مرهم به زخم پرستاران بگذارید
گروه اجتماعی- مرضیه صاحبی
بغضی تلخ و سمج بیخ گلویشان نشسته و تابوتوان را از آنان ربوده، چقدر دندان صبر بر جگرِ زخمخورده بگذارند و بر بالین آدمهای در آستانه مرگ حاضر شوند تا حاصلِ نبرد تنبهتن با ویروسِ نامیرا، مشتی وعده گل یا پوچ نباشد؟… گرچه در این اوضاع ژولیده و مغشوش، همه بهنوعی در صف اول قربانیان ایستادهاند اما پرستاران هم رویینتن نیستند و اتفاقا بیشتر در این مهلکه ویروسی گرفتار میشوند. تا به اینجا، ۹ هزار نفر از آنان مبتلا شدهاند اما کرونای سفاک برای دمی آسودگی، نیاز به نوشیدن خون قربانی دارد و لاجرم در آشفتگی مدام این روزها که پرستاران در خط مقدم ایستادهاند، مرگ از رگ گردن به آنان نزدیکتر است، پرستارانی که گمان میکردند، پس از ویروسی شدن پیکره جامعه و کوششهای بیوقفه، قطار مطالباتشان به سرمنزل مقصود خواهد رسید و یکبار برای همیشه حقشان ستانده میشود.
راستش با آمدن کرونا هم، معادلات بهظاهر پیچیده اما ساده نظام پرستاری حلوفصل نشد و در این ۶ ماه، حرف و سخنهای ویترینی و وعدههای بلااثر، به گريز مسئولان از پاسخگویی در قبال مطالبات انجامید، تا بدانجا که با قراردادهای موسوم به«۸۹ روزه» در بحبوحه بحران به خدمت فراخوانده شدند و بیم آن میرفت که پرستاران با تعدیل و عدم تمدید قرارداد روبهرو شوند، اما نهتنها این اتفاق رخ داد بلکه رویداد نادری هم به وقوع پیوست و در فراخوانی اعلام شد که قراردادهای یکساله و شرکتی منعقد میشود، پرستاران هم خیال کردند برخلاف همیشه، ستاره شانس و اقبال به آنان روی خوشنشان داده، به همین علت از فراخوان جدید استقبال کردند اما اردیبهشتماه که به نیمه رسید، برگهای مقابل پرستاران گذاشته شد که حکایت از قرارداد ۸۹ روزه بدون بیمه و کارانه و مزایای دیگر داشت و در اینجا بود که عمق فاجعه نمایان شد. حالا هرچه میگذرد، نقاب از چهره کسانی که وعدههای واهی سر میدادند، کنار میرود و آنان که فرشتههای روی زمین و مدافعان سلامت خطابشان میکردیم با واقعیت به شکل عیان و برهنه رو در رو میشوند.
جذب ۱۰ هزار پرستار در سال، نیاز حداقلی نظام سلامت
دیروز پرستارانی که نخواستند نامشان در گزارش ذکر شود با ما تماس گرفتند و از اینکه خواستههایشان پشت گوش انداخته میشود، مراتب ناخشنودی و گلایهمندی خود را ابراز کردند. جامعه پرستاری در این سالها در ارتباط با کمبود کادر پرستاری در سیستم بهداشت و درمان، اجرا نشدن قانون تعرفه گذاری و طرح پرداخت کارانه، لب به اعتراض گشودهاند و همواره از وعدهووعیدهای سریالی مسئولان نظام سلامت اظهار ناامیدی کردهاند و درصدد پیگیری مطالباتشان از سوی دولت برآمدهاند. حتی وقتی با تجهیزات اندک و دستخالی به جنگ با هیولای ناشناختهای به نام ویروس کرونا رفتند، بازهم وفای به عهدی در کار نبود و این روزهای دشوار هم، شوریدگی و افسردگی مضاعفی را به کادر درمان تحمیل کرده اما این تنها پریشانی ناشی از بیماری نیست که پرستاران با آن دستبهگریباناند، بلکه بهتازگی بیم نداشتن امنیت شغلی هم بر سر آنان سایه افکنده، حالآنکه حدود
