مقابله با کاپیتولاسیون پیشدرآمد انقلاب
در فاصله آزادی امام خمینی از زندان در فروردین ۱۳۴۳ تا سخنرانی ایشان علیه لایحه مصونیت قضائی مستشاران آمریکایی در آبان همین سال، عمده توجه ایشان به حوزه های علمیه و آغاز سال تحصیلی جدید بود و بیشتر وقت خود را به تدریس در مسجد اعظم میگذراندند. اما با برملا شدن لایحه مصونیت قضائی مستشاران آمریکایی در مهر ماه از سوی مجلس شورای ملی، سکوت چند ماهه ایشان شکسته و صبر ایشان به پایان رسید و با یک نطق تاریخی و بعد با اعلامیه شدیداللحنی که علیه این لایحه صادر کردند؛ موجب وحشت رژیم پهلوی و صدور حکم دستگیری و سپس تبعید ایشان به ترکیه شد. در این گزارش به رویدادهای نزدیک به سخنرانی امام خمینی و حوادث و پیامد های آن پس از ایراد آن نطق تاریخی میپردازیم.
اصل موضوع برخورداری مستشاران آمریکایی از مصونیت قضائی در قالب تعمیم بند« و» ماده اول قرارداد وین از مدت ها قبل، یعنی از اوایل دهه ۱۳۴۰ مطرح شدهبود یعنی زمانی که تعداد کارشناسان نظامی آمریکایی به منظور حمایت از رژیم شاه رو به افزایش بود. این بند به این موضوع اشاره داشت که ماموران سیاسی و دیپلمات ها حین انجام ماموریت و نیز کلیه پرسنل نظامی آمریکایی در داخل ایران از مصونیت قضائی برخوردارند. اما به دلیل آماده نبودن شرایط سیاسی و اجتماعی، اقدام مهمی در رابطه با اجرای این بند به عمل نیامده بود. با روی کار آمدن کابینه اسدالله علم این موضوع با جدیت پیگیری شد تا اینکه در ۲۶ آبان ۱۳۴۲، لایحه مصونیت قضائی نظامیان آمریکایی در ایران تقدیم مجلس سنا شد، اما قبل از تصویب آن علم از نخست وزیری استعفا کرد و دولتش ساقط شد و حسنعلی منصور جایگزین وی شد.
منصور تمام تلاش خود را برای تصویب هرچه سریعتر این لایحه به کار برد. وی پس از تصویب نهایی در مجلس سنا، این لایحه را به مجلس شورای ملی ارائه کرد و علی رغم مخالفت های عدهی زیادی از نمایندگان در نهایت با ۷۴ رای موافق و ۶۱ رای مخالف از مجموع ۱۳۵ نماینده حاضر در جلسه با اکثریت ضعیفی به تصویب رسید. بر اساس لایحه فوق الذکر«مستشاران نظامی آمریکا اگر به هنگام ماموریت خود برای ارتش شاهنشاهی مرتکب جرمی شوند؛ موضوع رسیدگی، از صلاحیت مقامات قضائی ایران خارج بوده و متهم باید به خاک آمریکا مراجعت کرده و محاکمه شود و نتیجه محاکمات به مقامات ارتشی ایران اعلام گردد»با وجود نهایت تلاش و دقتی که از جانب دولت و مجلس شورا برای مخفی نگه داشتن این لایحه به عمل آمد اما در مدت زمان کوتاهی، این خبر به سراسر ایران از جمله قم و اکثریت علما و مراجع خصوصاً آیت الله العظمی خمینی رسید. درباره چگونگی اطلاع امام خمینی از تصویب این لایحه، شهید مهدی عراقی می گوید:»این مسئله با آقا مطرح شد. آقا این جوری قبول نکردند و گفتند تا مدرک نباشد ما نمی توانیم درباره اش حرف بزنیم، شما بروید مدارکش را تهیه کنید. لایحه آمد در مجلس و عده ای با آن مخالفت کردند. ما فرستادیم صورتجلسه ای که در مجلس بود از روی آن فتو کردند و آن را خارج کردیم هم از مجلس شورا و هم از مجلس سنا. جفت این صورتجلسه ها را اختیار آقا گذاشتیم.»
