اخبار ویژه »
شناسه خبر : 84527
پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه
تاریخ انتشار : 28 فروردین 1402 - 6:06 |
وقتی جامعه شناسان به چالشهای محیط زیستی ورود جدی ندارند
محیط زیست نیازمند تلاش علمی جامعهشناسان
روند پرشتاب تغییرات اقلیمی غیرقابلانکار است و نتایج بررسیهای آماری در سه دهه گذشته و مقایسه میزان این تغییرات در سطح جهانی، نشاندهنده شدت آن در ایران است. تغییرات اقلیمی که باید اثرات و پیامدهایش را در طی هزاران یا میلیونها سال عیان میکرد، در فاصله کمتر از سه دهه، وضعیت اقلیمی کشور را دگرگون کرده که آثار آن، سبک زندگی اجتماعی را هم متأثر ساخته است. این تغییرات که بیشتر براثر دستکاری بشر بر طبیعت رخداده، در بلندمدت آسیبها و هزینههای بسیاری را بر جامعه تحمیل میکند.
مهتا بذرافکن- پژوهشگر حوزه اجتماعی آب
روند پرشتاب تغییرات اقلیمی غیرقابلانکار است و نتایج بررسیهای آماری در سه دهه گذشته و مقایسه میزان این تغییرات در سطح جهانی، نشاندهنده شدت آن در ایران است. تغییرات اقلیمی که باید اثرات و پیامدهایش را در طی هزاران یا میلیونها سال عیان میکرد، در فاصله کمتر از سه دهه، وضعیت اقلیمی کشور را دگرگون کرده که آثار آن، سبک زندگی اجتماعی را هم متأثر ساخته است. این تغییرات که بیشتر براثر دستکاری بشر بر طبیعت رخداده، در بلندمدت آسیبها و هزینههای بسیاری را بر جامعه تحمیل میکند.
بیتردید پیامدهای اجتماعی تغییرات اقلیمی و فجایع زیستمحیطی، نه در ایران که در سرتاسر جهان از مسائل اضطراری و مهمترین چالشهای عصر ماســت. بحرانهایی که با توســعه فناوریها در کنــار تغییرات اجتماعی و فرهنگی و مداخلات انســان بهمنظور تســلط بر منابع طبیعی ایجادشدهاند وزندگی انسان را نیز مورد تهدیــد قرار دادهاند. به دلیل اهمیت و تأثیر این چالشها بر زندگی اجتماعی بشــر، انتظار میرود علوم اجتماعی بیش از هر زمان دیگری، فعالانه در کنار سایر علوم ایفای نقش نماید.
آنچه مسلم است تغییر اقلیم، درحال قربانی گرفتن، خشــونت و فقرزایی اســت و البته آنچنان که میراث تاریخی بشــریت اســت ضعیفترینها بیشازپیش در معرض آسیباند. شاید اصطلاح دقیقتری کــه برای توصیــف این تخریبگری انسانساخت بتوان به کار برد، کپیتالوژنیک ســرمایه ســاخت است. چراکه دوسوم آلایندگی صنعتی دیاکسید کربن از سال ۱۸۵۴ تاکنون توسط ۹۰ ابر شرکت منتشرشده و امروزه یک درصد جمعیت ثروتمند دنیا، بهعنوان یکی از عوامل اصلی ناکامی بشر در تحقق اهداف اقلیمی؛۳۰ برابر بیشتر از میزان مجاز، گازهای گلخانهای تولید میکنند. این جمعیت اندک در حالی کمر به ویرانی زمین بسته است که
۵۰ درصد از جمعیت فقیر دنیا، همچنان پایینتر از خط هشداری که برایش تعیینشده گازهای گلخانهای تولید میکند.
پیامدهای تغییرات اقلیمی ازجمله فقدان دسترسی به آب سالم بهداشــتی و غذای کافی و تهدیدات آینده آن نیز محصول همین سیستمی است که قربانیانش جوامعیاند که بهسرعت رو به افول و فروپاشی میروند و پیشقراولان آن مهاجرانی اند که خبر غرق شدن آنها در دریاها به گوش میرسد. ازاینرو درک تغییــرات اقلیمی و پیامدهای آن مســتلزم بازاندیشــی در مفاهیمی چون عدالت زیستی، سیاست طبقاتی ، نابرابری، فقر و توسعه است. این مفاهیم همگی در قلمــرو مطالعات جامعهشناسی میگنجد و انتظار میرود حوزه جامعهشناسی فعالانه وارد این عرصه شده و پرچمدار این بازاندیشی باشد.
