نقش بی‌جایگزین مهد کودک در رشد کودکان - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 91464
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۶:۲۷ |
کودک بین دو تا پنج‌سالگی باید در محیط‌هایی حاضر شود که بازی، هم‌بازی و اسباب‌بازی در اولویت باشد

نقش بی‌جایگزین مهد کودک در رشد کودکان

مهدهای کودک نقاط بسیار حساسی برای تربیت خردسالان هستند و توانمندکردن مربیان به دانش و مهارت‌های تخصصی، نوعی سرمایه‌گذاری است و بهره‌گیری از اندیشه‌های علمی و کاربردی، به کارآیی و اثربخشی تربیت کودکان  می‌انجامد. بی‌تردید اثربخشی برنامه‌ها و فعالیت‌های مهدکودک‌ها بدون بهره‌مندی از مربیان کارآمد و شایسته میسر نیست. 
نقش بی‌جایگزین مهد کودک در رشد کودکان

مهدهای کودک نقاط بسیار حساسی برای تربیت خردسالان هستند و توانمندکردن مربیان به دانش و مهارت‌های تخصصی، نوعی سرمایه‌گذاری است و بهره‌گیری از اندیشه‌های علمی و کاربردی، به کارآیی و اثربخشی تربیت کودکان  می‌انجامد. بی‌تردید اثربخشی برنامه‌ها و فعالیت‌های مهدکودک‌ها بدون بهره‌مندی از مربیان کارآمد و شایسته میسر نیست. 
سال‌ها است که این مراکز به‌ دلیل یادگیری مهارت‌ها و آموزش‌های لازم و افزایش قشر شاغل جامعه از سوی خانواده‌ها مورد استقبال قرارگرفته‌اند و به تعبیر صاحب‌نظران مهدکودک در عصر حاضر یکی از ملزومات رشد اساسی کودک محسوب می‌شود و باید توجه کرد که شخصیت اصلی کودک تنها در محیط خانواده شکل می‌گیرد و حضور در محیط‌های دیگر مانند مهدکودک به این شکل‌گیری کمک می‌کند. 

اما کارکرد غیرمفید برخی مهدهای کودک غیرقابل‌انکار است، چراکه صرفا به مکانی برای نگهداری کودکان تبدیل‌شده‌اند و جز چند نوع بازی بی‌هدف و یا سرگرمی‌های غیرمفید فعالیت مؤثر دیگری ندارند. همچنین کمبود نیروی انسانی کارآمد و متخصص، مهدهای کودک را با چالش‌هایی مواجه می‌کند که می‌تواند در طولانی‌مدت اثرات سوئی در پی داشته باشد. ازاین‌رو، فریده حمیدی، روانشناس کودک تأکید می‌کند براینکه «امروزه بخش زیادی از مربیان مهدهای کودک بدون داشتن تخصص لازم در این مراکز به آموزش خردسالان می‌پردازند و همین مسئله ازجمله مهم‌ترین ضعف‌های مهدهای کودک در شرایط کنونی است. این در حالی است که مهدهای کودک نقاط بسیار حساسی برای تربیت خردسالان هستند و ما باید آموزش کودکان را از همین سنین جدی بگیریم و بهترین مربیان کشور را به مهدهای کودک بفرستیم، زیرا اتفاقا داشتن تحصیلات بالای مربی برای تربیت کودکان در سنین پایین از سن‌های بالاتر اهمیت بیشتری دارد و برای پیشگیری از عمده اختلالات تربیتی و رفتاری در کودکان نیز لازم است آن‌ها زیر نظر مربیانی آموزش ببینند که از تخصص لازم برخوردار باشند.»

نکته دیگری که این روانشناس به آن اشاره دارد، این است ‌که در کشور ما برای مهدهای کودک محتوای آموزشی مدونی وجود ندارد و همین مسئله سبب می‌شود آموزش کودکان در مهدهای کودک، سلیقه‌ای و بی‌ضابطه‌باشد. 
این در حالی است که ما باید در مهدهای کودک روی کشف و پرورش خلاقیت‌های فردی خردسالان کارکنیم تا در آینده بتوانند استعدادهایشان را شکوفا کنند. برای این منظور هم باید برنامه تربیتی جامعی را برای مهدهای کودک تدوین کنیم تا بتوانیم به‌دوراز افراط‌وتفریط و با حفظ تعادل‌های فرهنگی کودکان خود را تربیت کنیم. اما باوجود پیشرفت‌هایی که برخی کشورها در علوم تربیتی و روانشناسی کودک داشته‌اند، لازم نیست ما حتما برنامه‌های آموزشی مهدهای کودک را بر اساس الگوهای رایج غربی تدوین کنیم، بلکه می‌توانیم با نگاهی به پیشرفت‌ کشورهای دیگر در این زمینه، مسائل مبتنی بر الگوهای فرهنگی و تربیتی کشورمان را در محتوای آموزشی مهدهای کودک پیاده‌سازی کنیم تا فرزندانمان دچار دوگانگی فرهنگی نشوند.  

