وداع با شهید آشوری و عاشورایی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 84938
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 06 اردیبهشت 1402 - 6:41 |
جانی بت اوشانا وقتی تفحص شد که خانواده‌اش دار فانی را وداع گفته بودند اما اینک مردم‌اند که به استقبال پیکرش می‌روند

وداع با شهید آشوری و عاشورایی

ایران کجاست؟ همان دیاری که اقلیت‌ترین اقلیت آن یعنی آشوری‌ها، برایش شهید داده‌اند. جانی بت اوشانا، شهید یک اقلیت 20 هزار نفری است که در این روزگار رونق وطن‌فروشی، نشان می‌دهد ایران محور وحدتی است در میان هزاران کثرت. شهیدی تازه تفحص شده که اندکی دیر رسید، زمانی که خانواده‌اش دیگر چشم زنده‌ای برای چشم‌انتظاری نداشتند. 
وداع با شهید آشوری و عاشورایی
ایران کجاست؟ همان دیاری که اقلیت‌ترین اقلیت آن یعنی آشوری‌ها، برایش شهید داده‌اند. جانی بت اوشانا، شهید یک اقلیت ۲۰ هزار نفری است که در این روزگار رونق وطن‌فروشی، نشان می‌دهد ایران محور وحدتی است در میان هزاران کثرت. شهیدی تازه تفحص شده که اندکی دیر رسید، زمانی که خانواده‌اش دیگر چشم زنده‌ای برای چشم‌انتظاری نداشتند. 
سردار محمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح جزئیات مراسم تشییع و تدفین شهید تازه تفحص شده آشوری «شهید جانی بت اوشانا» در تهران را اعلام کرد. روز چهارشنبه ۶ اردیبهشت از ساعت ۱۶ مراسم وداع با پیکر شهید در معراج شهدای تهران برگزار خواهد شد که عموم مردم می‌توانند شرکت کنند.
به گزارش تسنیم، همچنین روز پنج شنبه ۷ اردیبهشت مراسم وداع در پادگان ۰۱ ارتش برگزار می‌شود و تشییع پیکر مطهر شهید در روز جمعه ۸ اردیبهشت بعد از نماز جمعه تهران بر دوش مردم پایتخت بدرقه خواهد شد. برنامه اختصاصی کلیسا نیز طبق آیین مذهبی آشوریان بعد از نماز جمعه که در کلیسای حضرت یوسف برگزار می‌شود، پیکر شهید جانی بت اوشانا برای تدفین به اسلامشهر منتقل خواهد شد.
شهید جانی بت اوشانا، سرباز تیپ ۵۵ هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که در شرق دجله در منطقه علمیاتی بدر به شهادت رسید. پیکر شهید در منطقه دشمن برجای ماند و این شهید عزیز مفقودالاثر شد. شهید اوشانا دیپلم ادبیات داشت و متولد و بزرگ‌شده محله کمالی مخصوص تهران است. شهید از نظر ایمان، اخلاق، درس و دانش، زبانزد دوست و آشنا بود. 
به گزارش رجانیوز؛ اواسط اسفند سال گذشته نیروهای تفحص پیکر شهید اوشانا را تفحص کردند و به‌سرعت از طریق آزمایش DNA هویت او مشخص شد اما فرق این شهید با دیگر شهدای مثل خودش این بود که کسی از اعضای خانواده‌اش در دسترس نبود. چند روز پیش انجمن آشوریان ایران پوستری از یک شهید اقلیت منتشر و اعلام کرد: «نام این شهید «جانی بت اوشانا» است. پس از ۳۸ سال پیکر این شهید از طریق DNA  شناسایی شده است اما ستاد تفحص هیچ نام و نشانی از خانواده‌اش پیدا نکرده است. از این رو در صورت شناسایی این شهید، با دبیرخانه انجمن تماس بگیرید».
والدین شهید اوشانا و هر ۳ برادر وی در سال‌های گذشته فوت کرده‌اند. یکی از برادران  در خارج از کشور و دیگری در ارومیه دفن شده‌اند. از این خانواده حتی انجمن آشوریان نیز بی‌اطلاع بودند و تقریبا ارتباط‌شان مدت‌هاست با انجمن قطع شده است. برادر سوم نیز در سال‌های پایانی عمرش مسلمان شد و پس از فوت در بهشت زهرا(س) تهران آرمیده است. در همین رابطه فرزند دختر آن مرحوم شناسایی شد تا برنامه‌های تشییع عموی شهیدش هماهنگ شود.
به گزارش فارس، شهید «جانی بت اوشانا»، شهید آشوری دفاع مقدس است که حالا پس از ۳۹ سال شناسایی شده. به همین مناسبت بخش‌هایی از کتاب «مسیح در شب قدر» را که به روایت‌ دیدار مقام معظّم رهبری با خانواده این شهید معزّز را که در دی‌ماه سال ۶۸ صورت گرفت، اختصاص داده شده است، را در ادامه می‌خوانیم.
