مسئولان تماشاگر کرونا
گروه اجتماعی
مخاطرات کرونا بیشتر از قبل همه ما را تهدید میکند و نگرانیها در رابطه با آینده این همهگیری، با توجه به افزایش موارد ابتلا و مرگومیر شدت یافته است. این اتفاق دور از انتظار نبود. قبل از این که پاییز از راه برسد، مقامات وزارت بهداشت پیشآگهی داده بودند که با فرارسیدن فصول سرد سال، بر وخامت اوضاع افزوده خواهد شد اما این پیشآگهیها به تدوین راهکارها و دستورالعملهای مؤثر نینجامیده است و کاستیها و نقصانها آنقدر پرشمار است که معاون برنامهریزی و نظارت ستاد فرماندهی مقابله با کرونا در تهران تأکید کرده، اگر روند ابتلا به همین روال ادامه داشته باشد مطمئنا تهران با مشکل جدی درزمینه بستری بیماران جدید کرونایی مواجه میشود. از گوشه و کنار کشور هم خبر میرسد که همچنان میزان ورودی بیمارستانها از ترخیصیها بیشتر است و هرروز بر تعداد مبتلایان و مراجعین به مراکز درمانی و بیمارستانها افزوده میشود و ظرفیت تختهای عادی و ویژه تکمیلشده است.
مرکز پژوهشهای مجلس چند ماه پیش گزارشی درباره شیوع کرونا و مقابله با آن منتشر کرد. این مرکز پژوهشی در گزارش خود شیوه کشورمان را برای مقابله با این پاندمی نقد کرد و با استناد به دو روش رایج در کره جنوبی، مشتمل بر «قرنطینه کامل و تست حداکثری» که تا حد زیادی سبب مهار این بیماری شده، ایران را در هردوی این زمینهها ناموفق دانسته و نوشته است: «در ایران هیچکدام از این دو سیاست بهدرستی و کامل اجرانشده است؛ نه قرنطینه شهری (بهطورکلی یا در مراکز شیوع) بهصورت جدی دنبال شده است و نه سیاست انجام تست حداکثری و ایزولاسیون.»
البته این مرکز دلیل این ضعف را ناشی از «نوپدید بودن عامل بیماری» دانسته است.
بااینحال این گزارش علیرغم اینکه شروع مدیریت بحران کرونا در کشورمان را ضعیف قلمداد کرده بود، وضعیت بیمارستانها و درمان بیماران را «قابلقبول» دانسته بود. مرکز پژوهشهای مجلس در ادامه گزارش خود به موج دوم شیوع کرونا در ایران اشارهکرده و به تأخیر انداختن آن تا حد ممکن را ضروری عنوان کرده بود. به توصیه این گزارش برای مقابله با موج دوم بیماری کرونا بایستی اقداماتی از قبیل تقویت جلب مشارکت جامعه در رعایت مسائل بهداشتی و همکاری در اجرای مؤثر سیاستهای ستاد اعم از طرحهای ایزولاسیون و افزایش فاصلهگذاری فیزیکی، تدوین و پیگیری سیاست تولید واکسن، رزرو واکسن از کشورهای تولیدکننده و اولویتبندی برای دریافت واکسن، تعهد برای تأمین عادلانه و بهینه نیازهای درمانی و بهداشتی برای همه شهروندان، تدوین و ابلاغ سطوح مختلف فاصلهگذاری فیزیکی ماشهای متشکل از معیارهای اقتصادی و اپیدمیولوژیک کنترل بیماری را به مسئولان پیشنهاد داد. وزیر بهداشت هم در همان زمان با ابراز امیدواری نسبت به مهار شیوع کرونا تا خرداد، از احتمال موج دوم این بیماری در پاییز و زمستان سخن گفت و تأکید کرد که باید خود را برای روزهای سخت آماده کنیم.
