همه شبیه هم شدهاند!
جراحی زیبایی دیگر عادی شده و هرسال که میگذرد انواع و اقسام این جراحیها از گذشته بیشتر در دسترس است. وقتی از عمل زیبایی سخن میگوییم ذهنیت غالب بر این است که آن را محدود به جراحی بینی کنیم. هرچند جراحی بینی رایجترین عمل زیبایی در کشور است اما دامنه آن از جراحی «بَلبَله گوش» گرفته تا برداشتن چربی پشت پلک «پُفی» و «پیکرتراشی» روزبهروز گستردهتر و بر مراجعان آن افزوده میشود. نتایج یک مطالعه در سال ۱۳۹۸ نشان میدهد بسیاری از درخواستکنندگان عملهای زیبایی، باواسطه یا بیواسطه با فضای مجازی بهعنوان رسانه در ارتباط بودهاند و از طریق این فضا به پزشک معرفیشدهاند یا نوع عمل زیبایی انتخابی آنها، الهام گرفته از فضای مجازی بوده است.
این مطالعه روایتگر واقعیتی گزنده و آزاردهنده است، اینکه رسانه با تولید محتوا، معیارهای زیبایی را تغییر میدهد و به تعبیر مصطفی زارعی، کارشناس رسانه «حتی اگر کوتاهی قد بهعنوان یک معیار زیبایی تعریف شود، احتمال دارد که افراد اقدام به قطع مقداری از بدن خود کنند تا با معیار بیانشده مطابقت داشته باشند!»این بلایی است که رسانه و شخصیتهای سینمایی و تلویزیونی خارجی، سلبریتیها و همچنین کاربران شبکههای اجتماعی بر سر مخاطب میآورند. حالا مدتهاست که عملهای زیبایی از یک امر خودخواسته به یک نیاز و ضرورت بدل شده و مخاطب از این افراد و مدلهای مختلف گرتهبرداری کرده و الگوها و سبک زندگی خود را از میان کنشگران این شبکهها برمیگزیند! بنابراین رسانه ابتدا نارضایتی از ظاهر و اندام را در افراد به وجود میآورد و سپس برای حل این مشکل، جراحی زیبایی را تجویز میکند!
عمل زیبایی در ایران پنج برابر بیشتر از میانگین جهانی
به گواه برخی آمارها، سالانه حداقل ۲۵هزار جراحی زیبایی در کشور انجام میشود. برخی آمارهای تأیید نشده هم از انجام سالانه ۸۰هزار جراحی زیبایی در ایران حکایت دارد که البته این جراحیها در سراسر جهان رواج دارد و تنها مختص ایران نیست.
براساس نتایج مطالعات انجامشده توسط مؤسسات معتبر درزمینه جراحی زیبایی که در خبرگزاری ایمنا بازنشر شده، «اندازه بازار این حوزه در سال ۲۰۲۱ بالغبر ۴۹/۴ میلیارد دلار بوده است و پیشبینیشده تا سال ۲۰۲۸ به ۶۴/۸۸ میلیارد دلار برسد که این میزان برابر با رشد ۳/۵۴ درصدی در هرسال خواهد بود. تعداد عملهای زیبایی در جهان به نسبت جمعیت جهان ۰/۲ درصد و تعداد عملهای زیبایی در ایران به نسبت جمعیت، یک درصد است؛ به این معنی که در ایران پنج برابر بیشتر از میانگین جهانی عمل زیبایی انجام میشود. ایران ازنظر عمل زیبایی بینی با حدود هفت درصد، مقام سوم را در جهان دارد.»
