معجزه فرزند مکه و منا
تصویری که ما از معجزه در ذهن داریم، تصویر تبدیل به اژدها شدن یک عصا، زنده شدن یک مرده، نورانی شدن یک دست، شکافتن یک دریا، سرد شدن یک آتش، دوشقه شدن ماه و رخدادهایی از این قبیل است. هرچند که اینها معجزاتی بین و آشکار هستند، اما معجزه به هیچوجه در رخدادهایی چنین خلاصه نمیشود. پارهاز اتفاقات هست که در ظاهر عجیب و غریب نیستند اما اگر فکر کنیم میبینیم دقیقا خصلت یک معجزه را دارند، یعنی از دست بشر عادی بر نمیآیند.
یکی از این معجزات سال ۶۱ هجری، در مجلس یزید رخ داد. در کاخ او که اسما مسجد بود. مجلسی که در آن قرار بود پیروزی یزید و بنی امیه در جنگ با اولاد پیامبر جشن گرفته شود. مراسم کاملا بین المللی بود. سران و مسئولین کشورهای دیگر دعوت شده بودند و تعداد زیادی از سران کشور نیز حاضر بودند. علاوه بر اینها، اسیران جنگ نیز بودند. میگوییم اسیر اما منظورمان تنها چند زن و بچه است و تنها یک مرد. مراسم بسیار مهمی است.
این بزرگترین پیروزیای است که جریان نفاق علیه جریان حق به دست آورده است. یزید و دستگاه بنی امیه به راستی مست شدهاند. سر از تن جدا شده فرزند پیامبر در جای نادرستی گذاشته شده. صورتی که هنوز زیباست و از برخی حاضران مجلس دلربایی میکند. از طرفی اسیران هم وضع درستی ندارند. آبرومندترین، متشخصترین و باوقارترین زنان عصر، به شیوه بدی اسیر شدهاند. لحظات سختی میگذرد. دستگاه بنیامیه سالهاست جریان حق را به عنوان خارجیان از دین معرفی کرده و آنها را لعن میکنند. در چنین مجلسی و در چنین شهری و در میان چنین مردمی، انقلابی درونی رخ داد، به طوری که این افراد شروع به گریه بر شهید کربلا کردند.
یک عصا به اژدها تبدیل شود عجیبتر است یا چنین مردمی در چنین مجلسی گریهکن امام حسین بشوند؟ شقالقمر معجزه است یا مسجد اموی را تبدیل به مجلس عزا کردن؟ تغییر یک باور ریشهدار ذهنی طی یک خطبه کوتاه به باوری دیگر مشکلتر سرد کردن یک آتش؟ آن روز در شهر شام هزاران مرده به ناگه زنده شدند. معجزهای که تنها از علی بن الحسین امکان دارد. در آن مجلس افرادی از سرزمینها و ادیان دیگر هم حاضر بودند. در آن مجلس مسیحیان، مسیح را دیدند که مردهها را زنده میکند. یهودیان موسی را دیدند که فرعون را غرق میکند. مسلمانان محمد را دیدند که آیات وحی بر زبان جاری میکند و قمر حقیقت را میشکافد. همه آنانی که اندکی حنیف بودند، ابراهیم را دیدند که چگونه آتش نمرود را بر خود گلستان میکند و در عوض نمرود و نمرودیان را به آتش میافکند. اگر به دستان حضار آن مجلس ترنج میدادی، همچون زنان مصر دست خود را از جمال و هیبت زین العابدین میبریدند.