از دهه ۷۰ تاکنون اقلیم شناســان و دانشــمندان علوم زمین نســبت به سوءاستفاده از منابع طبیعی، آلودگی منابع آب، جنگلزدایی و تولید گازهای گلخانهای هشدار داده و هرسال تأکید بیشتری در مورد پیامدهای این مسئله بر جوامع انسانی داشتهاند. علیرغم آنکه، این تغییرات بهطور مستقیم پیامدهای اجتماعی گستردهای دارد، اما علوم اجتماعی همچون یک ناظر ناآگاه گویی از این اطلاعات درکی ندارد. هرچند از سال ۲۰۰۸ تعداد بسیار کمی از جامعه شناسان در برخــی از نقاط جهان متوجه ابعاد گســترده مخاطرات تغییرات اقلیمی شده و پژوهشهای اجتماعی اندکی در این زمینه آغاز گشته و رو به رشد است اما هنوز کافی نیست. در کشور ما نیز وضعیت مطلوب نبوده است؛ باوجوداینکه خاورمیانه یکی از کانون های مخاطرات اقلیمی اســت و گرمایش جهانی تهدیدی علیه زندگی در این جغرافیاست اما کنش مؤثری از ســوی جامعه شناســان
بــرای معرفی پیامدها و ضرورت تغییر سیاستگذاریها و برنامهریزیها دیده نشده است. البته این هشدارها موجب شد که جامعه مدنی و تشکلهای مردمنهاد در حوزههای محیطزیست پا به عرصه عمل گذاشته و تغییر سیاستهای اقلیمی را مطالبه نمایند. کنشــگری این فعالان دستاوردهای مهمی داشته است اما ازآنجاکه صحبت از چالشی است که میتواند به فروپاشــی جوامع منجر شود، انتظار میرود که جامعه شناســان نیز متوجه خطر شــده و باهدف تأکید بر اهمیت موضوع و اتخاذ تصمیمات علمی، میان علوم اجتماعی و جامعه پلی برای تغییر و اصلاح ایجاد نمایند.
جنبشهای زیستمحیطی و فعالیت گروههای محلی در برابر پروژههای مخرب، جنگلزدایی، آلودگیها و دهها چالش دیگر میتواند برای جامعهشناسی الهامبخش باشد و به برخی از این چالشها حتی واکنش فوری نشان دهد، چراکه مســائل بغرنج اجتماعی ناشی از این ابرچالشها میتواند پیامدهای سهمگینی برای جامعه به دنبال داشته باشد. این سلسله بحرانها تهدیدکننده هستی انســان اســت و هماکنون دنیا نه همچون گذشته با تکثیر ریســک، بلکه با تکثیر مخاطره حیات مواجه است و این تعجبآور و البته تأسفبار است که جامعه شناسان با محافظهکاری از کنار این شرایط میگذرند.
کشــور ما باوجود موقعیت جغرافیایی از یکسو و حکمرانی ناصحیح درحوزه منابع طبیعی و منابع آب از سوی دیگر با ابرچالشهایی مواجه است که نقشآفرینی جامعه شناسان بــرای حل این مسائل را میطلبد. بااینحال، همچنان جامعهشناسی در نقطهای دور ایستاده و تماشاگر این وضعیت است. از نیمه دهه ۸۰ تاکنون زنگ خطر تغییرات اقلیمی برای ایران به صدا درآمده، حدود ۸۲ درصد قلمرو ایران خشک و نیمهخشک است و بارندگی سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر است که از متوسط جهانی کمتر است. مطالعات نشان میدهد که به نسبت سال ۱۹۵۰ میلادی بهطور متوسط دمای میانگین کشور حدود ۱/۵ درجه افزایش پیداکرده و در کنار آن، متوسط میزان بارش حدود ۴۵ میلیمتر کمتر شده است. درنتیجه تغییرات اقلیمی میتواند برای ایران تشدید خشکسالی را به همراه آورده و گریبان بخشهای وسیعی از کشور را در سالهای آینده بگیرد. ایران بیشترین انتشار گازهای گلخانهای در خاورمیانه را دارد و در سطح جهانی نیز در مقام هفتم قرارگرفته است. اما تقریبا هیچ کنش مؤثر انتقادی در حوزه حکمرانی آب و محیطزیست از ســوی انجمن جامعهشناسی دیده نشده است. اگر