مکتب سليمانی!
|محمدکاظم انبارلويي|
رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبههاي نوراني خود از شهادت حاجقاسم سليماني و ضربه مقتدرانه سپاه به پايگاه آمريکايي «عينالاسد» به عنوان دو يومالله عظيم در تاريخ ايران ياد کردند.
به نظر ميرسد قرائت خطبههاي دشمنشکن ايشان در سالروز حکم امام(ره) به عنوان امام جمعه تهران نيز خود يک «يومالله» است.
پس از شهادت شهيد سليماني که جهان با شگفتي شاهد تشييع عظيم ميليوني مردم ايران و عراق و تکريم و تعظيم ملتها از اين سردار شجاع و مکتبي بود و نيز پس از ضربه جانکاه به آمريکاييها در پايگاه «عينالاسد» جهان منتظر اين بود که روايت رهبري از اين دو رخداد عظيم را بشنود. به همين دليل اکثر رسانههاي جهان در «لحظه» سخنان رهبري را واتاب دادند تا به اين تشنگي، پاسخ بدهند.
رسانههاي دوست و دشمن چشم و گوش خود را به رسانه نماز جمعه تهران دوختند تا از يک روز تاريخي که نقطه عطف شايد در سرنوشت بشر داشته باشد، پردهبرداري کنند.
دقيقا ۴۰ سال پيش در همين روز رهبر معظم انقلاب اولين خطبه نماز جمعه را ايراد فرمودند. ملت ايران و ملتهاي جهان ۴۰ سال است با آواي نوراني ایشان در هدايت امت اسلامي آشنا شدند.
۴۰ سال است اين آوا در گوش مؤمنان جهان آشناست. ايشان امت اسلام را به سمتي هدايت ميکنند که امام خميني(ره) هدايت ميفرمود.
رهبر انقلاب در خطبههاي نماز جمعه از کار عظيم شهيد سليماني و نقش او در تاريخ ايران به عنوان يک «مکتب» و از سپاه قدس به عنوان يک «نهاد انساني» داراي انگيزههاي بزرگ و نجاتبخش ياد فرمودند وسرّ عظيم تعظيم و تکريم مردم در تشييع باشکوه فرمانده سپاه قدس و باطن زيباشناسي اين پديده نادر در تاريخ ايران را به وضوح تشريح کردند.
چهره شهيد سليماني را بارها سيماي جمهوري اسلامي با لباس معمولي بدون به دست گرفتن حتي يک سلاح در وسط معرکهاي از جنگ نشان ميدهد که کسي باور نميکند او در قامت فرماندهي يک نبرد جدي از سواحل مديترانه تا کشمير تا صحراهاي يمن رودرروي دشمن، قهرمانانه ايستاده است و هر لحظه ممکن است جان خود را فدا کند.
او پس از دفاع مقدس و پذيرش قطعنامه، براي صلح و رفاه مردم ما ميجنگيد و به همين خاطر، دشمن را فراتر از مرزها تعقيب ميکرد. اينکه رهبري معظم در همين خطبهها انگشت روي يکي از خدمات بزرگ شهيد سليماني گذاشت و فرمود: «سايه جنگ را سپاه قدس و جوانان مؤمن تحت فرماندهي حاجقاسم از ايران دور کرد»، يک حقيقت فراموشناشدني و انکارناپذير است. اينکه ملت ايران شانه خود را مردانه زير تابوت جنازهاي داد که سر جدا، تن جدا، دو دست و دو پا جدا در آن، درک همين حقيقتي بود که رهبري آن را در خطبههاي جمعه فاش ساخت.
مردم ايران و جهان شکست مکتب تروريسم و شکست تروريستها در منطقه و جهان را مديون او هستند. پس از فروپاشي شوروي و به تبع آن فروپاشي
«پيمان ورشو» جهان يکسويه عرصه تاخت و تاز «پيمان ناتو» شد. امپرياليسم آمريکا و همپيمانان آنها حريفي در جهان نداشتند. امروز جهان شاهد شکلگيري ارتشي است که سرتاسر خط تماس با صهيونيسم و امپرياليسم در منطقه و جهان متکي به جوانان سلحشور دنياي اسلام و اراده پولادين آنها براي مبارزه مستمر با ظلم و ستم و استبداد جهاني پديد آمدهاند و اين پديده سرنوشت جهان را در آينده رقم ميزند.
