مسئولیتپذیری فراگیر
گروه اجتماعی
شاید این عدم مسئولیتپذیری است که کرونا را در دامنمان میپروراند و احساس خشم نسبت به ویروس و دردسرهایش، باید کنشی باشد در قبال آنچه مرتکب شدهایم و در اینجا یکی از مؤلفههای قابلتحلیل، مسئولیتپذیری اجتماعی است. آیا این فکر به ذهنمان خطور کرده که در مواجهه با پاندمی کرونا مسئولانه عمل کردهایم یا نه؟ در قبال جامعه و محیطی که در آن زیست میکنیم چطور؟ آیا بهاندازه کافی متعهد بودهایم؟ رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، شرکت نکردن در تجمعات و مهمانیها، سفر نرفتن و رعایت پروتکلهای بهداشتی ازجمله مواردی هستند که رعایت کردن یا نکردن آنها از میزان مسئولیتپذیری و تعهد افراد یک جامعه نسبت به یکدیگر حکایت دارد. واقعیت این است که بخشی از شکست این ویروس، منوط به همین رفتارهای مسئولانه است.
همه در کنار هم
دولتها بهتنهایی قادر به مهار این ویروس نیستند و بهترین طرحها نیز مادامیکه همراهی مردم را به دنبال نداشته باشد، محکومبه شکستاند. همراهی مردم یعنی هر یک از افراد جامعه مسئولیت خود را بهدرستی انجام دهند و جان دیگران را همچون جان خود و عزیزانشان ارزشمند بشمارند. بدین گونه است که میتوان از ایفای نقش تأثیرگذار هر یک از افراد جامعه سخن به میان آورد. زمانی که یک بیماری واگیردار است و بهآسانی از فردی به فرد دیگر سرایت میکند، اهمیت رفتارهایی که بر پایه تعهد و اخلاق است بیشازپیش خود را نمایان میسازد اما برخی افراد جامعه با توهم رویینتن بودن، جان خود و دیگران را به بازی میگیرند و گاهی برای توجیه مسئولیتناپذیری، پای عملکرد مسئولین را به میان میآورند.شاید «جامعه دچار نوعی کاهلی اعتمادی و اجتماعی نسبت به خود و محیط پیرامون شده است.» این را حمید شکری خانقاه مدرس دانشگاه در گفتوگو با ایسنا مطرح کرده، وی این بیاعتمادی را نه بر اساس منطق که از نوع رفتاری و منشی دانسته و معتقد است: « کاهش اعتماد اجتماعی حتی در مسائل بهداشتی باعث شده که افراد نسبت به توصیههای بهداشتی مسئولین بیاعتماد شده و با علم نسبت به خطرناک بودن کرونا و امکان ابتلا، اصول بهداشتی را رعایت نکنند که همین مسئله به عدم کنترل و مدیریت صحیح کرونا منجر شده است. ما مدام دنبال متهم – قربانی، ظالم – مظلوم و مقصر جلوه دادن دیگران هستیم و همین مسئله سطح مسئولیتپذیری اجتماعی را بهشدت کاهش داده و منجر به ایجاد چرخه تخریب در جامعه کنونی شده است.»
هیچ فردی در هیچ جایگاهی فاقد مسئولیت نیست
مسئولیتپذیری اجتماعی بیش از آنکه متوجه مسائل اقتصادی و یا روابط دولت و ملت باشد، یک چارچوب و محدوده اخلاقی است. افراد یک جامعه باید به این درک رسیده باشند که انجام وظایف شهروندی، ضامن دستیابی به مقصد و مقصود است. «اردشیر گراوند» جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی باور دارد، افراد در هر جامعهای وظایفی بر عهدهدارند که در قبال انجام آنها مسئول هستند و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت، موجب ساقط شدن وظایف از آنها نمیشود. وی افراد درستکار از هر جامعهای را متعهد و مسئول نسبت به وظایف و مسئولیتهای خود در قبال جامعه و اطرافیان دانسته و به « رسالت» میگوید: « زیست در هر جامعهای وظایف متقابلی را بر عهده افراد آن جامعه میگذارد که با درست انجام دادن آنها افراد میتوانند نقش مثبتی در سازوکار اجتماعی ایفا کنند. هیچ فردی در هیچ جایگاهی نمیتواند خودش را عاری و بری از پاسخ و مسئولیت بداند. طبیعتا رئیسجمهور کشور مسئولیتش بیشتر است اما این موضوع که حجم بالای مسئولیت رئیسجمهور، من را از انجام وظایف خود تبرئه کند، اشتباه است. اینکه دولت به دلایلی ازجمله ناتوانی، عدم ظرفیت و یا کوتاه، وظیفهاش را انجام نمیدهد، وظیفه من و شمارا از بین نمیبرد. من و شما همچنان وظایفی داریم و در مقابل آنها مسئول هستیم.»
