نوجوان تشنه نگاهی نو
لفظ نوجوان در ایران همواره در کنار لفظ کودک مینشست. همین همنشینی لفظی باعث میشد در ناخودآگاه بسیاری از افراد یک بازه سنی مستقل با نیازهای حساس به شمار نیاید. اما پس از بروز تفاوتهای بین نسلی این قشر به چشم آمد و کلیدواژه «دهههشتادیها» بر سر زبانها افتاد. این تفاوتهای بیننسلی عمدتا از تغییرات تکنولوژیک جهان و بهویژه فراگیری اینترنت نشئت میگرفت. نوجوانی پیش از این هم بازه سنی حساسی بوده است؛ اما فراگیری اینترنت و فناوریهای وابسته به آن، آسیبهای متوجه این قشر را عیانتر از پیش کرد. نوجوانی به عنوان برزخ و دوران گذر بین کودکی و جوانی، آسیبهای هر دوی این بازهها را دارد. نوجوان هم در اوج عاطفه و هیجان است و هم هنوز حساس و آسیبپذیر.
عدم حفاظت از این قشر در جامعه پرآسیب مدرن، موجی از خطرات را روانه آنها میکند؛ همچون خودکشی، اعتیاد، زندگی ناسالم جنسی، گریز از خانواده و دیگر آسیبهای اجتماعی. شاید به دنبال همین خطرات بود که ادبیات نوجوانانه یا تینیجری در غرب و خصوصا آمریکا به شدت رواج یافت. ادبیات نوجوانانه در آمریکا شاید به نوعی با آثار مارک تواین آغاز شد: تام سایر و هاکلبری فین. اما مهمترین نماینده معاصر این ادبیات، «ناتور دشت» جی. دی. سلینجر است. کتابی با محوریت یک نوجوان هجده ساله که روح هنوز پاک و دستنخوردهاش شاهد یک جامعه با مفاسدی غیرفطری است. ادبیات و هنر نوجوانانه آمریکا تا همین امروز ادامه دارد و سریالهای تینیجری در سکوهایی همچون نتفلیکس به وفور یافت میشوند.
این سریالها یا روایتگر آسیبهای نوجوانی هستند و یا خود مبلغ این آسیبها بوده و با اهداف تجاری ساخته میشوند. یکی از سریالهایی که به وضوح آسیبهای متوجه یک نوجوان در آمریکا را روایت میکند، «سیزده دلیل برای اینکه…» است که از رمانی به همین نام اقتباس شده است. در این داستان، دختری دبیرستانی، دلایل خودکشی خود را یکی پس از دیگری روایت میکند. به هر رو همین که ادبیات داستانیای تا این حد پرشمار برای بازه سنی شکل گرفته نشان میدهد نوجوانی دورهای داستانخیز و حادثهخیز است. اهمیت دوره نوجوانی، خود را در حوادث پاییز سال گذشته هم نشان داد.
زمانی که نسل z یکی از بازیگران فعال اغتشاشات به شمار میآمدند. این نسل از انقلاب و دفاع مقدس و تاریخ ایران چیز زیادی نمیدانست، نسبت به خانواده خود عصیانگر بود و تربیتش بیشتر بر عهده شبکههای اجتماعی و فیلم و سریالهای هالیوودی یا کرهای. نتیجه این شد که در خامترین حالت ممکن دست به اعتراضی زد كه خود نمیدانست ابعاد ذهنی آن چقدر با ابعاد عینی و واقعیاش فاصله دارد. با همه اینها نوجوان یک تهدید نیست؛ بلکه فرصتی طلایی هم به شمار میرود. نوجوان با دیدن راه و مرام حق، عاشقانه از آن پیروی میکند. الگوی نوجوان در جهان معرفتی شیعه، حضرت قاسم بن الحسن علیهما السلام است و در تاریخ انقلاب نیز بیشمارند نوجوانان درخشنده شهید. برای نوجوان دیدن زیبایی کافی است، نوجوان راحت دل میدهد. ذات نوجوان پاک است، هرکه هنر دلبری داشته باشد او را به سمت خود میکشاند. اگر از نوجوانها دل ببری، حتی اگر بگویی: «نیا!» باز به دنبالت میآیند. در شناسنامهشان دست میبرند، اشک میریزند، به پا می افتند، التماس میکنند اما از عشقشان جدا نمیمانند. نوجوانی سن شور و هیجان است. شیعه نیز یک مکتب حماسی و احساسی است و کار ما برای دل بردن از این قشر پاکفطرت، ابدا دشوار نیست. از این رو میتوان به توجهی که در سالهای اخیر به نوجوان میشود خوشبین بود. از جمله تازهترین این توجهها، اضافه شدن لفظ نوجوان در کنار جوان، در عنوان «شورای عالی جوانان و نوجوانان» است. اگر قرار باشد نوجوان همنشین لفظ دیگری باشد، آن لفظ جوان است؛ نه کودک. میگوییم «نوجوان»؛ نمیگوییم که «کهنهکودک»! نشانههای جوانی در نوجوانان، بیش از نشانههای کودکی در آنهاست.
