نرخ موالید در سراشیبی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 33452
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 26 آبان 1399 - 2:06 |
بررسی دلایل رسیدن به پایین‌ترین نرخ باروری در طول تاریخ کشور؛

نرخ موالید در سراشیبی

بازهم رکورد جهانی زدیم. این بار در سرعت کاهش نرخ باروری. این را پروفسور «نیکولاس ابراشتات» از محققان برجسته با استفاده از داده‌های آماری به‌دست‌آمده از جمعیت 49 کشور و محدوده‌های جغرافیایی دارای اکثریت مسلمان گفته است.
نرخ موالید در سراشیبی

گروه اجتماعی
بازهم رکورد جهانی زدیم. این بار در سرعت کاهش نرخ باروری. این را پروفسور «نیکولاس ابراشتات» از محققان برجسته با استفاده از داده‌های آماری به‌دست‌آ مده از جمعیت ۴۹ کشور و محدوده‌های جغرافیایی دارای اکثریت مسلمان گفته است. او کاهش نرخ باروری ایران را حیرت‌انگیز و معادل ۷۰ درصد در طی ۳۰ سال دانسته، عددی که کشورمان را رکورددار کاهش نرخ باروری در طول تاریخ جهان کرده است. بررسی‌های مرکز آمار خودمان هم حکایت از آن دارد که نرخ باروری کل کشور از سال ١٣٩٥ تا ١٣٩٨ روند نزولی را پیموده و این کاهش در سال ۹۸ به پایین‌ترین حد خود در طول تاریخ این سرزمین رسیده است. تعداد ولادت‌های ثبت‌شده در سال ١٣٩٠ برابر یک‌میلیون و ٣٨٢ هزار و ١١٨ تولد بوده که در سال ١٣٩٥ به یک‌میلیون و ٥٢٨ هزار و ٥٣ تولد افزایش‌یافته است،اما نرخ باروری در سال ۱۳۹۶برابر با ۰۷/ ۲   بوده که پس از گذشت یکسال با یک‌دهم کاهش، به رقم۹۷/۱در سال ۱۳۹۷ رسیده است؛ بااین‌حال روند کاهشی در سال بعد نیز سرعت گرفته و در سال ۱۳۹۸ به ۷۷/ ۱ تنزل یافته که نسبت به سال ۱۳۹۷به‌میزان ۲/ ۰ کاهش داشته است. الگوی سنی باروری نیز نشان‌دهنده كاهش ميزان باروری در همه سنين ازجمله گروه‌های سنی ۲۴-۲۰ و ۲۹-۲۵ و ۳۴-۳۰ ساله است. تغییر ارزش‌های اجتماعی، تحصیل زنان و دختران و ورود آنان به عرصه کار و فعالیت‌های اجتماعی و سیاست‌های کنترل جمعیت در دهه هفتاد را شاید بتوان ازجمله عوامل تأثیرگذار در این کاهش عنوان کرد و اکنون موضوع کرونا هم، به‌واسطه افزایش شمار جان‌باختگان بر جمعیت اثرگذار است.
 ۴۲ بار تأکید و هشدار رهبر انقلاب بر موضوع جمعیت و فرزند آوری/ سیاستی که تداومش خطا بود!