مردم در ساحت وظایف شخصی خوب عمل نکردند
«گراوند» با پایین دانستن نمره مسئولیتپذیری ایرانیان در ایام کرونا خاطرنشان میکند: « یکی از اشکالاتی که اکنون در جامعه ما وجود دارد این است که گاهی مشاهده میشود افراد میگویند ازآنجاییکه دولت یا هر سیستم مدیریتی نمیتواند وظیفه خود را انجام دهد درنتیجه من نیز وظیفه خود را انجام نمیدهم. خب این نگاه سبب هرجومرج در جامعه میشود. بسیاری در نقد عملکرد دولت، سخنانی را مطرح کردهاند اما بسیاری از همان منتقدین وظایفی را که بر عهدهدارند بهخوبی انجام نمیدهند و مدام میگویند چون دولت فلان و بهمان میکند، پس من نیز وظیفهام را انجام نمیدهم. اینکه از فردی میپرسند چرا ماسک نزدی؟ میگوید چون دولت مرغ را گران کرده است، مسئله عجیبی است! این دو املا ربطی به هم ندارند. چنانچه همه ما وظیفه خود را بدانیم و به آن عمل کنیم و در برابرش مسئول باشیم، دولت هم موظف میشود مسئول باشد. به نظر من از همین مسائل خرد باید شروع کنیم. معتقدم ملت در بحث کرونا وظیفه خود را انجام نداده است. ببینید ما میگوییم دولت کوتاهی میکند اما واقعا دورهمیهای شبانه، مهمانی و رفتوآمدهای خانوادگی، ماسک نزدن و بیمبالاتیها که ارتباطی به دولت ندارد. این ساحت شخصی خود ماست. من فکر میکنم ما در انجام وظایف شخصی و فردی آنچه درست است را انجام ندادهایم و اینها نباید بهانهاش عدم مسئولیتپذیری دولت در قبال وظایف خود باشد.»این جامعهشناس، چرایی رفتارهای غیرمسئولانه را در دو عامل سبک زندگی تاریخی و فعال مایشاء بودن دولت در همه حوزههای کشور میداند و معتقد است؛ «زمانی که تمام بودجه و قدرت در اختیار دولت است و مردم جایگاه فعالی در اداره امور ندارند، طبیعی است انتظارات از دولت بالا برود، اکنون حجم دولت ما بهاندازهای بزرگ است که مردم تصور میکنند، همهچیز با دولت است و بهطور طبیعی انتظارات از او بالا میرود. از طرفی سرمایه اجتماعی دولت و مردم در قبال یکدیگر بسیار پایین است. یعنی اعتمادمان به هم بسیار کم است. درنتیجه خروجی این است که نفع جمعیمان بهشدت پایین میآید.»
نبود تشکلهای مردمی منصف و کارآمد
گراوند نبود تشکلهای مردمی به معنای واقعی در کشور را حاصل همین ساختار دولت دانسته و خاطرنشان میکند: « در هر کشوری سه سطح باید وجود داشته باشد؛ یکی عامه مردم، یکی تشکلهایی که مردم تشکیل میدهند و غیردولتی هستند اعم از « NGO»ها، هیئتهای مذهبی، خیریهها و غیره، سطح سوم نیز دولت و حکومت است. حلقه مفقوده ما سطح دوم است. واقعیت این است ازآنجاییکه دولت منابع در اختیار دارد اساسا نیازی به مشارکت مردم و تشکلها ندارد و همیشه با آنها قبض و بسطی برخورد کرده است به این معنا که اگر تشکلی نقدی را متوجه عملکرد وی بکند سریع بساطش را جمع میکند و اگر در راستای سیاستهای او باشد حفظش میکند. بههرروی چنانچه ما نفت نداشتیم، تشکلها شکل میگرفت و میتوانستیم در چنین روزهایی آنها را به بازی بگیریم. نکته دیگر اینکه تشکلها نیز باید با درایت و منصفانه رفتار کنند و جایگاهشان محترم و کارآمد باشد، اما آنها در بسیاری از موارد جهتگیری سیاسی داشتهاند. درنتیجه نه تشکلهایمان در برخی جایگاهها محترم بودند و نه دولتهایمان با اینها با درایت رفتار کرده است. اینیک تعامل دوطرفه است.»
