوند و از طریق فضولات، ویروس را بیشتر گسترش دهند. جانوران گوشتخوار مثل شغال یا حتی گرگ لاشهها را برمیدارند و برای خوردن بهجای دیگری میبرند و این مسئله هم به توسعه چرخه انتقال ویروس کمک میکند. به همین علت تأکیدم براین است که جمعآوری لاشهها کار بسیار مهمی است، البته پرندگان مهاجر خود قربانی این ویروس هستند، چون مثل کرونا، سالهای قبل از داخل مرغداریهای صنعتی چین بروز کرده و بعد به پرندگان اهلی و سپس به پرندگان مهاجر سرایت نموده و درواقع از چین به همه دنیا صادرشده است. بنابراین آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان هم عامل انسانی دارد و پرندگان مقصر نیستند، بلکه آنها قربانیهستند و تسریاش در صنایع دامپروری و طیور میتواند زیرساختهای اقتصادی را تحتالشعاع قرار دهد، ما هنوز چیزی نشده با افزایش قیمت مرغ روبهرو هستیم و اگر مثل سال ۹۵ شیوع گستردهتری پیدا کند، فاجعه است. در این سال مجبور شدند، ۲۰ درصد جمعیت مرغهای مادر را امحاء کنند و قیمت مرغ افزایش یافت و امسال فعلا که این اتفاق نیفتاده، مرغ کیلویی ۳۵ هزار تومان شده است، وای به حال اینکه فشار مضاعفی هم بر سیستم مرغداریها وارد شود، آنگاه خدا میداند که قیمت مرغ و تخممرغ بهعنوان قوت اصلی مردم چقدر جهش خواهد داشت.
موضوع دیگر که اسباب نگرانی است، شکار غیرمجاز این پرندگان و عرضه آن در واحدهای دام و طیور است، نمونه خیلی شناختهشده این رویداد در فریدونکنار، گیلان و جنوب غرب کشور در خوزستان رخداده است. آنچه ما بهعنوان شکار قانونی و با مجوز میشناسیم در مقابل آن شکار غیرقانونی که صورت میپذیرد، عددی نیست. بهعبارتدیگر شکار قانونی، سمبلیک است. منتها وقتی شکار را آزادکرده و پروانه صادر میکنند، کار برای بخش متخلف راحتتر میشود. در حال حاضر پنهانی این اتفاق میافتد اما وقتی آزاد است از همهجا صدای تیر و تفنگ شنیده میشود و درهرصورت آن بخشی که صید میشود و در بازارها به فروش میرسد را نمیتوان نامش را شکار گذاشت و چه آنفولانزا باشد و چه نباشد، این رویه رفتاری، نسلکشی است، به این دلیل که از تیراندازی پرهیز میکنند تا محیطهای دامگاه برای پرندگان ظاهر امن داشته باشند و بعد هزاران پرنده را در بازارها به فروش میرسانند و این بازارها کانون بزرگ آنفلوآنزا هستند و ویروس را عرضه میکنند. درست است که گفته میشود پس از پخت، ویروس از بین میرود اما تا زمانی که چنین فرآیندی طی نشده، با دست زدن به لاشه پرنده میتوان این ویروس را بهراحتی منتقل کرد و بیماریهایی که از حیاتوحش به انسان منتقل میشود، به همین صورت است و سویههای ویروس قادر است به انسان هم اثر کند. درست مثل کرونا که گفته میشود از طریق بازارهای چین منتقلشده، چون حیاتوحش نقاط مختلف دنیا در بازارهای این کشور عرضه و خون پرندگان با یکدیگر آمیخته میشود، پرندگانی که در طبیعت یکدیگر را نمیبینند. در ماجرای آنفلوآنزایفوق حاد پرندگان نیز همین ریسک وجود دارد و سالهاست که پاسکاری میشود و سازمان محیطزیست میگوید وظیفه دامپزشکی است و دامپزشکی میگوید وظیفه شهرداری است و شهرداری هم محیطزیست و دامپزشکی را در این زمینه دارای مسئولیت میداند درحالیکه نام این سیستم قاچاق حیاتوحش است و جزء سه قاچاق بزرگ و پرسود و اما غیرقانونی دنیا به شمار میرود. برای حل این مسئله نیازمند هماهنگی بین ارگانها هستیم و در رأس آن دستگاه قضائی و سازمانهای متولی قرار دارند که محیطزیست متولی حیاتوحش و دامپزشکی متولی رعایت پروتکلهای بهداشتی است و شهرداری هم باید بساط متخلفان را جمع کند و از مردم باید به جد درخواست شود که از بازارهای قاچاق حیاتوحش، خرید نکنند. ولی متأسفانه این اتفاق نمیافتد، گرچه امسال پروانه شکار به دلایلی که سال قبل تلفات وحشتناک داشتیم، ممنوع شده ولی سه میلیون اسلحه شکار دست مردم است که به هر اسلحه، صد فشنگ سهمیه داده میشود، درواقع دولت ۳۰۰ میلیون فشنگ را بهصورت سهمیه توزیع کرده و عملابه سیستم شکار پرندهها سوخترسانی میکند.