به هر ترتیب، چنانچه روند کاهش نرخ باروری به همین سبک و سیاق ادامه یابد، در سالیانی نه‌چندان دور، رشد جمعیت کاهش می‌یابد و ایرانمان دیگر جوان نخواهد بود. چراکه محاسبات کارشناسان می‌گوید، اگر نرخ متوسط باروری در یک کشور به زیر ۱/۲نفر برسد، سرانجام با کاهش جمعیت مواجه خواهد شد. موضوعی چنان جدی که رهبر انقلاب از سال ۱۳۹۰ تاکنون بیش از ۴۲ بار نسبت به مسئله جمعیت و فرزند آوری تذکر داده و بر ضرورت اصلاح رویه غلط گذشته در تهدید نسل تأکید داشته‌اند. ایشان در مردادماه سال ۹۱ برای نخستین بار در مورد خطرات کاهش رشد جمعیت کشور هشدار جدی داده و حتی  عبارت « خطا کردیم ! » را به کاربردند، به این دلیل که میزان بالای باروری در دهه ۶۰ باعث شد رشد جمعيتی ایران در بازه سال‌های ۶۵ تا ۶۸ عددی بين ۷/۳ تا ۲/۶ را نشان دهد. این موضوع کارشناسان جمعیتی را به این باور رساند که با خطر انفجار جمعیت مواجه خواهیم شد. لذا دولت وقت تمام دستگاه‌های تبلیغاتی و اجرایی خود را در سال‌های ۶۵ تا ۷۱ برای کنترل رشد جمعیتی بسیج کرد تا بتواند کشور را به متوسط جهانی نزدیک کند و این موضوع باعث شد، شعارهایی همچون « فرزند كمتر، زندگی بهتر» و « دو بچه کافی است » در حافظه تاریخی ملت باقی بماند اما سیاست‌هایی که قرار بود موقت اجرایی شوند، سال‌ها تداوم یافتند و حاصلش آن چیزی شد که امروز شاهدش هستیم. تداومی که انتقاد رهبر انقلاب را نیز به همراه داشت:
« در اوایل دهه هفتاد اجرای اين سياست بنابر مصالحی، صحيح بود اما ادامه آن در سال‌های بعد خطا بود. » شاید باید ردپای سیاست‌های کنترل جمعیتی که در دهه هفتاد اتخاذ شد را در کنفرانس بین‌المللی جمعیت و توسعه قاهره در ۱۹۹۴ جست. کنفرانسی که در آن برخی کشورهای اسلامی باسیاست‌های جهانی کنترل جمعیت مقابله و مخالفت نمودند و در مقابل تعدادی دیگر، تحت تأثیر تبلیغات رسانه‌ای غرب متعهد شدند که جمعیت کشورشان را کنترل نموده و کاهش دهند. ایران از نخستین کشورهای مجری سیاست‌های کنترل جمعیت بود و از سال ۱۹۸۹ اولین اقدامات ملی خود درباره کاهش جمعیت را آغاز نمود.

  ایران دارای پایین‌ترین نرخ باروری در دنیای اسلام/ کاهش نرخ باروری از دهه ۵۰ شروع شد
آن‌طور که روزنامه کیهان روایت کرده، «فيليپ لانگمن» جمعيت شناس آمريکايی در کتاب گهواره‌های خالی می‌نویسد: «در ايران پس از انقلاب تقریبا دوسوم از نرخ باروری کاهش‌یافته است و بدين ترتيب تا سال ۲۰۳۰، تعداد سالخوردگان از کودکان بيشتر خواهد شد.» همچنین با توجه به آمار اداره سرشماری آمريکا، تا سال ۲۰۴۰، درصد افراد سالمند بالای ۶۵ سال در
۱۰ کشوری که بيشترين جمعيت مسلمان رادارند، ازجمله اندونزی، ايران، الجزاير و مراکش از درصد سالمندان حال حاضر آمريکا بيشتر خواهد بود و این خطری بزرگ در بیخ گوش ماست، زیرا تحولات جمعیتی اثرات بسیاری بر نظام‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یک کشور دارد. جمعیت نیز به‌نوبه خود متأثر از نظام اجتماعی و سیاست‌های توسعه‌ای است. ازآنجایی‌که باروری از مؤلفه‌های اصلی رشد جمعیت محسوب می‌شود،  اتخاذ سیاست‌ها و برنامه‌های جمعیتی همواره در راستای کاهش یا افزایش باروری بوده