وارث کرم حسنی و حرم حسینی
گروه فرهنگی
ه شایسته است برای این لقب هر آنکه در نسب نشانی از حسن دارد. شبهای جمعه از همه جای تهران، این ملک ری، به زیارتش میروند. چه شایسته است این رسم برای آنکه در زیارتش ثواب زیارت حسین آمده. مردم هم کرم امام حسن را در او میجویند و هم حرم امام حسین را، عجبا امامزادهای که یادآور دو امام باشد برای مردم. هرچند او را تنها امامزادهای صاحبکرامت شماردن خطا است، ما او را شخصیتی میدانیم مؤثر در نهضت اهلبیت و مهم در تاریخ تشیع. جناب اهالی شهرری سیدالکریم میخوانندش و چعبدالعظیم حسنی، فرزند عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن امام حسن مجتبی علیهالسلام است. شخصیتی که مجموعهای از ارزشهای فراوان و متمایز است. از تبار بنیهاشم و ذریه پیامبر؛ نسب او با چهار واسطه به حضرت امام حسن مجتبی میرسد. علاوه بر نسب مقدس از اصحاب و رواة احادیث و شاگردان و وکلای سه امام به شمار میرود؛ امام هشتم وامام نهم و امام دهم علیهمالسلام و بهویژه، نزد حضرت هادی منزلتی رفیع داشت؛ بهطوریکه در کتاب پرآوازه و بلندمرتبه و مستحکم کاملالزیارات، از آن حضرت نقلشده است: «لو زرت قبر عبدالعظیم عندكم لكنت كمن زار الحسين صلوات اللهّ عليه؛ اگر قبر حضرت عبدالعظیم که نزد شماست را زیارت کنی، چنان است که گویی قبر حسین را زیارت کردهای.» یکی از مهمترین بیانات امام رضا خطاب به شیعیان، بهواسطه عبدالعظیم نقلشده، حدیثی نسبتا مفصل در خصوص رابطه اهل تشیع با یکدیگر: «ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند. آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکونت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بیفایده دعوت کن. به صلهرحم و رفتوآمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه باهم دعوت نما، چراکه این کار باعث تقرب به خدا و به من و به دیگر اولیاء اوست.» حدیث مهم دیگری نیز در کیفیت ظهور از حضرت جواد بر جناب عبدالعظیم وارد آمده است. او هاشمیتباری بود که علاوه بر خویشاوندی صرف، عارف بهحق امامت و رزمنده راه ولایت اهلبیت بود، وکیل ایشان به شمار میرفت درزمانی که ارتباط ائمه محدود بود و فقیهی بود که میتوانست در غیاب ذوات مقدسه، دینداری مردم را کفالت کند. جمع شدن تمام این ویژگیها در یک شخصیت بهراستی کمنظیر و یا شاید بینظیر است. برخی از ویژگیهای بارز این شخصیت بزرگ در سالروز میلادش را مرور میکنیم.
ایمانی حقیقی
سیر زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی و مهاجرت از زادگاه و دیار آباء و اجدادی و دست شستن از نعمتها و امتیازهای وطن و ایثار و فداکاریهای فراوان درراه خدا، انسان را به یاد یاران مخلص پیامبر صلیالله میاندازد که برای خدا هجرت کردند و با دستخالی و پایبرهنه و بادل کندن از کسبوکار و خانه، آیندهای پرخوف و خطر را انتخاب کردند، و جانبرکف اخلاص نهادند و دل درگرو محبت خداوند نهادند. بهراستی اگر ایمان و محبت خداوند نبود، چگونه قابلتصور بود که ایشان خود را به آبوآتش بزند و از مدینه به عراق و ازآنجا به ری برسد.
حضرت عبدالعظیم از مدینه و دیار خویش هجرت میکند، آواره شهرها میگردد و مدتها در ری مخفیانه به سر میبرد و شیعه کمکم با او آشنا میشود و به محضرش راه مییابد؛ او از سوی حکومت وقت به جرم دوستی با خاندان پیامبر اکرم مورد تعقیب است و در شهرها بهعنوان نامهرسان میچرخد، تا از دشمن در امان بماند؛ درحالیکه پیامبر نسبت به محبت به اهلبیت و نزدیکانش میفرماید: «أحِبّوا اللّه لِما يَغْدوكُم بهِ مِن نِعَمِهِ و أحِبّوني لِحُبِّ اللّه و أحِبّوا أهْلَ بَيْتي لِحُبّی؛خدا را به خاطر نعمتهايى كه به شما ارزانى مىدارد دوست بداريد و مرا به سبب آنكه خدا را دوست داريد، دوست بداريد و خانوادهام را به سبب آنكه مرا دوست داريد، دوست بداريد.»
