وقتی واقعیت در بروکسل تحریف میشود
گروه بین الملل
اخیرا سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه درباره اجرای تعهدات هستهای ایران در چارچوب برنامه هستهای این کشور، بیانیهای مشترک صادر کرده اند. تروئیکای اروپایی، در بیانیهای مشترک خواستار اجرای سریع و کامل توافقات ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای حلوفصل مسائل پادمانی شدند.در قسمتی از این بیانیه آمده است :
« یادآور میشویم که بهدنبال مذاکرات مدیرکل آژانس و معاون رئیس جمهور ایران، و همچنین با توجه به تلاشهای مدیرکل آژانس، چهارم مارس بیانیهای مشترک مورد توافق قرار گرفت که بر اساس آن ایران به طور داوطلبانه موافقت کرد تا به آژانس اجازه دهد که فعالیتهای راستیآزمایی و نظارتی بیشتری را صورت دهد.»
در این بیانیه ، تأکید شده است که اقدامات هسته ای ایران که فراتر از حدود مشخص شده از توافق برجام بوده است، تهران را از تعهدات سال ۲۰۱۵ خود دورتر کرده است!
روایتگری یکطرفه اروپائیان از اینستکس
این روایتگری یکطرفه بازیگران اروپایی ( خصوصا تروئیکای اروپایی) از برجام ، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. در سال ۲۰۱۸ میلادی، زمانی که ترامپ از توافق هسته ای با ایران عقب نشینی کرد، مقامات ارشد اروپایی در نشستی مشترک، بیانیه ای موسوم به«بروکسل»را منتشرکرده و در آن متعهد شدند که در ازای باقی ماندن ایران در توافق هسته ای و حفظ تعهدات کشورمان در قبال آژانس بین المللی انرژی اتمی نیازهای اساسی و اقتصادی کشورمان را وفق توافق هسته ای برطرف کنند. این بیانیه ۱۱ ماده ای
هیچ گاه جنبه ای عملیاتی پیدا نکرد! حتی ساختار انتزاعی اینستکس که برای تعلیق قطره چکانی تحریم های ضد ایرانی طراحی شده بود محدود به چندین معامله آزمایشی گردید و مشخص شد تبلیغات بازیگران غربی در قبال آن چیزی جز نوعی شانتاژ سیاسی نبوده است.
ژست طلبکاری اروپا
در برهه کنونی، تروئیکای اروپایی به مانند همیشه و بلکه بیشتر از هر زمان دیگری از کسوت بازیگران امضا کننده برجام فاصله گرفتهاند و به دلالان توافق هسته ای تبدیل شده اند. به عبارت بهتر، یکی از اصلیترین دلایل عدم پیشرفت مذاکرات این است که تروئیکای اروپایی بهجای اینکه نقش سه بازیگر مستقل و متعهد در برجام را ایفا کنند بهنوعی نقش «بازیگران منفعت طلب و واسطه گر »
را ایفا و سعی میکنند که از این آوردگاه بهمثابه فرصتی برای اثبات خودشان به دیگر بازیگران غیراروپایی ازجمله رژیم صهیونیستی و حتی برخی بازیگران منطقه غرب آسیا استفاده کنند.
سنگ اندازی های اخیرمقامات رژیم صهیونیستی در مسیر احیای توافق هسته ای ،در همین راستا قابل تحلیل است. این موضوع خود را در بیانیه اخیر تروئیکای اروپایی نیزمنعکس ساخته است. در این بیانیه، مقامات اروپایی بدون کمترین اشاره ای نسبت به بی تعهدی مطلق خود نسبت به احیای برجام و تأمین منافع حداقلی جمهوری اسلامی ایران در روندد مذاکراتی که از ابتدای سال ۲۰۲۱ میلادی آغاز شده است، نسبت به افزایش سطح غنی سازی اورانیوم یا تحدید دامنه نظارتهای آژانس بین المللی انرژی اتمی نسبت به فعالیتهای هسته ای کشورمان ابراز نگرانی کرده اند! این تناقض گویی نشان دهنده بی اهمیتی ذاتی و مطلق اسناد و معاهدات بین المللی در قاموس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و خصوصا کشورهای طغیانگر این مجموعه یعنی آلمان ، فرانسه و انگلیس می باشد. از سال ۲۰۱۵ میلادی ( زمان انعقاد توافق هسته ای در وین ) تا کنون، این رویکرد غیر حقوقی در دیپلماسی برجامی اروپائیان به چشم می خورد. فراموش نکنیم که بهواسطه خروج دولت ترامپ از برجام و تداوم رویکرد وی توسط دولت جو بایدن رئیسجمهور کنونی آمریکا، جمهوری اسلامی ایران طرف طلبکار و غرب طرف بدهکار این ماجراست.بهتر است در این معادله، تروئیکای اروپایی بیش از این بر میزان بدهی خود بهنظام و ملت ایران نیفزاید! چنین شرایطی، ژست طلبکاری اروپا در مذاکرات یک ژست کاملا تصنعی و باهدف تأثیرگذاری محیط بر متن صورت میگیرد.
