مفسّر آفتاب! - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 49323
  پرینتخانه » سرمقاله, یادداشت تاریخ انتشار : ۰۱ شهریور ۱۴۰۰ - ۲۲:۳۷ |

مفسّر آفتاب!

استادعلامه محمدرضا حکیمی، مفسّر آفتاب انقلاب اسلامی و تئوری‌پرداز بزرگ نهضت امام خمینی (ره) از میان ما به سوی آسمان معرفت پرکشید. او نام خود را در تاریخ ایران و انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ستارگان معارف الهی در این سرزمین جاودانه ساخت.
مفسّر آفتاب!

محمدکاظم انبارلويی
استادعلامه محمدرضا حکیمی، مفسّر آفتاب انقلاب اسلامی و تئوری‌پرداز بزرگ نهضت امام خمینی (ره) از میان ما به سوی آسمان معرفت پرکشید. او نام خود را در تاریخ ایران و انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ستارگان معارف الهی در این سرزمین جاودانه ساخت.
او پرچم عدالت‌خواهی را تا آخرین روزهای حیات بر دوش خسته خود در اهتزاز نگه داشت.
او به تعبیر رهبری؛ دانشمندی جامع، ادیبی چیره‌دست، اندیشه‌ورزی نوآور و اسلام شناسی عدالت‌خواه بود.
او با بیش از ۴۰ اثر علمی سهم خود را در ارتقای فرهنگ اسلامی در جامعه ما و تعمیق بینش انقلابی جوانان، به خوبی ادا کرد.
فقر و محرومیت مردم او را رنج می داد و غم محرومین و مستضعفین جزء دغدغه‌های اصلی او بود و در آثار خود به این امر اهتمام ویژه داشت. غم دیده شدن نداشت، دوست داشت در گمنامی زندگی کند. پرهیز از شهرت و مطرح شدن داشت. لذا صوت و فیلمی از خود باقی نگذاشت. زی طلبگی خود را حفظ کرد با آنکه نویسنده‌ای پرکار بود در پایین‌ترین سطح، زندگی خود را مدیریت می‌کرد.
مرزبان توحید بود و فیلسوف عدالت بر این طریق صادق بود.
***
اسفند ۱۳۵۷ اثر ارزشمند علامه محمدرضا حکیمی تحت عنوان «تفسیر آفتاب» منتشر شد. وی در این کتاب در ۱۰ بخش به روشنگری درباره انقلاب اسلامی، مانیفست امام (ره) و پاسخ به پرسش‌های کلیدی درباره این پدیده بی نظیر قرن پرداخت. او از رهبران راستین و رهبران دروغین و تکلیف حکیمان و مصلحان سخن گفت و تداوم جدایی دین از سیاست را یک جریان خطرناک تاریخی یاد کرد و از بستگی دین و سیاست و همبستگی مردم حول دین گفت. او از اصل امامت و مرجعیت گفت و تحلیلی واقعی از شکل گیری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و سیر تاریخ یک‌صد سال اخیر که منجر به نهضت اسلامی امام (ره) شد سخن به میان آورد.
او با این بیان كه ؛ «خون كلمه شد و كلمه خون» گفتمان ستیز با استكبار جهانی و ستم استبداد داخلی و ستم استبداد جهانی را در رأس مأموریت‌های انقلابیون ذكر كرد. او از شهدای انقلاب به عنوان «مرزبانان حماسه جاوید» یاد كرد و به تفسیر نور، حیات، شور و جنبش اسلامی پرداخت. او نوشت؛« تاریخ ما را در كنار كاخ‌ها و تفرجگاه‌ها ننوشته‌اند ،
 حتی فقط در مساجد و مدارس نیز ننوشته‌اند.هنگامی كه هزار و یك شب به وجود می آمد ما در سیاهچال‌ها بودیم.» بعد او خطاب به حماسه‌سازان بازوان وضو گرفته خونین فریاد برآورد:« امروز، فریادها به یاری «روح خدا» برخاسته و به آسمان رسیده است . امروز ، جوانان ،
