نشست زمین، پویاتر از اقدامات مدیران
مرضیه صاحبی- دبیرگروه اجتماعی
این مرگ پنهانی و تدریجی و این مرگ آرام زمین را کسی جدی نمیگیرد. خطر، شتابان و سرآسیمه تا یکقدمی تهران خود را رسانده و دیر یا زود، زمین دهان بازکرده و زیرپای این شهر را خالی میکند. برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، افزون بر مدیریت ناکارآمد منابع آبی دستبهدست هم داده تا فرونشست، بمب ساعتی بیصدایی باشد که هر آن، ساکت و خاموش در آستانه انفجار است. این بمب از ۴۰ سال پیش، بیخ گوش تهران و در گسترهای وسیعتر، بیخ گوش ایران بوده و تازگی هم ندارد و تقریبا در نیمی از ۶۰۹ دشت کشور، دخلوخرج آبی باهم جور درنمیآید و باید برای مرگ آبخوانها و دشتها ماتم گرفت. مادامیکه برداشت آب از سفرههای زیرزمینی از میزان تغذیه آبخوانها سبقت بگیرد، باید منتظر فاجعهای خاموش بود. اما میتوان جلوی این فاجعه را گرفت، بهشرط آنکه اقدامات ما، ناکافی و دیرهنگام نباشد، در غیر این صورت، «مرگ گیاهان و جانوران و جوامع انسانی رقم میخورد.» این قسمتی از گفتههای علیرضا شهیدی، رئیس سازمان زمینشناسی که برای توصیف وضعیت فرونشست زمین، واژگان «فاجعه» و «زلزله خاموش» را به کمک میگیرد تا بگوید اگر هشدارها را جدی نگیریم، «کشور بهسوی نابودی بهپیش میرود.»
فرونشست، سه برابر تشدید شده است
سازمان زمینشناسی قریب دو دهه است که نسبت به خطر پیشروی این پدیده پیشآگهی داده اما کسی گوشش بدهکار نیست. نخستین گزارش ارائهشده مبنی بر بروز فرونشست به سال ۱۳۴۶ در دشت رفسنجان بازمیگردد و علیرضا شهیدی میگوید، سازمان زمینشناسی از دهه ۸۰ به حوزه بررسی فرونشست ورود کرد و سال ۷۷ اولین فروچاله در کرمان رخ داد و به دنبال آن سال ۸۳ نیز در منطقه فامنین همدان شاهد فروچاله بودیم.
علی بیت اللهی- رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی هم به ما میگوید، فرونشست زمین حداقل در تهران از سال ۱۳۷۸ موردتوجه کارشناسان قرارگرفته و روی این پدیده کارکردهایم و قبل از آنهم در مناطقی مثل دشت رفسنجان و دشت فسا، ۴۰ سانتیمتر در سال فرونشست زمین گزارششده است.
حالا این پدیده در حومه تهران ظرف یک دهه گذشته «سه برابر» وخیمتر شده، شاید اگر به این کلمات که درکنارهم چیده شدهاند و تشکیلدهنده یک جملهاند، آماری اضافه کنیم، قادر به فهم این موضوع خواهیم بود که بحران ازآنچه فکر میکنیم به ما نزدیکتر است. رئیس سازمان زمینشناسی از ۴ میلیمتر فرونشست در اتحادیه اروپا میگوید که بهعنوان بحران از آن یاد میشود، درحالیکه این پدیده سالانه در اصفهان تا ۱۷ سانتیمتر و در تهران ۳۶ سانتیمتر مشاهدهشده است. به این موارد باید توضیحات علی بیتاللهی را نیز افزود، که نرخ فرونشست در مناطق جنوب غربی تهران یعنی مناطق ۱۸ و ۱۹ را حدود ۲۴ سانتیمتر در سال اعلام کرده درحالیکه استانداردهای بینالمللی فرونشست ۴ میلیمتری در سال را «مرز بحرانی» تعریف کرده است.
این پدیده مخاطرهآمیز که مرز بحران را نیز درنوردیده، محدود و منحصر به تهران نیست و ۲۹ استان دیگر هم با این مخاطره دستبهگریباناند که بر ضرورت بازنگری در بهرهبرداری از چاهها، برداشت آب از سفرههای زیرزمینی و مدیریت منابع آب از سوی رئیس سازمان نقشهبرداری کشور تأکید شده است.