پس از اطلاع مراجع از تصویب این لایحه، در یک جلسه ای که به همین منظور در مورخ ۲ آبان ۱۳۴۳ تشکیل داده بودند، تصمیم بر آن شد تا در روز ۴ آبان که مصادف با میلاد حضرت زهرا (س) ، در منازل خود طی یک سخنرانی، تصویب لایحه مصونیت قضائی مستشاران آمریکایی و خیانت درباریان و دولتمردان را افشا کرده و به اطلاع عموم مردم برسانند. (همه می دانستند عنقریب بار دیگر حوزه علمیه قم با شاه دست و پنجه نرم خواهد کرد و مراجع قم بالاخص زعیم عالیقدر، امام خمینی سخت با رژیم درگیر خواهند شد و به دنبال آن کار بالا خواهد گرفت).
رژیم از طریق ساواک متوجه ملاقات مراجع تقلید و هماهنگی آنها برای سخنرانی علیه لایحه کاپیتولاسیون شده و تلاش خود را به کار میگیرد تا این سخنرانی از طرف علما به ویژه امام خمینی انجام نشود. چون میدانستند توسل به زور جهت لغو سخنرانی جواب نمیدهد؛ از طریق حیله و تزویر وارد میدان شدند و یکی از به ظاهر غیر وابسته ها و به اصطلاح وجیه المله را برای دیدار با رهبر نهضت به قم فرستاد تا ایشان را از حمله به لایحه کاپیتولاسیون و ایجاد فضای ضدّ آمریکایی در محیط مذهبی ایران، برحذر دارد.این شخص با تلاش فراوان فقط توانست با فرزند بزرگوار امام، شهید حاج سید مصطفی خمینی ملاقات کند. وی در این دیدار، حمله به آمریکا از سوی امام خمینی را خطرناک تر از حمله به شخص اوّل مملکت دانست و توصیه کرد که (آیت اللّه خمینی اگر این روزها بنا دارند نطقی ایراد کنند، باید خیلی مواظب باشند که به دولت آمریکا برخوردی نداشته باشد که خیلی خطرناک است و با عکس العمل تند و شدید آنان مواجه خواهد شد؛ دیگر هرچه بگویند ـ حتی حمله به شخص شاه ـ چندان مهم نیست).
بدین ترتیب با شکست حیله درباریان برای جلوگیری از واکنش شدید امام خمینی، ایشان در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ همزمان با میلاد حضرت زهرا(س) بیانات تند خود را علیه لایحه تصویب شده در میان جمعیت حاضر که علاوه بر قم از شهر های دیگر بویژه تهران آمده بودند؛ آغاز کرد. همزمان در بیوت دیگر مراجع هم اجتماع بزرگی از مردم شکل گرفته بود اما لحن سخنان امام از سنخ دیگری بود و به همین دلیل شدیدترین واکنش را از جانب دربار برانگیخت. ایشان پس از ذکر نام خدا، سخنرانی خود را با آیه (انا لله و انا الیه راجعون) که به معنای مصیبت بزرگ بر اسلام و مسلمین است؛ شروع کردند:
(من تاثرات قلبی خودم را نمی توانم اظهار کنم. قلب من در فشار است… ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کردهاند….استقلال ما را فروختند. قانونی در مجلس بردند و در آن قانون اولاً ما را ملحق کردند به پیمان وین که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده هایشان، با کارمندهای فنی شان با کارمندان اداری شان، با خدمه شان، با هرکس که بستگی به آنها دارد، اینها هر جنایتی در ایران بکنند؛ مصون هستند… اگر یک آشپز آمریکایی، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد. دادگاه های ایران حق ندارند محاکمه کنند، بازپرسی کنند، باید برود آمریکا! آنجا در آمریکا اربابها تکلیف را معین کنند.)