 حماسه‌های شورگستر خویش را ، همه جا با خون خود رقم زدند و امروز ، من این قطره خونین را كه ، بر سرلوحه نوشته‌هایم ، به نام رمزی از خورشید خونین تشیع ثبت می‌كنم نباید از تاریخ وام بگیریم، بلكه به هر سوی كه دست برم، خون شهیدان موج می زند و امروز فروغ این خورشید جهان را خیره ساخته است. امروز من می‌توانم در معبد خورشید بایستم ، در ساحل سپیده تن شویم، بر حماسه انسان‌ها نماز گزارم»
***
علامه محمدرضا حكیمی آن‌روز كه این كلمات را می‌نوشت ، هنوز اندیشه انقلاب اسلامی در ۵ قاره جهان و آوازه امام خمینی(ره) به این اندازه كه امروز رودرروی استكبار جهانی و آمریكای جهانخوار ایستاده گسترش نیافته بود. امروز محور مقاومت در منطقه و ارتش اسلام در ایران سینه به سینه غارتگران جهانی ایستاده و هل من مبارز می‌طلبد. فرار مفتضحانه چكمه‌پوشان آمریكا در افغانستان ، فتوحات مجاهدان فلسطینی در سرزمین های
 اشغالی ، جوانان انقلابی لبنان و فدائیان امام (ره)و رهبری  در سوریه و عراق و یمن نشان از حیات بالنده انقلاب اسلامی در جهان دارد.
علامه محمدرضا حكیمی ۴۰ سال پیش در یك آینده‌نگری و آینده‌پژوهی پیشنهاد شكل‌گیری اتحاد جماهیر اسلامی را مطرح كرد و در همین كتاب نوشت:« و من اكنون ، با آرزوی عزت یافتن اسلام و جهانی شدن دین خدا ، برای احقاق حقوق همه توده های محروم بشری، امیدوارم شعله این انقلاب مقدس همه جا افروخته شود و خورشید آن به همه سوی بتابد و پرچم «اتحاد جماهیر اسلامی» به زودی در جهان به اهتزار درآید…
***
امروز سخن جدی و اساسی در اندیشكده های سیاسی و نظامی جهان این است كه آیا بیداری اسلامی در كشورهای اسلامی منجر به شكل‌گیری جمهوری‌های واقعی اسلامی در بلاد اسلامی می شود؟! غرب با دو لب قیچی اسلام سكولار و اسلام تكفیری كمر به هدم انقلاب اسلامی در جهان بسته است.امروز ملت مظلوم و ستمدیده افغانستان كه روزی پاره تن اسلام و ایران بود پس از ۴۰ سال مبارزه با قداره‌بندان قدرت های جهانی از شرق وغرب عالم موفق شده است اجانب را از كشور بیرون كند. دولت‌هایی كه در این ۴۰ سال در افغانستان روی كار آمدند انواع حكومت‌های سكولار شرقی و غربی را تجربه كرده‌اند اما فرهنگ انقلابی و اسلامی ملت، آن را برنتافتند مردم افغانستان هیچ یك از آن مدل‌ها را نپذیرفتند. جمهوری اسلامی ایران یك مدل موفق از زیست اسلامی و انقلابی بدون سلطه خارجی را در این ۴۰ سال به عنوان یك تجربه به جهانیان عرضه داشته است .آیا طالبان با تغییراتی كه در نوع نگرش خود به امر «جامعه» ، «حكومت» و «حكمرانی»از خود نشان می‌دهند حاضرند از این مدل پیروی و یك زیست برادرانه را در همسایگی با ایران تجربه كنند. تضمین امنیت شیعیان ، احترام به فرهنگ اهل بیت پیامبر و همدردی در ایام دهه اول محرم با عزاداران در مناطق مختلف نشانه‌های خوبی از این زیست انقلابی و انسانی است و می‌تواند پایه‌های همبستگی دو ملت ایران و افغانستان قرار گیرد.رهبری طالبان كه اكنون پرده‌نشین است اگر دقیق عمل كند روی رضایت، فداكاری و وفاداری مردم و نیز فرهنگ انقلابی اسلام به طور جدی حساب بازكند. با دنیای كفر و ستم و تكفیر مرزبندی داشته باشد می تواند دومین جمهوری واقعی اسلامی را در مرز برادری با ملت ایران افتتاح كند و مستظهر به پشتیبانی ملت و دولت ایران باشد.

نویسنده : محمدكاظم انبارلویی |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.