این روزهای سخت، هفتههاست که فرارسیدهاند، درست با آغاز پاییز اما اقدام قاطعانهای صورت نپذیرفته و سیاستگذاریها بهمنظور کنترل و مهار این ویروس عملا ره به ترکستان برده است، تا بدانجا که سعید نمکی هر بار بادلنوشتهای، گلایههایش را مطرح کرده و در آخرین مورد که مربوط به حضور در ستاد استانی پیشگیری و مدیریت بیماری کووید۱۹ در استان آذربایجانغربی است،گفته:«وقتی هر شب آمارهای استانها را میخوانم یکی از اضطرابهایم این است که به سیاهچالهای بیفتیم که درآمدن از آن کار دشواری است. میزان تخت ما در طرح تحول سلامت اضافه شد اما هنوز هم شاخص تخت حدود ۱٫۵ است، درحالیکه در ضعیفترین کشور اروپایی هفت تخت بهازای ۱۰۰۰نفر جمعیت است و پرستارانشان سهبرابر ما هستند. وزارت بهداشت برنامهریزی مفصلی انجام داد، همه را جمع کردیم. اولین بار آمدیم و گفتیم راههای هوایی به چین را ببندیم. وقتی این حرف را میزدم عدهای با لبخندها و نگاههای عاقل اندر سفیه به ما نگاه میکردند که چه میگویی؟ یکی از عزیزان به من گفت شاهد بودم که در ابتدای اپیدمی اعلام کردی که آتشی بر نیستان این کشور خواهد افتاد که دامن تکتک خانوادهها را خواهد گرفت. در بهمنماه ایستادم تا در ۳۶ ورودی این مملکت گیت بازرسی بگذاریم. یکی از دردهای درونم این است که نمیتوان اپیدمی را با خواهش جمع کرد. چند وقت است که ما داریم التماس میکنیم، اما کدامیک از پروازهای ما منطبق با پروتکلهای بهداشتی است؟ نمیدانم چه کسی باید اینها را حل کند، چند ماه است که داریم خواهش میکنیم؟ چقدر من و همکارانم باید التماس کنیم؟ کجای دنیا وزیر بهداشت و پرسنل بهداشت و درمان دارند التماس میکنند؟ در کشورهایی که در جمعکردن اپیدمی توفیق حاصل کردند، وزیر بهداشت مینویسد و میخواهد و همه مکلف به اجرا هستند. اینجا وزیر بهداشت تمنا میکند، خواهش میکند و زانو میزند،اما کسی گوش نمیدهد. کدامیک از اتوبوسهای ما منطبق با اصول پروتکلهای بهداشتی است؟ در تهران اعلام کردهایم داخل شهر منبع توسعه ویروس است که با جهشهایی که ویروس پیداکرده، قدرت سرایتش ۱۰برابر شده است. گفتند تا پایان اردیبهشت اتوبوس اضافه میشود، اما یک اتوبوس هم اضافه نشد. اعلام شد هرکس ماسک نزند، جریمه میشود. من سه، چهار روز قبل در خیابان دیدم ۴۰درصد از افرادی که در اتوبوس بودند ماسک نزدهاند، آیا میتوان به این صورت عفونت را جمع کرد؟ فقط من و همکارانم باید ته رودخانه جنازه و زخمی جمع کنیم؟ در ستاد ملی تقاضا کردیم هرکس که ماسک نزد، جریمه کنید، اما بروید آمار را دربیاورید که چند نفر را جریمه کردند. گفتیم جادهها را ببندید، چند تا را بستند؟ اینطور که نمیشود اپیدمی را جمع کرد. اگر این بال شکسته ما را ترمیم نکنند، اپیدمی در این مملکت جمع نمیشود و ما ته رودخانه باید جنازه جمع کنیم. ما این ضعف را که ضعف بزرگی است، داریم. یعنی ضعف عدمحمایت از اجرای پروتکل و ضعف عدم ایستادن مقابل پروتکلشکن و قانونشکن و برخورد با آنها. ایهاالناس بدانید که من بهعنوان وزیر بهداشت نمیتوانم بهتنهایی این اپیدمی و وضعیت را جمع کنم و جمعکردن آن همکاریهایی بسیار فراتر از این میخواهد. روزی چند اتوبوس مرزهای جنوبشرق این سرزمین را با انواع آلودگی طی میکند و به چالدران میآید. من که نمیتوانم جلویش را بگیرم، کجا باید اجازه ندهند که اینها بیایند؟ اینها پرواز که نمیکنند، بلکه در طول این سرزمین با خودشان آلودگی میآورند. در کجای دنیا اجازه چنین تخلفی را میدهند؟ نه یک روز و دو روز، بلکه آمار دارم که تعداد زیادی از اینها در خانههای افراد در شمال استان شما پذیرایی میشوند تا بتوانند از مرز خارج شوند. من آمارش رادارم و خیلی چیزهای دیگر هم دارم که صلاح نمیبینم رو کنم. اگر روزی قرار باشد عدم توفیق در مدیریت اپیدمی را بهحساب وزارت بهداشت بنویسند، دهانم بازخواهد شد و خواهم گفت که چه کسانی چه کردند. اجازه نمیدهم که خون شهید سلامت پایمال دغدغههای دیگر شود.»
دوگانگی در سفر به شهرها
سخنان مذکور بهدرستی از سوی وزیر بهداشت بیانشده، بهویژه آنکه درروند تصمیمگیریها، غفلت و تساهل مشهود است که ازجمله این موارد، منع محدودیتهای رفتوآمدی در پنج شهر تهران، کرج، اصفهان، مشهد و ارومیه است، درحالیکه مسیرهای منتهی به شهرهای شمالی کشور شاهد هیچگونه قوانین سختگیرانهای بهمنظور کاهش ترددها نبودند. پیشتر در گزارشی به این مسئله پرداختیم که چرا استانهای شمالی کشور در محدودیتهای اعمالشده جایی ندارند، درصورتیکه آمارها از افزایش سفر به شهرهای شمالی حکایت دارد. حتی سخنان رضا حاجی پور، نماینده مردم آمل و لاریجان را هم منعکس کردیم که گفته بود؛ «همه استانها در وضعیت بحرانی قرار دارند و در این شرایط خاص فقط نباید برای پنج استان محدودیتهایی در نظر میگرفتند، بنابراین پیشنهاد میکنم جناب وزیر نسبت به این تصمیمگیری تجدیدنظر کنند.» نکته طنز ماجرا آنجاست که ممنوعيت سفر فقط با وسيله نقليه شخصی اعمال شد و بليتهای اتوبوس، قطار و هواپيماآزادو به اين پنج کلانشهر بهراحتی فروخته ميشدند و هيچ نشانهای از ممنوعيت سفر در این زمینه ذکر نشد.
سناریوهایی برای مقابله با کرونا
موضوع دیگر آن است که بهرغم بحرانی بودن شرایط و طغیان ویروس، تصمیمات عاجلانهای اتخاذ نمیشود و در حوزه روند بیماریابی، عملکرد فعالی نداریم و در مراکز درمانی، افرادی که مسن یا مبتلابه بیماریهای زمینهای نیستند از چرخه تست کنار گذاشته میشوند. بررسیهای ما گویای آن است که برخی کشورها عملکرد بهتری در کنترل ویروس داشتهاند، بهاینعلت که تعداد کیتهای تشخیصی و تستها را بالابردهاند و درواقع با شناسایی موارد مشکوک به کرونا، تا حدودی توانستهاند وضعیت را تحت کنترل خود درآورند. همچنین میزان اثرگذاری این روش مکررا از سوی مسئولان وزارت بهداشت و درمان رسانهای شده است اما در جریان مواجهه مؤثر با کرونا، این مورد به گوشهای دور از ذهن مقامات راندهشده است که البته در ادامه با ارائه دیدگاه صاحبنظران و تحلیلهایی که آنان صورت دادهاند، از دلایل عدم توجه به این مسئله خواهیم گفت، اما پیش از طرح این موضوع باید به سناریوهای مقابلهای جهان اشارهای هرچند مختصر داشت و بررسی کرد که ما در کجای این سناریوها ایستادهایم.