۹ هزار نفر از پرستاران به کرونا مبتلا شده و از این تعداد، بالغبر ۴ هزار نفر از چرخه خدمترسانی خارجشدهاند و به گفته محمد میرزابیگی، رئیسکل سازمان نظام پرستاری «از تعداد ۲۵۰ هزار خانواده بزرگ پرستاری کشور اعم از شاغلان، دانشجویان، بازنشستگان و… تعداد بالغبر ۱۱۰ هزار نفر برای ۱۴۰ هزار تخت بیمارستانی فعال بوده و فقط در بالین و بیمارستانها کار میکنند، یعنی به ازای هر تخت بیمارستانی در بالین فقط ۰/۸ نیروی پرستار در ۲۴ ساعت داریم و این یعنی درهم تنیدگی همزمان دو بحران کمبود نیروی پرستاری و کرونا. از این تعداد ۱۱۰ هزار نفر حدود ۶۵ تا ۶۸ هزار پرستار مستقیما طی این چهار ماه، صرفا به بیماران کرونایی خدمت کردهاند و از این تعداد ۶۵ الی ۶۸ هزار نفر، بالغبر ۵۰ درصد آنها یعنی دستکم ۳۲ هزار پرستار، مدتزمانی بین حداقل دو هفته و حداکثردو ماه بهصورت مداوم در بخشهای کرونایی بیمارستانها یا در مجاور بخش کرونا بهطور شبانهروز در ارتباط مستقیم با این بیماران بوده و از دیدار با خانوادههای خود اعم از همسر، فرزند، پدر و مادر و … محروم بودهاند و از نزدیکترین فاصله فیزیکی و کاری با بیماران کرونایی حشرونشر داشتهاند و به آنها خدمت کردهاند.»
شواهد آماری نشان از آن دارد که در کشورهای اروپایی به ازای هر هزار نفر جمعیت، ۱۰ گروه پرستاری فعالیت میکنند و متوسط جهانی به ازای هر هزار نفر، ۶ مورد است. طبق آمار سنجش سلامت در جهان به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۰ پرستار باید به کار گرفته شود که این میزان در کشورهای اروپایی بین ۸ الی ۱۰ پرستار بوده است. اختصاص سه پرستار به ازای هر هزار نفر بهعنوان حداقلترین نیروی پرستاری در دنیا محسوب میشود. درحالیکه در کشور ما ۱٫۶ پرستار برای این تعداد از افراد به کار گرفته میشود که این امر از حداقلهای در نظر گرفته کمتر است و پیش از اینکه ویروسی مهلک به جان جامعه بیفتد، جمعیت پرستاری باید دو برابر میشد تا بیماران نیمی از حداقل مراقبتهای لازم را دریافت کنند. بالطبع در این سراسیمگی و بیسامانی، سیستم سلامت در پی بازجستن تعداد پرشمارتری از کادر درمان است.
سالانه ۴ تا ۵ هزار پرستار بازنشسته شده و حداقل همین تعداد باید جذب شوند اما نه دستکاری کردن آمار و نه کتمان حقیقت، هیچکدام قادر به پاک کردن صورتمسئله نیست. چراکه از یکسو در سالهای۹۵ و ۹۶ و ۹۷ جذب نیرویی صورت نگرفته و فقط سال ۹۸ حدود ۴ هزار نیرو جذبشدهاند و از سوی دیگر، ۱۰ تا ۲۰ هزار پرستار ظرف سالیان گذشته بازنشسته شدهاند و مجموعه بیتدبیریها سبب شده ۳۰ هزار پرستار بیکار باشند. بر اساس برنامه چهارم و پنجم توسعه، جذب ۱۰ هزار پرستار در سال، نیاز حداقلی نظام سلامت است اما طی سه سال گذشته هیچگونه جذبی صورت نگرفته و آن ۱۰ هزار نیرویی که سال گذشته با کوششها و پیگیریهای بهعملآمده از طریق سازمان برنامهوبودجه جذب شدند، ۴۲۰۰ نفر پرستار و مابقی در سایر حوزهها و رشتهها بهکار گرفتهشدهاند و در جریان جدال نفسگیر با کرونا، هر بار ارقامی برای جذب نیرو مطرح شد که آخرین مورد آن مربوط به موافقت سازمان برنامهوبودجه جهت جذب سه هزار نیرو با اولویت پرستار است که این میزان، قطرهای در برابر دریای نیاز بیمارستانها به پرستار است و در چنین بزنگاه خطیری، آنان دوام نمیآورند و در نیمه پیکار، براثر عدم تجدیدقوا و حجم فشردهای از مشکلات، به ویروس مبتلا شده و یا جان میبازند و اینگونه در یک رقابت نابرابر و ناجوانمردانه، صحنه مبارزه را ترک میکنند.