 راه‌یابی  ۷ درصد از كودكان زیر۶ سال به مهدهای‌کودک 
آمارها نشان می‌دهد، «در برخی كشورها ۲ تا ۴ درصد از تولید ناخالص ملی به رشد و تكامل كودكان اختصاص می‌یابد، همچنین طبق اعلام آموزش‌وپرورش، در برخی از كشورهای جهان پوشش مهدكودک و پیش‌دبستان تا ۹۵درصد است، حال اینکه در کشور ما، فقط ۷ درصد از كودكان زیر ۶ سال به مهدهای‌کودک راه می‌یابند.» (۱) اگر مهدکودکی دارای استانداردهای لازم و مربیان متخصص باشد، حضور در این مکان، «توان اجتماعی کودک را افزایش می‌دهد و چگونگی برقراری یک ارتباط مؤثر با بزرگ‌ترها را به او یاد می‌دهد، همچنین تعدد بازی‌هایی که در مهدهای کودک وجود دارد باعث می‌شود سیستم حسی کودک رشد و کودک شکوفا شود.» شبنم طلوعی، روانشناس بر این موضوع تأکید و به تبیین ضرورت حضور کودکان در مهدکودک پرداخته است. برمبنای دیدگاه این روانشناس، بسیاری از اختلالات رفتاری کودک که براثر ناآگاهی والدین در خانه به وجود آمده است، با حضور کودک در مهدهای کودک تعدیل می‌شود. 

به گفته‌ی وی، «یکی از مزایای حضور کودکان در مهدهای کودک، برقراری ارتباط با کودکان هم‌سن خود است چراکه کودکی که همیشه بزرگ‌ترها در کنارش بوده‌اند و با بچه‌ها در ارتباط نبوده است؛ قادر به برقراری ارتباط درست با هم‌سالان خود نیست و مستعد خشم نسبت به هم‌سالان خود است.»

این روانشناس در پاسخ به این سؤال که آموزش‌های مهدکودک باید دربرگیرنده چه محتوایی باشد، اظهار می‌کند: «باید یادمان باشد که کودک بین دو تا پنج‌سالگی باید در محیط‌هایی حاضر شود که بازی، هم‌بازی و اسباب‌بازی در اولویت باشد، بنابراین مهدکودک جای آموختن علم و دانش نیست. محیطی که کودک در آن قرار می‌گیرد باید محیطی امن برای بازی، شادی و خنده باشد.»

کودک با حضور در مهدکودک، مهارت‌های آموزشی، ارتباطی، اجتماعی و نظم، همکاری و سازش با کودکان دیگر را یاد می‌گیرد، اما مطابق دیدگاه قاطبه صاحب‌نظران، جای علم و دانش در مهدکودک نیست، کودک در مهدهای کودک، از طریق بازی با هم‌سالان رابطه برابر را می‌آموزد که درنهایت تقویت مهارت‌های حرکتی، اجتماعی و افزایش هوش و اعتمادبه‌نفس کودک را به همراه دارد.
اما باید از مناسب بودن محیط مهدکودک  ازنظر والدین و ازنظر کودک اطمینان حاصل کرد. گفت‌وگو و محاوره با کودک در کسب اطمینان از مناسب بودن محیط مهد بسیار کمک‌کننده است، چه والدین در کنار کودک حضورداشته باشند و چه حضور نداشته باشند باید از کودک بخواهند که به تفسیر و بیان اتفاقاتی که در مهد رخ‌داده است بپردازد. 

والدین می‌توانند در این راستا، از کودک خود پرسش‌هایی نظیر چه اتفاقاتی در مهد افتاد؟ چه بازی‌هایی انجام دادی؟ با چه کسانی دوست شدی؟ چه گفت‌وگوهایی در مهد انجام شد؟ و… بپرسند چراکه این‌گونه فرصتی برای کودکان ایجاد می‌شود تا مطالب را یادآوری و به میل و خواسته خود بازگو کنند. 
طلوعی گفت‌وگو میان والدین و کودکان درباره محیط مهدکودک را عاملی مؤثر در کسب اطمینان از مهدکودک می‌داند چراکه از طریق این فرصت والدین می‌توانند نسبت به محیطی که بدان اطمینان کرده‌اند، نسبت به خواسته‌های کودک و همچنین نسبت به خطرات احتمالی آگاه شوند.