عملکرد دستگاهها رضایتبخش نیست
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی در گفتوگو با ایسنا عملکرد دستگاههای مرتبط با این حوزه را رضایتبخش نمیداند؛ چراکه این دستگاهها در راستای کاهش نرخ فرونشست تصمیمات قاطع و محکم اتخاذ نکردهاند. کسی چه میداند شاید برای جلوگیری از روند افزایشی نرخ فرونشست نیاز به قدرتی فراتر از قدرتهای اجرایی باشد که غلامعلی جعفرزاده به آن اشاره دارد و واضح است که اگرجلوی این روند مخرب گرفته نشود، شاهد تخریبهای عظیم زیستمحیطی خواهیم بود. وجود ۳۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در تهران، برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی (آبخوانها) مسبب فروریزش زمین و از میان رفتن این حفرهها و سفرهها بوده است.
کاهش بارشها براثر بخل آسمان هم، مقدمات ورود ایران به مرحله خطرناک خشکسالی را تدارک دیده اما شرایط بارندگی ایران همواره بر همین منوال بوده و شاید چنین ارتباطی میان این دو عامل درست نباشد. سالها پیش دکتر علیاصغر محمدی، کارشناس اداره کل منابع طبیعی استان تهران با این فرضیه موافق نبود: «خشکسالی ارتباطی با فرونشست زمین ندارد. درست است که طی خشکسالی ورودی آب به سیستم کاهش مییابد، اما منابع آب زیرزمینی در آبخوانها از گذشتههای دور در لایههای زیرین زمین وجود داشتهاند. حتی ممکن است وضع بارش خوب باشد و بهجای خشکسالی، ترسالی داشته باشیم؛ اما بهقدری از منابع آب برداشت بیرویه داشته باشیم که بازهم به فرونشست زمین منجر شود. یا برعکس با خشکسالی مواجه باشیم، اما از منابع زیرزمینی استفاده نکنیم و درنتیجه فرونشست زمین اتفاق نیفتد.» ولی تکیه آنان که میان خشکسالی و فرونشست ارتباط معناداری قائلاند، گزارش سازمان هواشناسی کشور است که از مهرماه ١٣٩٩ تا خرداد ۱۴۰۰ بالغبر ٩٢ درصد مساحت کشور به مرض خشکسالی دچار شده و این کاهش ۴۰ درصدی بارندگی که آغازین روزهای امسال، مقام سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری به آن اشاره داشته، موجب شده تا پایان سال گذشته، تنها چهار استان کشور، دست و دلبازی آسمان و بارشهای نرمال را به چشم ببینند.
کسری تجمیعی منابع آب زیرزمینی
استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان سهمی از سخاوتمندی آسمان نداشتهاند و با ۸۰ تا ۸۵ درصد کاهش نسبت به بارش متوسط و نرمال در سال پیش روبهرو بودهاند و کرمان نیز در چندقدمی خطر خشکسالی ایستاده و رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، سال آبی۱۴۰۰-۱۳۹۹ را یکی از بدترین سالهای آبی در کشور دانسته که میزان بارشها نسبت به میانگین بلندمدت
۴۱ درصد افت کرده و اینهاست که برآوردهای کارشناسی را به نقطه کسری تجمیعی منابع آب زیرزمینی میرساند و رقم این کسری به ١٣٢ میلیارد مترمکعب رسیدە که سهم ۲۰ ساله اخیر از آن، چیزی در حدود ۱١٠ میلیارد مترمکعب است و در کمال تأثر، سالانه در حدود هفت میلیارد مترمکعب به کسری مخازن زیرزمینی کشور افزوده میشود.