ازاینرو، رئیسکل و اعضای شورای عالی سازمان نظام پرستاری طی نامهای به رئیسجمهور پیگیری و تحقق مطالبات پرستاران و اجرای قوانین بر زمینمانده را خواستار شده اند و اجرای بدون قید و شرط دو قانون مهم تعرفه گذاری و ارتقا بهرهوری، اصلاح نظام پرداخت مطابق توافقات سازمان نظام پرستاری و وزارت بهداشت و نیز پرداخت معوقات مختص پرستاران، استخدام سریع حداقل
۱۰ هزار پرستار برای رفع کمبود ناشی از توسعه تختهای بیمارستانی و جایگزین بازنشستگان پرستاری، تغییر وضعیت نیروهای شرکتی و تسری مزایای فصل دهم قانون خدمات کشوری یا معادل آن به پرستاران شرکتی، پرداخت فوقالعاده ویژه به پرستاران همانند نیروهای ستادی و مالی، رسیدگی جدی و اساسی به پرستاران مبتلابه کرونا و تأمین جایگزین برای بالغبر ۷۰۰۰ نفر از پرستاران مبتلابه کرونا ( همانند جایگزینی مرخصی زایمان) در بخشهای مربوطه ، برخورداری قانونی پرستاران از مرخصی استعلاجی در صورت ابتلا به کرونا و پیگیری موضوع این بیماری در بین خانواده و بستگان درجهیک وی و رسیدگی و تصمیم فوری برای پرستاران بهکارگیری شدهدر ایام کرونا در دانشگاههای گیلان، مازندران و کل کشور، حداقل بهصورت قراردادهای یکساله و قرار گرفتن آنها در اولویت استخدام ازجمله مطالبات جامعه پرستاری از رئیسجمهور است که در این نامه به آن اشارهشده است.
تعرفه گذاری؛ شاید وقتی دیگر
پیرو همین نامه، پرستار یکی از بیمارستانهای دولتی به ما میگوید، نهفقط به بدیهیترین مطالبات، مانند استخدام رسمی، رفع تبعیض در دستمزد و تسریع در پرداخت کارانه و اضافهکار چندین ماهه دست نیافتهاند، بلکه در بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی ماههاست پرداخت کارانه به تعویق افتاده یا اصلا پرداختنشده وتعرفه گذاری خدمات پرستاری هم از تابستان ۱۳۸۶ تاکنون به سرانجام نرسیده، قانونی که با بیشترین آرای نمایندگان مجلس به تصویب رسیده و همچنان به بهانه نبود بودجه اجرایی نشده است. حتی در سالهای گذشته سازمان نظام پرستاری برای اجرای قانون تعرفه گذاری، بودجه دو هزار میلیارد تومانی را به وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی پیشنهاد داد و وزارت بهداشت نیز آن را به سازمان برنامهوبودجه ارائه کرد، اما درنهایت رد شد! ساماندهی نظام پرداخت در کوتاهمدت و میانمدت و صفر کردن معوقت کارانهها و اضافهکارها نیز نادیده گرفتهشده و هنوز تعداد زیادی از دانشگاههای علوم پزشکی اضافهکار و کارانه پرستاران را از هم جدا نکردهاند. این موضوع باعث عدم شفافیت در پرداختها شده است. از سوی دیگر به علت نادیده گرفتن قانون بهرهوری توسط دانشگاههای علوم پزشکی و اجبار به انجام اضافهکار بالاتر از سقف قانونی مجاز، حق پرستاران تضییع میشود و در اقدامی عجیبتر، ارزش هر ساعت کار پرستاران در بخش کرونا معادل ساعت کار یک دانشجوی انترن پزشکی در نظر گرفتهشده، درصورتیکه کار پرستار قابلمقایسه با فعالیت دانشجوی پزشکی عمومی نیست.
