مگر ورزش غیرسیاسی نبود؟!
امیرحسین عباسی زاده
با شروع اقدامات نظامی روسیه علیه اوکراین موج بزرگی از تحریمهای گوناگون علیه این کشور ایجاد شد. این تحریمها شامل تحریمهای بانکی، اقتصادی و سیاسی است. البته کار به اینجا متوقف نشد و گریبان ورزش روسیه را نیز درگیر خود کرد. کمربند مشکی پوتین پس گرفته شد، تیمهای فوتبال یکی پس از دیگری از رویارویی با روسیه دربازیها مقدماتی جام جهانی انصراف دادند تا جاییکه یوفا و فیفا تمامی تیمهای ملی و باشگاهی این کشور را از حضور در همه میادین بینالمللی ازجمله جام جهانی حذف کردند. این اقدامات ،سؤالات مهمی را در ذهن ما مسلمانان ایجاد کرد. همانطور که واکنش غربیها نسبت به جنگ در اوکراین و وضعیت انسانی آن کاملا متفاوت از جنگهای آمریکا در منطقه ما بود این رویکرد سیاسی آنان در حوزه ورزشی نیز بهویژه برای ما ایرانیان که سالهاست به خاطر بازی نکردن با تیمهای صهیونیستی مورد اتهام سیاسیکاری در ورزش هستیم سؤالبرانگیز بود. مسئله اینجاست که اگر ورزش غیرسیاسی است پس چرا به دلیل یک اتفاق سیاسی و نظامی میان اوکراین و روسیه به این صورت از ابزارهای ورزشی بهصورت سیاسی استفاده میشود اگر هم ورزش سیاسی است پس چرا با رفتار ما در مقابل نمایندگان رژیم صهیونیستی به آن صورت برخورد میشود. قطعا خوانندگان گرامی نسبت به اتفاقات رخداده برای ورزش جودوی ما آگاه هستند و میدانند ضربهای که به خاطر عدم مسابقه با نمایندگان این رژیم به ورزش جودو و امید ورزشکاران آن در کشور وارد شد تا چه حد سنگین بود.
برای توضیح بیشتر میتوان ادعا کرد که بسیاری از ادله ما برای مسابقه ندادن با تیمهای صهیونیستی با ادلهای که با آن ورزش روسیه را تحریم کردند برابر است. ما معتقدیم که این رژیم در حال کشتار و اشغال یک کشور است و مردم آن را به اسارت گرفته و دچار آپارتاید سیستماتیک است همچنین خطری که باوجود چنین رژیمی امنیت منطقه مارا تهدید میکند مانع از شناسایی سیاسی آن توسط دولت ما میشود فلذا ما در جهت حمایت از کسانی که تحت ظلم این رژیم قرارگرفتهاند از حضور مشترک با آن در تمامی میادین ورزشی پرهیز میکنیم. در مقابل غربیها نسبت به روسیه تقریبا همین دلایل را اقامه میکنند. اینکه روسیه در حال تجاوز و اشغال یک کشور است و دارد مردم آن را قتل و غارت میکند لذا برای مقابله با این اقدام آن و به جهت حمایت از مردم و مظلومین اوکراینی از هرگونه مسابقه و حضور در برابر تیمهای روسی اجتناب میکنند. اما استانداردهای دوگانه آنها موجب میشود که ما متهم به دخالتهای سیاسی در ورزش شویم و در مقابل آنها حامیان مظلوم جلوه داده شوند. خب این استانداردهای دوگانه را ما مدتهاست از ابتدای انقلاب با تمام وجود درک کردهایم اما این تناقض آشکار که امروز رخ نموده میتواند برای بعضی از ایرانیانی که هنوز دروغهای غربی را درباره آرمانها و ارزشهای حقوق بشری و ورزشی و انساندوستی باور کردهاند تلنگری باشد بلکه از توهمات خود خارج شوند و لختی در واقعیت جهان زندگی کنند. اینکه جهان نهفقط برای امروز بلکه برای تمام دورانها جهان قدرت بوده است و این توهم رمانتیک که این ما هستیم که به دلیل آزادیخواهی منشأ درگیری و تنش میشویم و الا دنیا باکسی سر جنگ ندارد و خواهان روابط محترمانه بر پایه منافع مشترک و بهاصطلاح برد_ برد است بیش از هرچیز به سرنوشت خودشان ضربه میزند. امروز تجربه کسانی که به این توهم امید بستند و تدبیر خود را بر پایه آن استوار نمودند پیش روی ماست. همچنین تجربه ملتهای مظلوم فلسطین و سوریه و افغانستان و اوکراین نیز مایه درس و عبرت فراوان بهویژه برای کشور ما ایران است. سرنوشت تلخ هرکدام از این کشورها میتواند سرنوشت ما هم باشد و تضمینی نیست که اگر در ادامه راه سست شویم عاقبت خوشی در انتظارمان باشد. لذا باید بیش از هر زمان دیگری بر اصل خوداتکایی اصرار کنیم و از مسیرهای انحرافی که طی این چند سال پیش پای ملت ما قرار گرفت با هوشیاری کامل حذر کنیم.
امیرحسین عباسی زاده , روسیه , سیاست , ورزش
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.