۹۵ درصد متقاضیان جراحی زیبایی در فاصله سنی ۱۴ تا ۵۰ سال
غزل صدر، جامعهشناس در تحلیل این موضوع بیان میکند: «۹۵ درصد از متقاضیان جراحی زیبایی در فاصله سنی ۱۴ تا ۵۰ سال هستند و از مجموع ۱۰۰ درصد کسانی که مرتکب عمل جراحی میشوند فقط ۱۰ درصد از هیئت خودشان بعد از عمل جراحی رضایت دارند. به این مفهوم که مشکل یک جای دیگری است و با اعمال جراحی متعدد حل نمیشود. مثلا تن دادن به بوتاکس. درحالیکه فرد بعد از مدتی میبیند که چروک روی پوست دوباره برگشت و در یک چرخه پایانناپذیر از جراحیهای پیدرپی قرار میگیرد به این دلیل که خودش اساسا متوجه مشکل بنیادی نیست و نتوانسته ریشهیابی کند که اساسا من چرا باید به چنین جراحی تن بدهم؟ درواقع فرد میافتد در یک چرخه عجیبوغریبی که تمامی ندارد درحالیکه دنبال آن مسئله نگشته. مسئله در باور نداشتن خود بهعنوان یک واحد انسانی است و باور نکردن تواناییهایی است که آن آدم دارد.
[این] تلاشی است که میخواهد خودش را در سیستمی قرار دهد که تابعی از انواع رسانههاست. بعضا جوانان با دیدن مدلها و استانداردهای زیبایی القاشده از سوی رسانهها به عمل زیبایی روی میآورند که میتواند دلایل مختلفی ازجمله تنوعطلبی، خودشیفتگی، میل به نمایش خود و حتی عزتنفس پایین داشته باشد. درواقع این جوانان بدون اینکه نیازی به این عملهای زیبایی داشته باشند از طریق انجام این عملهای زیبایی سعی در عمل کردن عزتنفس خوددارند چراکه خودپنداره این افراد پایین است. بنابراین با جراحی زیبایی مخالفم و فکر میکنم درستترش این است که بهعنوان یک زن قابلیتها و تواناییها و خودباوری خودم را بشناسم. هر عمل جراحی مازادی درواقع سرپوش گذاشتنی است بر ناباوری خودم. حتی آن کسانی که موفق هستند و تن میدهند به این اعمال جراحی باز دارند دنبال چیزی فراتر و غیر از تواناییهای شخصیشان میگردند و باز به نظر من نشاندهنده خلأیی در جایی است وگرنه تا این خلأ نباشد انسان با بدن خودش در صلح است.»
آیا دستکاری در بدن، ایجاد تغییرات در آن و تولید زیبایی پلاستیکی نشانه اختیار و اراده آدمی برای شکستن تابوی بدن و ساختن آن بهشکلی انتخابی است؟ صدر در پاسخ به این پرسش عنوان میکند: «برخی صاحبنظران از آزادی بر بدن و اختیار تغییر حرف میزنند. اصلا ماجرا دقیقا همینجاست. ماجرا اینجاست که آزادی درواقع اولین چیزی است که اینجا از بین میرود. من بهعنوان یک انسان تحت تأثیر رسانه و ماشین همانندسازی که دارد بهسرعت همه آدمها را همشکل میکند اختیار و آزادی بدن خودم را از دست دادم. دیگر نمیتوانم بهعنوان یک واحد انسانی شخصا تصمیم بگیرم که میخواهم بدنم چه شکلی باشد. من تابعی هستم از چیزی که در مغزم فرو میرود و به من تلقین میشود و اجازه دادهام که بدنم در خدمت این کارخانه عظیم همانندسازی قرار بگیرد. آنچه خارج از انسان به آدم تزریق میشود و آزادی او را از بین میبرد و همراه شدن با ارزشهایی که دارد تبلیغ میشود. در همشکل بودن و همانند بودن یک امنیتی هست که در یکّه بودن نیست!
زنها همهشان شبیه هم میشوند. انسانی که در این چرخه میافتد در یک حاشیه امنی قرار میگیرد. در گروه بودن، همیشه کمتر هراسآور و کمتر ترسناک است. امروزه شما ببینید که تفکیک هویتی مشکل شده. دماغها یکاندازه است، لبها یکاندازه است. درواقع به سمتی میرویم که انگار همزمان همه از یک کارخانه واحد بیرون آمدهاند و در یک خط تولید، همشکل و همانند شدهاند. این دیگر آزادی نیست اسمش. اسمش این است که من تابعی از جمع و آن چیزی هستم که دارد بر من حکمفرمایی میکند. ماشین سرمایهداری که دارد من را شبیه یک گروه میکند. در این سیستم کسی که یک بینی بزرگ عقابی دارد، یک انسان یکهای است که بنا بر یکه بودنش قرار است بیشتر در هراس باشد و قضیه برایش دشوارتر باشد.»