عوامل مهم در میزان مسئولیتپذیری اجتماعی جامعه
«عباس نعیمی جورشری»جامعهشناس و پژوهشگر هم در گفتوگو با «رسالت» ضمن بیان اینکه میزان مسئولیتپذیری مردم یک جامعه قابلطرح و بررسی در سه ساحت جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه است، چهار عامل مهم انسجام اجتماعی، امید به آینده، مراجع اجتماعی و اخلاقگرایی را در این مؤلفه مؤثر دانسته و میگوید: « اولین عاملی که در این حوزه دخیل است، بحث انسجام اجتماعی است. یعنی بههمپیوستگی، در هم تنیدگی و امنیتی که مردم و اعضای یک جامعه به یکدیگر میدهند، چه مقدار است. دومین مؤلفه امید است. اینکه امیدواری مردم یک جامعه نسبت به آینده چقدر بالا باشد. هر چه امید یک جامعه و مردم آن به بهبود شرایطشان در آینده بیشتر باشد به همان نسبت مسئولیتپذیری آنها نیز بالاتر است. منظور بهبود شرایط کلی است و نه صرفا بهبود شرایط فردی. سومین مؤلفه که شاید مهمترین مؤلفه در این حوزه باشد مراجع اجتماعی هستند. مرجعهای اجتماعی در یک جامعه عموما چند رده محسوب میشوند. تئوری پردازان انواع مختلفی را برای مراجع اجتماعی در نظر گرفتهاند که نزد هر یک تعداد و نوع آن متفاوت است، اما فارغ از نوع و تعداد مقصود ما از مراجع اجتماعی قشرها و گروههایی از مردم هستند که نزد عموم جامعه جایگاه والایی دارند و افکار، رفتار و سخنان آنها نزد طیفی از جامعه بهعنوان الگو قلمداد میشود و مردم از آنها تبعیت فکری و رفتاری دارند.»
فضیلت گرایی در افراد ،مسئولیتپذیری آنها را افزایش میدهد
وی در کنار این سه مؤلفه عامل فلسفیتر و هنجاریتر چهارمی را به نام اخلاقیات در موضوع مسئولیتپذیری تأثیرگذار و قابلطرح دانسته و بانام بردن از آن تحت عنوان فضیلت گرایی عنوان میدارد: « من برای اینکه مفهوم رسا باشد از اصطلاح دقیق فضیلت گرایی استفاده میکنم چراکه اخلاقگرایی و یا حتی دینی بودن الزاما مفاهیمی استعلایی نیستند. شما میتوانید دینی باشید اما دینی که به آن معتقد هستید شمارا توصیه بهدروغگویی کند. شما میتوانید اخلاقگرا باشید منتها تفکر اخلاقی که به آن تعهد دارید، توصیه کند تحت شرایطی مال کسی را بالا بکشید و دزدی کنید. به همین خاطر از اصطلاح فضیلت گرایی استفاده میکنم که اصطلاح دقیقتری است. در رابطه با بحث ما، فضیلت گرایی در بیشتر مکاتب فلسفی در طول تاریخ یک مخرج مشترک دارد. مکاتب شرق دور، مکاتب غربی و مکاتب خاورمیانهای که عمدتا نحلههای اسلامی را شامل میشود مخرج مشترکی به نام «دیگری» در خوددارند که بسیار مهم است و تمام این مکاتب، دیگری را بهعنوان فضیلت قلمداد میکنند. بهعنوانمثال در بوستان و گلستان سعدی و یا مثنوی مولوی که اتفاقا آثاری جهانی و متعلق به تمام مردم دنیا هستند فضیلتها بسیار تبلیغ میشوند. مشخصا سعدی در بسیاری از توصیههای خود به مسئولیتپذیری، رعایت حقوق دیگری و محترم شمردن آن و اینکه ما در حق دیگران نیکی و خوبی کنیم اشارهکرده است. ابیات مشهوری نظیر میازار موری که دانهکش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است ،مزن بر سر ناتوان دست زور / که روزی درافتی به پایش چو مور، اشاره به همین قضیه دارند. درواقع سعدی هشدار میدهد. تبشیر و تنذیر میکند که اگر خوبی کنی چنین و اگر بدی کنی چنان میشود. بنابراین باید بسیار مراقب یکدیگر باشیم. درنتیجه جامعه فضیلت گرا، جامعهای است که افراد آن در مقابل یکدیگر مسئولیتپذیر هستند و حقوق و منافع دیگری را محترم میشمارند. فضیلت گرایی مذکور به نحوی ماهوی با سه مؤلفه پیشین ارتباط دارد. »
