نگاهی به برخورد دولت جدید آمریكا با برجام
سیدحسین آقاسید مرتضی
کارشناس بینالملل
شواهد صحنه سیاسی در آمریكا نشان میدهد که دولت بایدن نیز رفتار خود نسبت به ایران را تغییر نداده و سیاست كلی آمریكا مبنی بر استعمار در روابط بینالمللی و استثمار در توافقات بینالمللی هنوز پابرجاست. با روی كار آمدن دولت بایدن، بحث تقویت سیاست خارجی و بازگشت دوباره به برجام از سوی دموكراتها بیشتر مطرح و در ایران نیز صداهایی مبنی بر احتمال از سرگیری دور جدید مذاكرات به جهت ترمیم برجام شنیده شد. اما اینطور كه به نظر میرسد بایدن نیز چندان امتیاز خصوصی برای ایران محسوب نشده و شرایط گویای بازگشت به برجام با شروط جدید آمریكاییهاست كه خواهان تحمیل قراردادی جدید به ایران هستند. در عین حال رفع تحریمها كه شرط اول ایران برای اجرای كامل پروتكلهای تعیین شده
در چارچوب مذاكرات هستهای است، با اما و اگر آمریكاییها روبهرواست و نه تنها تاكنون هیچ تحریمی لغو نشده است بلكه شاهد زمزمه اتخاذ تحریمهای جدید از سوی دولت بایدن هستیم.
با ادامهدار شدن شرایط فوق، طرفین ایرانی بهتر است بودجه، سیاستگذاری و چشماندازهای حداقل ۴سال آینده را بر مبنای عدم بازگشت تحریمها تصور كنند و دچار خوش خیالی و اعتماد بیجا نسبت به دولت بایدن نشوند، زیرا تعیین سیاستهای جاری كشور با امید و تصور اینكه بایدن گشایشی در زمینه اقتصادی ایجاد خواهد كرد، امكان ایجاد یك انسداد سیاسی-اقتصادی را دارد.
همانگونه كه بلینكن در اظهارنظرهای جدید خود مشخصا ایران را به عدم پایبندی به توافقات هستهای متهم میكند، نشان واضحی از كارشكنی آمریكاییها در زمینه بازگشت به برجام و تمایل برای امتیازگیری بیشتر از كشور به جهت رفع تحریمها هستند.
در ادبیات سیاسی آمریكاییها از رفع تحریم به عنوان اعطای امتیاز به ایران یاد میشود، در صورتیكه تحریمهای ظالمانه آمریكا و رفع آنها، لطف غرب به ایران نیست بلكه وظیفه یك دولت خارجی در قبال توافقی بینالمللی است و آمریكاییها باید متوجه این امر بشوند كه اجرای برجام لطف و محبتی به ایران نیست و در آغاز آنها عدم پایبندی خود نسبت به این توافق را اعلام كردند. دولت بایدن از طرفی در مقابلههای جناحی با جمهوریخواهان سعی میكند خود را آن چنان
به ایران نزدیك نداند و طبیعتا ناچار به ادامه مسیر ترامپ اما با روشهای دیگری است. در این میان ایران، بازیچه تقابلهای جناحی در آمریكا نیست و لغو تمامی تحریمها بدون پیش شرط جدید باید با جدیت دنبال شود وگرنه پایبندی به قراردادی كه یك طرفه از سوی ایران در جهت تمایلات آمریكاست چندان توجیهی ندارد. طرف اروپایی نیز در سالهای اخیر هیچگونه علامت مثبتی به ایران نشان نداده و به موازات سیاستهای آمریكا به تحریم ایران ادامه میدهد و میتوان به جرئت گفت حداقل در دو سال اخیر، ایران از تعهدات خود هیچگونه منافعی كسب نكرده و هر روز تهدیدها و برخوردهای تنشآمیز آمریكا در منطقه بیشتر شده است.مسلما دولت بایدن به برجام باز نخواهد گشت و شرطهای جدید آنها برای ایران تنها نشانه باز كردن باب مذاكرات جدیدی است كه دلیلی ندارد ایران دوباره حسن نیت خود را به آنها ثابت كند، زیرا با حضور كارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران و وجود اسناد مذاكرات برجام بر همه مشخص است كه اقدامات هستهای ایران همواره صلحآمیز و بدون هیچگونه تهدیدی بوده است. با این وجود اگر قرار بر شكلگیری دور جدیدی از مذاكرات باشد، آمریكاییها باید حسن نیت خود را با رفع تحریمها خصوصا در زمینه كالاهای اساسی و اولیه نشان دهند.
در شرایط فعلی نیز از نظر سیاست داخلی باید مراقب بود، سیگنالهای آمریكاییها و امیدواریهای كاذب آنها و حتی تهدیدهایشان، انتخابات و مسائل داخلی را زیاد تحت تأثیر قرار ندهد و به نقش تعیین كننده و حتی شعار انتخاباتی تبدیل نشود. سرنوشت و ته مانده عمر برجام با تمام فراز و نشیبهایش،به نوع رفتار آمریكا بستگی دارد و دیگر نیازی به توافق دوباره، میانجیگیری كشورهای دیگر و تبلیغات سیاسی ندارد، زیرا تمام ابعاد این قرارداد مشخص و واضح است و حالا نوبت اجرای بیقید و شرط قراردادی است كه آمریكا از آن خارج شده و كشوری كه عدم تعهد به یك توافق را به جهان ثابت كرد آمریكاست و دم از امتیاز دادنهای
با منت باید از ادبیات سیاسی آنها در قبال ایران حذف شود. حالا وقت اجراست! رفع تحریمهایی كه ظالمانه بودن آنها نیازی به توضیح بیشتر ندارد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.