منوی سایت
معنای غربت بقیع
یکی از أنواع ابراز ارادت شیعیان به خاندان پیامبر حرمسازی است. همواره عالیترین سبک معماری اسلامی و بهترین نوع ساختمانسازی توسط شیعیان و خصوصا شیعیان ایرانی به کار بسته شده تا معنای باشکوهی که آنان از امام معصوم در قلب خود دارند، یک تجلی بیرونی داشته باشد. حرم کجاست؟ جایی صمیمی و راحت مثل خانه خودمان و در عین جایی شکوهمند و قدسی که گویی در آسمان است. جایی برای سر به دیوار گذاشتن و با ملائکه مقرب خدا همنفس شدن. جایی برای سخن گفتن با وجودی بلندمرتبه؛ جایی برای إحساس آرامشی ناب. راحتترین برای سفر به آسمان گذشتن از دروازههای یک حرم است و اگر دقت کنی، متوقف کردن زمان هم تکنولوژی خاصی نمیخواهد، دست که روی سینه میرود و لب که به سلام میگنجد زمان آرام میگیرد. حرم… واحهای است در میان کویر، آسمانی در دل زمین؛ خانهای در میان اینهمه ناآشنایی. تجربه زیارت کاملا شبیه همان حسی است که مرحوم افشین یداللهی در یکی از اشعارش میگوید:
دوباره زنده شدم بعد از این همه مردن
به خانه آمدهام بعد از این همه تبعید
دوباره پنجرهام بعد از این همه دیوار
به اعتمادِ چشم تو بعد از این همه تردید
شبیه مرهمی که روان است تمام زخمهای مرا بردی
مرا گرفتی از منِ تنها به دستِ هیچ سپردی
نفس نکشیدهام پیش از تو هوا اگر هوای تو باشد
غزل نمیشنوم بعد از تو صدا اگر صدای تو باشد
اما مهمترین کارکرد حرم؛ همان است که در ابتدا گفتیم؛ نشانه احترام و اعتقاد شیعیان به امام معصوم. اساسا زیبایی مزار افراد بزرگ در همه فرهنگها مقولهای بدیهی است. اما در بقیع چه اتفاقی افتاده و چرا قلب شیعیان از دیدن مزار چهار امام معصوم مدفون در آن به درد میآید؟
سوای اینکه شیعیان با تخریب قبور ائمه بقیع یکی از راههای ابراز عشق و ارادت خود به این ذوات مقدسه را از دست دادند؛ آنها این قبور خاکی را نوعی بیحرمتی و ابزار عدوات آشکار به خاندان پیامبر میبینند. وهابیت باوجود حرم باشکوه نبوی در جوار قبرستان بقیع نمیتواند هیچ گونه بهانه عقیدتی برای این اقدام خود بتراشد. اگر بناست قبری به کلی بینام و نشان باشد که قبر مطهر این چهار امام به کلی بینام و نشان نیست و اگر قرار است تنها شکوه یک حرم را نداشته باشد که قبر مطهر رسول خدا صلوات الله علیه و خلفا در نهایت شکوه است. پس قضیه چیزی جز کینهتوزی وهابیت علیه اسلام ناب محمدی نیست. همان وهابیتی که چشم دیدن شمع و چراغ مزار اولاد فاطمه سلام الله علیها را ندارد؛ امروز از دیدن
قلع و قمع مردم غزه و با خاک یکسان شدن سرتاسر آن سرزمین نیز عاجز است. کسی از آنها توقع اقدام نظامی ندارد؛ اما آنها حتی در حد سیاسی و اقتصادی نیز حاضر به مقابله با غاصب فاسد نیستند. آن مکتبی که فلسطین را نه در کلام که در عمل پاره تن خود میداند، مکتب پیروان امیرالمؤمنین علیهالسلام است که خانه اعتقاد خود را بر فراز قبور خاندان عترت به باشکوهترین حد ممکن بنا میسازد. بین تخریب غزه توسط یهود و تخریب بقیع توسط وهابیت ارتباطی هست و آن اینکه اسلام اهل بیت؛ مکتب تعالی انسانیت و عدالت است و اسلام منهای اهل بیت، مکتب تباهی انسانیت.
بقیع
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.