نشاط اجتماعی را جدی بگیریم
گروه اجتماعی
مهمترین مؤلفه درونی و عاطفی که در کیفیت زندگی انسان معاصر، نمودی اجتماعی دارد، پدیده نشاط است و ازجمله متغیرهایی که در تعیین سطح توسعهیافتگی به کار میرود، متغیر نشاط و رضایتمندی آن جامعه است. شادی و نشاط بهعنوان یکی از احساسات ریشهای مثبت و یکی از ضروریترین خواستههای فطری و نیازهای روانی انسان، نقش تعیینکنندهای در تأمین سلامت فرد و جامعه داشته و ازآنجاکه شادی همواره با خرسندی، خوشبینی و امید و اعتماد همراه است، میتواند نقش تسریعکنندهای در فرآیند توسعه جامعه داشته باشد. بر همین مبناست که از سال ۲۰۰۰ میلادی به اینسو، در نگاه سازمان ملل برای تعیین سطح توسعهیافتگی کشورها، متغیرهای نشاط یا شادکامی، امید به آینده، خشنودی و رضایتمندی افراد جامعه نیز بهعنوان یک متغیر کلیدی وارد محاسبات شده است؛ به این صورت که اگر مردم یک جامعه احساس شادکامی، خشنودی و رضایتمندی نکنند، نمیتوان آن جامعه را توسعهیافته بهویژه در حوزه توسعه اجتماعی قلمداد کرد.
مؤثرترین شاخص اجتماعی در گسترش احساس رضایت عمومی
گام نهادن در مسیر توسعه و یا تحقق آرامش و سعادت در جامعه به زمینه یا مقدماتی نیاز دارد که ازجمله این مقدمات، نشاط اجتماعی است. از سوی دیگر، نشاط در فرایند رابطه فرد با جامعه و گروه تحقق پیدا میکند. درواقع، نشاط از منظر اجتماعی، عضوی از خانواده و چارچوب مفهومی کیفیت زندگی، رضایتمندی و امنیت و سلامت اجتماعی، رفتارهای جمعی و فراغت است. این مفاهیم بهنوعی متناظر بانشاط و شادمانیاند. همچنین، نشاط اجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین و مؤثرترین شاخصهای اجتماعی در گسترش احساس رضایت عمومی از زندگی، گسترش تعاملات اجتماعی سازنده، رشد اعتماد عمومی و مشارکت همهجانبه اجتماعی به شمار میرود.
اما توسعه شهرنشینی و نفوذ مدرنیته، از ساعات تفریح و فراغت کاسته و هرچه بیشتر بر میزان فشردگی کار افزوده است؛ ضمن اینکه همهگیری کرونا، کاهش تعاملات اجتماعی شهروندان و ماندن در خانه، نشاط اجتماعی را در جامعه کاهش داده و خانوادهها را برای یافتن الگوهای صحیحی از گذراندن اوقات فراغت در این دوران دچار سردرگمی کرده است؛ در چنین شرایطی وجود و حضور مؤلفههای نشاط در جامعه و عوامل افزایش شادی در زندگی فردی و اجتماعی، بسیار مهم به نظر میرسد و نیاز است که به صورتی جدی روی این موضوع بازنگری و سرمایهگذاری شود.
سیمین کاظمی در قامت جامعهشناس معتقد است: شیوع ویروس کرونا و برخی محدودیتها در کنار کاهش تعاملات و ارتباطات اجتماعی، انزوای افراد را در سطح جامعه رقمزده و نشاط اجتماعی را کاهش داده است.
کاظمی در پاسخ به پرسشی در رابطه با عوامل مؤثر بر کاهش و افزایش رضایتمندی اجتماعی میگوید: پارامتر اصلی در جهت افزایش نشاط اجتماعی، رضایت اجتماعی است. هر چه رضایت اجتماعی بالاتر باشد، نشاط اجتماعی همسطح بالاتری پیدا میکند و درنهایت در سلامت اجتماعی خود را نشان میدهد بنابراین رضایت اجتماعی زمانی حاصل میشود که شخص از زندگی خود و از روابط با دیگران و محیط اجتماعیاش احساس خشنودی و خرسندی داشته باشد. همچنین برخوردار بودن از منابع کافی و دسترسی عادلانه به امکانات عمومی، رفاه اقتصادی، روابط اجتماعی مثبت و مؤثر و احساس امنیت و اعتماد زمینهساز رضایت اجتماعی هستند.