صرف میلیونها تومان برای زیبایی و بیتوجهی به سلامت روان
در همین راستا، احسان کاظمی، روانشناس اجتماعی در دیدگاهی مشترک با غزل صدر، میگوید: «گاهی به افراد اینگونه القا میشود که تنها فاکتوری که به محبوبیت و توجه منجر میشود، زیبایی است، درحالیکه واقعیت چیز دیگری است و شاید زیبایی یکی از مواردی باشد که به محبوبیت فرد کمک میکند.
برخی افراد هرروز ظاهر خود را بررسی و با معیارهای تبلیغات و رسانهها مقایسه میکنند، به عبارت بهتر، رسانه به تغییرات سریع معیارها دامن میزند و به افراد گوشزد میکند که وقتی میتوانید زیباتر باشید، چرا خود را زیباتر نمیکنید! کسبوکار و سرمایهگذاریهای بسیاری درخصوص زیبایی وجود دارد و تبلیغات، رقابت و چشموهمچشمی نیز به شرایط موجود دامن میزند. گاهی برای پرفروش شدن فیلمهای سینمایی از مانکنها بهعنوان بازیگر استفاده میکنند، هنگامیکه توجه جامعه به عناصر و مؤلفههای پیشپاافتاده و ظاهری باشد، افراد برای زیبایی خود میلیونها تومان هزینه میکنند، اما برای سلامت روان خود اهمیتی قائل نیستند.»
بنابراین بهتر است مشکل افراد با ظاهرشان را بهجای روشهای طبی و جراحی، با اقدامات فرهنگی و روانشناختی حل کرد. چراکه برخی افراد نوعی نارضایتی عمیق دارند که خود را به شکل جراحی زیبایی بروز میدهد. ولی جراحی ریشه نارضایتی آنها را درمان نمیکند. براین اساس کاظمی استناد میکند به پژوهشهای متعددی که نشان میدهد، ۱۰ درصد از افرادی که جراحی زیبایی انجام میدهند دچار یک اختلال روانشناختی شناختهشده به نام «خود زشت انگاری» هستند. او با بیان اینکه توجه چندانی به زیبایی روان و ذهن افراد نمیشود، میافزاید: « بعضا مبتلایان به اختلالات شخصیتی نظیر اختلال شخصیت مرزی یا نمایشی و حتی ضداجتماعی خیلی تمایل به انجام این عملهای زیبایی دارند چراکه این افراد حتی با نام، نام خانوادگی، چهره، اندام، هویت و حتی سن خود مشکل دارند و این عملهای جراحی را بهطور مکرر باهدف تغییر در هویت خود انجام میدهند. حالآنکه هیچ تضمینی وجود ندارد پس از انجام عملهای زیبایی بازهم این افراد به رضایت برسند. از طرف دیگر زیبایی ظاهری افراد بیشتر در معرض دید است، به همین علت بیشتر در معرض قضاوت و دستکاری قرار خواهند گرفت.
زمانی که یک فرد زیباتر باشد، سایر افراد بیشتر تحت تأثیر صحبتهای او قرار میگیرند و در پی این تأثیر، شاهد پرداختن افراد بسیار زیبا در اینستاگرام به روانشناسی زرد و بدون مطالعه هستیم که دنبالکنندگان بسیاری دارند.»کاظمی معتقد است: «زیبایی ارزشی است که میتواند به سایر موارد زندگی نیز ارزش دهد، اما مادامیکه بر سایر ارزشها سایه نیندازد. اگر از زیبایی بهعنوان یک ابزار بهره گرفته شود و فرد تنها تمسک به آن بجوید، به یک ضدارزش تبدیل میشود؛ چراکه در چنین موقعیتی زیبایی سایر ارزشها را تحت تأثیر قرار میدهد، فرد را از کسب سایر ارزشها منع میکند. در طول چند دهه گذشته معیارهای بسیاری مانند تحصیلات و شغل دچار تغییر شده که زیبایی نیز جزء این معیارهای تغییریافته است، بنابراین درصورتیکه افراد تنها به ارزش زیبایی تمسک بجویند در طول زندگی مجبور به پذیرفتن تغییراتی میشوند که شاید با معیارهای جامعه منطبق نباشد.»