«فرونشست ارتباط مستقیمی با مصرف بیرویه آبهای زیرزمینی و افت سطح سفرههای آب در درون لایههای آبخوان زمین دارد» علی بیتاللهی- رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی بابیان این جمله، تأکید میکند که «این موضوع بهعنوان نظریهای اثباتشده در همه جای دنیا موردپذیرش واقعشده و ما هم میپذیریم که اگر در حوزه آبهای زیرزمینی مصرف بیرویه داشته باشیم و سطح آن، پایین و پایینتر برود به دلیل اینکه وجود آب مانعی برای تراکم خاک بوده؛ حالا که آب در لایههای زمین موجود نیست، این لایهها متراکمتر میشوند و فرونشست زمین شکل میگیرد.» مکانیسم اصلی فرونشست همین است. مثل آب در درون یک میوه آبدار که وقتی بیرون کشیده میشود، چروکیده و مچاله خواهد شد و سطح آن، پایین میرود و در خود جمع میشود. زمین نیز به همین صورت است، وقتی آب زیرسطحی را استحصال میکنیم، پدیده فرونشست به وقوع میپیوندد و اگر در طبیعت بهاندازه برداشت آب، تغذیه اتفاق بیفتد؛ براثر نزولات جوی و بارش باران و برف این برداشت زیرزمینی جبران میشود و شاهد بحرانی نخواهیم بود اما به گفته بیتاللهی «در سالیان و دهههای اخیر، خشکسالی و کاهش نزولات جوی دامنگیر کل کشور بهویژه استانهای پرجمعیتی مثل تهران شده، درحالیکه پیش از آن، زمستانها برف خوبی میبارید و گاه تردد را غیرممکن میکرد اما چندسالی است که برفی نمیبینیم و این نشان میدهد، تغذیه آبهای زیرزمینی صورت نمیگیرد و چشمانداز خوبی را در ادامه این روند برای کنترل فرونشست متصور نیستیم.»
حالا این بحران، آنچنان سهمگین است که مؤسسه تحقیقاتی «اینتل لب» هم با انتشار تصاویر ماهوارهای از مناطق مختلف پایتخت و حومه، فرونشست زمین در اطراف این کلانشهر را به یک «بمب ساعتی آرام و ساکت» تشبیه کرده و باقدرت ویرانگری که دارد، قادر است زیرساختهای حیاتی و جان ساکنان پایتخت را نابود کند. این نهفقط مؤسسه تحقیقاتی «اینتل لب» که مجله علمی «نیچر» همسال ۹۷ در گزارشی به این موضوع پرداخته بود که فرونشست سالانه ۲۵ سانتیمتری در تهران، رقمی بس بزرگ بوده و ایران از این نظر، بالاترین رتبه جهانی را از آن خودکرده است.
چهکاری از دستمان برمیآید؟
اینها واقعیات موجود است که مسئولان نمیتوانند آن را انکار کنند اما نقطه امیدوارکننده آنجاست که این پدیده برخلاف زلزله، قابل پیشبینی بوده و خوشبختانه شانس کنترل آن وجود دارد. اگر فرض ما بر این باشد که افت سطح آب زیرزمینی، موجب فرونشست میشود، میتوان با بهرهبرداری کمتر و افت کمتر در لایههای زیرزمین، فرونشست را کنترل کرد اما برای تحقق این مسئله چه باید کرد؟ رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی پاسخ میدهد: «در کشور ما، چاههای آب بهویژه چاههای زراعی بهطور مستمر، آبهای زیرزمینی را استحصال میکنند.
در کنار چاههایی که مجوز دارند و قانونی هستند، به همان تعداد و شاید اندکی کمتر، چاههای فاقد مجوز داریم.
