اخبار ویژه »
شناسه خبر : 25786
پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 04 مرداد 1399 - 0:12 |
نقش رسانهها در الگوسازی فرهنگی نوجوانان و جوانان بررسی شد؛
وابستگی رسانه ای نسل جدید
رسانهها کارکردهای متفاوتی همانند انتقال ارزشها و میراث فرهنگی بر عهدهدارند، اما ازنظر صاحبنظران این ابزارها تنها بخشی از میراث گرانبهای نسل پیش را منتقل میکند و بیشتر خواهان و مروج نوآوری هستند و ازآنجاکه رسانهها در جامعه در دست عدهای خاص قرار دارند سعی میکنند ارزشها و هنجار موردپسند آن قشر خاص را ترویج کنند که ممکن است بافرهنگ سنتی، نگرشها و باورهای عموم مردم در تضاد باشد و نوعی شکاف نسلی به وجود آورد.
گروه فرهنگی
رسانهها کارکردهای متفاوتی همانند انتقال ارزشها و میراث فرهنگی بر عهدهدارند، اما ازنظر صاحبنظران این ابزارها تنها بخشی از میراث گرانبهای نسل پیش را منتقل میکند و بیشتر خواهان و مروج نوآوری هستند و ازآنجاکه رسانهها در جامعه در دست عدهای خاص قرار دارند سعی میکنند ارزشها و هنجار موردپسند آن قشر خاص را ترویج کنند که ممکن است بافرهنگ سنتی، نگرشها و باورهای عموم مردم در تضاد باشد و نوعی شکاف نسلی به وجود آورد. درهرحال به نظر میرسد، رسانهها موجد تغییر در الگوهای سنتی جوامع هستند و با تشویق ارزشها و هنجارهای جدید، الگوهای نسل پیش را به چالش میکشند.
براثر مسئله فراملی شدن رسانهها و دسترسی به فرهنگهای مختلف محلی و جهانی از طریق رسانهها و بهویژه اطلاع از جدیدترین الگوها و شیوههای رفتاری و ظاهر و ترویج گسترده نمادهای فرهنگی بیگانه، (بهویژه فرهنگ غربی) فرهنگ و ارزشهای سنتی جوامعی مانند ایران دچار دگرگونیهای فراوانی شده است که نمود آن در جامعه و خانواده قابلمشاهده است. همین امر مسئله شکاف نسلی را دچار مشکل کرده است. رسانهها با وابسته کردن نسل جدید ازنظر اطلاعات و دانش و سرگرمی، سعی در دیکته کردن ارزشها و هنجارهای متضاد و مغایر بافرهنگ غالب دارند؛ بهطوریکه بهجرئت میتوان گفت که نسل فعلی بیشتر برداشتهای فکری و ظاهری خود را از رسانهها میگیرد. البته نباید به رسانهها بادید منفی نگاه کرد و نباید کارکردهای مثبت آنها را در عرصه آموزش و اطلاعرسانی و ترویج دانشهای نوین و نقش آنها را در توسعه جوامع نادیده گرفت. باید با شناخت جایگاه رسانهها در جامعهپذیری و ارائه و انتقال محتواهای فرهنگی به جامعه، به تدوین و سیاستگذاری مناسب در جهت استفاده مناسب از آنها پرداخت و در جهت تقویت فرهنگ و پالایش عناصر فرهنگی برای ارتقای فرهنگی جامعه و انتقال میراث فرهنگی به نسل آینده کوشش کرد، تا شکاف نسلی – که حاصل متغیرهای بسیاری ازجمله نفوذ و رخنه رسانهها در فرهنگ و جامعه است- کاهش پیدا کند و یا اصلا به وجود نیاید.
با توجه به مقولاتی چون جهانیشدن ، گسترش شهرنشینی و ظهور تکنولوژیهای جدید اطلاعات و ارتباطات میتوان اذعان داشت که نسل جدید با دنیای جدیدی روبه رو است که ارزشها، هنجارها، و فرهنگ او را دچار تغییر و تحول مینماید.
شهلا کاظمی پور، جمعیت شناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در خصوص این شکاف نسلی میگوید: « عدهای به مسائل فرهنگی پایبندی دارند و میگویند شکاف بین نسلی وجود دارد و برخی پایبندی کمتری داشته و معتقدند این شکاف قابلانتظار است. از دید من این تغییرات نسلی همواره از گذشته تاریخ تا به امروز وجود داشته ولی به دلیل سرعت روزافزون تکنولوژی و وسایل ارتباطجمعی و مقدار شناخت و دسترسی جوانها به این وسایل، مسئله شکاف و تغییرات نسلی زمانش کوتاهتر شده است. درگذشته هر ۲۵ سال را یک نسل در نظر میگرفتند ولی بهمرورزمان این فاصله کوتاهتر شده یعنی نسلهایی که باهم کمتر از ۲۵ سال اختلاف سن داشتند، خیلی راحت با یکدیگر همصحبت بودند و خواستهها و نیازهایشان شبیه هم بود ولی در حال حاضر به خاطر تکنولوژی، سرعت تغییرات زیاد بوده و سبک زندگی تغییر پیداکرده، حتی بین نسلهای نزدیک به هم نیز سبک زندگی متفاوت است.این نشان میدهد که تفاوت نسلی وجود دارد.»