سناریوهای کشورهای مختلف در مواجهه با کرونا در سه دسته جای میگیرد؛ دسته اول کشورهایی که به قرنطینه کامل روی آوردهاند. دسته دوم کشورهایی که از ایمنی گلهای دم زدند که خیلی زود مشخص شد اتخاذ این سیاست بسیار پرخطر است، چراکه در صورت بروز چنین همهگیریای و تکثیر بسیار زیاد ویروس ممکن است جهشهایی در ویروس رخ بدهد و مقامات عالی سازمان بهداشت جهانی هم آن را اقدامی غیراخلاقی توصیف کردند و دسته سوم کشورهایی که تعداد کیتهای تشخیصی و تستها را بالا بردند تا با شناسایی موارد مشکوک به کرونا بر ویروس مسلط شوند. این روش در اغلب کشورهای جهان تجربه شد و ثمربخش هم بوده است. گرچه بارها مقامات وزارت بهداشت ما از نتایج مطلوب این سناریو سخن گفتهاند اما عملکرد آنان بیشتر در دسته ایمنی گلهای خلاصه میشود. جان کلام آنکه بعد از گذشت ۹ ماه از شیوع کرونا باوجوداینکه شواهد نشان میدهد در تعداد کیتهای تشخیص کرونا با چالش خاصی روبهرو نیستیم اما تغییری در تعداد آزمایشهای تشخیصی روزانه حاصل نشده و این در شرایطی است که علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت گفته، با دستور رئیسجمهورروزانه ۱۰ هزار مورد به ظرفیت تستهای کرونا در کشور اضافه خواهد شد و در این صورت ظرفیت به ۴۰ هزار تست در روز میرسد. رئیسی بهتازگی از دستور رئیسجمهور مبنی بر تأمین ۱۰۰ میلیون دلار اعتبار برای افزایش تست سخن گفت تا این تستها از کرهجنوبی یا کشور دیگری تهیه شود.
به هر ترتیب طبق آمار اعلامی از سوی مسئولان وزارت بهداشت، روزانه بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تست تشخیص کرونا در کشور انجام میشود که این میزان با توجه به موارد ابتلا و سطح بالای همهگیری، رقم کمی است که همه اینها از مدیریت نادرست اپیدمی حکایت دارد. با چندتن از صاحبنظران در همین زمینه صحبت کردیم. آنها به ما گفتند وضعیت مناسبی ازنظر مدیریت و کنترل اپیدمی نداریم. حداقل در مقایسه با آنچه در دنیا میگذرد و با در نظر گرفتن بضاعتی که در کشور ما به لحاظ منابع انسانی وجود دارد، انتظار میرود وضعیت اپیدمی را کنترل کنیم یا حداقل بار ناشی از اپیدمی را تا حد قابلانتظار کاهش دهیم.
بضاعتهای موجود کشور بهخوبی استفاده نمیشود
این اپیدمی به گواه اظهارات متخصصان پیشرونده است و باید مرتب در سیال تغییراتی قرار گیرد که در بیولوژی ویروس اتفاق میافتد تا به لحاظ مداخلاتی که قرار است انجام شود، تحلیل درستی داشت و متناسب با آنها برنامهریزی کرد، اما یکی از ضعفهای بزرگی که وجود دارد، این است که از بضاعتهای موجود کشور بهخوبی استفاده نمیشود تا ما بتوانیم برای سؤالات مهمی که درزمینه تصمیمگیری و سیاستگذاری در کنترل و مهار اپیدمی وجود دارد، پاسخ علمی و تحقیقاتی داشته باشیم. طبیعی است که در ارتباط با اپیدمی بهویژه در عصر حاضر دیگر نمیشود برپایه آزمونوخطا تصمیم گرفت و یا منتظر بود که ویروس ما را به دنبال خودش بکشاند. تا هنگامیکه این ویروس از ما جلوتر حرکت کند، همین ماجرا ادامه خواهد داشت.
