مرهم کلام امیر برای روزهای فتنه
گروه فرهنگی
در بحبوحه بحرانها و فتنه، آنچه بیش از همه نیاز داریم، کلامی است که آراممان کند و بار دیگر راه را نشانمان بدهد. کلامی که صرفا راجع به آنچه اینجا و اکنون رخ میدهد نباشد، بلکه شمولیتی عام داشته و از جنس علم و اصول کلی باشد. کلام علمی و خردمندانه به ما توضیح میدهد چه اتفاقی دارد رخ میدهد، چرا دارد رخ میدهد و چه باید کرد. از این رو مناظرههایی که در برنامه شیوه در شبکه چهارم سیما روی آنتن رفت و در آن افرادی حضور پیدا کردند که هر یک در محیط فکری خویش مطرح، جدی و قابل اعتنا و استفاده بودند، شایان تقدیر بود. حتی اگر این مناظرات شدیدا باز و روادارانه و بیسابقه، جنبه موقتی و تسکینی داشته باشد، رخدادی مثبت و رو به جلو به شمار میآید و امید میرود با حساب و کتابهای لازم، ادامه یابد.
اما بالاتر از کلام محمد و آل محمد کلامی نیست و برای زخم این روزهای جامعه، مرهمی بهتر از علم الهی ایشان نمیتوان یافت. شاهبیت معارف اسلامی در خصوص سیاست و زمامداری، عهدنامه مالک اشتر است. همچنین امام زینالعابدین علیهالسلام هم در رساله حقوق خویش، کلامی مختصر در باب رابطهای که مردم باید با حکومت برقرار سازند دارد که با وجود اختصار، راهگشاست.
آنچه از نامه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام خطاب به جناب مالک اشتر شدیدا با وضعیت امروز ما متناسب است، یکی بحث رفتار حکومت است وقتی مورد بدگمانی قرار گرفته و شائبه بروز ظلم در مورد آن پیش آمده است. حضرت میفرمایند: «هرگاه رعایا نسبت به تو گمان بیعدالتی ببرند عذر خویش را آشکارا با آنان در میان بگذار و با بیانِ عذر خویش گمان آنها را نسبت به خود (درباره آنچه موجب بدبینی شده) اصلاح کن، زیرا این امر از یک سو موجب تربیت اخلاقی تو میشود و از سوی دیگر ارفاق و ملاطفتی است درباره رعیت و سبب میشود که بیانِ عذر خود، تو را به مقصودت که وادار ساختن آنها به حق است برساند.» حکومت اگر مورد سوءظن قرار گرفت باید به روشنی توضیح دهد و اگر هم به راستی خطایی صورت گرفته، عذر بخواهد. جمهوری اسلامی ایران این تجربه را در مورد حادثه هواپیمای اوکراینی داشت که چگونه توضیح دقیق و عذرخواهی متواضعانه، توانست مردم را آرام کند و جلوی سوءاستفاده دشمن را بگیرد. فرمانده هوا و فضای سپاه گردن خود را از مو باریکتر خواند و فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پشت تریبون مجلس تلخی این حادثه را اینگونه بیان کرد ای کاش از دنیا رفته بود این روز را نمیدید. این تواضع سپاه، نتیجه داشت و منافاتی هم با اقتدار آن پیدا نکرد.
در جای دیگری از همین عهدنامه حضرت امیر میفرمایند: «از ریختن خونِ ناحق شدیداً بپرهیز، زیرا هیچ چیز در نزدیک ساختن انتقام الهی و مجازاتِ شدیدتر و سرعتِ زوال نعمت و پایان بخشیدن به حکومتها، همچون ریختن خونِ به ناحق نیست. خداوند سبحان در دادگاه قیامت پیش از هر چیز در میان بندگان خود در مورد خونهایی که ریخته شده دادرسی خواهد کرد، بنابراین حکومت و زمامداری خود را هرگز با ریختن خون حرام تقویت مکن، زیرا این عمل، پایههای حکومت را ضعیف و سست میکند، بلکه بنیاد آن را میکند یا به دیگران منتقل میسازد و هیچ گونه عذری نزد خداوند و نزد من در قتل عمد پذیرفته نیست، و کیفر آن قصاص است و اگر به قتل خطا مبتلا گشتی و تازیانه یا شمشیر تو و یا (حتی) دستت به ناورا کسی را کیفر داد چون ممکن است حتی با یک مشت زدن و یا بیشتر، قتل واقع گردد مبادا غرور زمامداری ات مانع از آن شود که حق اولیای مقتول را بپردازی (و رضایت آنها را جلب کنی).» اینکه در مورد قضیه مرحومه امینی به راستی چه رخ داده، هنوز کاملا معلوم نیست. اینقدر میدانیم که احتمالا ایشان بر اثر ضربه پلیس از دنیا نرفته اما در هر صورت در جریان حکومتداری ممکن است قتلی رخ دهد. حکومت باید این قتل را جدی بگیرد و بیآنکه بخواهد آن را از سر خود باز کند، خود را به عنوان ولی دم مقتول دیده و به آن رسیدگی کند. بازدید آیتالله رئیسی از خانواده امینی، در همین راستا بود و بیشک تأثیر خود را در اذهان عمومی گذاشت. رسیدگی هرچه بیشتر به این موراد هم باعث آرامش افکار عمومی میشود و هم جلوی اتفاقات مشابه را خواهد گرفت.
رهبر انقلاب به کرات در مورد اهمیت دادن مسئولان نظام به وعدههایی که میدهند تذکر دادهاند. امروز نیز مردم بیش از هر چیز تشنه تحقق وعدهها هستند که در دولت سیزدهم، اراده تحقق آنها هم وجود دارد. مولای متقیان در همین عهدنامه میفرمایند: «خلف وعده موجب خشم خدا و خلق است، خداوند متعال میفرماید: «نزد خدا بسیار خشم آور است چیزی را بگویید که انجام نمیدهید».
از سوی دیگر حضرت سجاد در رساله حقوقی خویش میفرمایند: «حق حاکم آن است که بدانى خدا تو را وسیله آزمایش او قرار داده است و او نیز با تسلطى که بر تو دارد، گرفتار توست. باید از سر خیرخواهى پندش دهى و چون بر تو مسلط است، با او درنیفتى که خود و او را هلاک کنى. تا آن مایه که از شرّ او در امان باشى و به دینت زیان نرسد، با نرمش و سازش در پى خشنودى او باشى و از خدا بخواهى که تو را در این راه یارى دهد. با او دشمنى نکن که اگر چنین کنى او و خود را خوار کرده اى و خود را گرفتار رفتار ناپسند او، و او را به هلاکت رسانده اى و با او بر ضد خود همکارى کرده اى و در آن چه علیه تو مى کند، شرکت جسته اى.
ولا قوة الا باللّه.»
امام علی(ع) , مالک اشتر
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.