بههرروی امیدوارم این اتفاق نیفتد که دوباره با سردتر شدن هوا، تعداد تلفات پرندگان براثر ابتلا به آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان افزایش یابد، چون تحقق یک کابوس وحشتناک است. بر اساس اعلام سازمان حفاظت محیطزیست، ۹۰ درصد تالابهای ما به بیابان و شورهزار تبدیلشدهاند و صد درصد از بین رفتهاند، ۱۰ درصد باقیمانده هم به لطف پساب گیری و فاضلاب گیری همچنان حیات دارند که این ۱۰ درصد بین ۲۰ تا ۸۰ درصد آسیبدیدهاند و چنین بلایی، زیستگاههای تالابی ما را به خاک سیاه نشانده، حال تصور کنید بیماری مهلک و
مرگبار آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان هم بهشدت شیوع پیدا کند، آنگاه شاهد
فاجعهای بزرگ خواهیم بود. پرندگان مهاجر بخشی از اکوسیستم هستند و این حضور سبب خواهد شد، کشاورزی شکوفا شود. این پرندگان تمام آفتهایی که در زمین هست را میخورند و کار شخم را انجام میدهند و گازهای زمین را با تغذیه خود از داخل خاک آزاد میکنند. فضولاتشان بهصورت کاملاارگانیک زمین را غنی میکند. درجایی که این پرندگان حضور دارند، با فرارسیدن بهار، زمینهای کشاورزی یا به کود شیمیایی بسیار کمی نیاز دارند و یا ممکن است اصلا نیازی نداشته باشند و وقتی کود شیمیایی استفاده نمیشود، به کمتر شدن استفاده از سم، ارتباط مستقیم دارد. این پرندگان مهاجر، با خود آنفلوآنزای فوق حاد نمیآورند بلکه به شرایط بهتر زمینهای کشاورزی و کشت کمک میکنند.
ماهان مهرو- فعال محیطزیست: آنفلوآنزا در کنار کرونا میتواند وضعیت بیماری را در جامعه تشدید کند
طبق اعلام رسمی سازمان دامپزشکی تلفاتی از آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در سه استان مرکزی، اردبیل و مازندران مشاهده و موارد مشکوکی هم در گیلان و آستارا دیدهشده، منتها هنوز تأییدیه رسمی دامپزشکی وجود ندارد ولی تجارب سال گذشته به ما نشان میدهد با سردتر شدن هوا، بروز پدیده آنفلوآنزا اجتنابناپذیر است و گرچه سازمان محیطزیست امسال هیچگونه پروانه صید و شکاری را صادر نکرده اما همه میدانیم که صید غیرقانونی چندین برابر شکار قانونی انجام خواهد شد و توانایی جلوگیری از آنهم وجود ندارد، درصورتیکه این اتفاق بیفتد، طبیعتاسازمان دامپزشکی اطلاعیه صادر میکند و سازمان حفاظت محیطزیست هم باید از صید غیرمجاز جلوگیری کند. البته با توجه به کمبود شدید نیروی انسانی، به همین میزان که سازمان از مناطق حفاظت میکند، هنر کرده است، بهاین خاطر که در مناطق آزاد با کمبود نیرو مواجه هستند اما در برخی مناطق سلیقهای عمل میشود و یا اعمال فشار از طرف مقامات محلی صورت میگیرد، شاهد مثال فریدونکنار است که باوجود تأیید آنفلوآنزا توسط سازمان دامپزشکی، بازار فروش پرندگان مهاجر در این منطقه هنوز دایر است. معاون پیشگیری سازمان دامپزشکی کشور میگوید جمعآوری وظیفه ما نیست بلکه وظیفه شهرداری است. سازمان محیطزیست میگوید، وظیفهداریم از صید و شکار جلوگیری کنیم و