روایتهایی از مسئولیتپذیری آدمها در ایام کرونا
«نعیمی جورشری» در پاسخ به این پرسش که نمره ایرانیان در موضوع مسئولیتپذیری در ایام کرونا را چقدر میداند، به روایتهای مختلف در این خصوص اشارهکرده و خاطرنشان میکند: «ما در این موضوع شاهد چند «روایت» بودیم. بهعنوانمثال مسئولین میگویند، اینکارهای خوب را انجام دادهایم اما مردم رعایت نمیکنند. این روایت مسئولین است. عدهای از مردم نیز گلایه دارند که چرا باوجود تلاش و زحمت اهالی سلامت و بهداشت عدهای دیگر از عموم مردم رعایت نمیکنند. درواقع این دو روایت به ما میگوید که گویی «مردم» رعایت نمیکنند. از طرفی افرادی را میبینیم که غر نمیزنند و گله نمیکنند ولی در سکوت رعایت میکنند بنابراین ما در اینجا یک روایت ناشنیده نیز داریم که صدایش بلند نیست اما حضور دارد. حضورش مهم نیز هست. به همین خاطر من فکر میکنم مردم اتفاقا بسیار رعایت کردند و مسئولانه در مقابل «دیگری» از نکاتی که توصیهشده بود و باید انجام میشد مراقبت کردند. روایت چندمی هم بود و آن نقد رفتار مردم در سفرهایی بود که در تعطیلات داشتند. رسانهها در این میان با انتشار عکسهایی از ترافیک شدید جادههای شمال این نقش را بهدرستی ایفا کردند. نقد، عامل تصفیه ساز امر ذهنی و بعدتر امر واقعی است. در جامعهای با رسانههای متکثر و نقد فعال و شفاف، این تصفیه پررنگ خواهد بود. لذا این دست روایتها نیز باید باشد و درست است، چراکه این نقادی منجر به افزایش رعایتها نزد مردم میشود. نتیجه اینکه آنجا که من میگویم مردم مسئولیتپذیر هستند دفاع بیهوده نمیکنم. درواقع هر دو روایت را باید در نظر گرفت. »
رعایت نکات ایمنی و حقوق دیگری در گرو مؤلفهای به نام دانایی
این جامعهشناس «دانایی» را مفهومی تعیینکننده در میزان مسئولیتپذیری افراد یک جامعه میداند و معتقد است، هر چه در افراد دانایی و به زبان قدما معرفت و شناخت بیشتر باشد رعایت نکات ایمنی نه در موضوع کرونا بلکه در تمام ساحات زندگی فردی و اجتماعی آنان بالاتر است: «چنانچه عنصر طبقه را در موضوع مسئولیتپذیری تعیینکننده بدانیم به این معنا که خانوادههای ثروتمند بیشتر رعایت میکنند و فقرا کمتر، صحیح نیست چراکه موارد نقضی برای آن یافت میشود و مؤلفه کامل نیست. به همین خاطر من تصور میکنم معیار دانایی برای تحلیل مسئولیتپذیری اجتماعی افراد مناسبتر است. واقعیت این است که دانایی به طبقه و قشر مربوط نیست. یعنی شما میتوانید در اقشار تحصیلکرده جامعه اعم از اساتید دانشگاه و دکتر و فوقلیسانس و غیره افرادی را ببینید که دانا نباشند، چراکه دانا به معنای خردمند مرحلهای بالاتر از دانش تجربی است که در قالبهای دانشگاهی ردیابی میشود. یا فردی که فقیر است اما از دانایی برخوردار است. درنتیجه با رجوع به جمعیتهای داناتر، رعایتهای بیشتری را میتوان در آنان سراغ گرفت و نمره قبولی نیز میگیرند. هر چه افراد نادانتر بودند (اصطلاح نادان، املا به معنای توهین نیست بلکه به معنای توصیف است ) به همان نسبت کمتر مراعات کردند. این مراعات کردن و نکردن تنها مربوط به کرونا نیز نیست بلکه آدمیان بهتناسب داناییشان نکات ایمنی و حقوق دیگری را در زندگی بیشتر رعایت میکنند و بهتناسب نادانیشان اینها را کمتر رعایت میکنند. »