وی در ادامه خاطرنشان میکند: «میان نسلهای مختلف در رفتارها و منشها تفاوت وجود دارد، عدهای نام آن را شکاف گذاشتهاند اما بنده واژه شکاف را قبول ندارم. این تغییر است. تغییرات نسلی را باید پذیرفت. اگرچه معتقد به تغییر نسلی هستم اما فاصله نسلی را میبینم. حتی رفتارهای یک جوان ۱۹ ساله با جوان
۲۰ ساله متفاوت است. درگذشته اگر نسل را ۲۵ سال میدانستند در حال حاضر از ۱۰ سال هم کمتر شده، برای اینکه آدمها زبان مشترک ندارند و فرزندان نسل جدیدتر زبان مشترکشان با فرزندان نسل قدیمتر متفاوت است.
این اختلافات وجود دارد اما این مسئله یک بحران نیست. نسلهای قدیمیتر نسبت به نسل جدید در پذیرش تکنولوژی جدید تأخیر دارند، ما باید از بزرگترها بخواهیم که منفعل نباشند و به سمت تکنولوژیهای جدید بروند و کتاب بخوانند، پایبندی به بعضی سنتهای قدیمی که ممکن است بازدارنده هم باشد، آن شکاف نسلی را بیشتر میکند.»
کاظمی پور ادامه میدهد:«اگر شبکههای اجتماعی در سطح خانواده، آموزشوپرورش و کل جامعه مدیریت نشده و بهصورت غیرمتعارف استفاده شود، آسیب خواهد داشت. اما اگر بهصورت اندیشیده و با نظارت بزرگترها و مدیران و فرهیختگان جامعه مدیریت شود، مشکلی ندارد.»
به باور کاظمی پور، افراد مسنتر ته زمینهای از فرهنگ پیشین را در ذهن خوددارند اما جوانها آن فرهنگ قبلی در ذهنشان وجود ندارد بنابراین بهسرعت بهسوی فرهنگ و رفتارهای جدید گرایش پیدا میکنند که این تغییرات قابلانتظار است.
اگرچه در حال حاضر میان نسلها همزیستی وجود دارد، ولی اگر مدیریت نشود، این همزیستی بیمارگونه است. جوان پدرش را قبول ندارد و میگوید اینها سنتی فکر میکنند و پدر هم جوان را بهنوعی نمیپذیرد. وقتی جوان بزرگترش را قبول ندارد و با گروه همسالان حشرونشر داشته باشد، ممکن است ۵۰ درصد مفید باشد اما ۵۰ درصد هم آسیب خواهد داشت.
رسانهها کارکردهای متفاوتی همانند انتقال ارزشها و میراث فرهنگی بر عهدهدارند، اما ازنظر صاحبنظران این ابزارها تنها بخشی از میراث گرانبهای نسل پیش را منتقل میکند و بیشتر خواهان و مروج نوآوری هستند و ازآنجاکه رسانهها در جامعه در دست عدهای خاص قرار دارند سعی میکنند ارزشها و هنجار موردپسند آن قشر خاص را ترویج کنند که ممکن است بافرهنگ سنتی، نگرشها و باورهای عموم مردم در تضاد باشد و نوعی شکاف نسلی به وجود آورد. درهرحال به نظر میرسد، رسانهها موجد تغییر در الگوهای سنتی جوامع هستند و با تشویق ارزشها و هنجارهای جدید، الگوهای نسل پیش را به چالش میکشند.
براثر مسئله فراملی شدن رسانهها و دسترسی به فرهنگهای مختلف محلی و جهانی از طریق رسانهها و بهویژه اطلاع از جدیدترین الگوها و شیوههای رفتاری و ظاهر و ترویج گسترده نمادهای فرهنگی بیگانه، (بهویژه فرهنگ غربی) فرهنگ و ارزشهای سنتی جوامعی مانند ایران دچار دگرگونیهای فراوانی شده است که نمود آن در جامعه و خانواده قابلمشاهده است. همین امر مسئله شکاف نسلی را دچار مشکل کرده است. رسانهها با وابسته کردن نسل جدید ازنظر اطلاعات و دانش و سرگرمی، سعی در دیکته کردن ارزشها و هنجارهای متضاد و مغایر بافرهنگ غالب دارند؛ بهطوریکه بهجرئت میتوان گفت که نسل فعلی بیشتر برداشتهای فکری و ظاهری خود را از رسانهها میگیرد. البته نباید به رسانهها بادید منفی نگاه کرد و نباید کارکردهای مثبت آنها را در عرصه آموزش و اطلاعرسانی و ترویج دانشهای نوین و نقش آنها را در توسعه جوامع نادیده گرفت. باید با شناخت جایگاه رسانهها در جامعهپذیری و ارائه و انتقال محتواهای فرهنگی به جامعه، به تدوین و سیاستگذاری مناسب در جهت استفاده مناسب از آنها پرداخت و در جهت تقویت فرهنگ و پالایش عناصر فرهنگی برای ارتقای فرهنگی جامعه و انتقال میراث فرهنگی به نسل آینده کوشش کرد، تا شکاف نسلی – که حاصل متغیرهای بسیاری ازجمله نفوذ و رخنه رسانهها در فرهنگ و جامعه است- کاهش پیدا کند و یا اصلا به وجود نیاید.