پرستار دیگری هم تأکید میکند، آنان بیشترین رویارویی را با بیماران دارند و بیشترین خطرات متوجه این قشر است، اما سهم زیادی از کارانه ندارند و گاهی در همین نظام سلامت دیده میشود کارانههایچند برابری به افراد دیگر پرداختشده و عدالت در این زمینه رعایت نمیشود، این کارانه هم با اضافهکار و بهرهوری نیروی انسانی، مخلوط و با تأخیر بسیار زیاد پرداخت میشود. حتی مصوبات هیئتوزیران در سال ۱۳۶۷ و سپس قانون ارتقای بهرهوری در سال ۱۳۸۸ بههیچعنوان اجرایی نمیشود و هرروز بر فشار کار پرستاران افزودهشده و به همان نسبت به ویروس مبتلا و از گردونه نظام سلامت حذف میشوند.
پیشتر «محمد شریفی مقدم»، دبیر کل خانه پرستار این مسئله را قابل پیشبینی میدانست و بارها گوشزد کرده بود، به این دلیل که در عوامل بیماریزای پرخطر و واگیردار، کسانی بیشتر در معرض ابتلا هستند که با این مسائل ارتباط و نزدیکی تنگاتنگی دارند. «شریفی مقدم» که در گفتوگو با «رسالت» سخن میگوید، بر این مسئله تأکید میکند که «در سایر نقاط جهان، حقوق و مزایای پرستاران به نسبت سایر گروههای درمانی بالاتر است و تفاوت دریافتی میان پزشک متخصص و پرستار، ۱٫۵ تا ۲ برابر است، چون آنان در محیط کار، امنیت جانی ندارند و فارغ از کرونا، به دلیل مواجهه مکرر با عوامل بیماریزای خطرناک مثل ایدز، هپاتیت، سل، سوانح و آنفلوآنزا جانشان در معرض تهدید است و حتی به پرستاران، اضافهکار هم تحمیل نمیکنند، چون معتقدند در این صورت درصد خطاهایشان بالا میرود. از سوی دیگر مطابق با استانداردهای جهانی تعداد پرستاران باید تعداد یا نُرم مشخصی داشته باشد که اگر از آن کمتر باشد هم بیمار و هم پرستار آسیب میبیند و ما در جریان کرونا، شاهد این مسئله بودهایم. این نُرم به ازای تخت و به ازای جمعیت است. به این معنا که به ازای هر تخت باید دو پرستار فعالیت کنند اما در شرایط فعلی حدود ۸/۰ یا ۷/۰ است و در برخی مناطق مثل خوزستان، ۵/۰ یا ۱/۰ پرستار فعال است و همین کمبود شدید نیرو برای خدمترسانی به بیماران کرونایی اشکالاتی را به وجود آورده، کما اینکه پرستاران را هم دچار ضعف و خستگی مفرط کرده و سبب شده به ویروس مبتلا شوند. وقتی نیروهای ما یکدوم حداقلی است که باید باشد، طبیعتا وضعیت بغرنج خواهد بود. پژوهشها نشان میدهد، اگر یک بخش بیمارستان با ۲۵ بیمار، به سه پرستار سپرده شود، ۱۵ درصد در شرایط عادی و غیرکرونایی از میزان مرگومیرها کاسته میشود و طبعا در شرایط کرونایی هم هرچه تعداد پرستارها بیشتر باشد، تأثیر خواهد داشت و ممکن است ۲۰ درصد در کاهش مرگومیرها مؤثر باشد. اگر در یک بخش ۱۵ بیمار کرونایی باشند باید بهطور مثال سه پرستار بر بالین بیماران حاضر باشند اما تصور کنید که دو پرستار خدمترسانی میکنند و در شب، یک پرستار شیفت میایستد و این پرستار بهناچار بهجای سه نیروی دیگر کار میکند و فرصتی ندارد برای اینکه وسایل حفاظتیاش را مرتب عوض کند، از طرفی کمبود گان و ماسک و پوششهای حفاظتی و اضافهکاریهای اجباری بهرغم کسالت پرستار باعث شده میزان تلفات و قربانیانمان در میان کادر درمان افزایش یابد. چون نیروی کافی وجود ندارد.»