تشکلهای اجتماعی و مردمی، سند کارآمدی و قوی بودن دولتها
«نعیمی جورشری» مقایسه تابآوری ایرانیان در برخورد با تصمیمات محدودکننده دولت در ایام کرونا را چندان قابلمقایسه با کشورهای توسعهیافته نمیداند چراکه به اعتقاد وی رابطه دولت و ملت در کشور ما تفاوتهای زیادی با آنها دارد و از دیگر سو ایران با آفتی بسیار جدی به نام نبود تشکیلات هماهنگکننده مردمی مواجه است: « در خصوص تظاهراتی که در کشورهای توسعهیافته در مخالفت با محدودیتها صورت میگیرد باید دو نکته را مدنظر داشت؛اول اینکه در برخی نمونهها حواسمان به بزرگسازی و اغراق رسانهای باشد و دوم اینکه در برخی از این کشورها مثل فرانسه ما با یک نارضایتی زمینهای پیشاکرونا مواجه هستیم که به تضادهای حاشیه و متن و عرب تبارهای آفریقا مربوط است که خارج از بحث ماست. نارضایتی مورداشاره شما بهواسطه نوع نظام حکمرانی این کشورها و فعالیت آزادانه احزاب، دستهجات و تشکلها، اجازه ظهور و بروز مییابند. در کشور ما ساخت و بافت اجتماعی متفاوت است. یک ریشهاش به مناسبات دولت و ملت برمیگردد و اینکه تجربه نشان داده است داستان نارضایتیها عموما عاقبت خوشی ندارد. دوم اینکه ما در ایران تشکیلات نداریم. گروههای مدون و مقوم نداریم. سمنها قدرتمند نیستند. نهادهای غیردولتی از هویت مستقل و اقبال مردمی کمتری برخوردارند. بگذارید مثالی ساده در این خصوص بزنم. فرض کنید در همین داستان گران شدن قیمت مرغ بخش زیادی از مردم کشور عضو یک انجمن صنفی حمایت از مصرفکننده بودند. آنگاه انجمن مذکور در مقابل این گرانی بیانیهای صادر میکرد و از اعضای خود میخواست تا فلان تاریخ مرغ نخرند. چه اتفاقی میافتاد؟ قطعا آنطرف مقابل که میتواند گروهی احتکارگر یا رانتخوار باشد در مقابل ارادت عمومی و هماهنگ جامعه، شکست میخورد. تشکیلات اجتماعی و مردمی به سامان گیری شرایط، کاهش تنشها و بهبود سلامت و کیفیت زندگی کمک میکنند. بنابراین ما تشکیلات هماهنگکننده در ایران نداریم، گروههای مردمی ما معمولا انجمنهای خیریه ناکارآمدی هستند که گاهی اخباری مبنی بر فساد اقتصادی برخی از آنها را هم میبینیم و میشنویم. نتیجه اینکه مدام به لحاظ تمدنی در حال عقبنشینی هستیم. من این نکات را یک بحث ساده و مقطعی نمیبینم بلکه معتقدم با یک بحث تمدنی مواجهیم. این را نباید به گزارههای کوچک تقلیل داد. جامعهشناسی توصیه میکند که دولتها باید برای کارآمدیشان به تشکلهای مختلف اجازه فعالیت بدهند تا بتوانند از موجودیت خود بهعنوان یک حاکمیت قوی دفاع کنند. این نهادهای مستقل به تقویت بنیه نهادهای اجرایی کلان میانجامد و توان دولت و ملت را تقویت مینماید. »
محبت، راز یک مسئولیتپذیری همهگیر و فراخودی