رابطه میان احساس رضایت اجتماعی با برقراری عدالت و رفاه
وی با اشاره به اینکه «رضایت اجتماعی و مؤلفههای آن ممکن است درگذر زمان دچار تغییر و تطور شوند»، میافزاید: در جوامع کنونی دولتها و سیاستهای آنها نقش مهمی در رضایت اجتماعی دارند. در جامعهای که رفاه اجتماعی وجود دارد و توزیع ثروت عادلانه است، عدالت اجتماعی محقق شده، آزادیها و حقوق فردی و اجتماعی افراد رعایت میشود، دولت و ارکان آن پاسخگو هستند و امکان نقد فراهم بوده و مکانیسمهای تعبیهشده برای اصلاح جامعه، احساس رضایت اجتماعی را افزایش میدهد. در چنین جامعهای فرد نسبت به جامعه احساس تعلق و مسئولیت دارد و همبستگی و مشارکت اجتماعی در آن جامعه قویتر و بیشتر است، عکس آن در جامعهای با نابرابریهای اجتماعی و محرومیتهای مختلف و متعدد، تضعیف روابط و اعتماد عمومی و فقدان پاسخگوییِ دولت، رضایت اجتماعی کمتر خواهد شد.
این جامعهشناس با تأکید بر تأثیر مستقیم کرونا در میزان نشاط اجتماعی ادامه میدهد: کرونا به دو طریق رضایت اجتماعی را کاهش داده است، اول اینکه، بنا به ملاحظات پزشکی دوره همهگیری؛ روابط بین فردی و فعالیتهای اجتماعی کاهشیافته و منجر به انزوای افراد شده است که خود احساس رضایت و نشاط را تقلیل داده است. دوم اینکه به علت مشکلات اقتصادی دوره همهگیری و تشدید فقر و محرومیت، رضایت از زندگی در افراد کاهشیافته است؛ البته در جامعهای که از قبل مشکلات اقتصادی و اجتماعی مزمن یا بهبیاندیگر بیماری زمینهای اقتصادی و اجتماعی داشته، بحران همهگیری با آسیبهای بیشتری همراه است.
کاظمی در بیان راهکار عاجل در مقابله با آثار اجتماعی کرونا عنوان میکند: مشخصا لازم است هر چه سریعتر جوامع به سمت برابری، رفاه و دموکراسی حرکت کنند تا بتوان انتظار داشت رضایت اجتماعی و نشاط شکل بگیرد.
برخی از کارشناسان سلامت روان نیز بهمنظور ارائه راهکار تأکید میکنند، نشاط بهنوعی محصول رضایت ذهنی افراد از زندگی است. براین اساس صدیقه خادم، میگوید: مشخص کردن رضایت ذهنی مستلزم مشاهده عوامل مهمی همچون احساس آنی رضایت یا ناخشنودی افراد و کیفیت ارزیابی کلی افراد از زندگیشان است. گزارش جهانی نشاط تلاش کرده تا متغیرهایی را که نشاط اجتماعی بازنمایی میکند، به متغیرهای اجتماعی عینیتری نسبت بدهد. نتایج این محاسبات استخراج ۶ متغیر در بازنمایی نشاط اجتماعی است. سرانه تولید ناخالص داخلی، حمایت اجتماعی، امید به زندگی، آزادی اتخاذ تصمیمهای اصلی زندگی (آزادی انتخاب رشته تحصیلی، شغل، آزادی عمل در زندگی روزمره)، سخاوت و ادراک فساد، ۶ متغیر نامبرده هستند.
این کارشناس سلامت روان درباره متغیرهای ششگانه نشاط اجتماعی نیز عنوان میکند: متغیرهای چهارگانه تکمیلی فراغت (تفریح، سفرخودآفرینی و خلاقیت، رسانهها)، جشنها و مراسم جمعی، امنیت و امید درواقع سطوحی از مقوله نشاط است که به نظر میرسد درنهایت در هیچیک از متغیرهای ششگانه گزارش جهانی نشاط، موضوع بحث و بررسی قرار نمیگیرند؛ درحالیکه هر تحلیلی از پدیده نشاط باید این چهار متغیر را نیز مدنظر قرار دهد.
وضعیت شادی در ایران بر اساس دادههای بینالمللی
به هر ترتیب، نشاط و شادی از مهمترین مؤلفههای درونی و عاطفی تعیینکننده کیفیت زندگی انسان معاصر است و «مرکز رصد فرهنگی کشور» در مطلبی با عنوان «وضعیت نشاط اجتماعی در ایران»، تأکید کرده است: نشاط موجب پویایی و تحرک جامعه و شکوفایی استعدادها شده و بهعنوان پدیده اجتماعی اثرگذار در کاهش آسیبها و مسائل متعدد در سطح خرد و کلان مطرح میشود و طبق دادههای مربوط به نشاط جامعه ایران، هرچند میزان شادی ایرانیان در دورههای زمانی انجام پیمایشها مقادیر متفاوتی بوده؛ اما بهصورت کلی، متوسط رو به پایین است که وضعیت نامطلوب جامعه ایران در این زمینه استنباط میشود.
