نگاهی دیگر به پدیده اتوبوس خوابی
مصطفی هدایی
هرازگاهی با تصاویری روبهرو میشویم که روح آدم را خراش میدهد و ناگهان ما را به ورطه چرایی این پدیدهها میکشاند. گورخوابی، کارتنخوابی و حالا هم اتوبوس خوابی، پدیدههایی که در شأن هیچ انسانی نیست و نمیتوان به بهانه معتاد بودن یا فقیر بودن فرد، او را لایق چنین زندگی ذلیلانهای دانست. این پدیدهها ناشی از معضلات اجتماعی هستند که معضلات نیز در بیش از ۹۰ درصد از چیستی آنها ریشه اقتصادی دارد. اعتیاد، بیکاری، فقر و دستفروشی ناشی از اقتصاد ضعیف یا متلاشیشده افراد یا خانوادههاست. چگونه است ما در ایران صدها خیریه، گروه جهادی و سازمانهای مردمنهاد برای مقابله با معضلات اجتماعی داریم ولی هرروز بر دامنه آنها افزوده میشود؟چه کسی یا کسانی متولی اصلی برای ساماندهی به این وضعیت هستند؟
متأسفانه سیاستگذار یا مقام مسئول در شهرداری یا دولت در اولین ذهنیتی که برای مخاطب میسازد، ارائه تصاویری از فقر، زباله گردی و کارتنخوابی در کشورهای غربی است و صداوسیما نیز به آن دامن میزند! آیا این پاسخی برای مردمی است که گرفتار این پدیدهها هستند و در ایران زندگی میکنند!؟ آیا الگوی ما در ابعاد مختلف باید غرب باشد؟ شأن انسانی چه میشود؟ در قانون اساسی جمهوری اسلامی که از متعالیترین قوانین اساسی جهان است، کمک به مستضعفین و پابرهنگان بهعنوان اشرف مخلوقات به یک وظیفه برای حکومت تبدیلشده است. وظیفهای که اگر به شکل اساسی و درست انجام میشد، تصاویر زشتی مانند گورخوابی یا اتوبوس خوابی در کشورمان هیچ جایی نداشت.
برخی دراینبین از فرصت سوءاستفاده کرده و خواهان باز گذاشتن مساجد برای خوابیدن افراد بدون سرپناه در تهران شدهاند. این بحث زمانی محلی از اعراب داشت که هیچ امکانات، بودجه، ساختمان و … وجود نداشت که به این بندگان خدا داده شود. شهرداری و وزارت کشور بهعنوان متولیان اصلی برای مقابله با معضلات اجتماعی وظیفه دارند تا بحث کارتنخوابی را سروسامان دهند. ساخت گرمخانه و مکانهایی برای اسکان بیخانمانها و بیسرپناهها، در برههای از زمان باقوت اجرایی شد ولی این امر بهخوبی ادامه پیدا نکرد. در دولت سابق ، پرداختن به معضلات اجتماعی در شهرها تا حد زیادی به فراموشی سپرده شد. از سوی دیگر، با افزایش سرسامآور قیمتها در بخش مواد غذایی، مسکن، حملونقل و … درصدی دیگر به جمعیت بیخانمانها و بیکاران افزوده شد تا بار ناشی از آنها در حوزه معضلات اجتماعی بیشتر نیز شود. در چند سال گذشته با افزایش قیمت مسکن در تهران که در برخی از مناطق قیمتها ۱۰ برابر نسبت به سال ۹۴ افزایش پیدا کرد، اسکان برای بخشی از اقشار در پایتخت به امر ناشدنی تبدیل شد. از همین رو بود که ماشین خوابی به گزینه برخی از رانندگان شهرستانی که برای امرارمعاش در تهران به سر میبردند، تبدیل شد و همچنین برخی از صاحبان ملک، پشتبام و انبار ساختمانها را برای زندگی به اجاره گذاشتند.
افزایش این پدیدهها زنگ هشداری است که باید جدی گرفته شود. از یک سو اولویت اصلی باید بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی جامعه باشد تا از ورود افراد جدید به جرگه آسیب دیدگان معضلات اجتماعی جلوگیری شود و از سوی دیگر دولت و نهادهای شهری میبایست وظیفه خود را در سروسامان دادن به افراد بیخانمان و آسیبدیده بهخوبی انجام دهند. نباید از خیریهها، مساجد، گروههای جهادی و سازمانهای مردمنهاد انتظار شقالقمر داشت تا این پدیدهها برچیده شود، بلکه این نهادها، بیشتر جنبه پوششی و همافزا دارند نه محوری. دولت است که باید رسالت اصلی خود را در بخش معضلات اجتماعی با استفاده از ابزارهای قدرت و منابعی که در اختیار دارد انجام دهد. دولت بزرگترین دستگاه اجرایی در کشور است و در صورت وجود عزم جدی در یک تا دو سال میتواند پدیدههای اجتماعی زنندهای مانند کارتنخوابی و اتوبوس خوابی را به نحو احسن مدیریت کند و رسالت اجتماعیاش را انجام دهد. در عرصه اجتماعی، راهحل سیاسی برای توجیه مسائل، نهتنها اهمیتی ندارد بلکه ناراضی کننده نیز هست.
اتوبوس خوابی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.