وی انسجام اجتماعی و توسعه ملی را درگرو مفهومی به نام «محبت» میداند و با ذکر اینکه مسئولیتپذیریهای ما نیز در بسیاری از موارد رنگ و بوی خودی و غیرخودی میگیرد بیان میدارد:« زمانی که مردم شب میخوابند، صبح بلند میشوند و میبینند مرغ چهل هزار تومان میشود، چطور از آنها انتظار داریم مسئولیت اجتماعی را رعایت کنند؟ مگر نگفتیم یکی از مؤلفههای مسئولیتپذیری اجتماعی امید به آینده است. خب این نمونهها مسئولیت اجتماعی را تضعیف میکند. یعنی شما به آن ضربالمثل مشهور میرسید که من باید کلاه خودم را محکم نگهدارم تا باد نبرد. درواقع این ضربالمثلها قابلیت تحلیل جامعهشناسانه و نشانه شناسانه دارند. ضربالمثلها یک منبع تحلیل ذهن عمومی است. سخنان آنگاه ضربالمثل میشوند که مردمان زیادی با آن همدلی و همرأیی میکنند تا ورد زبان شوند. در اینجا نگرشی راهبردی وجود دارد و آن اینکه هر فردی باید بهگونهای زندگی کند که هموطن من در نقطهای دیگر از این سرزمین از این سبک زندگی منتفع شود. اینگونه است که انسجام اجتماعی شکل میگیرد. درواقع رشد و توسعه ملی درگرو محبت و مهربانی است. میتوانم بهجای محبت لغتهای تخصصی دیگری به کار ببرم اما به نظرمن این محبت همان لغت تخصصی است. محبت به ما کمک میکند در یک مسیر باثبات حرکت کنیم و از ورای آن به عقلانیت و به دنبال آن به توسعه برسیم. توسعهای که قطعا در یک فضای خصمانه رخ نمیدهد. نکتهای که اینجا مطرح میشود این است افرادی که مسئولیتپذیر هستند در چه ردهای قرار دارند؟ در بسیاری از مواقع افراد مسئولیتپذیر در برابر خودیها مسئولیتپذیر هستند. این خودی میتواند بچهمحل، همزبان، هم قوم، همشهری، همحزب و یا همسوی سیاسی و اقتصادی باشد. درحالیکه مسئولیتپذیری امری فراتر از خودی است. باید غیرخودیها نیز مشمول مسئولیتپذیری و مهر و حمایت ما باشند. چنین دیدگاهی چگونه حاصل میشود؟ آنجایی که ما تئوریهای جامعهشناسی در مورد جامعه مدنی را وصل کنیم به آن چیزی که قرآن و سعدی و نهجالبلاغه میگویند. سعدی مدام تذکر میدهد و به ما کمک میکند فضیلت گرا شویم و به غیر نیز احسان بورزیم. من در دورهای قرآنپژوهی انجام میدادم و یکی از نکاتی که از آن دوره دریافتم این بود که خداوند برای رحمن و رحیم در پایان آیه نخست که بسمالله است قید نگذاشته است. یعنی مخاطب رحمن و رحیم را محدود نمیکند. یا نهجالبلاغه کتاب بینظیری است و به نظرمن باید پای درس استادی چون حضرت علی (ع) نشست و تلمذ کرد. متأسفانه ما از این مؤاخذ دور و با آنها بیگانه هستیم یا به حکمت نهفته در این متون کمتر رسوخ میکنیم و در سطح میمانیم. سعدی بزرگ در بوستان در بابی مستقل در خصوص احسان سخن میگوید. او بهدرستی به ما تذکر میدهد که «اگر هوشمندی به معنی گرای/ که معنی بماند ز صورت بهجای، که را دانش و جود و تقوی نبود/ بهصورت درش هیچ معنی نبود، کسی خسبد آسوده در زیر گل/ که خسبند از او مردم آسودهدل.اینها حکمتهای راهبردی هستند. صرفا شعری جهت تمدد روان و آرایه ادبی نیستند. تمام حرفهایی که در اینجا بیان شد بهمانند یک پازل است و ما در بحث مسئولیتپذیری هرگز با یک تحلیل خطی مواجه نیستیم بلکه با یک تحلیل سینوسی طرف هستیم که تمام مؤلفهها ازجمله سیاست، اقتصاد و معیشت، ضربالمثل، حکمت، نکات اقلیمی و جامعه مدنی را دربرمی گیرد.»
بحران کرونا , کرونا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.