است. با توجه به این‌که روند نرخ باروری در کشور ما همواره به‌جز در مقاطعی رو به کاهش بوده است به‌طوری‌که در سال‌های اخیر سقوط آزاد این نرخ را شاهد بوده‌ایم تدوین برنامه‌های دقیق، علمی و پویا  به‌منظور افزایش نرخ باروری و رساندن آن به بالای نرخ جایگزینی باید در دستور کار مسئولین قرار بگیرد تا در آینده شاهد رشد منفی جمعیتی نباشیم.                                                                                 «محمد حسنی» در قامت جمعیت شناس شروع کاهش نرخ باروری را از دهه ۵۰ می‌داند که در برخی مقاطع روند شدیدتر داشته و در برخی مقاطع نیز متوقف‌شده است. وی در توضیحی پیرامون سیر تاریخی و علل این کاهش به «رسالت» می‌گوید: «بعد از سال ۱۳۴۵ که رشد جمعیت ایران به۱/۳رسیده بود، تحت تأثیر تغییر در برنامه‌های توسعه‌ آن زمان و اعمال سیاست‌های تنظیم خانواده در جهت کاهش جمعیت، به‌تدریج از دهه ۵۰ به بعد میزان کاهش سطح باروری را شاهد بودیم. در سال ۱۳۵۲ نیز کنترل سطح باروری به همین منظور انجام‌شده بود که بتوانند آن را برنامه‌ریزی‌شده کاهش بدهند. درنتیجه این کاهش تا سال ۱۳۵۷ و اوایل دهه شصت ادامه داشت. شاخص‌ها نشان می‌دهد باروری در آن زمان کاهش پیداکرده بود البته نه به میزانی که بتواند رشد را خیلی کم کند.  بنابراین  بین سال‌های ۴۵ تا ۵۵ رشد جمعیتی ما از ۱/۳ درصد به ۷/۲ درصد تنزل یافت. در اوایل انقلاب با توجه به تغییراتی که در حوزه نظام سیاسی و در راستای اسلامی شدن رخ داد، نگرش به تنظیم خانواده تغییر کرد و به دنبال آن جنبه اجرایی سیاست‌های تنظیم خانواده متوقف شد. شرایط خاص کشور که در آن سیاست‌های درجه‌یک یعنی سیاست‌های حمایت از تمامیت ارضی به‌واسطه جنگ مهم‌تر از سیاست‌های توسعه‌ای یعنی سیاست‌هایی مثل تنظیم خانواده در جهت کاهش بود، بستر اجتماعی شکل‌گرفته در جامعه به لحاظ تبلیغ اعتقادات مذهبی، پایین بودن سطح انتظارات خانواده‌ها، ازدواج در سنین پایین و فرزند آوری بیشتر که جزو ارزش‌های حاکم در آن زمان بود، همه در این توقف تأثیرگذار بودند. درنتیجه بین سال‌های ۶۰ تا ۶۵  باروری افزایش پیدا کرد و رشد جمعیت از ۷/۲درصد در سال ۱۳۵۵  به ۹/۳ در صد در سال ۱۳۶۵ رسید. بعدازاین تاریخ و به‌واسطه رشد جمعیتی ایجادشده، افزایش هزینه‌های خانوار را شاهد بودیم. به‌علاوه تغییر پایگاه اجتماعی زنان و حضور آنان در عرصه تحصیل و مشارکت بیشتر در زمینه‌های اجتماعی منجر به این شد که سن ازدواج بالا برود و اولویت‌ها تغییر کند. همچنین ارزش‌هایی همچون تحصیل و اشتغال در خانواده، جامعه، رسانه‌ها و دولت مستقیم و غیرمستقیم  تبلیغ می‌شد. همه این عوامل موجب شد از سال ۱۳۶۴ به بعد و قبل از این‌که دولت تصمیم به بحث تنظیم خانواده بگیرد خانوارهای جوان آن زمان، سطح باروری‌شان را کاهش دهند و  بحث تک‌فرزندی و «سیاست فرزند کمتر، زندگی بهتر » در افکار عمومی با توجه به بحث‌هایی که در کشور به وجود آمده بود، شکل بگیرد. درواقع ما با یک‌روند توسعه‌ای مواجه بودیم. »
 توسعه فرد محور زمینه‌ای برای کاهش باروری