در گستره استانی مثل تهران که طبق آمار، ۵۰ هزار حلقه چاه مجوزدار است، ۳۰ هزار حلقه، فاقد مجوز بوده که بدون روال قانونی حفرشدهاند. که اینها آبهای زیرزمینی را بیمحابا استحصال میکنند و در بخشهای مختلف مصرف میکنند و قسمت اعظمی از این آب، تبخیر میشود و به هدر میرود، بنابراین یکی از مهمترین اقداماتی که مسئولان دولتی میتوانند انجام دهند و حتی در دهههای گذشته قادر به انجام آن بودهاند، انسداد چاههای غیرقانونی است.» موضوع مهم دیگری که بیتاللهی بر آن دست میگذارد، پذیرش زیستن در کشوری خشک و نیمهخشک است. وقتی آبیاری ما متکی بر روشهای قدیمی و منسوخ است و به روش غرقابی مزرعه را غوطه ور میکنیم، بحران فرونشست تهدیدش را علنیتر خواهد کرد. در روشهای نوین، با ۲۰ درصد همان حجم آبی که به روش سنتی مصرف میشود، میتوان مزرعه را آبیاری کرد. بنابراین اگر نیاز آبی را با روشهای نوین آبیاری کمتر کنیم، آب کمتری از زمین کشیده میشود و با پدیده فرونشست روبهرو نخواهیم بود. وزارت جهاد کشاورزی هم میتواند نقش اثرگذاری داشته باشد و با یک برنامه مدون و اولویت دادن به زونهای فرونشستی زمین در کشور، سیاستهای تشویقی و روشهای آبیاری نوین را در قالب اعطای وام و ارائه تسهیلات مختلف، توسعه دهد اما بیتاللهی میگوید، «متأسفانه شواهدی دال بر اقدامات وزارت جهاد کشاورزی موجود نیست و در زونهایی که فرونشست زمین به حد بحران رسیده و حتی از بحران هم عبور کرده، چنین شاهدی نداریم که بگوییم پایلوتی برای مقابله با فرونشست انجام پذیرفته است.» یکی از اقدامات مهمی که میتواند بهعنوان گزینه روی میز مسئولان قرار گیرد، مدیریت کشت و زرع است که این موضوع چندان پیچیده نیست و همه از آن آگاهاند. در استان فارس که استانی خشک در منطقه جنوبی کشور است، کشت برنج توجیه ندارد. آنهم برنجی که نیاز آبی فراوان دارد و مخصوص مناطق جلگهای کنار دریا و مناطق پرآب است و وقتی میشنویم که در این نقاط برنج میکارند، تعجب میکنیم. عبارتی از سوی متخصصان با عنوان «آب مجازی» مطرح میشود که اگرچه شکل واقعی آن بهصورت آب نیست اما در نهان، آبی برای رشد یک محصول به مصرف میرسد و ما اگر هندوانه را در نظر بگیریم، بهاندازه هزار برابر حجم این محصول، آب لازم بوده تا رشد کند و با کشت این محصولات در سرزمین خشک و نیمهخشک ایران، بهویژه در زونهای فرونشست، این مسئله را تشدید میکنیم. برهمین اساس مدیریتی در امر کشت و زرع اعمال نمیشود و کشت صیفیجات آب بر باعث شده که کشاورزان هم دچار مشکل شوند و نتوانند زمینهای خود را آبیاری کنند.
چیزی در حد چند صد هزار سال طول میکشد تا آبهای زیرزمینی شکل بگیرد و وقتی کشاورزان برای آبیاری، چاهی عمیق یا نیمه عمیق حفر میکنند، به پسانداز زمین که طی هزاران سال شکلگرفته دستدرازی میکنند و نکته غمبار چنین دستدرازیای در اظهارات مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی پیداست: «وقتی ذرات آبخوانها براثر فرونشست زمین جمع و فشرده میشوند، دیگر قابلیت بازگشت به وضعیت اولیه را ندارند، ازاینرو فرونشست بهعنوان یک مخاطره غیرقابلبازگشت محسوب میشود.» بااینوجود کارشناسان میگویند هنوز جای امیدواری هست و میتوان روند نابودی دشتها را کند کرد.
لزوم تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی
این موارد قابلاجرا و اصلاح بوده اما کمتر موردتوجه است و رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی از تجارب کشوری مثل ژاپن میگوید که «ظرف ۱۵ سال در ناحیهای که فرونشست آن، ۱۲ سانتیمتر در سال بوده، توانسته با تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی، این پدیده را تقریبا به صفر برساند. معمولا نزولات جوی بهصورت روانآب ها سرازیر میشوند و بدون استفاده، هدر میروند. بسیاری از کشورها در فصولی که نیاز آبی ندارند، آب را از طریق گودالهایی هدایت کرده و بهتدریج در زیرزمین نفوذ داده و سفرههای آبداری که در زیرزمین است را تغذیه میکنند و این باعث میشود که سطح آب پایین نرود و بنابراین فرونشست را کنترل میکنند.»