تعداد بسیار کمی از جامعه شناســان به این مسائل واردشدهاند نیز از سر علاقهمندی و کنشگری شخصی بوده است. درحالیکه چندین استان کشور وارد منازعات و مناقشات آبی شدهاند و روستاهای زیادی از پروژههای انتقال آب و سدسازی آسیبدیده و معیشت خانوادههای روستایی و جوامع در خط مقدم نابودی است؛ و خطر حاشیهنشینی و مهاجرتهای ســرگردان فقرای اقلیمــی احتمال چالشهای جدی را در جوامع مقصد به دنبال خواهد داشــت؛ بااینحال جامعه شناسان نهتنها ورود جدی به مسائل آب و چالشهای محیط زیستی نداشتهاند، بلکه حتی در برابر تغییر قوانینی چون تغییر قانون تشکلها که موجب کمرنگ شدن کنشگری در حوزه محیطزیست میشود نیز منفعل عمل کردهاند. باوجود نقد جدی سازمانهای مردمنهاد بــه قانون در دست اقدام تشکلهای مدنی از سوی کنشــگران مدنی، چنــدان صدایی از انجمن جامعهشناسی بهعنوان یکنهاد متخصص در مطالعات اجتماعی در انتقاد از این پیشنویس شنیده نشده است. ابرچالشهای زمانه ما؛ زیستبوم و پایداری سرزمین را نشانه رفته و درنتیجه تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن و هرآنچه به جامعه ، مردم و تشکلهای مدنی مربوط میشود بایــد به کانون تخصص جامعهشناسی تبدیل شــود. ارزیابی حقیقی ابرچالشهایی که ناشــی از توســعه نابخردانه و حکمرانی فاجعهبار منابع است بدون محافظهکاری باید بــه مهمترین مطالبــه انجمن جامعهشناسی بدل شود.
بهعنوانمثال مطالعه اجتماعی و فرهنگی پروژهها باید با نظــارت دقیق این انجمن صورت پذیرد و مطالعات قبلی نیز باید در اختیار این انجمن جهت بررســی و نقد قرار گیرد. در این ابرچالشها مسئله مهم؛ از دســت رفتن حیات سرزمین میلیونها انســانی اســت که به دلیل نابرابری و بیعدالتی در توزیع عادلانه منابع مجبور به ترک ســرزمین شــده و به حاشیه رانده میشوند و یا به بازتولید فقر و انواع خشونت بهویژه علیه زنان و کودکان منجر میشود. سروسامان دادن به این وضعیت باوجود مخاطرات اقلیمی و تهدیدات پیش رو
نیازمند دانش و کنشــگری فعالانه باهدف بازیابی زیستبوم و محیطزیست است و انتظار میرود جامعهشناسی در کنار دیگر علوم برای کاهش این تهدیدات و مخاطرات همکاری نماید.
روند پرشتاب تغییرات اقلیمی غیرقابلانکار است و نتایج بررسیهای آماری در سه دهه گذشته و مقایسه میزان این تغییرات در سطح جهانی، نشاندهنده شدت آن در ایران است. تغییرات اقلیمی که باید اثرات و پیامدهایش را در طی هزاران یا میلیونها سال عیان میکرد، در فاصله کمتر از سه دهه، وضعیت اقلیمی کشور را دگرگون کرده که آثار آن، سبک زندگی اجتماعی را هم متأثر ساخته است. این تغییرات که بیشتر براثر دستکاری بشر بر طبیعت رخداده، در بلندمدت آسیبها و هزینههای بسیاری را بر جامعه تحمیل میکند.
بیتردید پیامدهای اجتماعی تغییرات اقلیمی و فجایع زیستمحیطی، نه در ایران که در سرتاسر جهان از مسائل اضطراری و مهمترین چالشهای عصر ماســت. بحرانهایی که با توســعه فناوریها در کنــار تغییرات اجتماعی و فرهنگی و مداخلات انســان بهمنظور تســلط بر منابع طبیعی ایجادشدهاند وزندگی انسان را نیز مورد تهدیــد قرار دادهاند. به دلیل اهمیت و تأثیر این چالشها بر زندگی اجتماعی بشــر، انتظار میرود علوم اجتماعی بیش از هر زمان دیگری، فعالانه در کنار سایر علوم ایفای نقش نماید.