این جمعیت شناس با تأکید بر این نکته که در بحث توسعه، فرد محوری یا خانواده محوری از اهمیت زیادی برخوردار است، توسعه‌ای که ایران از همان سال‌ها در پیش گرفت را در راستای فرد محوری دانسته و در این زمینه توضیح می‌دهد: « زمانی که در جامعه‌ای توسعه به سمت فرد محوری می‌رود، شاخص‌های تحصیلی و شاخص‌های فردی مهم می‌شوند و افراد چه زن و چه مرد در راستای برابری جنسیتی حرکت می‌کنند و بحث‌هایی همچون تحصیل، اشتغال و حضور اجتماعی در افکار عمومی تقویت می‌شود. لذا در چنین شرایطی و به‌ویژه در پی افزایش روند جامعه‌پذیری دختران ازدواج‌ها یا به تأخیر می‌افتند و یا متوقف می‌شوند چراکه افراد ازدواج و به‌ویژه فرزند آوری زیاد را مانعی در عرصه فرآیند توسعه می‌بینند. در یک‌روند توسعه‌ای فرد محور که در آن شاخص‌های رقابتی و برابری جنسیتی مطرح می‌شود دیگر منزلت زنان نه با تعداد فرزندانشان بلکه با تحصیل و اشتغالشان تعریف می‌شود. این توسعه فرد محور در کنار سیاست‌های تنظیم خانواده و کنترل جمعیت دولت که همراهی رسانه‌ای و در برخی موارد نظرات فقهی را به همراه داشت شرایط ساختاری و زمینه‌ای ایجاد کرد که سطح باروری را کاهش داد، اما آنچه بیش از همه مهم می‌نماید این است که پارادایم توسعه‌ای در یک کشور فرد محور است یا خانواده محور؟! به‌عنوان‌مثال زمانی که در یک نظام توسعه‌ای ساعات کار زن و مرد یکسان است این توسعه قطعانگاهش به خانواده نیست. بنابراین اگر سیاستی ساعات کار مرد و زن را یکسان کرد و برابری جنسیتی را در زمینه‌های مختلف ازجمله تحصیل و اشتغال ایجاد نمود و عملازن را به عرصه اجتماع کشاند  و ارزش‌های دیگری غیر از خانواده برای او تعریف کرد، در چنین شرایطی کاهش فرزندآوری طبیعی است. البته این بدین معنا نیست که زنان نباید تحصیل و اشتغال داشته باشند، این به معنای آن است که سیاست توسعه باید خانواده محور باشد. یعنی چنانچه زنان در بخش اقتصادی فعالیت می‌کنند ساعت کار آن‌ها حتی می‌تواند به نصف تقلیل پیدا کند ولی پرداخت آن‌ها کاهش نیابد. جالب است که این فضای تحصیل و اشتغال زنان بر روی انگیزه مردان نیز تأثیر گذاشت و بسیاری از آنان تمایل داشتند با زنان تحصیل‌کرده و شاغل ازدواج کنند. چراکه می‌توانستند بار اقتصادی خانواده را تقسیم کنند. بنابراین دختران در گفتمان و پویش‌های خودشان می‌گفتند ما برویم تحصیل کنیم که احتمال ازدواجمان را هم به‌نوعی بالا ببریم. درواقع دختران از تحصیل تنها بحث اشتغال و استقلال مالی را نمی‌خواهند
بلکه می‌خواهند پایگاه اجتماعی بالاتری نیز داشته باشند. این اشاعه فرهنگی حتی گاهی جلوتر از توسعه رخ‌داده است. در روستاهای ما هم‌سطح باروری پایین آمده است. درست است توسعه‌یافتگی را در روستاها به آن شکلی که در شهرهاست نمی‌بینیم  اما آن قسمت از توسعه که تغییر در نگرش‌ها ایجاد می‌کرده به آنجا راه‌یافته است. لذا می‌بینید چگونه زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در ذیل توسعه فرد محور می‌تواند شرایط سطح بالا درزمینه‌فرزند آوری را در هر کشوری پایین آورد. حتی در کشور افغانستان که امروزه سطح باروری بالاست و یا در عراق چنانچه چنین روندی اتخاذ شود، کاهش نرخ باروری و به دنبال آن جمعیت را شاهد خواهند بود. درمجموع هر کشوری که توسعه‌اش را بدون توجه به سیاست‌های مبتنی بر خانواده به سمت توسعه فرد محور پیش ببرد، مسلم است در درازمدت سطح باروری در آن به زیر سطح جایگزین کاهش خواهد یافت. در کشور ما نیز می‌بینیم بعد  از سال ۱۳۶۵ سطح باروری از ۷/۶فرزند به ازای هر زن در حال حاضر به ۸/۱فرزند به ازای هر زن کاهش پیداکرده و رشد جمعیتی ما نیز از ۹/۳درصد در حال حاضر به ۱ درصد کاهش‌یافته که این روند بسیار قابل‌توجه است. »