در ادامه سخنرانی پرشور امام خمینی، ایشان نسبت به آینده اسلام و مسلمین احساس خطر کرده و آن را هشدار می دهد:(آقا، من اعلام خطر می کنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر می کنم! ای سیاسیون ایران، من اعلام خطر می کنم! ای بازرگانان ایران، من اعلام خطر می کنم! ای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر می کنم! ای فضلا، ای طلاب، ای مراجع، ای آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر می کنم…آقا فکری کنید برای این مملکت، فکری کنید برای این ملت… والله گناهکار است کسی که داد نزند. والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید…)
اما این پایان کار امام خمینی نبود و ایشان بعد از سخنرانی یک اعلامیه شدیداللحنی که در محکومیت این عمل مجلس شورا و مجلس سنا صادر می کنند. در این اعلامیه علاوه بر افشای خیانت مجلسین و دولت و دربار، خطر دخالت اجانب به ویژه آمریکا در امور کشور را نسبت به مسلمین گوشزد میکند: (آمریکاست که روحانیون را خار استعمار میداند… آمریکاست که به مجلس و دولت ایران فشار میآورد که چنین تصویب نامه مفتضحی را که تمام مفاخر اسلامی و ملی ما را پایمال میکند تصویب و اجرا کنند، آمریکاست که با ملت اسلام معامله وحشیگری و بدتر از آن مینماید.)
عکس العمل رژیم، در برابر امام خمینی چندان سریع و همراه با اقدامات نسنجیده بود. حدود ۱۰ روز طول کشید تا رژیم عکس العمل خود را با اقدام سریع و مخفیانه به صورت دستگیری شبانه و سپس تبعید ایشان به ترکیه، در سحرگاه ۱۳ آبان ۱۳۴۳، آشکار سازد. در همان روز خبر دستگیری و تبعید امام خمینی به صورت مختصر در مطبوعات کشور درج و به آگاهی عموم رسانیده شد. ساعت ۲ بعدازظهر رادیو آبان، خبر دستگیری و تبعید امام خمینی را اینگونه به اطلاع مردم میرساند:
(طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد؛ لذا در تاریخ ۱۳ آبان ماه ۱۳۴۳ از ایران تبعید گردید.)
چند لحظه بعد سرهنگ بدیعی، رئیس ساواک قم به تهران در چند جمله کوتاه اعلام کرد:(کار تمام شد. ساعت ۵:۱۵ به طهران اعزام گردید. صحن، مساجد، خیابانها پاس گمارده شد و افراد اعزامی از تهران و شهربانی قم کلیه نقاط حساس شهر گمارده شدند… کلیه منازل آیات تحت کنترل و مراقبت شدید قرار گرفت و از رفت و آمد اشخاص جلوگیری به عمل آمد. مدرسه تحت کنترل و مراقبت قرار داده شد.)
بعد از تبعید حضرت امام مراجع شروع به دادن اطلاعیه و تلگراف کردند. تلگرافهای زیادی به قم، تهران و حتی ترکیه مخابره شد. آیتالله خویی از نجف اعلامیه دادند. آقای میلانی از مشهد اطلاعیه دادند و در آن نوشتند (امام تنها نیست، ایشان سخنگوی مجمع اسلامی و روحانیت است.) آیتالله مرعشی نجفی در اطلاعیهشان نوشتند (آیا ننگ نیست که در یک کشور اسلامی بیگانهها مصون باشند ولی حضرت آیتالله خمینی را تسلیم بیگانهها کنند و به خارج تبعید کنند؟) آیتالله گلپایگانی فرمودند:(من به وظایف خودم عمل خواهم کرد، در این مملکت چرا باید به علما جسارت بشود.)
پس از تبعید امامخمینی کاردار سفارت آمریکا طی پیامی به آمریکا اظهار خوشحالی کرد و نوشت: «سرانجام ما توانستیم از شر آن پیرمرد که چوب لای چرخ ما میگذاشت راحت شویم. کله گنده محلی(شاه) دستور اخراج او را داده بود. در حال حاضر او در یکی از هتلهای درجه ۲ ترکیه اقامت دارد».
اما هیچ کس نمیدانست این مسافر تنها و ساکت روزی توازن قدرت جهان را به هم خواهد زد، رژیم شاه را سرنگون خواهد ساخت، منافع آمریکا را قطعخواهد کرد و بارها آمریکا را
تحقیر خواهد نمود. تبعیدی که برخاسته از رویارویی مستقیم امام خمینی با دخالتهای مستقیم و سلطهجویی دولت آمریکا در ایران و تبدیل حکومت ایران به رژیمی دستنشانده بود و فصل آخر آن رسمیت دادن به مصونیت قضائی آمریکائیان است که با عنوان کاپیتولاسیون از آن نام برده میشود. گفتمان اصلی این تبعید، حضور جدی روحانیت در سیاست و تغییر رژیم پهلوی و برقراری حکومت اسلامی بود.
امیرحسین قنبرزاده
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.