آن روز امام چهارم همچون نوح اسرای کربلا را از طوفان شام بلا نجات داد. آن روز نوه حیدر همچون آدم ماجرای رسالت را آغازی دوباره بخشید، پس از هبوط و ارتداد گسترده امت. زین العابدین، خطبه خوانده، گویی امامی برای خودش زیارتنامه میخواند. گویی فاتح میدان، اوست. «أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا. أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّكْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ ائْتَزَرَ وَ ارْتَدَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ انْتَعَلَ وَ احْتَفَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ حَجَّ وَ لَبَّى. أَنَا ابْنُ مَنْ حُمِلَ عَلَى الْبُرَاقِ فِي الْهَوَاءِ. أَنَا ابْنُ مَنْ أُسْرِيَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى. أَنَا ابْنُ مَنْ بَلَغَ بِهِ جَبْرَئِيلُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى. أَنَا ابْنُ مَنْ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى.» «اى مردم! من فرزند مكه و منايم. من فرزند زمزم و صفايم. من فرزند كسى هستم كه حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود. من فرزند بهترين طواف و سعى كنندگانم. من فرزند بهترين حج گزاران و تلبیه گويان هستم. من فرزند آنم كه بر براق سوار شد. من فرزند پيامبرى هستم كه در يك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سير كرد. من فرزند آنم كه جبرئیل او را به سدرة المنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزديكترين جايگاه مقام بارى تعالى رسيد».
در جنگهای قدیم، رزمندگان هم وقتی به میدان میرفتند رجز میخواندند و هم وقتی پیروزمندانه از میدان بر میگشتند. این جملات امام سجاد علیهالسلام به رجز میماند. آن هم نه رجز رفتن به میدان، بلکه رجز فاتحانه پیروزی که از میدان باز میگردد. «أَنَا ابْنُ مَنْ صَلَّى بِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ. أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَى إِلَيْهِ الْجَلِيلُ مَا أَوْحَى. أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى. أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِيمَ الْخَلْقِ حَتَّى قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ. أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ بِسَيْفَيْنِ وَ طَعَنَ بِرُمْحَيْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَيْنِ وَ بَايَعَ الْبَيْعَتَيْنِ وَ قَاتَلَ بِبَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ وَ لَمْ يَكْفُرْ بِاللهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ.» «من فرزند آنم كه برای ملائكه آسمان نماز گزارد. من فرزند آن پيامبرم كه پروردگار بزرگ به او وحى كرد. من فرزند محمد مصطفى و على مرتضايم، من فرزند كسى هستم كه بينى گردنكشان را به خاک ماليد تا به كلمه توحيد اقرار كردند. من پسر آن كسى هستم كه برابر پيامبر با دو شمشير و با دو نيزه مىرزميد و دو بار هجرت و دو بار بيعت كرد، و در بدر و حنين با كافران جنگيد، و به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزيد.»
بازگو کردن فضایل امیرالمؤمنین در جمع دشمنان آن حضرت، نشان از اوج اطمینان نفس و اعتماد به نفس است. همچنین حضرت میداند که ذکر نام حضرت علی، همچون خود ذوالفقار است. تار و مار میکند اهل نفاق را. هنوز هم همینگونه است. جریان کفر از نام امیرالمؤمنین واهمه و نفرت دارد. اما یکی از بندهای این خطبه از تمام بندها عجیبتر است.
بندی که در آن امام سجاد به گونهای ماجرای کربلا را روایت میکند که در عین حال هم سوزناک و حماسهآمیز است. «نَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا ابْنُ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ انا ابنُ خَدیجهَ الکبری. انا ابن الحسين القتيل بكربلا، انا ابن المرمل بالدماء، انا ابن من بكى عليه الجن في الظلماء، انا ابن من ناح عليه الطيور في الهواء. من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم. من فرزند حسين شهيد كربلايم، من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرايم و فرزند خديجه كبرايم، من فرزند سدرة المنتهى و شجره طوبايم، من فرزند آنم كه در خون آغشته شد، و پسر آنم كه پريان در ماتم او گريستند، و من فرزند آنم كه پرندگان در ماتم او شيون كردند. این ذکر مصیبت امام سجاد در مجلس یزید ظاهرا روایت شکست است اما در عین حال رجز و حماسه است. چون دارد میگوید «چه» کسی کشته شد، «چگونه» کشته شد و در بطن اینها، میگوید که «چرا» کشته شد. تاریخ میگوید: «فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ أَنَا أَنَا حَتَّى ضَجَّ النَّاسُ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ.» حضرت آنقدر به این گفتهها ادامه دادند که صدای ضجه و گریه حاضران بلند شد.
اینگونه بود که مجلس جشن یزید، تبدیل به مجلس عزای امام حسین علیهالسلام شد.
امام سجاد
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.