 مهدکودک فقط محل نگهداری نیست 
«مهدکودک لازم است و نخستین جایی است که کودک درس سازگاری اجتماعی را در آن می‌آموزد. فرقی هم نمی‌کند مادرش شاغل باشد یا خانه‌دار، مشروط به اینکه ازآنچه در مهد می‌گذرد، مطلع باشند. بنابراین مهدکودک ضروری، واجب و سازنده است؛ مکانی نیست که فقط مثل دایه بچه‌ها را نگه‌دارند.»

دکتر «سعيده هادی» به‌عنوان روانشناس بابیان این مسئله، معتقد است، در ابتدا والدین باید نگاه خود را به مهدکودک تغییر دهند. متأسفانه معمولا نگاه‌ها به این شکل است که مهدکودک جایی است که فقط بچه‌ها را در آن نگه می‌دارند. این در حالی است که کودک در مهدکودک نخستین درس سازگاری اجتماعی، انطباق با جمع، ابراز وجود، احقاق حق، کنترل عواطف و هیجانات خود را می‌آموزد. علاوه بر این باید بدانیم مهدکودک سیستم و برنامه‌ریزی آموزشی دارد. 

خانه‌دارها هم بچه‌ها را به مهدکودک بفرستند 
 وی خاطرنشان می‌کند: «گاهی اطرافیان، مادران خانه‌داری را که فرزندان خود را به مهدکودک می‌فرستند، سرزنش می‌کنند. درحالی‌که همه بچه‌ها باید وارد مهد شوند تا آموزش اولیه درس‌های زندگی را بیاموزند. مادر از این‌که فرزند خود را راهی مهد می‌کند به‌هیچ‌وجه نباید احساس گناه کند. کودک اگر برای رفتن به مهد ناراحتی و بی‌قراری می‌کند، درواقع نخستین درس ناکامی را می‌گیرد وزندگی پر از ناکامی‌های بزرگ است که او را برای روبه‌رویی با آن‌ها باید آماده کرد.»

نرگس حسینی نیا نیز از دیگر روانشناسانی است که نقطه‌نظرش را درباره مهدکودک ارائه و بیان می‌کند: «رفتن یا نرفتن کودکان به مهدکودک مانند شمشیری دو لبه است که می‌تواند مزیت‌ها و ضررهای خودش را داشته باشد، این والدین هستند که با افزایش آگاهی خود می‌توانند بهترین تصمیم را اخذ کنند و محیطی را برای کودک خود فراهم کنند که مزایای بیشتری برایش دارد.»

او تشریح می‌کند: «دوران خردسالی ـ پیش از دبستان ـ کوتاه است و کودک اولین دانسته‌های خود را در این سال‌ها کسب می‌کند، به همین دلیل بر محیط زندگی و فضاهایی که کودک با آن‌ها در ارتباط است، تأکید فراوانی می‌شود، چراکه خانواده اولین نهاد اجتماعی است که کودک در آن رشد و پرورش می‌یابد و در سه سال اول زندگی، تنها نهادی که برای کودک توصیه می‌شود خانواده است.»

 سه سال اول زندگی، خانواده امن‌ترین محیط کودک است
بنابراین در سه سال اول زندگیِ کودک، خانواده امن‌ترین و مناسب‌ترین محیط است، چراکه ممکن است کودکان با اضطراب ناشی از جدایی والدین مواجه شوند و این امر تأثیرات جدی بر آن‌ها خواهد گذاشت، از سن سه‌سالگی به بعد کودک می‌تواند برای چند ساعت جدایی از والدین خود را تحمل کند، با دیگران ارتباط برقرار کند و از این تعامل لذت ببرد.

به گفته‌ حسینی نیا، با افزایش سن کودک، به‌مرور از نقش خانواده‌ها کاسته و نهادهای دیگری به‌جز خانواده در آموزش، تحول شخصیت، رشد عاطفی، روانی، جسمی، اجتماعی و پرورش استعداد و خلاقیت  کودک نقش به سزایی ایفا می‌کنند، همچنین محیط‌ها و فضاهای تأثیرگذاری همچون مهدکودک که اولین گام‌های ورود به جامعه شناخته می‌شوند، با ایجاد انگیزه و حس تعامل به‌عنوان الگوی اجتماعی باعث ارتقاء مهارت‌های اجتماعی و تقویت کودکان در حوزه‌های مذکور می‌شوند. 