در صورت کنترل ۱۰ درصد جامعه شیوع ویروس بهشدت کاهش مییابد
اما چه باید کرد تا بهویژه در پاییز و زمستان، این ویروس از ما جلوتر حرکت نکند؟ صاحبنظران پاسخ میدهند که باید «اولا از تجارب موفق دنیا استفاده کرد و دوم اینکه ضرورت دارد، آنچه انجامگرفته را مورد آسیبشناسی قرارداد و اشتباهات را ارزیابی نمود و نقاط مثبت را برآورد کرد و با نگاهی جامع به این مسئله پرداخت. بنابراین مردم را در مقابل سیاستها قرار دادن و آنها را مقصر دانستن، به ما کمکی نخواهد کرد. بیتردید مردم نیازمند سازماندهی و برنامهریزی هستند. بهزعم صاحبنظران با وضعیت نگرانکننده اپیدمی، اگر بتوانیم ۱۰ درصد جامعه را کنترل کرده و اولویتها را شناسایی کنیم این ویروس بهشدت قابل کاهش است. برآورد اپیدمیولوژیستها این است که اگر حداکثر یک درصد افرادی که در گسترش اپیدمی نقش دارند را بهصورت سازماندهی شده و با برنامهریزی لازم کنترل کنیم، قطعا سهم بزرگی خواهد داشت. صاحبنظران مثال میزنند که همانند سوانح ترافیکی، حدود پنج درصد رانندگان بیملاحظه رانندگی کرده و قوانین و مقررات را نقض میکنند اما ۹۵ درصد دیگر قربانی این مسئله خواهند شد. بنابراین در اپیدمیها اگر نتوانیم افرادی که بهشدت در گسترش ویروس نقش دارند و یا مکانهایی که بیشترین تراکم رادارند و گروههایی که بیشترین تأثیر رادارند، در اولویت قرار دهیم، وضع به همین منوال خواهد بود. بر همین اساس، صرفا با توصیه و پیشنهاد مسئلهای حل نمیشود. به باور صاحبنظران ما دارای ظرفیتهای سازماندهی شده قوی در کشور هستیم مثل بسیج و نیروهای مسلح و مراکز تحقیقاتی که میتوان از این مجموعهها کمک گرفت، چراکه وقتی میگوییم وضعیت تبدیل به بحران شده و این بحران تهدیدکننده است وزارت بهداشت بهتنهایی نمیتواند تمامی مشکلات را برطرف کند.
اپیدمی، تمامی ارکان جامعه را تهدید میکند
صاحبنظران مثالهای متعددی را در طول تاریخ ذکر میکنند که برخی نظامهای اجتماعی،حکومتها و جوامع انسانی فقط به خاطر اپیدمیها از روی زمین محو شدند، لذا وقتی میگوییم اپیدمی تهدیدکننده است، یعنی همه ارکان یک جامعه و حتی باورها و فرهنگ و امنیت ما را تهدید میکند، بر این مبنا متخصصان تأکید میکنند، ما هنوز مفهوم تهدیدکنندگی را بهدرستی درک نکردهایم و از طرفی نگرش ما باید به این سمت باشد که میتوانیم مشکل را حل کنیم، از منظر استیصال و تحریم نمیتوانیم بر ویروس کرونا چیره شویم. صاحبنظران یادآور میشوند که ما در زمان جنگ هم بضاعت چندانی نداشتیم اما با همین نگرش «ما میتوانیم» توانستیم از آبوخاک سرزمینمان دفاع کنیم. اپیدمیها هم مثل جنگ است، جنگی بیولوژیک و برای مقابله با آن باید نگاهمان را تغییر بدهیم و از بضاعتهای موجود که مغفول ماندهاند استفاده کنیم و اولویتمان کاهش بار اپیدمی باشد. هماکنون روزی چندصدنفر تلفات میدهیم، به خاطر این که مدیریت نادرست ما نتوانسته اپیدمی را کنترل کند.