 سیستم ساختاری‌ای که معطوف به خانواده و حمایت از آن نیست
وی بابیان این‌که تغییرات گذار جمعیتی در کشورهای توسعه‌یافته زودتر شروع‌شده ولی کاهش باروری را در بازه زمانی طولانی‌تری تجربه کرده‌اند، می‌گوید: « کشورهای درحال‌توسعه دیرتر این کاهش باروری را شروع می‌کنند اما خیلی سریع‌تر کاهش پیدا می‌کنند. ما سیاست‌های توسعه‌ای فرد محور را در غرب و  اروپا نیز شاهد بودیم اما شروع آن به سال ۱۶۵۰ برمی‌گردد درحالی‌که در کشورهای درحال‌توسعه از ۱۹۵۰ شروع کردند ولی خیلی زود دوره‌های گذار جمعیتی در آن‌ها طی شده و سطح باروری هم سرعتش بیشتر بوده است.  در حال حاضر سرعت کاهش در ایران یکی از بی‌نظیرترین سرعت‌های کاهش و به‌اصطلاح سقوط آزاد سطح باروری بوده است. می‌توان گفت مسئله باروری در ایران، کاهش آن نیست بلکه شدت کاهش است. ما انتظار نداشتیم باروری به ۸/۱ در کل کشور و در استان‌های شمالی ما مثل گیلان به ۳/۱برسد. البته همه استان‌ها یکسان نیستند مثلادر سیستان‌وبلوچستان این نرخ  ۵/۳   است. درواقع سطح توسعه‌یافتگی استان‌ها با سطح باروری‌شان در ارتباط است. استان‌هایی که سطح مشارکت زنان در حوزه‌های تحصیلی، اجتماعی و اقتصادی بیشتر است و اصولافرهنگ عمومی در سطح جابه‌جایی ارزش‌ها صورت گرفته و ارزش ازدواج نسبت به ارزش تحصیل جابه‌جاشده است، کاهش سطح باروری را بیشتر تجربه می‌کنند. درگذشته آرزوی یک دختر این بود که ازدواج کند، صاحب فرزند شود و مادری را  تجربه کند ولی امروزه این‌طور نیست. دختران همچون مردان به سمت تحصیل و اشتغال می‌روند. اکنون در دانشگاه‌های ما درصد پذیرش دختران در برخی رشته‌های علوم انسانی ۷۰ تا ۷۵ درصد و در برخی دیگر تا ۹۰ در صد است. خب این‌یک سیاست توسعه‌ای است که معطوف به خانواده نیست. البته تأکید می‌کنم خود تحصیل مانع نیست ولی وقتی همین تحصیل شرایطی را به وجود بیاورد که احتمال ازدواج را کاهش بدهد اولویت‌بندی اتفاق می‌افتد. متأسفانه نظام حمایتی در این خصوص وجود ندارد. زمانی اگر دختری در دوره دبیرستان ازدواج می‌کرد او را اخراج می‌کردند. البته اکنون نمی‌دانم به چه صورت است. یا اگر دانشجو دکتری ما قصد فرزند آوری داشته باشد به او سخت می‌گیرند. بنابراین سیستم ساختاری خودبه‌خود ازدواج را کنار می‌گذارد. از طرفی باید ببینیم آیا شرایط زمینه‌ای که باروری را کاهش داده تغییر کرده است؟ آیا ازنظر اقتصادی هزینه‌های فرزندآوری کاهش پیداکرده است؟ آیا در حمایت از زنان شاغل مهدکودک‌ها توسعه پیداکرده و نظام حمایت از فرزند آوری پشتیبان هزینه‌های مهدکودک خانوارها ست؟ پشتیبان هزینه‌های زایمان است؟ بروید آماری از بیمارستان‌ها بگیرید ببینید واقعا هزینه‌ها رایگان است. بیمارستان هزینه دارد.»