آنچه مسلم است تغییر اقلیم، درحال قربانی گرفتن، خشــونت و فقرزایی اســت و البته آنچنان که میراث تاریخی بشــریت اســت ضعیفترینها بیشازپیش در معرض آسیباند. شاید اصطلاح دقیقتری کــه برای توصیــف این تخریبگری انسانساخت بتوان به کار برد، کپیتالوژنیک ســرمایه ســاخت است. چراکه دوسوم آلایندگی صنعتی دیاکسید کربن از سال ۱۸۵۴ تاکنون توسط ۹۰ ابر شرکت منتشرشده و امروزه یک درصد جمعیت ثروتمند دنیا، بهعنوان یکی از عوامل اصلی ناکامی بشر در تحقق اهداف اقلیمی؛۳۰ برابر بیشتر از میزان مجاز، گازهای گلخانهای تولید میکنند. این جمعیت اندک در حالی کمر به ویرانی زمین بسته است که
۵۰ درصد از جمعیت فقیر دنیا، همچنان پایینتر از خط هشداری که برایش تعیینشده گازهای گلخانهای تولید میکند.
پیامدهای تغییرات اقلیمی ازجمله فقدان دسترسی به آب سالم بهداشــتی و غذای کافی و تهدیدات آینده آن نیز محصول همین سیستمی است که قربانیانش جوامعیاند که بهسرعت رو به افول و فروپاشی میروند و پیشقراولان آن مهاجرانی اند که خبر غرق شدن آنها در دریاها به گوش میرسد. ازاینرو درک تغییــرات اقلیمی و پیامدهای آن مســتلزم بازاندیشــی در مفاهیمی چون عدالت زیستی، سیاست طبقاتی ، نابرابری، فقر و توسعه است. این مفاهیم همگی در قلمــرو مطالعات جامعهشناسی میگنجد و انتظار میرود حوزه جامعهشناسی فعالانه وارد این عرصه شده و پرچمدار این بازاندیشی باشد.
از دهه ۷۰ تاکنون اقلیم شناســان و دانشــمندان علوم زمین نســبت به سوءاستفاده از منابع طبیعی، آلودگی منابع آب، جنگلزدایی و تولید گازهای گلخانهای هشدار داده و هرسال تأکید بیشتری در مورد پیامدهای این مسئله بر جوامع انسانی داشتهاند. علیرغم آنکه، این تغییرات بهطور مستقیم پیامدهای اجتماعی گستردهای دارد، اما علوم اجتماعی همچون یک ناظر ناآگاه گویی از این اطلاعات درکی ندارد. هرچند از سال ۲۰۰۸ تعداد بسیار کمی از جامعه شناسان در برخــی از نقاط جهان متوجه ابعاد گســترده مخاطرات تغییرات اقلیمی شده و پژوهشهای اجتماعی اندکی در این زمینه آغاز گشته و رو به رشد است اما هنوز کافی نیست. در کشور ما نیز وضعیت مطلوب نبوده است؛ باوجوداینکه خاورمیانه یکی از کانون های مخاطرات اقلیمی اســت و گرمایش جهانی تهدیدی علیه زندگی در این جغرافیاست اما کنش مؤثری از ســوی جامعه شناســان
بــرای معرفی پیامدها و ضرورت تغییر سیاستگذاریها و برنامهریزیها دیده نشده است. البته این هشدارها موجب شد که جامعه مدنی و تشکلهای مردمنهاد در حوزههای محیطزیست پا به عرصه عمل گذاشته و تغییر سیاستهای اقلیمی را مطالبه نمایند. کنشــگری این فعالان دستاوردهای مهمی داشته است اما ازآنجاکه صحبت از چالشی است که میتواند به فروپاشــی جوامع منجر شود، انتظار میرود که جامعه شناســان نیز متوجه خطر شــده و باهدف تأکید بر اهمیت موضوع و اتخاذ تصمیمات علمی، میان علوم اجتماعی و جامعه پلی برای تغییر و اصلاح ایجاد نمایند.
جنبشهای زیستمحیطی و فعالیت گروههای محلی در برابر پروژههای مخرب، جنگلزدایی، آلودگیها و دهها چالش دیگر میتواند برای جامعهشناسی الهامبخش باشد و به برخی از این چالشها حتی واکنش فوری نشان دهد، چراکه مســائل بغرنج اجتماعی ناشی از این ابرچالشها میتواند پیامدهای سهمگینی برای جامعه به دنبال داشته باشد. این سلسله بحرانها تهدیدکننده هستی انســان اســت و هماکنون دنیا نه همچون گذشته با تکثیر ریســک، بلکه با تکثیر مخاطره حیات مواجه است و این تعجبآور و البته تأسفبار است که جامعه شناسان با محافظهکاری از کنار این شرایط میگذرند.
