مقامات آلمانی در دام خودساخته
گروه بین الملل
طی روزهای اخیر، تحلیل های گوناگونی درخصوص کودتای ناموفق جریان راست افراطی در آلمان منتشر شده است.در این میان، دستگاه های امنیتی آلمان تلاش می کنند تا خود را به عنوان خنثی کننده کودتا معرفی نموده و از نقش خطرناک خود در ایجاد این بحران دامنه دار و مستمر پرده برندارند! به نظر می رسد،دستگاه های امنیتی آلمان یکی از بدترین گاف های اطلاعاتی و محاسباتی خود را در طول تاریخ این کشور داده اند! آنها( مقامات آلمانی ) در هدایت و مدیریت نژادپرستی سیستماتیک در این کشور، شکست خورده و شر نژادپرستی و افراطی گری سیستماتیک نسل سوخته هیتلر اکنون دامنگیر آنها شده است.
واقعیاتی که در آلمان رخ می دهد
اگر تصور کنیم که در کشور آلمان، نژادپرستان و نئونازیستها، فعالیت مخفیانهای به دور از چشم دولت و نهادهای امنیتی این کشور داشته یا هویت آنها معلوم نیست، سخت در اشتباهیم! حضور پررنگ طرفداران فاشیسم در راهپیماییهای ماهانه و حتی میتینگهای هفتگی جنبش پگیدا در ایالت زاکسن آلمان و دیگر ایالات این کشور خود گویای عمق فاجعه ای
است كه به واسطه خیانت عامدانه نهادهای امنیتی اروپا به وقوع پیوسته است. جنبش پگیدا، با هدف مواجهه با مسلمانان، نهادینه سازی اسلام هراسی در آلمان و مواجهه با مهاجران مسلمان و با چراغ سبز نهادهای امنیتی در آلمان شکل گرفته است.از زمان شکل گیری جنبش پگیدا، هر روز بهطور متوسط دو یا سه حمله علیه پناهجویان، مهاجران و مسلمانان در آلمان رخ داده است .نکته حائز اهمیت اینکه محل تجمع اعضای گروه پگیدا نیز دیگر محدود به یک یا دو ایالت خاص در آلمان نیست. اگرچه قبلا محل تجمع اعضای جنبش نژادپرست و فاشیستی پگیدا در شهر درسدن آلمان در ایالت زاکسن بود، اما هم اکنون فعالیت نژادپرستان به ایالت نورت راین وستفالیا و دیگر ایالات و شهرهای آلمان نیز کشیده شده است.این جنبش، شاخه های خود را در کشورهایی مانند انگلیس، جمهوری چک، سوئد، دانمارک، نروژ و سوئیس و اتریش نیز ایجاد کرده و تظاهراتنژادپرستانهای را نیز در این کشورها سامان داده است. در این میان،مهاجران و مسلمانان هر روز در غرب، حاشیه امنیت کمتری پیدا میکنند.بسیاری از مهاجران بی پناه که تکلیف خود را نیز همچنان در آلمان و اروپا نمی دانند، هر روزه باید نگران حملات وحشیانه اعضای گروههای فاشیستی و نژادپرستی مانند پگیدا علیه خود باشند. حفاظتهای صوری و غیر واقعی پلیس و نیروهای امنیتی از مسلمانان و مهاجران نیز نه تنها منجر به کاهش تنشها علیه آنها نشده است، بلکه به گروههای نژادپرست جرات و جسارت بیشتری را برای حمله به مهاجران و مسلمانان داده است.