کاظمی بابیان اینکه زیبایی توهم ایجاد میکند، تصریح میکند: «برخی افراد تنها برای خاص بودن به سمت چنین عملهایی سوق مییابند و برخی دیگر اعتمادبهنفس پایینی دارند. همچنین فرهنگ دیده شدن و تماشاگری ایجاب میکند که فرد به عیان شدن و موردتوجه قرار گرفتن اهمیت بیشتری بدهد، فرد نمیتواند بگوید روح یا قلبی بزرگ دارد، چراکه دیده نمیشود و هرچه دارد را برای دیده شدن باید در ویترین وجود خود قرار دهد. تفکر عینی به معنی باور کردن آنچه که دیده و لمس میشود است و انسان جهان سوم در تفکر عینی باقی مانده است.»این روانشناس اجتماعی اظهار میکند: «بعضی جملات مانند «هر فعالیتی که به تو احساس خوب میدهد را انجام بده» قابلیت تعمیم زمانی و مفهومی ندارد و نمیتوان گفت همیشه در طول زندگی هر فعالیتی که احساس خوب به همراه دارد را باید انجام داد.
حس خوب باید در کنار سایر مؤلفهها معنی یابد و نمیتوان فعالیتی خطرناک را به علت اینکه احساسی خوب میدهد، امتحان کرد. همچنین لازم است بررسی شود چرا برخی افراد حاضر به تحمل دردهای شدیدی برای تغییر در ظاهر خود هستند، اما افسردگی دارند؟ چه تضمینی وجود دارد که فعالیت مدنظر افراد که احساس خوبی به همراه دارد به آنها احساس خوب، ماندگار و عمیق بدهد؟ گمشده نسل امروز هیجان مثبت و شادی است و بهقدری برای آن در خانواده، رسانه و نهادهای اجتماعی برنامهریزی نشده است که خود افراد با اقداماتی نامؤثر نسبت به تزریق احساس خوب اقدام میکنند؛ البته صاحبان کسبوکارهای حوزه زیبایی نیز در این زمینه نقش مهمی دارند.»
این روانشناس تصریح میکند: «اقدامات زیبایی در موارد لزوم منعی ندارد، اما گاهی فرد بهصورت مداوم ظاهر خود را تغییر میدهد و حاضر به تزریق هورمون یا استفاده از داروهای خطرناک است تا به شکل ظاهری دلخواه برسد؛ چنین اقداماتی نوعی خودتخریبی برای یافتن یک گمشده است. جمله «یکم به خودت برس» در جامعه تبدیل به فاجعه شده است. معیارهای انسان سالم تغییر کرده است و افراد همهچیز را به چشم سرگرمی میبینند. افراد احساس میکنند زیباتر شدن یعنی حال خوب داشتن؛ زیبایی به انسان حال خوب میدهد، اما این در صورتی است که سایر ارزشها را نپوشاند، خود بهعنوان ضدارزش عمل نکند و سبب تخریب سلامت فرد و جامعه نباشد.»
آماری تأملبرانگیز از تمایل زنان تحصیلکرده به جراحی زیبایی
نتایج پژوهشها نشان میدهد که با افزایش میزان تحصیلات گرایش به عمل زیبایی بیشتر میشود و شاید این مسئله به دلیل اعتمادبهنفسی است که زنان و دختران تحصیلکرده در فعالیتهای اجتماعیشان احساس میکنند. دکتر تهمینه شاوردی، عضو هیئتمدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان با اشاره به این مسئله، در گفتوگو با رسانهها مطرح میکند که «با افزایش میزان تحصیلات زنان، استفاده از بوتاکس و ژل افزایش مییابد. زنان و دخترانی که تحصیلات فوقلیسانس و دکترا دارند با ۲۱/۷ درصد بیشترین مشتریان اینگونه کارهای زیبایی هستند.
