همسایه، همتاریخ و همزبان!
عابداکبری،کارشناس مسائل بینالملل
سیاست خارجی کشورها از همسایگان شروع میشود. نخستین تعاملات دولتها با کشورهای همسایه است و مهمترین فرصتها و تهدیدها نیز در مجاورت مرزهای هر کشور به وقوع میپیوندد. جبر جغرافیایی سبب میشود تا برای بهرهمندی از فرصتها و یا مقابله با شماری از تهدیدها دولتها اجبارا با همسایگان خود همکاری کنند. این موضوع برای کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران که هم به لحاظ جغرافیایی با قرار گرفتن در مجاورت مرزهای آبی و خاکی ۱۵ کشور در ۷ زیرسیستم منطقهای متمایز در موقعیت منحصربهفردی دارد و هم به لحاظ ویژگیهای فرهنگی، تاریخی و تمدنی حوزه همسایگی گستردهتری از صرف همسایگی جغرافیایی دارد، بسیار حائز اهمیت است. لذا، اتخاذ یک استراتژی منسجم در قبال «حوزه همسایگی» که پیشبینیپذیری رفتار سیاست خارجی و متعاقبا همافزایی در مناسبات دوجانبه و چندجانبه نخستین برونداد آن به شمار میرود، یکی از تعینات همسایگی در ساختار سیاست خارجی ایران محسوب میشود. در این چارچوب حوزه آسیای مرکزی که متمایز از دیگر حوزههای پیرامونی در همسایگی جمهوری اسلامی ایران بوده که طبیعتاً جایگاه متمایزی مییابد. در قلب این منطقه نیز جمهوری تاجیکستان بهعنوان یک کشور پارسیزبان باتجربهای از تعاملات عمیق با جمهوری اسلامی ایران در دوره پساشوروی مجدداً اهمیت مضاعفی مییابد. در یادداشت حاضر با توجه به فرازوفرودهای سالهای اخیر در روابط دو کشور،تلاش میشود تا فرصتها و چالشهای دولت سیزدهم برای بازیابی مناسبات تهران و دوشنبه مورد ارزیابی قرار بگیرد.
روندنگاری روابط ایران و تاجیکستان
تاجیکستان تنها جمهوری پارسیزبان آسیای مرکزی است. کشورهای دیگر این منطقه بهرغم برخورداری از جمعیت قابلتوجه پارسیزبانان، فاقد سطح اشتراکاتِ فرهنگی تاجیکستان با ایران هستند. درعینحال، امتداد این محور پارسی در مجاورت با افغانستان نیز مزیتِ این جمهوری را دوچندان کرده است. درعینحال ایران و تاجیکستان تجربه تعاملات منحصربهفردی را نیز در دوره پساشوروی دارند. ایران نخستین کشوری بود که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت و سفارتخانه خود را در شهر دوشنبه دایر کرد. در خلال درگیریهای سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ نیز ایران در کنار روسیه یگانه بازیگرِ ثباتساز در این جمهوری بود. با آغاز جنگ داخلی میان نیروهای مردمی، اسلامگرا و تحولخواه با بازماندگان حزب کمونیست، جبهه خلق و حامیان روسیه نیز ایران ضمن حمایت همهجانبه از مردم تاجیکستان، شکلگیری تاجیکستانِ جدید و عدم بازگشت به گذشته کمونیستی را محقق کرد. درنهایت نیز در ۱۹۹۷ پایانِ جنگ و برقراری صلح نیز با ابتکارِ ایران و وادار کردن مسکو به پذیرش شرایط جدید، صورت پذیرفت. ایران همچنین برای سالهای پس از امضای سازشنامه، کفیل صلح و ضامن اجرای مفاد سازشنامه بود.
همین تجربه نیز برای شکلگیری تعاملاتی گسترده و عمیق طی سالهای پس از صلح بین تهران و دوشنبه کافی بود.این تعاملات بهویژه در دولتهای نهم و دهم با سفرهای متعدد محمود احمدینژاد به دوشنبه و سفرهای امامعلی رحمان به تهران بیشازپیش تعمیق یافت. بااینحال از سال ۲۰۱۵ و همزمان با اجرای طرح ممنوعیت فعالیت حزب نهضت اسلامی در این جمهوری پارسیزبان (طرح اصلی با تصویب پروتکل محرمانه ۲۰-۳۲ در سال ۲۰۱۲ کلید خورده بود)، تحت تأثیر برخی دوگانگیهای به وجود آمده، روابط تهران و دوشنبه نیز دستخوش تغییر شد. بهزودی با اتهامات دولت تاجیکستان مبنی بر حمایت ایران از کودتا در این کشور، تروریستی اعلام کردن حزب نهضت اسلامی، افزایش تصاعدی تحرکات عربستان سعودی در تاجیکستان و حضور محیالدین کبیری در کنفرانس وحدت اسلامی، مناسبات دو کشور به پایینترین سطح از زمان استقلال تاجیکستان رسید. طی بازهای حدوداً سهساله (۲۰۱۸-۲۰۱۵) روابط دو کشور با حجمی از تنشهای بیسابقه مواجه شد که مخالفت تاجیکستان با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نیز در همین دوره به وقوع پیوست.