نقش مرکل و شولتس
آنگلا مرکل ، صدر اعظم سابق آلمان و اولاف شولتس صدر اعظم سوسیال دموکرات فعلی این کشور ، در ظاهر به این معادله خونین ورود موثری پیدا نکردند اما زیرا خود طرفدار چینش و شکل گیری آن بودند. باید این حقیقت را پذیرفت که در دوران صدر اعظمی مرکل و فراتر از آن، رهبری وی بر اتحادیه اروپا، نژادپرستان نه تنها از بین نرفته یا ایزوله نشدند، بلکه حضور خود در معادلات قدرت در اروپا را نظام مند و قانونی کردند. راهیابی صدها نماینده نژادپرست به پارلمان کشورهای مختلف اروپایی، به خوبی نشان میدهد که بازی طراحی شده از سوی نهادهای اطلاعاتی در غرب، بسیار پیچیده و حسابشده بوده است. در دوران صدر اعظمی شولتس نیز شاهد استمرار این روند هستیم. امروز صدراعظم آلمان و دیگر مقامات آلمانی، اعم از سوسیال دموکرات و دموکرات مسیحی، باید به سوالات زیادی در خصوص وضعیت آشفته مهاجران و مسلمانان در اروپا پاسخ دهند.به نظر میرسد سران کشورهای غربی در حال اعمال نوعی تسویه نژادی اعلام نشده ولی آشکار در کشورهای خود هستند. در این پروسه، تلاش میشود تا ارتباطی میان فعالیت آزادانه گروههای نژادپرست و اراده سیاسی مقامات رسمی کشورهای اروپایی به تصویر کشیده نشود! با این حال به نظر میرسد در آیندهای نه چندان دور، مستندات زیادی در خصوص ارتباطات پشت پرده سران نهادهای رسمی و امنیتی آلمان و دیگر کشو رهای اروپایی با گروههای نژادپرست مانند پگیدا منتشر خواهد شد.پس از افشای کودتای اخیر، اثبات شد که مقامات آلمانی در ترسیم نقشه های امنیتی داخلی این کشور و اجرای آن، بسیار بیشتر از آنچه تصور می شود مغرور بوده اند.
فرجام نژادپرستی سیستماتیک
ما در تحلیل وقایع آمریکا، با نوعی «نژادپرستی سیستماتیک»و « تبعیض نهادینه شده» مواجه هستیم. گرچه «نژادپرستی سیستماتیک» در آلمان ، پدیده ای غیر قابل انکار محسوب میشود، اما فعالیت خاص آژانس امنیت داخلی آلمان ( BMD ) نقش یک کاتالیزور و عامل تسریعکننده را در تقویت مؤلفههای مهاجرستیزانه در این کشور ایفا کرده است. به عبارت بهتر، دستگاه امنیتی اصلی آلمان در طول سال های اخیر در حال تقویت و تثبیت الگوهای رفتاری مبتنی بر ناسیونالیسم افراطی ،پوپولیسم و نژادپرستی هدفمند در این کشور بوده و اکنون قربانی دام خودساخته اش شده است!
یک بازی خطرناک
در فرانسه، آلمان، انگلیس و بسیاری از کشورهای دیگر نیز ما شاهد همین رویکرد امنیتی خطرناک و پرهزینه هستیم.حتی در مواردی، حمایت بی دریغ غرب از نژادپرستان به پاشنه آشیل پلیس تبدیل شده است! چندی پیش دستگاه قضائی فرانسه ضمن اعمال بی عدالتی مطلق در پرونده «آداما ترائوره»جوان سیاهپوستی که سال ۲۰۱۶ (۴ سال قبل) توسط پلیس فرانسه و در بازداشتگاه به قتل رسید، علت مرگ وی را حمله قلبی در بازداشتگاه دانست! همین مسئله خشم رنگین پوستان را در فرانسه برانگیخت. در کشور آلمان نیز گروههای نئونازیستی، ملی گرایان افراطی و مهاجر ستیزین در ذیل گروههای سیاسی مانند حزب «جایگزینی برای آلمان » یا جنبش پگیدا مانور می دهند و هیچ کس جلودار آنها نیست. تنها در سال گذشته میلادی، بیش از ۱۰۰۰ حمله نژادپرستانه در آلمان رخ داده است. بنابراین، این نژادپرستی سیستماتیک در اروپا نیز قابل رؤیت است.افزایش ۱۰۸ درصدی حملات به مهاجرین به معنای پاس گلی بود که دستگاه های امنیتی آلمان به نژادپرستان و نئونازیستها دادند اما به نظرمی رسد شر این گروه های افراطی امروز گریبانگیر خود آنها شده است! همان گونه که محرز است، آمار حملات نژادپرستانه در کشورهای اروپایی علیه رنگین پوستان و مسلمانان همچنان در حال افزایش است. قدرت گرفتن جریانهای ملی گرای افراطی در تسریع این روند مؤثر بوده و بیم آن میرود که در آیندهای نزدیک، شاهد حملات نژادپرستانه علنیتر و گسترده تری علیه اقلیتهای نژادی و مسلمانان در اروپا باشیم. در این خصوص، دستگاههای امنیتی و دولتهای غربی باید بابت ایجاد زمینه مساعد برای فعالیت گروههای نژادپرست و افراطی در کشورهایشان پاسخگو باشند.
آلمان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.