این عدم همکاری بین بخشی دستگاهها و اینکه به یکدیگر مسئولیتها را واگذار میکنند و اینکه برخی از دستگاهها مسئولیت خود را بهدرستی انجام نمیدهند، به معنای بازی با جان و سلامت مردم است. در اینجا بحث بر سر اهمالکاری و چشمپوشی و اغماض است و اهمیت نجات جان انسانها که در کنارش مسئله کرونا میتواند وضعیت بیماری را در جامعه تشدید کند. پرندگان مهاجر در تماس مستقیم با طیور بومی و سپس واحدهای مرغداری قرار دارند و این باعث بیماری و تلف شدن طیور بومی خواهد شد و طی سالهای قبل هم به علت تلفات گسترده، دچار خسارتهای جبرانناپذیری شدند و احتمال دارد جوامع محلی، اردکها و مرغهایشان براثر ابتلا به ویروس تلف شوند و این به اقتصاد جامعه محلی هم آسیب میزند. هنگام بروز آنفلوآنزا سازمان دامپزشکی کشور و سازمان حفاظت محیطزیست یکسری پروتکلهایی دارند که آنها را باید بهطور دقیق رعایت کنند. اگر در محیطی آنفلوآنزا مشاهده شد باید آن محیط قرنطینه شده و ورود و خروج ممنوع اعلام شود و ضمن جمعآوری موارد مشکوک، در پرندگانی که آنفلوآنزا بهطور قطعی تأیید شده، دفن بهصورت بهداشتی انجام بپذیرد و اگر پرندگان دیگری هم مشکوک به بیماری هستند با آهک پاشی و دفن در محیط ایزوله، معدوم شوند. بنابراین هر دو سازمان محیطزیست و دامپزشکی مسئولیت دارند اما مسئولیت سازمان دامپزشکی بیشتر است و اگر مردم مواردی مشکوکی را مشاهده میکنند باید به دامپزشکی و محیطزیست و نزدیکترین پاسگاههای محیطبانی اطلاع بدهند. ما نیاز داریم که مردم نسبت به این موضوع آگاه باشند.
ایمان معماریان- دامپزشک فعال در حوزه حیاتوحش: سویه فعلی آنفلوآنزای پرندگان، انسان را درگیر نمیکند
سویهای که در حال حاضر از پرندگان مهاجر جدا میشود، انسان را درگیر نمیکند ولی باید در مناطق شیوع ویروس، رفتوآمدهای انسانی کم شده و در مکانهایی که پرورش طیور صنعتی انجام میشود، مانع ورود پرندههای آزاد شد و آنهایی که پرورش سنتی دارند تا جایی که میتوانند پرندههایشان را کنترل کنند، این مهمترین اقدام برای جلوگیری از گسترش ویروس است و در تالابهایی که آنفلوآنزا گزارش میشود، چند نکته بسیار مهم وجود دارد، اول اینکه وقتی آنفلوآنزا و یا هر بیماری دیگری شیوع پیدا میکند باید حتما برداشت از طبیعت بهطور کامل متوقف شود و دیگر هیچ شکاری نباید صورت بگیرد چون خود این شکار کردن و جابهجایی و خریدوفروش توسط انسانها میتواند باعث شود که بیماری به بخشهای دیگری هم انتقال پیدا کند، بسیار مهم است که در این برهه از زمان، برداشت از طبیعت بهکلی متوقف شود، ضمن اینکه در برخی از تالابها غذا رسانی دستی اتفاق میافتد یعنی مردم ناآگاهانه به پرندگان مهاجر غذا میرسانند که این امر به دلایل مختلف کار اشتباهی است، چون کربوهیدرات از گندم، جو، برنج و نان