با توجه به مقولاتی چون جهانیشدن ، گسترش شهرنشینی و ظهور تکنولوژیهای جدید اطلاعات و ارتباطات میتوان اذعان داشت که نسل جدید با دنیای جدیدی روبه رو است که ارزشها، هنجارها، و فرهنگ او را دچار تغییر و تحول مینماید.
شهلا کاظمی پور، جمعیت شناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در خصوص این شکاف نسلی میگوید: « عدهای به مسائل فرهنگی پایبندی دارند و میگویند شکاف بین نسلی وجود دارد و برخی پایبندی کمتری داشته و معتقدند این شکاف قابلانتظار است. از دید من این تغییرات نسلی همواره از گذشته تاریخ تا به امروز وجود داشته ولی به دلیل سرعت روزافزون تکنولوژی و وسایل ارتباطجمعی و مقدار شناخت و دسترسی جوانها به این وسایل، مسئله شکاف و تغییرات نسلی زمانش کوتاهتر شده است. درگذشته هر ۲۵ سال را یک نسل در نظر میگرفتند ولی بهمرورزمان این فاصله کوتاهتر شده یعنی نسلهایی که باهم کمتر از ۲۵ سال اختلاف سن داشتند، خیلی راحت با یکدیگر همصحبت بودند و خواستهها و نیازهایشان شبیه هم بود ولی در حال حاضر به خاطر تکنولوژی، سرعت تغییرات زیاد بوده و سبک زندگی تغییر پیداکرده، حتی بین نسلهای نزدیک به هم نیز سبک زندگی متفاوت است.این نشان میدهد که تفاوت نسلی وجود دارد.»
وی در ادامه خاطرنشان میکند: «میان نسلهای مختلف در رفتارها و منشها تفاوت وجود دارد، عدهای نام آن را شکاف گذاشتهاند اما بنده واژه شکاف را قبول ندارم. این تغییر است. تغییرات نسلی را باید پذیرفت. اگرچه معتقد به تغییر نسلی هستم اما فاصله نسلی را میبینم. حتی رفتارهای یک جوان ۱۹ ساله با جوان
۲۰ ساله متفاوت است. درگذشته اگر نسل را ۲۵ سال میدانستند در حال حاضر از ۱۰ سال هم کمتر شده، برای اینکه آدمها زبان مشترک ندارند و فرزندان نسل جدیدتر زبان مشترکشان با فرزندان نسل قدیمتر متفاوت است.
این اختلافات وجود دارد اما این مسئله یک بحران نیست. نسلهای قدیمیتر نسبت به نسل جدید در پذیرش تکنولوژی جدید تأخیر دارند، ما باید از بزرگترها بخواهیم که منفعل نباشند و به سمت تکنولوژیهای جدید بروند و کتاب بخوانند، پایبندی به بعضی سنتهای قدیمی که ممکن است بازدارنده هم باشد، آن شکاف نسلی را بیشتر میکند.»
کاظمی پور ادامه میدهد:«اگر شبکههای اجتماعی در سطح خانواده، آموزشوپرورش و کل جامعه مدیریت نشده و بهصورت غیرمتعارف استفاده شود، آسیب خواهد داشت. اما اگر بهصورت اندیشیده و با نظارت بزرگترها و مدیران و فرهیختگان جامعه مدیریت شود، مشکلی ندارد.»
به باور کاظمی پور، افراد مسنتر ته زمینهای از فرهنگ پیشین را در ذهن خوددارند اما جوانها آن فرهنگ قبلی در ذهنشان وجود ندارد بنابراین بهسرعت بهسوی فرهنگ و رفتارهای جدید گرایش پیدا میکنند که این تغییرات قابلانتظار است.
اگرچه در حال حاضر میان نسلها همزیستی وجود دارد، ولی اگر مدیریت نشود، این همزیستی بیمارگونه است. جوان پدرش را قبول ندارد و میگوید اینها سنتی فکر میکنند و پدر هم جوان را بهنوعی نمیپذیرد. وقتی جوان بزرگترش را قبول ندارد و با گروه همسالان حشرونشر داشته باشد، ممکن است ۵۰ درصد مفید باشد اما ۵۰ درصد هم آسیب خواهد داشت.
برچسب ها
جوانان , شبکه های مجازی , فرهنگ سازی
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=25786
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای وابستگی رسانه ای نسل جدید بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.