در مقیاس جهانی، مؤسسۀ نظرسنجی گالوپ تاکنون ۹ موج پیمایش جهانی در سنجش وضعیت شادی انجام داده است. در این بررسیها، شادکامی معادل «ارزیابی ذهنی فرد از وضعیت زندگی خود» تعریفشده است. بهبیاندیگر، اینکه پاسخگویان در زندگیشان تا چه حد احساسات مثبت (خنده و تجربههای لذتبخش) و احساسات منفی (خشم، نگرانی، غمگینی) را تجربه میکنند. نمرۀ شادی افراد، میانگین نمرههای آنها در وضعیتهای یادشده است. حجم نمونه در سالهای مختلف بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر در هر کشور متغیر است؛ و بهدلیل شیوع ویروس کرونا، نظرسنجی ۲۰۲۱ به شیوۀ تلفنی انجامشده است که ممکن است نتایج آن نسبت به موجهای پیشین تحتالشعاع قرار گیرند؛ چندانکه خود مؤسسه نیز در گزارش ۲۰۲۱ به آن اشاره و جایگاه کشورهای مختلف را نسبت به سال پیش از آنکه مصاحبهها حضوری بودند، مقایسه کرده است تا خواننده را به رعایت احتیاط در تفسیر نتایج دعوت کند.
مرکز رصد فرهنگی کشور باتوجه به محاسبات و تحلیلی که از روند شادی ایرانیان بر اساس دادههای جهانی و ملی انجامشده اینگونه نتیجهگیری کرده است که وضعیت دوگانهای در این حوزه وجود دارد؛ بهطوریکه بر اساس دادههای جهانی، کشور ما در زمرۀ ناشادترین کشورها قرارگرفته، درحالیکه طبق پیمایش های داخلی (بهجز پیمایش سرمایۀ اجتماعی سال ۱۳۹۷) میزان شادی شهروندان در سطح متوسط به بالا ارزیابیشده است. البته در دو پیمایش هم میزان رضایت شهروندان چندان مناسب نبوده است. این دوگانگی را شاید بتوان به دلیل متفاوت بودن سنجههای پیمایش که مبنای ارزیابی نگارنده قرار گرفت، توجیه کرد؛ زیرا بههرحال، میزان رضایت و میزان شادی دو مفهوم کاملاً منطبق بر هم و دارای همبستگی یکسان نیستند؛ اما بههرحال این امر بهضرورت تحقیقات مستقل دربارۀ شادی و ابعاد آن اشاره دارد.
اگر مبنای ارزیابیها دادههای جهانی باشد، باوجود مشکلات اقتصادی متعددی که در کشور وجود دارد، در سالهای اخیر میزان شادی شهروندان تغییر درخور توجهی نکرده است. البته باید توجه کرد، همینکه در سالهای اخیر تغییر محسوسی در میزان شادی حاصل نشده و بر اساس دادهها میزان آن تقریباً ثابت مانده، این خود امری نامطلوب است؛ زیرا انتظار میرود هرساله نسبت به قبل میزان شادی و شادکامی شهروندان افزایش یابد. اما اگر مبنای ارزیابی از وضعیت شادی در ایران را پیمایشهای ملی قرار دهیم، بهصورت کلی میتوان گفت میزان شادی در حد متوسط و یا اندکی کمتر از متوسط است. البته لازم به ذکر است که پس از آخرین پیمایش انجامشده (یعنی ۱۳۹۸) کشورمان تغییراتی اساسی را بهویژه در بخش اقتصادی تجربه کرده است که تورم شدید و بیکاری ناشی از شیوع کروناویروس ازجملۀ آنهاست. ازاینرو، بسیار محتمل است که سطح رفاه بخش عمدهای از شهروندان کاهشیافته و بهتبع شادمانی و احساس خوشبختیشان نیز افت کرده باشد.
گرچه ممکن است گفته شود شاخصهای رفاه عینی با شادی ارتباط ضعیفی دارند، میتوان استدلال کرد که این امر برای زمانی است که حداقلهای معیشت برآورده شوند و فرد غم نان شب نداشته باشد؛ اما پس از گذر از این مرحله، چهبسا با افزایش رفاه بهناچار میزان شادی افزایش نیابد. هرچند، میتوان از این زاویه هم به وضعیت شادی در بین ایرانیان باوجود مشکلات اقتصادی نیز نگریست که «شادی» در میان ایرانیان ناشی از این است که شهروندان ایرانی اغلب از شبکۀ روابط گستردهای برخوردارند که این شبکۀ روابط، با افزایش دامنۀ حمایتهای اجتماعی، بهنوعی به بهزیستی و شادکامی شهروندان منجر میشود. بهعبارتی، گرایشها و تمایلات ایرانیان نسبت به اجتماع اغلب در قالب علاقهمندی به همنوعان خویش و تأثیرگذاری مثبت بر آنها بوده است. عضویت و روابط اجتماعی افراد دربرگیرندۀ مشارکت در گروههای داوطلبانه و شبکههای غیررسمی خویشاوندان و آشنایان است؛ و درگیری افراد در این روابط، حاوی مبادلاتی است که طی آن افراد میتوانند روابط و حمایتهای موردنیاز را به دست آورند. امکانات عاطفی ازجمله منابعی هستند که افراد در این روابط اجتماعی مبادله میکنند و احساس شادی و نشاط یکی از این حالات عاطفی است.
جامعه , شادی جامعه , نشاط اجتماعی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.