جزء جیره غذایی پرندگان نیست و برخی گونهها در دوران مهاجرت غذا نمیخورند و وزنشان را کم میکنند و درعینحال سبب میشود، کلونیهای غیرطبیعی ایجاد شود، یعنی اگر قرار بوده در یک منطقهای ۱۰۰ پرنده باشد، مهاجران در آنجا که غذا رسانی میشود، جمع خواهند شد و تعداد تلفات پرندگان به هزار مورد میرسد و بیماری را سهلتر منتشر میکند. برای کنترل ویروس و جلوگیری از شیوع آن به مناطق دیگر، باید رفتارهای انسانی تا حد امکان در زیستگاههایی که بیماری شایع میشود، محدودشده و صرفامنحصر به افراد متخصصی باشد که قرار است نمونهبرداری و پایش کنند و هیچ فرد دیگری نباید اجازه رفتوآمد به آنجا را داشته باشد. بااینهمه هیچگاه در کنترل بیماری و حفظ طیور بومی خود بهمنظور عدم ابتلا به ویروس موفق نبودهایم، به خاطر اینکه آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان به یک بیماری اندمیک در ایران تبدیلشده است و حداقل در فصل سرد، شاهد شیوع آن هستیم و متأسفانه گلههای طیور صنعتی هم درگیر میشوند. یکسری استانداردهای خاصی برای مرغداریها وجود دارد که بایستی این استاندارها ازنظر فاصله با جاده و رفتوآمدهای انسانی رعایت شده و با حفظ امنیت زیستی، مانع ورود پرندگان مهاجر به مرغداریهای صنعتی شد که تقریباهیچکدام یک ازاین مسائل موردتوجه قرار نگرفته و با شیوع آنفلوآنزا در مهاجران، امکان انتقالش به مرغدارهای صنعتی نیز وجود دارد و لطمههای اقتصادی جدی هم میتواند به ما وارد کند و اگر مرغداریهای صنعتی درگیر این مسئله شوند، تلفات بسیار بالایی به دنبال دارد و بر روی قیمت مرغ بسیار اثر میگذارد. البته میزان تلفات به نکاتی که اشاره کردم بستگی دارد و اینکه چقدر پرنده در مناطق شیوع ویروس جمع شده باشند و یا چقدر بتوانیم از انتقال ویروس از یک منطقه به منطقه دیگر جلوگیری کنیم. در مورد طیور صنعتی همبستگی دارد به اینکه چند مرغداری و چقدر درگیر شوند و تا چه حدود مسئله امنیت زیستی و نکات بهداشتی را در کانون توجه خود قرار دهند اما در گلههایی که درگیر میشوند، تلفات گسترده است و حتی بالای ۹۰ درصد است و این برای پرندگان مهاجر هم صدق میکند.
علائم این ویروس در مورد پرندههای آبزی و کنار آبزی یا فوق حاد است و پرنده در کوچکترین زمان بدون نشانه خاصی تلف میشود و یا معمولا دچار علائم عصبی خواهد شد، بدان معنا که گردنش میپیچد و سرش میچرخد و توانایی پرواز و راه رفتن را از دست میدهد و علائم تنفسی و گوارشی در موارد محدودتری که بیماری کمی مزمنتر میشود، ممکن است اتفاق بیفتد ولی معمولاخیلی سریع باعث مرگ پرنده میشود. این بیماری آنقدر خطرناک است که شکار مجاز و غیرمجاز باید ممنوع شود. در این شرایط به دلیل شیوع بیماریهایی مثل آنفلوآنزای فوق حاد باید پرندگان در همان مناطقی که حضور دارند، بمانند و بمیرند تا این سیر انتقال به سایر نقاط تسری نیابد. وقتی شکار و برداشت اتفاق میافتد و یا پرندگان در بازارهای محلی به فروش میروند، باعث گسترش چرخه انتقال خواهد شد و طیور سنتی و صنعتی را درگیر میکند.
پرندگان مهاجر , مرضیه صاحبی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.