کشــور ما باوجود موقعیت جغرافیایی از یکسو و حکمرانی ناصحیح درحوزه منابع طبیعی و منابع آب از سوی دیگر با ابرچالشهایی مواجه است که نقشآفرینی جامعه شناسان بــرای حل این مسائل را میطلبد. بااینحال، همچنان جامعهشناسی در نقطهای دور ایستاده و تماشاگر این وضعیت است. از نیمه دهه ۸۰ تاکنون زنگ خطر تغییرات اقلیمی برای ایران به صدا درآمده، حدود ۸۲ درصد قلمرو ایران خشک و نیمهخشک است و بارندگی سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر است که از متوسط جهانی کمتر است. مطالعات نشان میدهد که به نسبت سال ۱۹۵۰ میلادی بهطور متوسط دمای میانگین کشور حدود ۱/۵ درجه افزایش پیداکرده و در کنار آن، متوسط میزان بارش حدود ۴۵ میلیمتر کمتر شده است. درنتیجه تغییرات اقلیمی میتواند برای ایران تشدید خشکسالی را به همراه آورده و گریبان بخشهای وسیعی از کشور را در سالهای آینده بگیرد. ایران بیشترین انتشار گازهای گلخانهای در خاورمیانه را دارد و در سطح جهانی نیز در مقام هفتم قرارگرفته است. اما تقریبا هیچ کنش مؤثر انتقادی در حوزه حکمرانی آب و محیطزیست از ســوی انجمن جامعهشناسی دیده نشده است. اگر تعداد بسیار کمی از جامعه شناســان به این مسائل واردشدهاند نیز از سر علاقهمندی و کنشگری شخصی بوده است. درحالیکه چندین استان کشور وارد منازعات و مناقشات آبی شدهاند و روستاهای زیادی از پروژههای انتقال آب و سدسازی آسیبدیده و معیشت خانوادههای روستایی و جوامع در خط مقدم نابودی است؛ و خطر حاشیهنشینی و مهاجرتهای ســرگردان فقرای اقلیمــی احتمال چالشهای جدی را در جوامع مقصد به دنبال خواهد داشــت؛ بااینحال جامعه شناسان نهتنها ورود جدی به مسائل آب و چالشهای محیط زیستی نداشتهاند، بلکه حتی در برابر تغییر قوانینی چون تغییر قانون تشکلها که موجب کمرنگ شدن کنشگری در حوزه محیطزیست میشود نیز منفعل عمل کردهاند. باوجود نقد جدی سازمانهای مردمنهاد بــه قانون در دست اقدام تشکلهای مدنی از سوی کنشــگران مدنی، چنــدان صدایی از انجمن جامعهشناسی بهعنوان یکنهاد متخصص در مطالعات اجتماعی در انتقاد از این پیشنویس شنیده نشده است. ابرچالشهای زمانه ما؛ زیستبوم و پایداری سرزمین را نشانه رفته و درنتیجه تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن و هرآنچه به جامعه ، مردم و تشکلهای مدنی مربوط میشود بایــد به کانون تخصص جامعهشناسی تبدیل شــود. ارزیابی حقیقی ابرچالشهایی که ناشــی از توســعه نابخردانه و حکمرانی فاجعهبار منابع است بدون محافظهکاری باید بــه مهمترین مطالبــه انجمن جامعهشناسی بدل شود.
بهعنوانمثال مطالعه اجتماعی و فرهنگی پروژهها باید با نظــارت دقیق این انجمن صورت پذیرد و مطالعات قبلی نیز باید در اختیار این انجمن جهت بررســی و نقد قرار گیرد. در این ابرچالشها مسئله مهم؛ از دســت رفتن حیات سرزمین میلیونها انســانی اســت که به دلیل نابرابری و بیعدالتی در توزیع عادلانه منابع مجبور به ترک ســرزمین شــده و به حاشیه رانده میشوند و یا به بازتولید فقر و انواع خشونت بهویژه علیه زنان و کودکان منجر میشود. سروسامان دادن به این وضعیت باوجود مخاطرات اقلیمی و تهدیدات پیش رو
نیازمند دانش و کنشــگری فعالانه باهدف بازیابی زیستبوم و محیطزیست است و انتظار میرود جامعهشناسی در کنار دیگر علوم برای کاهش این تهدیدات و مخاطرات همکاری نماید.
برچسب ها
محیط زیست , مهتا بذرافکن
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=84527
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای محیط زیست نیازمند تلاش علمی جامعهشناسان بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.