مطالبات قطعی از طرف مقابل
برجام تعهدمحور یعنی برجامی که براساس تعهد کتبی طرف مقابل در سال ۲۰۱۵ منعقد شده بود، مولد بحرانهای بسیاری برای ایران در عمل شد، به نحوی که خیلی وقتها آمریکا و تروئیکای اروپا اقدامات منفی و بدعهدیهای خود نسبت به اجرایی شدن برجام را ارجاع میدادند به یک تعهدنامه نه یک ضمانتنامه. برجام تعهدمحور باعث شد ریسک بدعهدی غربیها درقبال برجام کاهش پیدا کند و آنها با سرعت بیشتری به بدعهدی خود ادامه بدهند. بعد از خروج ترامپ از توافق هستهای نیز ایران عملا به این نتیجه رسید که برجام تعهدمحور خیلی نمیتواند کارایی داشته باشد برای رفع عملیاتی تحریمها؛ بنابراین ایران در دور جدید مذاکرات بهسمت برجام تضمینمحور رفت. تضمین با تعهد متفاوت است و وقتی بازیگری نتواند به لحاظ حقوقی به وظایفش در توافق عمل کند در وهله نخست خود آن بازیگر دچار خسران خواهد شد. این خسران باعث میشود بدعهدی و خروج از توافق برای طرفهای مقابل ایران هزینهزا باشد. به همین جهت است که هم در حوزه تضمینهای ذاتی و فنی و هم در حوزه تضمینهای اعتباری و اقتصادی، ایران بهدنبال این است که طرفهای مقابل را مجاب کند تا به برجام تضمینمحور بازگردند.
درخصوص بحث راستیآزماییها ما پیش از این تجربه اجرایی شدن برجام در دوران ریاستجمهوری اوباما را داشتهایم، در آن برهه وزارت خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا در ابتدای اجرایی شدن توافق هستهای مدعی شدند، اکنون شرکتها میتوانند با ایران کار بکنند اما هیچ تضمینی در رابطه با حفظ برجام وجود ندارد.
آمریکا از طرف دیگر برای به ثمر رسیدن برجام تعهداتی در رابطه با برداشته شدن گامهایی ارائه داده بود که درعمل انجام نشد، با توجه به این تجارب که در آن طرف غربی حاضر به ارائه هیچ تضمینی حتی نسبت به اجرایی شدن تعهدات خود نشده بود، ایران در دور جدید مذاکرات این ترتیب را برای احیای برجام درنظر گرفته است که ابتدا توافق امضا و سپس تأیید شود، بعد از تأیید نیز باید راستیآزمایی صورت گیرد و درنهایت توافق هستهای اجرایی شود. درجریان باشید در مذاکرات وین مسئله راستیآزمایی کاملا کمیسازی شده است و «راستیآزمایی» دیگر یک مفهوم کلی نیست.
ما در مذاکرات وین سعی کردیم تکتک مواردی را که قصد داریم تحریمهایش برداشته شود مانند مسئله مبادلات نفتی و بحث سوئیفت یا موارد مرتبط با کشتیرانی، بیمه، صنعت و واردات قطعات و… جزء مطالباتمان در بحث راستیآزمایی بیاوریم.
تروئیکای اروپایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.