ماده واحده تکمیل عنوان شورای عالی جوانان به شورای عالی جوانان و نوجوانان در جلسه ۸۹۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی در روز ۱۶ آبان ماه امسال تصویب شده است. بر اساس این مصوبه، اساسنامه جدید شورای عالی جوانان باید بهمنظور تسرّی اهداف و مأموریتهای آن به دوره نوجوانی نیز توسط دبیرخانه این شورا بهروزرسانی و برای تأیید نهایی به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه شود.
به گزارش ایرنا، حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی که روز سهشنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ به مناسبت «هفته نوجوان» میزبان جمعی از نوجوانان نخبه و فعال در عرصههای اجتماعی، ورزشی و علمی در پاستور بود، از دبیر شورای عالی جوانان خواسته بود که تمهیدی اتخاذ کند این شورا به شورای عالی جوانان و نوجوانان تبدیل و بهعنوان مرکز فکری و اندیشهای جوانان و نوجوانان کشور بتواند از ظرفیت فکری نوجوانان هم بهرهمند شود. شورای عالی جوانان از جمله نهادهایی است که زیر نظر رئیسجمهور اداره میشود و وظیفهاش برنامهریزی و رسیدگی به امور جوانان است. ایده اولیه تشکیل چنین شورایی ابتدا توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد و پس از موافقت شورای عالی انقلاب فرهنگی در ۱۲ خرداد ۱۳۷۱ با مصوبه این شورا شکل گرفت؛ اساسنامه آن نیز در ششم مرداد ماه همان سال در ۷ ماده و یک تبصره مصوب شد.
این شورا در سال ۱۳۷۶ به مرکز ملی جوانان تغییر نام داد و در سال ۱۳۷۹ و بر اساس قانون سوم توسعه بار دیگر به سازمان ملی جوانان تغییر نام یافت تا اینکه در سال ۱۳۹۰ با انتصاب دبیر جدید آن از سوی رئیسجمهور وقت فصل جدیدی از فعالیتهایش کلید خورد که تا امروز ادامه دارد. اهداف این شورا که دبیری آن در حال حاضر بر عهده «وحید یامینپور» معاون وزیر ورزش و جوانان است، رشد متعادل و همهجانبه شخصیت جوانان بر اساس اصول، اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی، تأمین نیازهای فکری، اجتماعی، جسمی، روحی و تلطیف و هدایت عواطف و احساسات جوانان، فراهم کردن زمینههای مشارکت جوانان در حیات اجتماعی و پیشبرد جامعه و دفاع از وطن جمهوری اسلامی ایران و حفظ و تقویت نشاط و شادابی جوانان در جهت عظمت و سربلندی ایران اسلامی عنوان شده که حالا باید این مأموریتها به حوزه نوجوانان نیز تسرّی یابد.
اعضای شورای عالی جوانان و نوجوانان را براساس ماده ۴ اساسنامه شورا رئیسجمهور و در غیاب وی معاون اول رئیسجمهور، وزرای آموزش و پرورش، کشور، ورزش و جوانان، فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم، تحقیقات و فناوری، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده، رؤسای سازمانهای برنامه و بودجه، صداوسیما و تبلیغات اسلامی، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس جهاد دانشگاهی، رئیس جمعیت هلال احمر، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، نماینده قوه قضائیه و چهار نفر از زنان و مردان صاحبنظر و متعهد به انتخاب شورای عالی انقلاب فرهنگی و با حکم رئیسجمهور برای یک دوره ۳ ساله تشکیل میدهند. دبیر شورای عالی جوانان و نوجوانان توسط رئیس شورا (رئیسجمهور) انتخاب میشود و موظف است در جلسات هیئت دولت هم شرکت کند.
انقلاب فرهنگی , نوجوان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.