همچنین استفاده از ژل و بوتاکس در میان زنان متأهل با میزان استفاده ۲۸/۴ درصد بیشتر از مجردین با میزان استفاده ۱۳/۹ درصد است و این در حالی است که عمل بینی بیشتر در میان زنان مجرد انجام میشود. مطابق با این پژوهش ۲۲/۲ درصد زنانی که کارشناس ارشد و بالاتر بودهاند و ۱۹/۲ درصد آنهایی که مدرک کارشناسی داشتهاند بینی خود را عمل کردهاند و این میزان برای زنان و دختران دیپلم و کمتر ۲۱/۳ درصد است. نتایج همین تحقیق نشان داده است که ۳۱/۴ درصد پاسخگویانی که با انجام جراحیهای زیبایی موافقاند، کمتر (۱ تا ۲ ساعت در روز) از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و این میزان در مورد کاربرانی که بیشتر در شبکههای اجتماعی حضور دارند (۵ ساعت و بیشتر) ۵۹/۵ درصد است. همچنین ۴۱/۴ درصد زنان و دخترانی که تحصیلات لیسانس و بالاتر داشتهاند، عمل بینی انجام داده و تنها ۱۳/۶ درصد کسانی که دیپلم داشتهاند این عمل را انجام دادهاند.»
تولید جذابیت تصنعی
تمامی پیامهای مستقیم و غیرمستقیم در شبکههای اجتماعی و تیزرهای تبلیغاتی و بیلبوردها به مخاطب اینگونه القا میکنند که اگر میخواهید زیبا و جذاب باشید، رابطه عاطفی خوبی داشته باشید یا پولدار و خاص به نظر برسید و همه نگاهها بهسوی شما باشد، لازم است از محصولات ما استفاده کنید! همچنین تمامی تبلیغات خاطرنشان میکنند که اگر تناسباندام ندارید، جذاب و اغواکننده نیستید، شکم بزرگی دارید، قدکوتاهی دارید و یا پوست تیرهای دارید، موهای خوشرنگی ندارید یا اگر گونهها و لبهای برجستهای ندارید شما دوستنداشتنی و یک شکستخوردهاید! محمدعلی ناجینیا، دکتری روانشناسی بابیان این عبارت عنوان میکند که «اغلب زنان میکوشند ملاکهای جذابیت تصنعی را در خود تولید کرده و در مصرف لوازمآرایشی افراط کنند، پوشش خود را تغییر دهند، رنگ موها و فرم گونهها، لبها و بینی خود را اصلاح کنند و برای افزایش جذابیت خود از هر سختی و هزینهای فرونمانند!
اما این حرکت زنان بهمرور ذائقه مردان را نیز تغییر خواهد داد بهتدریج ملاکهای جذابیت در ذهن مردان نیز تغییر خواهد کرد و از این به بعد مردان هستند که خود به این رقابت زنانه برای زیباتر بودن و جذابتر بودن دامن میزنند و این سیکل چرخشی در هر بار چرخش خودش را قویتر و رابطهاش را محکمتر میکند.»ناجینیا بر این باور است که «مردان و خصوصا زنان جامعه با خودباوری، خودکارآمدی و خودارزشمندی، تا حدود زیادی از قید مؤلفههای ظاهری و عامیانه جذابیت رها میشوند درنتیجه جوامع میتوانند نگاهی متفاوت و منحصربهفرد، به مقوله جذابیت از منظری متفاوت داشته باشند و بهجای رنگ پوست، پوشش، رنگ مو، فرم بینی و گونه؛ سطح تحصیلات، سطح مهارتهای بین فردی، توانایی، استعدادها و قابلیتهای بین فردی و شغلی افراد را بهعنوان ملاک جذابیت، موردتوجه قرار دهند.»
جراحی زیبایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.