بااینحال از سال ۲۰۱۹ روند بازیابی روابط بهآرامی آغازشده است. اگرچه همچنان اختلافنظرها و چالشهای بسیاری پیشروی دو کشور وجود دارد، لکن، الزامات ساختاری و وابستگی متقابل تهران و دوشنبه را به سمت بازیابی و احیاء مناسبات هدایت کرده است. این فرآیند نیز اگرچه با فراز و نشیبهایی همراه بوده است، لکن، نشانههای بسیار روشنی از رشد تعاملات در آن مشاهده میشود. سفرهای متعدد وزیر کشور و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به دوشنبه و سفر وزرای دفاع و امور داخلی تاجیکستان به تهران در بازهای کمتر از ۳ ماه، نشانهای از این فرآیند است. با پایان کار دولت دوازدهم، ادامه فرآیند بازیابی و احیاء مناسبات در دولت سیزدهم، به ریاست جمهوری حجتالاسلام رئیسی تداوم مییابد.
شرایط جدید در آستانه استقرار دولت سیزدهم
مردادماه سال ۱۴۰۰ تداوم روند روابط ایران و تاجیکستان در وضعیت خاص و منحصربهفردی در اختیار دولت سیزدهم قرار میگیرد. طی سالهای گذشته فرصتهایی همچون اجرای پروژه راغون توسط پیمانکاران ایرانی ازدسترفته و در حوزه تأمین نفت پالایشگاه دنغره و حوزههای دیگر فرصتهای اقتصادی بسیار مناسبی وجود دارد. همچنین به نظر میرسد فرصتهایی نیز در تاجیکستان برای اجرای طرحهای خنثیسازی تحریمها (دور زدن تحریمها) که پیش از سال ۲۰۱۴ مورداستفاده قرار میگرفت، مجدداً فراهم آمده است. مناسبات جدید دفاعی و نظامی در کنار لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران یک بازار بالقوه ارزشمند در آسیای مرکزی به وجود آورده که تاجیکستان میتواند وجه برندینگ آن، همچون تجربیات گذشته در سنگتوده-۲ و تونل استقلال باشد.
در افغانستان نیز با خروج نیروهای نظامی آمریکا و ائتلاف بینالمللی و خیزش طالبان، همکاری بین ایران و کشورهای آسیای مرکزی برای حفظ ثبات در مرزهای مشترک با این کشور، به یک ضرورت اجتنابناپذیر تبدیلشده است. همچنین ایران در یک فرصت تاریخی در یک صفبندی مشترک در کنار روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی در مسئله افغانستان ایستاده است. یکی از مهمترین ابتکارها در حال حاضر در چارچوب گروه تماس سازمان همکاری شانگهای در حالی پیگیری است که تاجیکستان نیز عضوی از آن است. همچنین حضور ایران و پاکستان در این ابتکار یک مزیت نسبی برای روسیه و چین محسوب میشود. این الزامِ منطقهای در کنار تغییر احتمالی در دیدگاه دولت تاجیکستان، شرایط تبدیل وضعیت ایران به عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای را تسهیل میکند. در ماه سپتامبر اجلاس سران کشورهای عضو و ناظر به میزبانی شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان برگزار میشود و یکی از نخستین سفرهای خارجی حجتالاسلام رئیسی در دولت سیزدهم شرکت در این اجلاس مهم، و دیدار با روسای جمهور روسیه، چین و تاجیکستان خواهد بود. تقارن این اتفاق با عضویت دائم ایران میتواند بهعنوان یک کاتالیزور در آینده سیاست نگاه به شرق ایران و بهویژه توسعه مناسبات با آسیای مرکزی و بهطور مشخص، تاجیکستان، عمل کند.
به نظر میرسد پس از تثبیت وضعیت افغانستان و فروکش کردن بحران پاندمی کرونا، امامعلی رحمان از ریاست جمهوری استعفا داده و ادامه کار را در جایگاه «پیشوای ملت» ادامه دهد. بر اساس قانون اساسی تاجیکستان، با استعفای رئیسجمهور، رئیس مجلس ملی که هماکنون رستم امامعلی، پسر رئیسجمهور عهدهدار آن است، بهعنوان رئیسجمهور منصوب میشود. این امر برای جمهوری اسلامی ایران مهم محسوب میشود که میتواند بر آینده مناسبات دو کشور تأثیرگذار باشد. استقرار رستم در قدرت به معنای تداوم راهِ پیشین امامعلی رحمان در قبال مردم تاجیکستان و در قبال ایران است.
جمعبندی
دولت سیزدهم اگرچه بدترین وضعیت در روابط ایران و تاجیکستان را طی سه دهه اخیر تحویل میگیرد، اما با فرصتهای بسیار قابلتوجهی روبه رو است. برقراری یک زمینه از بازیابی مناسبات و فرصتِ حضور ایران در شانگهای در کنار احیاء مناسبات اقتصادی و فرهنگی میتواند روابط تهران و دوشنبه را مجدداً به سال ۲۰۱۴ نزدیک کند. ایران همچنین میتواند با ورود جدیتر به عرصه تحولات آسیای مرکزی، در یک زمینبازی مشترک با روسیه و چین نقش خود را ارتقاء داده و دست بالاتری در تعاملات آتی با این کشورها کسب کند.
تاجیکستان , عابد اکبری
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.