برادر شهید: ژانی، درحالی‌که دو ماه مانده بود سربازی‌اش تمام بشود، در جبهه، در یک جایی به اسم هورالهویزه شهید شد؛ اما پیکرش را برای ما نیاوردند. گفتند شهید شده، اما پیکرش گم شده؛ مفقودالاثر شده. از همان زمان که این خبر را به ما دادند، مادر همیشه منتظر است و چشمش به در. حالا مادر خواب دیده که ژانی برگشته. تا امروز، خوابِ برگشتنِ ژانی را ندیده است. خوابِ خودِ داداش ژانی را دیده، اما خواب برگشتنش را، نه! به خودش امید می‌دهد که حتماً خبری می‌شود!   دل توی دلم نیست و آرام و قرار ندارم. امروز جمعه است و همه خانه‌اند. ساعت یازده صبح است که زنگ خانه را می‌زنند. می‌دوم طرف درِ حیاط. در را که باز می‌کنم، می‌بینم خبری از ژانی نیست! پشتِ در، خاله سوری است. تا ساعت دوازده، یکی دو نفر دیگر هم زنگ خانه را می‌زنند؛ اما هیچ‌کدامشان ربطی به ژانی ندارند. ساعت دوازده‌ و نیم ظهر، دوباره زنگِ خانه را می‌زنند.
از پشت پنجره اتاق، بیرون را نگاه می‌کنم ببینم چه خبر است! جانسون ایستاده است و با یک نفر که از پشت پنجره دیده نمی‌شود، حرف می‌زند. حرفشان چند دقیقه طول می‌کشد. فکر می‌کنم یکی از دوستانش است، اما مطمئن نیستم. شاید هم آن‌که پشت در است، ارتباطی با ژانی دارد!
در همین فکرهایم که جانسون در را می‌بندد. یک پاکت نامه در دستش هست. دستش را بالا می‌آورد و از همان حیاط، بریده‌ بریده، داد می‌زند: ما… ما… مامان… مامان… ژا… ژا… ژانی… ژانی! مادر پاکت نامه را گرفته، چسبانده به قلبش، و های‌های گریه می‌کند. خواب دیشبش با همین پاکت نامه تعبیر شده! یکی از رفقای آشوریِ ژانی در جبهه، این نامه را برایمان آورده. ژانی یک روز قبل از شهادتش، پاکتی به او داده و گفته: «این وصیت‌نامه من است. این را به خانواده‌ام برسان.» ولی رفیقش مجروح شده و نتوانسته بود بیاورد، تا امروز! فضای خانه، عطر و بوی داداش ژانی را گرفته. انگار واقعاً برگشته. 
برادر شهید: حاج‌آقا عکس‌های روی طاقچه را نگاه می‌کنند و با اشاره به یکی از قاب‌ها، می‌پرسند این عکس شهید است؟  
من سریع بلند می‌شوم و قاب عکسِ ژانی را از روی طاقچه به دست حاج‌آقا می‌دهم. ایشان به قاب عکس خیره می‌شوند و مادر شروع می‌کند از ژانی تعریف کردن.  مادر شهید: وقتی می‌گویم ژانی بهترین بود، می‌گویند به‌خاطر حس مادری‌اش است؛ ولی به همه می‌گویم این ربطی به مادربودنم ندارد. ژانیِ من در کل فامیل، از همه لحاظ تک بود، ازنظر ایمان، از نظر اخلاق، از نظر درس؛ زبانزد دوست و آشنا بود. کلیسایش ترک نمی‌شد و هر هفته مقیّد بود به عبادت در کلیسا. جای پدر و جانسون در خانه خیلی خالی است. پدر راننده کامیون است و دیشب یک باری را برای کرمان برد و زودِ زود برسد خانه، پس‌فردا صبح است! جانسون هم برای درس ‌خواندن، دو ماه پیش به آلمان رفت و حالا نیست تا آقای خامنه‌ای را از نزدیک ببیند.   حاج‌آقا بعد از دلداری‌دادن مادر، و صحبت از مقام بالای شهدا پیش خداوند، با من و چارلی حرف می‌زنند؛ از اینکه مشغول درس‌خواندنیم یا کارکردن. مادر خیلی خیلی خوشحال است از حضور حاج‌آقا در منزلمان. چارلی بلند می‌شود و می‌رود چای می‌آورد. مادر برای ایام عید، شیرینی پخته و دو بشقاب از این شیرینی‌ها هم روی میز است. وقتی مادر به حاج‌آقا تعارف می‌کنند، ایشان با مهربانی تکه‌های شیرینی را با دستشان به ما می‌دهند و بعد هم برای خودشان برمی‌دارند. شیرینیِ این شیرینی به جانم می‌نشیند.
|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای وداع با شهید آشوری و عاشورایی بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.