دبیر کل خانه پرستار، بیبرنامگی دولت را در تشدید بحران و افزایش تلفات جامعه پرستاری مؤثر میداند و معتقد است: «طولانی شدن بحران کرونا به کاهش توان کادر درمان منجر شده و از همان ابتدا دولت، برنامه درستی برای مقابله با ویروس نداشته و تصورش این بوده که ظرف یک یا چند هفته بحران تمام میشود و بعد هم گفتند تابستان که فرابرسد، کرونا خاتمه مییابد و وقتی برای بهکارگیری پرستار۸۹ روزه فراخوان دادند، مشخص شد که دولت بهزعم خودش، طی سه ماه یا کمتر میتواند این بحران را از سر بگذراند و حاصل چنین رفتار غلطی، مرگ غیرمعمول پرستاران و عدم خدمترسانی کافی به بیماران کرونایی و افزایش قربانیان بوده و بیشترین پرستاران ما در گیلان جانباختهاند. حتی بعد از انعقاد قراردادهای ۸۹ روزه، مدالهای افتخار را میان دولت و وزارت بهداشت تقسیم کردند و مدعی بودند که توانستهاند کرونا را شکست بدهند و دراینبین، پرستارها از خاطر رفتند. درحالیکه ایتالیا بهتازگی تعداد جانباختگانش تکرقمی شده، بهاینعلت که در همان هفته اول که ویروس به کشورشان وارد شد، ۱۰ هزار پرستار را استخدام کردند. چون بهترین گروهی که میتواند این بیماری را کنترل و مهار کند، گروه پرستاری است. حالآنکه در کشور ما بهمحض فروکش کردن آمارها، قبل از فرارسیدن ۸۹ روز، عذر برخی از پرستاران را خواستند و برخی را بعد از اتمام ۸۹ روز دیگر قراردادهایشان را تمدید نکردند و حالا که آمارها بالا رفته، دوباره پرستاران را مدافع سلامت و فرشته روی زمین خطاب میکنند و هزار میلیارد هم برای کارانه در نظر گرفتهاند که اگر این رقم را بر ۱۵۰ هزار کادر پرستار دولتی تقسیم کنیم، یعنی هر پرستار برای یک سال، ۶ میلیون تومان دریافت خواهد کرد که ماهانه ۳۰۰ هزار تومان میشود، البته به فرض که این رقم را پرداخت کنند.»
آنطور که «شریفی مقدم» میگوید، این کارانه مربوط به اردیبهشت و تیرماه سال گذشته است، حالآنکه اگر سر موعد مقرر یعنی سال قبل پرداخت میشد، ارزش آن به نصف تقلیل نمییافت. دبیر کل خانه پرستار، این پرسش را هم مطرح میکند که چرا چند صد هزار میلیارد تومان بودجهای که بهنظام سلامت تزریق میشود را رسانهای نمیکنند و فقط چندرغاز پرداختی به پرستاران اطلاعرسانی میشود؟ «پرداخت مطالبات و معوقات گذشته را که نباید اینچنین در بوق و کرنا کرد، بعد هم پرستاران پایینترین حقوق را در سطح کارکنان دولت دریافت میکنند و نظام تعرفه گذاری خدمات پرستاری، ۱۴ سال است، اجرایی نشده و مطابق برنامه ششم توسعه، دولت مکلف به اجرای آن است و علیرغم پیگیریهای مکرر، به سرانجام مشخصی نرسیده، بنابراین اگر دولت به دنبال شفافسازی است، باید در مورد تعرفه گذاریهم بگوید و دریافتی پزشکان را علنی اعلام کند.