بسیاری از بناهای تاریخی اصفهان در آستانه تخریب
فرونشست زمین، امری تدریجی و بطئی است و امکان کنترل و مدیریت دارد و شاید این سؤال پرسیده شود که چرا کاری صورت نمیگیرد، این سؤال پاشنه آشیل مدیریت در کشور ما طی دهههای گذشته بوده است و ظرف ۵۰- ۴۰ سال گذشته، عدم استمرار کار زیربنایی، باعث شده تا حادثهای ویرانگر رخ ندهد، به صرافت نیفتاده و با جدیت وارد ماجرا نشویم و در حال حاضر وقتی شکافهای ناشی از فرونشست را در دشتهای پهناور میبینیم و وقتی فروریزشهای مختلف را در سمنان، کرمان ، فارس و اطراف تهران و ورامین مشاهده میکنیم، تازه متوجه میشویم که این حادثه بسیار مخرب است و به گفته بیتاللهی «ما از همان ابتدا کارهای سادهای که میتوانستیم انجام دهیم را پشت گوش انداختیم و یا این جدیت را نداشتیم که حاصلش وضعیت اسفناک فعلی است. به نظر میرسد نفوذ کلام کارشناسی در بدنه قسمت تصمیم گیر بسیار کم است و در حال حاضر شرایطی پیشآمده که شهری مثل اصفهان طی سالهای بعد، آینده خوبی نخواهد داشت. بسیاری از بناهای تاریخی در این شهر، شدیدترین نرخ فرونشست و پیچیدهترین نوع آن را تحمل میکند و در آستانه تخریب قرارگرفتهاند و بسیاری از زیرساختهای ما در کشور، چنین وضعیتی دارند و در مناطق ۱۷، ۱۸ ،۱۹ و جنوب غرب تهران، نزدیک به ۵/۲ میلیون نفر در زونهای فرونشست زندگی میکنند. در این مناطق ما پالایشگاه نفت و کارخانههای متعدد و مراکز صنعتی و پمپبنزین و گاز و دیگر تأسیسات مختلف راداریم. این شرایط برای مشهد هم نگرانکننده است که بعد از تهران ۵/۳میلیون نفر جمعیت دارد و سایر شهرهای ما جمعیت کمتری را در خود جایدادهاند، اما بهاندازه یک کلانشهر بزرگ، زون فرونشست در تهران غالب است و بیشتر شریانهای حیاتی در این شهر قرار دارند و متأسفانه اقدامات ویژه و محسوسی صورت نگرفته است.»
سرعت فرونشست از سرعت اقدامات ما بسیار بیشتر است
برخی محققان و پژوهشگران زیادی خوشبیناند و از فرصتهای باقیمانده میگویند و برخی دیگر مثل محمدجواد بلورچی از محققان حوزه آب و فرونشست زمین بسیار بدبیناند. بدبین به اینکه با یکروند غیر مدبرانه و غیرمنطقی، پدیدهای مدیریتپذیر به پدیده غیرقابلکنترل تبدیلشده است. در این زمینه کافی بود برای حفاظت از منابع آب کشور فکری میکردیم؛ در این صورت آبخوانهای کشور حفظ میشد.
سرعت فرونشست از سرعت اقدامات ما بسیار بیشتر است و این بحران درآینده آثار خود را شدیدتر نمایان میکند و رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی امیدوار است: «دولت جدید نه بهصورت لحظهای بلکه با جدیتی مستمر به این پدیده بنگرد و قبل از اینکه فرونشست برگشتناپذیر شود، بحران را مدیریت کند. وقتی براثر فرونشست، ساختمانهایی که روی سطح زمین هم احداثشدهاند، نشست میکنند و دچار ترکخوردگی در پی و فندانسیون شده و در برابر زلزلهای نهچندان بزرگ، تضعیف میشوند و این درحالیکه است که زلزله تهران را امری قریبالوقوع و مهم تلقی میکنیم و کاهش مقاومت ساختمانها براثر فرونشست نیز مزید بر علت خواهد بود.»
ایجاد گودالهای بزرگ و تخریب سازهها و کاهش مقاومت آنها در برابر زلزله نهفقط بیتاللهی بلکه رضا شهبازی را هم به انتقاد واداشته است. مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی بهدرستی، فرونشست را خطرناکترین مخاطره طبیعی دانسته زیرا قابلمشاهده نیست و زمانی متوجه این رخداد میشویم که دچار آن شدهایم…
مرضیه صاحبی , نشت زمین , نشست زمین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.