حیات عابدانه
احمد بن محمد بن خالد برقی که معاصر عبدالعظیم است میگوید: ایشان در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهرری گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد. وی در آن زیرزمین، روزها روزهدار بود و شبها به نماز و مناجات میپرداخت طبق گفته حماد رازی، ایشان در طول مدت عمرش بیشتر روزها بلکه غالب ایام روزه بود و شبها را به عبادت و نیایش خداوند متعال میگذراند. نجاشی در رجالش درباره حضرت عبدالعظیم حسنی، از احمد بن محمد بن خالد برقی نقل میکند که عبدالعظیم پسازآنکه از چنگ سلطان زمان فرار کرد و به ری آمد، در خانه مردی از شیعیان در سکّة الموالی ساکن شد و در آنجا به عبادت اشتغال ورزید. روزها روزه داشت و شبها را به عبادت میپرداخت؛ چنانکه نقلشده است: «و کان (فکان) یعبد اللّه فی ذلک السرب و یصوم نهاره و یقوم لیله.»
محبوب معصومین
امام هادی علیهالسلام با دیدن عبدالعظیم میگوید: «مرحبا بک یا اباالقاسم، أنت ولّینا حقّاً» و پسازآنکه عبدالعظیم دین خویش را بر امام عرض کرد، امام در تأیید دین وی میگوید: «هذا واللّه دین اللّه الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه؛ به خدا سوگند! این همان دین خداست که برای بندگانش پسندیده است، بر آن پایدار بمان.» و آنگاه او را دعا میکند که «ثبتک اللّه بالقول الثابت فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة.» ابوحماد رازی میگوید: «دخلت علی علیّ بن محمّد بسرّ من رأی؛ فسألته عن أشیاء من الحلال و الحرام فأجابنی فیها فلمّا ودّعته، قال لی: یا حمّاد، إذا اشکل علیک من أمر دینک بناحیتک، فسل عنه عبدالعظیم بن عبداللّه الحسنی و اقرأه منّی السلام؛ در شهر سامرا به محضر امام هادی علیهالسلام رسیدم و از احکام و مسائل حلال و حرام پرسیدم. امام پاسخ مرا دادند و در هنگام وداع فرمودند: ای حماد! اگر برای تو مشکلی در دین پیش آمد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلامم را به او برسان.»
بوی کربلا…
راز اینکه در زیارت این امامزاده ثواب زیارت امام حسین نقلشده چیست؟ پاسخ تام و تمام این پرسش نزد خود امام معصوم است که مخزن علم الهی است. شیخ صدوق میفرماید: مردی بر حضرت ابوالحسن علی بن محمدهادی علیهالسلام وارد شد، حضرت پرسید کجا بودی؟ گفت: به زیارت حسین علیهالسلام رفته بودم. امام فرمودند: اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شما است زیارت میکردی، چون کسی بودی که قبر حسین را زیارت کرده است. کربلا آرزوی شیعیان است؛ شاید این پاداش وضعشده تا ایشان بیشتر به زیارت عبدالعظیم بروند و شأن ولی امام معصوم بودن را یادآور شوند. شاید دلیلش به ملک ری بازمیگردد. این ملک عظیم قرار بود پاداش قتل سیدالشهدا باشد، ری، بهای خون حسین بود، پس باید همبهای زیارتش بهای کربلا باشد. زیارت عبدالعظیم در ری، باید یادآوری کند این حقیقت بزرگ را که قاتل اباعبدالله، از گندم ری هم نخورد. پادشاه ملک ری، نه قاتل حسین، بلکه امامزادهای است از نسل حسن که مردم این ملک اسمش را جز با پیشوند شاه بر زبان جاری نمیکنند: شاه عبدالعظیم حسنی!
در عظمت خُلق عظیم و قلب سلیم این سید کریم، همین بس که امامان معصوم معاصرش و تمامی تذکره نویسان، او را ستودهاند و تاریخنگاران دوست و دشمن، حتی یک مورد انحراف و اعوجاج و یک نقطه سیاه در زندگانیاش نیافتهاند و در طول تاریخ، او را به جلالت قدر ستودهاند و عالمان رجال، همگی از او به تقوا و پارسایی یادکردهاند. آنچه باعث توثیق و اعتماد اصحاب سیر و سلوک به آیین اخلاقی حضرت عبدالعظیم حسنی میگردد، این امتیازات او است که شهد معرفت و حکمت را از زلالترین سرچشمه آن نوشیده است. چه افتخاری بالاتر از اینکه این شخصیت، هم در اوج شرافت نسبی و همدست پرورده امامان معصوم معاصر خویش است. «مع ما له من النسب الظاهر و الشرف الباهر… اذ لیس سلالة النبوة و الطهارة کأحدٍ من الناس، اذا ما آمن و اتّقی و کان عند آبائه الطاهرین مرضیّاً مشکوراً؛ و دارای نسب روشن و شرافت آشکاراست؛ … چراکه سلاله نبوّت و طهارت است …» سید الکریم عبدالعظیم حسنی، نمونه زیبایی از اسوههای علم و عمل در این مکتب توحیدی است. با تأسف بسیار باید گفت که در عصر او و دوران پس از او، شرایطی فراهم نشد تا فضایل امثال ایشان ثبت گردد. ازاینرو، بسیاری از مکارم اخلاقی این سید کریم، از حافظه تاریخ محو شد.
آستان مقدس حضرت عبدالعظیم(ع) , شاه عبدالعظیم , شهرری
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.