 اگر بسترها ایجاد شود جامعه آمادگی ازدواج و فرزند آوری را دارد
«حسنی» معتقد است، راهکارها برای افزایش نرخ باروری در سطح بالایی در سیاست‌های جمعیتی ابلاغی مقام معظم رهبری دیده‌شده است اما متأسفانه این سیاست‌ها که دارای ۱۴ بند است به‌درستی اجرایی نمی‌شود: « سالخوردگی باروری یک جامعه را کاهش می‌دهد.
ژاپن هنوز ۵۸ درصد جمعیتش از بین ۱۵ تا۶۰ سال است. یعنی ازلحاظ جمعیتی حدودا
۳۰ درصد جمعیت این کشور بالای ۶۰ سال است. خب ژاپن توسعه‌اش را باید کنترل کند. ما نیز اکنون بیشتر از ۱۰ درصد جمعیتمان بالای ۶۰ سال است و این در ۱۵ تا ۲۰ سال آینده به ۲۲ درصد خواهد رسید. بنابراین باید در سیاست‌های جمعیتی تجدیدنظر بشود. هرچند اکنون سیاست‌های افزایشی داریم ولی باید عواملی که منجر به کاهش شده است نیز تغییر کند و توسعه ما درمجموع مبتنی بر توسعه خانواده محور گردد. اخیرامجلس طرحی را برای حمایت از خانواده مصوب کرده که اجرایش مهم است وگرنه ما سال ۱۳۸۲ نیز درزمینه‌حمایت از خانواده مصوبه داشتیم
ولی متأسفانه بخش‌های زیادی از آن اجرایی نشد. ببینید اکثر جوانان ما تمایل به ازدواج و فرزند آوری دارند، شرایطش را ندارند. بنابراین دولت باید برای ازدواج و فرزند آوری که بزرگ‌ترین امر اجتماعی است، بسترسازی کند و حمایت‌های لازم را صورت دهد. این حمایت‌ها نیز در چند وجه باید صورت بگیرد. اول برای کسانی که در تشکیل خانواده مشکل‌دارند. باید یک نظام حمایتی ایجاد کنیم که وقتی دولت‌ها می‌آیند و می‌روند تغییر نکند. این نظام حمایتی در سیاست‌های توسعه‌ای که هر ۵ سال می‌ریزیم باید دیده شود.  هدف هم در اصل باید رسیدن به بالای حد جایگزینی باشد.  بند یک سیاست‌های جمعیت ملی می‌گوید: باید به بالای ۱۰۰۰ نفر از حد جایگزینی برسیم. به نظر جمعیت شناسان اگر ما به میانگین ۲ تا ۵/۲ در نرخ باروری برسیم، هر پنجاه‌تا شصت سال جمعیت کشورمان دو برابر می‌شود. اما میانگین ما حتی هنوز هم رو به کاهش است. پس می‌بینیم که سیاست‌ها هنوز تأثیر قابل قبولی بر روی سطح باروری ما نگذاشته است چراکه شرایط نه‌تنها تغییر نکرده بلکه تشدید نیز شده است. شما مسکن را ببینید. وضع بهتر شده است؟ هزینه‌های پوشک و ملزومات فرزندان کاهش‌یافته است؟ ژاپن سیاستی دارد که تا ۷ سال خدمات بهداشتی فرزند را رایگان حمایت می‌کند، بااین‌حال هنوز نتوانسته‌اند زیاد موفق باشند. ما نیز چنانچه حمایتمان ضعیف باشد حل شدن این مسئله در دل واقعیت‌های اجتماعی موجود بسیار سخت به نظر می‌رسد. البته عده‌ای از افراد جامعه به سبب ارزش‌های اعتقادیشان هرچند اقتصادشان سطح پایین است، اقدام به فرزند آوری می‌کنند اما ما نباید با این نگاه فرزند آوری را تثبیت کنیم.  