مـرامنامه کتاببازها
بیکتابی، تولستوی و مبل بنفش، لذت خواندن در عصر حواسپرتی، فارنهایت ۴۵۱، در باب خواندن، کتابخانه کوچک بروکنویل، کتابخانه نیمهشب، اینها نام برخی از کتابهایی است که در مدح و ستایش کتاب نوشته شدهاند. این کتابها ضرورت کتابخواندن را برای افرادی که علاقهای به کتاب ندارند تشریح نمیکنند، چراکه اصلا برای کسانی که کتاب نمیخوانند نوشته نشدهاند. این کتابها آثار عاشقانهای هستند که معشوقشان کتاب است و مخاطبشان حرفهایترین کتابخوانها. کتاب نوشتن و کتاب خواندن پویاترین، باکیفیتترین، پرچگالیترین، غلیظترین و لذیذترین لحظات عمر کتابخوانهاست. قیصر امینپور میگفت نویسنده کسی است که تا مینویسد زنده است نه الزاما کسی که تا زنده است مینویسد. خواندن هم برای کتاببازها همچین نقشی دارد. اینگونه نیست که کتابخواندن فقط به زندگی ما کمک کند. اینکه سر جای خود.
اما کتابخواندن به خودی خود زندگیای است زندهتر از لحظاتی که کتاب نمیخوانیم. ما در حین مطالعه زندگی را خیلی قویتر از اوقات دیگر درک میکنیم. عاشقان کتاب، کتاببازهای حرفهای، معمولا کمتر کتاب را برای کاربردش میخوانند. برای آنها کتاب لذتی در لحظه دارد. لذتی عمیق، جذاب و جادویی. وقتی کتاب را میبندی برای لحظهای محیط اطرافت برایت تازگی دارد. لذتی که داشتی تجربهاش میکردی آنقدر حقیقی است که شک میکنی زندگی خیالی است، یا جهان کتابها. کتاب خواندن افسونی دارد که اگر پای کاربرد وسط بیاید آن افسون از میان میرود. یعنی چه پای کاربرد وسط بیاید؟ یعنی کتاب را بخوانی که به یک دردت بخورد. اگر عاشق کتابید و کسی از شما پرسید این کتابخواندن به چه درد زندگیات میخورد با خیال راحت بگویید هیچ. نه اینکه لج کنید. اما اگر طرفتان اهل کتاب نباشد نمیتواند بفهمد چه میکند این خواندن با ذهن.
علاوهبر این لذت سازنده، نگاهتان به زندگی عمیق میشود، آدمها را میشناسید و توانایی تفکرتان چندصد برابر میشود. برای کسی که دنبال این است که کتاب خواندن «به چه دردی» میخورد، رسیدن به درکی عمیق از آدمها بیمعناست. کتاببازها کتاب نمیخوانند که یک چیزی یاد بگیرند و دانستهای به دانستههایشان اضافه کنند. آنها نمیخواهند آب بیشتری در ظرف بریزند، آنها میخواهند ظرف را توسعه بدهند. خودشان را. آنها احساسشان را، ادراکشان، نگاهشان را و بیانشان را غنیسازی کرده و پیشرفت میدهند. کتابخواندن یک رفتار نظری و تئوریک نیست، کاملا تمرینی عملی است. منظورمان البته هر کتابخواندنی نیست بلکه این متن مرامنامه کتاببازهاست. کتاب باید خواند، نه برای بیشتر دانستن، بلکه برای بیشتر شدن، توسعه وجود و چشیدن طعم متفاوتی از زندگی.
کتابباز
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.