 تأثیر مهدکودک بر کودکان بیشتر از خانواده است
تحقیقات نشان داده‌اند، کودکانی که به مهدکودک می‌روند به دلیل وجود هم‌بازی و همسالان خود، فعالیت و تحرک بیشتری نسبت به سایر کودکان دارند، تعامل با دوستان و تشویق مربیان در مهدکودک اعتمادبه‌نفس کودکان را افزایش می‌دهد، در بین همسالان خود را بهتر می‌شناسند، یاد می‌گیرد مشارکت کند، از حقوق خود دفاع کند، به حقوق دیگران احترام بگذارد و به‌طور مداوم درحال‌توسعه توانایی‌های خود هستند.
حسینی نیا معتقد است که می‌توان گفت کودکان از مهدکودک  نسبت به خانه تأثیر بیشتری می‌پذیرند، چراکه کودک می‌داند که در محیط خانه حتی اگر قانون‌شکنی کند، بازهم مهر و محبت والدین را خواهد داشت ولی محیط مهدکودک به کودک این آگاهی را می‌دهد که اگر پذیرش همسالان و تشویق مربیان را می‌خواهد، بایستی قوانینی را رعایت کند.

این روانشناس در بخش دیگر سخنان خود به معایب حضور کودکان در مهدهای کودک پرداخته و عنوان می‌کند: «کیفیت برخی مهدکودک‌ها مطلوب نیست و  خانواده‌ها با چشم‌انداز روشنی نمی‌توانند نسبت به ثبت‌نام فرزندان خود در مهدهای کودک اقدام کنند و گاه تنها عاملی که برای انتخاب مهدکودک در نظر می‌گیرند؛ فاصله‌ میان منزل یا محل کار خود تا مهدکودک است.

درحالی‌که کیفیت مهدکودک باید از سوی خانواده رصد شود، این مراکز، مکانی برای بازی، یادگیری و احساس راحتی است، هرچند انتظار می‌رود برنامه‌های آموزشی مهدکودک‌ها دربرگیرنده برنامه‌های علمی هم باشد، ولی درعین‌حال با توجه به تغییر و تحولات سریع جامعه امروز و تضادهای موجود می‌بایست هدف نهایی مهدهای کودک جهت‌دهی کودکان به‌سوی ارزش‌ها و رفتار مطلوب و به‌طورکلی پرورش کودک به‌عنوان یک فرد اجتماعی، مسئولیت‌پذیر و اخلاق مدار باشد.

اما مسئله این است که محتوای آموزشی ارائه‌شده در بسیاری از مهدکودک‌ها غیرتخصصی و نامناسب است و کوله‌بار تجربه برخی مربیان اندک است و تخصصی در این زمینه ندارند. دو سال قبل شورای عالی انقلاب فرهنگی، تأسیس مركز ملی در حوزه تعلیم و تربیت كودک را تصویب و نظارت و ارزیابی مهدهای کودک را به عهده وزارت آموزش‌وپرورش گذاشت، بااین‌وجود مهدهای كودک به‌صورت نسبی هم سامان نگرفته‌اند.  پیش‌تر دریکی از رسانه‌ها، نقد ویژه‌ای از سوی مدیر یک مهدکودک در تهران منتشر شد، با این مضمون که وقتی مسائل مهدها به آموزش‌وپرورش یا همان سازمان تعلیم و تربیت کودک سپرده شد، قرار بود این سازمان ساماندهی مهدهای کودک و بحث‌های آموزشی و تربیتی را به عهده بگیرد اما عملا این اتفاق نیفتاد: «در حال حاضر به‌عنوان مدیر مهدکودک نمی‌دانم در کجای  این سیستم قرار دارم و استانداردهای سیستم آموزشی را از چه کسی باید مطالبه کنم و اصلا کدام سازمان و مسئولی باید به من راهکار دهد؟ فقط سال گذشته آموزش‌وپرورش یکسری کتاب برای پیش‌دبستانی‌هایی که در مدارس هستند طراحی کرد و گفتند این‌ها را تهیه کنید و ما آموزش‌ها را بر مبنای این کتاب‌ها برای بچه‌ها در نظر گرفتیم؛ هرچند کتاب‌ها ایرادهای زیادی داشت و مهم‌ترین‌شان هم عدم آشنایی طراحان کتاب با روند رشد کودک بود. اگر کارشناسان این حوزه مرتبط با کودک باشند قطعا آموزش را هم تحت تأثیر قرار می‌دهند.»
پی‌نوشت:
۱- منبع: جام جم آنلاین 

|
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.