بی‌تردید کسانی که ازدواج می‌کنند و فرزندآوری نمی‌کنند نیز  اعتقاد به فرزند آوری دارند، اعتقاد به این‌که به‌عنوان کشور مسلمان باید جمعیت را حفظ کنیم، دارند. ولی این خلأ بسترسازی آن‌ها را با واقعیت‌ها مواجه کرده و باعث عدول آن‌ها از ارزش‌هایشان شده است. پس ما باید تأکیدمان بر توسعه خانواده محور و تقویت پایگاه اجتماعی زنان در موقعیت مادری باشد. این موضوع جنبه اقتصادی نیز دارد. یعنی به زنان خانه‌دار حقوق بدهیم. زن خانه‌داری که با لیسانس و فوق‌لیسانس فرزند آوری کرده را باید حمایت کنیم.  اگر شاغل است ساعت کاری‌اش را کم کنیم. در ادارات، نهادهایی ایجاد کنیم که از فرزند او مراقبت کنند و متخصصینی در دانشگاه‌ها برای مسائل تخصصی کودک پرورش دهیم. باید مسئله را واقعی و عملیاتی ببینیم.  اگر شرایط مهیا بشود جامعه واقعا آمادگی دارد به‌موقع ازدواج کند و فرزند آوری‌ داشته باشد.»
 باروری ازدواج می‌خواهد؛ برای ازدواج جوانان چه کرده‌ایم؟ 
این جمعیت شناس موضوع مرگ‌ومیرها و مهاجرت را در کنار مسئله باروری در افزایش جمعیت مؤثر دانسته و عنوان می‌دارد: « افزایش جمعیت کاهش میزان‌های مرگ‌ومیر نیز هست. اگر ما میزان مرگ‌ومیر و سوانح را کاهش بدهیم بخشی از جمعیت حفظ می‌شود. در همین روزهای کرونایی که روزانه ۴۰۰ تا ۴۵۰ نفر تلفات می‌دهیم خب این مگر جمعیت نیست؟ جمعیت فقط از طریق فرزند آوری نیست بلکه کاهش مرگ‌ومیر یکی از اضلاع مهم رشد جمعیت در ایران و در هر کشوری است. بنابراین فکر نکنید فقط باروری است. البته اگر کاهش باروری را هم به مرگ‌ومیر اضافه کنید قطعاتبعات آن سنگین می‌شود. یا مثلاکنترل مهاجرت خودش افزایش جمعیت است. در سیاست‌های جمعیتی همه این‌ها دیده‌شده است اما متأسفانه ما فقط بر روی‌بند مربوط به باروری تمرکز کرده‌ایم. باروری باید باشد ولی باروری ازدواج می‌خواهد. ما باید طرح‌های تسهیل ازدواج را عملیاتی کنیم. چندین میلیون جوان در سن ازدواج هستند که نمی‌توانند ازدواج کنند. اگر زمینه ازدواج این‌ها را فراهم کنیم، خودبه‌خود باروری خواهیم داشت. بنابراین باید قضیه را علمی، تخصصی و باروحیه اسلامی ببینیم.  ضمناتنها باروری و فرزند آوری نیست. در سیاست جمعیتی فرزند پروری هم مطرح‌شده است. کیفیت، سلامت، آگاهی و هنجارها و ارزش‌های اخلاقی فرزندان باید ارتقا پیدا کند. ما می‌گوییم، هدف از ازدواج بازتولید انسانی بهتر از خودمان است. به‌واقع نسل‌های آینده باید ازنظر نظم‌پذیری، اعتقادی، ارزش‌های اخلاقی، تلاشگری، پرسشگری و … روبه‌جلو باشند تا جامعه‌ای مسیر سلامت را طی کند. این مستلزم آن است که خانواده ازنظر شرایط اقتصادی، اجتماعی و مسائل روحی و روانی در حالت ایده آلی باشد، ولی اکنون در شرایطی قرار داریم که چندان مطلوب نیست و این روزها کرونا هم به آن دامن زده است. تنها زمانی می‌توانیم از سطح عامه مردم انتظار همکاری داشته باشیم که پیش از آن در فرآیندهای توسعه‌ای و نظام حمایتی‌مان تجدیدنظر کرده باشیم. » «حسنی»  باور دارد، «تغییر نگرش‌های به وجود آمده