چون کارانه آنان در بحران کرونا، ماهانه ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان است. پس با این تفاسیر، اختصاص هزار میلیارد برای پرستاری که جانش را کف دستش گذاشته، رقمی نیست، ضمن اینکه از سوی مسئولین وزارت بهداشت و دولت هیچ اقدام عملیاتی برای جامعه پرستاری انجامنشده، درحالیکه جامعه درگیر ویروس مرگباری است و باید در این بخش هزینه کنند تا مردم با خسارت کمتری روبهرو شوند. بنابراین بحث استخدام نیروی پرستاری و یا پرداخت حقوق و مزایای مناسب، مطالبه جامعه پرستاری نیست بلکه مطالبه مردمی است، چون در غیر این صورت جامعه متضرر خواهد شد. به فرض مثال اگر تمامی هزینههای پرستار ماهانه ۷ میلیون تومان باشد، در سال ۹۰۰ میلیارد تومان است و بهصورت معمول هم باید پرستار استخدام میکردند. چون سالانه ۳ تا ۴ هزار پرستار بازنشسته میشوند و طی ۷ سال گذشته، حدود ۳۰ هزار پرستار ما به یکشکلی از سیستم سلامت خارجشدهاند اما جایگزین آنها، فقط جذب ۱۰ هزار پرستار بوده است! پس استخدام سه هزار پرستار در این وضعیت خطرناک پاسخگو نیست. ما به صد هزار نیرو نیاز داریم. در دور اول و دوم دولت تدبیر و امید نزدیک به ۳۰ هزار تخت بیمارستانی اضافهشده که به ازای هر تخت باید دو پرستار فعالیت کنند و حتی اگر یک پرستار هم بهکار میگرفتند باید به رقم ۳۰ هزار پرستار میرسیدیم و بهغیراز این، چند هزار نیرو هم در سال بازنشسته میشوند که حداقل باید ۶۰ هزار پرستار در سال استخدام بشود که ما به شرایط۳۰ سال پیش برگردیم. بنابراین توزیع سه هزار پرستار در بین ۷۰۰ بیمارستان بسیار ناچیز است، تصور کنید که سهم بیمارستان امام خمینی با ۲۰۰ تخت، ۱۰ پرستار خواهد بود! پس این مسکنهای تبلیغاتی و پوپولیستی مشکلی از مردم و سیستم سلامت کشور حل نمیکند.»
با روند فعلی، سنگر مبارزه با کرونا خالی خواهد شد
«شریفی مقدم» هشدار میدهد که اگر تدبیر و چارهاندیشی صورت نگیرد، میزان تلفات و قربانیان ما در بخش کادر درمان بهویژه پرستاران بیشتر خواهد بود، در کشورهای دیگر بهصورت کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برنامهریزی کردهاند اما در کشور ما، دولت برنامه خاصی ندارد. اگر یک مثلث را در نظر بگیریم، یکی از اضلاع آن، مردم و دو ضلع دیگر، دولت و کادر بهداشت و درمان هستند که دولت مهمترین نقش را دارد و باید ضمن تدوین پروتکلهای بهداشتی، ایجاد حساسیت کند نه حساسیتزدایی و دیگر اینکه بسته حمایتی در نظر بگیرد. اما هیچکدام از این اقدامات صورت نگرفته و ازاینرو، تعداد مبتلایان افزایشیافته و به همان نسبت کادر درمان بهویژه پرستاران، فشار مضاعفی را متحمل شدهاند. اما در سایر کشورها ضمن در نظر گرفتن بسته حمایتی، توانسته اند مردم را با سیاستهای خود همراه کنند، همچنین ساختار نظام سلامتشان قوی بوده و تعداد پرستار در جوامع اروپایی به ازای هر هزار نفر جمعیت، ۱۰ نفر است و بهرغم کافی بودن تعداد پرستارانشان بازهم نیرو استخدام کردند و با کاهش ساعت کاری و ارائه بستههای حمایتی، روحیه و توان کادر درمان را تقویت نمودند و حتی حقوق و مزایای پرستاران را افزایش دادند، تازه بهرغم اینکه در آمریکا یک پرستار، ۴ هزار دلار دریافتی دارد اما پرستار ما سه میلیون میگیرد که معادل ۱۲۰ دلار است. این را هم باید اضافه کرد که پرستاران کشورهای اروپایی مرتب تحت تستهای آزمایشگاهی بودهاند و در صورت ابتلا از چرخه درمان خارجشدهاند اما در کشور ما، به ازای هر نفر جمعیت، ۱٫۵ یا ۱٫۶ پرستار است و با شیوع ویروس، شرایطمان حاد شده و پرستاران مبتلا از چرخه سلامت خارج نشدهاند، چون مسئولان معتقدند پرستار مبتلابه ویروس قرار است از کرونایی ها مراقبت کند بنابراین اشکالی پیش نمیآید! درحالیکه این پرستارها خواهناخواه با سایر اعضای کادر درمان و پرستارهای دیگر در ارتباطاند و آنها را هم آلوده میکنند و با این وضعیت که کمبود نیرو وجود دارد، اغلب پرستارها مبتلا خواهند شد و سنگر مبارزه با کرونا خالی خواهد شد!»
پرستاران , کرونا , مرضیه صاحبی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.