ارتش مقاومت اسلامي يک تئوريسين و يک استراتژيست داشت و آن سردار قاسم سليماني است. او چراغخاموش پس از پايان جنگ با الهام از بيانيه امام(ره) با هدايتهاي رهبري پرچم مبارزه را زمين نگذاشت و به قول امام(ره) مؤمن بود که فرمود؛ «مبارزه ما با آمريکا تازه آغاز شده بود».
امروز در جهان اسلام از قاسم سليماني به روايت رهبري از ظهور يک مکتب ياد ميشود، مکتبي که بارزترين مشخصه و مؤلفه آن «انقلابيگري» و «مقاومت» است. ملت ايران در دو رفراندومي که در کمتر از ۱۰ روز برگزار شد، با حضوري بينظير و مثالزدني به خيابانها آمدند و به مقاومت و تداوم انقلاب رأي دادند.
اينکه رهبري فرمودند؛ «فرياد انتقام مردم، سوخت موشکهاي شليکشده سپاه به «عينالاسد» بود» يک واقعيت است.
غرب الان سخن از مکانيزم ماشه به ميان آورده است. آنها اينک ميدانند ماشه در ايران چيست، مکانيزم آن کدام است و کي شليک ميشود و با اجازه چه کسي شليک ميشود. يک ملت ماشه شليک موشک به سوي سربازان متجاوز و تروريست آمريکا در عراق را کشيد. در ايران هيچ چيز جز با حکم مردم اجراشدني نيست.
امروز فرماندهان پنتاگون در نقشههاي شوم خود عليه ملت ايران، هر فرد ايراني را يک هدف ميدانند و چون به تعداد ملت سلاح ندارند، نميتوانند ماشهاي را بچکانند. اين تازه يک طرف معادله جنگ است. طرف ديگر انبوه موشکهايي است که به اذن ملت در صورت جنگ، نقطه به نقطه حضور بيگانگان را نشانه گرفته است که در همان دقايق اوليه حمله تروريستهاي آمريکايي بايد فاتحه خود را بخوانند و به سرعت به سمت قبرهاي آماده بروند.
سرّ کار مکتب سليماني و مصون کردن ملت ايران و تضمين صلح و آرامش در ايران همين دو معادله است که نميگذارد جنگي صورت بگيرد. مکتب سليماني پيامآور صلح است. او و جوانان پاکباز اين ملت شهيد شدند تا چنين معادلهاي از قدرت ملت شکل بگيرد. اين مکتب به اذن الله ملت را متحد و يکپارچه زير پرچم جمهوري اسلامي و زير سقف انقلاب جمع کرده است.
دست هدايت الهي بالاي سر ملت است که توانسته به اين درجه از بصيرت برسد. صف اول جماعت نماز جمعه نشان ميدهد شکافي بين نظام و ملت نيست. دولت و ملت يک صدا عليه مظالم آمريکا پشت سر رهبري است. ملت نه بر طبل جنگ ميکوبد، نه بر طبل مذاکره، فقط صداي گامهاي استوار مقاومت است که مبتني بر «انقلابيگري»، به گوش ميرسد.
فرمول مقاومت در «مکتب سليماني» تعريف شده است. ارتش مقاومت يک ارتش چندمليتي است که در مبارزه با تروريسم و دولت نامشروع داعش، کارآمدي و کاربلدي خود را نشان داد. شهيد سليماني و شهيد ابومهدي المهندس شهيد بينالملل اسلام و شهيد مقاومت اسلامي و سيدالشهداي ارتش جهاني سپاه قدس هستند. آنها هنوز هم فرماندهي عمليات عظيم اخراج تروريستهاي آمريکايي و صهيونيستي را به عهده دارند. انتقام خون آنها جز با اخراج ارتش تروريستي آمريکا از منطقه تحقق نمييابد.
رهبر انقلاب , شهید حاج قاسم سلیمانی , عین الاسد , محمد کاظم انبارلويي
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.