اما سوای آنچه گفته شد، متخصصان بهمنظور ارائه راهکار به ما و در پاسخ به این پرسش که افزایش کیتهای تشخیص و بالا بردن تست چقدر میتواند در کنترل اپیدمی مؤثر باشد، میگویند؛«ما برای اینکه بتوانیم مداخله مناسبی را به ثمر بنشانیم سه نکته بسیار حائزاهمیت است؛ اول اینکه میزان تأخیر آن مداخله چقدر است. اینکه تستهای ما چقدر میتواند به کاهش مرگومیر و بستری بیماران کمک کند. درواقع باید میزان اثربخشی آن سنجیده شود. دومین کار، سنجیدن هزینه اثربخشی است که آیا صرف میکند اقدامی خاص انجام دهیم؟ از طرفی ما باید بررسی کنیم که انجامپذیری آن مداخله چگونه است. انجامپذیری ابعاد مختلفی دارد که بخشی از آن مسائل اقتصادی جامعه است و باید ببینیم که در شرایط اقتصادی کشور توان این راداریم که تستهای «پیسی آر» برای جمعیتهای بزرگ انجام بدهیم؟ واقعیت امر این است که چنین توانی را نداریم و حتی بسیاری از کشورها که وضعیت اقتصادیشان از ما بهمراتب بهتر است، اقدام به این کارنکردهاند. چاره این است که از شناسایی سندرومیک بیماری استفاده کنیم و بعد افراد دارای علامت و تماسهای نزدیک آنها را شناسایی کنیم و از خود این افراد مراقبتهای سیستماتیک داشته باشیم و قرنطینه را در سطوح مختلف اعمال کنیم،اما معنای این قرنطینه لزوما به معنای زندانی کردن فرد در منزلش نیست، بلکه باید متناسب با شرایط هر فرد و اولویتبندیها، جلوی تماسهای مؤثر را در انتقال و انتشار بیماری بگیریم.»
تستهای بالینی، بیش از ۳۰ درصد منفی کاذب است
این متخصصان تأکید میکنند که تستهای سرولوژی فقط برای کارهای تحقیقاتی و سیاستگذاری لازم است و ربطی به پروسه درمان ندارد اما تستهای بالینی مثل «پی سی آر» بیش از ۳۰ درصد منفی کاذب است که این باعث میشود افراد تصور غلطی پیداکرده و خیال کنند سالم هستند که به رفتارهای پرخطر و بیملاحظگی و بیدقتی میانجامد و از طرفی این تست بهصورت صددرصد تخصصی برای شناسایی کووید ۱۹ نیست. نکته دیگر این است که اگر فرد تست «پی سی آر» داد و مثبت بود، باید چه اقدامی انجام دهد؟ بنابراین مثبت یا منفی بودن این تست درروند درمانی فرد تأثیری ندارد بلکه فقط در چگونگی انتشار و انتقال بیماری مؤثر است. این را هم باید در نظر داشت که نه درمان قطعی برای کووید۱۹ وجود دارد و نه واکسنی خاص، لذا علائم بیماری است که منجر به بیماری و بستری فرد میشود نه تست. درواقع این احتمال وجود دارد که از فردی تست بگیریم و منفی باشداما آنقدر علائم بالینی واضح و جدی دارد که علیرغم تست، او را بستری کنیم و بالعکس این مسئله هم صادق است، لذا باتوجه به مصائب اقتصادی، تأکید بر انجام تست، یک نوع تقاضای القایی ایجاد کردن در جامعه است، گرچه اولویت ما شناسایی افراد مبتلاست اما نه الزاما با تستهای «پی سی آر.»
بحران کرونا , کرونا , وزارت بهداشت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.