درگذر زمان موضوعی بسیار زمان‌بر است و حتی  اروپا هم که از سال ۱۹۸۰ تلاش کرده است به سطح باروری بالای جایگزینی برسد هنوز موفق نشده، اکنون معضلات مهاجرت در اروپا را شاهد هستیم. مهاجرت‌هایی که در ساختار جمعیتی به لحاظ قومیتی تأثیرگذار است. امروزه جمعیت مسلمانان در کشورهای اروپایی رو به افزایش است. مسیحیتی که ۶۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌داد اکنون به ۳۵ درصد رسیده است. در معضلاتی که این روزها در سطح جهان می‌بینید، بحث‌های جمعیتی بسیار مشهود است اما بیان نمی‌شود. سیاست‌های جمعیتی  بااقتدار ملی عجین است. جمعیت اگر تضعیف بشود اقتدار ملی هم تااندازه‌ای تضعیف می‌شود . البته اقتدار ملی فقط جمعیت نیست. اعتماد اجتماعی و ارزش‌هایی همچون همبستگی اجتماعی نیز مطرح است. ولی جمیعت بخشی مهمی از آن است که نباید نادیده گرفته شود. پویایی جمعیت هم نکته بسیار مهمی است. متأسفانه در کشور ما زمانی هم که جوان بودیم می‌گفتند معضل کشور ما جوانی است. شما اگر برگردید به رسانه‌های دهه هفتاد این حرف‌ها را می‌بینید. وقتی معاون وقت وزیر ما رفت آلمان از وی سؤال کردند مشکل شما چیست؟
گفت مشکل ما جوانی جمعیتمان است ! این در حالی است که جوانی یک موهبت و فرصت بود. اکنون نیز ما در عصر طلایی جمیعت هستیم. درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله حدود ۷۰ درصد است.  حال‌آنکه در ژاپن این عدد ۵۸ در صد است. بنابراین ما ازنظر جمیعت در حال فعالیت، در یک عصر طلایی به سر می‌بریم،اما متأسفانه ضریب بیکاری‌مان بالاست و مسائل جوانانمان نه‌تنها رفع بلکه تشدید هم شده است. کارشناسان می‌گویند ایران در همین دوره می‌تواند انقلاب صنعتی‌اش را به انجام برساند چراکه هیچ کشوری توسعه پیدا نکرد مگر جوان شد. در اروپا می‌بینیم که انقلاب صنعتی‌شان در اوج  دوران باروری رخ داد.  باروری در سطح پایین ممکن است وفاق عمومی را افزایش دهد اما پویایی و ظرفیت جمعیتی کمتر می‌شود. بنابراین سیاست افزایش جمعیتی سیاستی است که به‌جز در آفریقا و برخی از کشورهای آسیایی و آمریکا در کل جهان مدنظر است. البته این بدان معنا نیست که کشورها به دنبال باروری‌های خیلی شدید هستند بلکه سطح باروری بالاتر از سطح جایگزینی را دنبال می‌کنند. چراکه اگر باروری به زیر حد جایگزینی برسد جمعیت رو به کاهش می‌گذارد. روسیه در سال، روزی دارد به نام مام‌میهن یعنی مادر میهن که  در آن روز تصویر زنانی که بالاترین باروری دارند را بر روی ژورنال‌هایشان چاپ می‌کنند. بنابراین اگر نرخ باروری به همین منوال ادامه پیدا کند رشد جمعیت‌مان که اکنون یک درصد است به  ۱/۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. »

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای نرخ موالید در سراشیبی بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.