محصول صلح آمریکایی!
گروه بینالملل
سازمان ملل متحد اعلام کرد که جنگ اوکراین باعث شده که برای اولین بار در تاریخ تعداد آوارگانی که در سراسر جهان به دلیل جنگ، خشونت، نقض حقوق بشر و آزار و شکنجه مجبور به فرار شدهاند، از مرز ۱۰۰ میلیون نفر عبور کند.بر اساس این گزارش، از زمان آغاز جنگ اوکراین در ۲۴ فوریه سال جاری، بیش از ۸ میلیون نفر از ساکنان آن در داخل کشور آواره شدهاند و حدود ۵/۶میلیون نفر دیگر که عمدا زن و کودک بودند نیز مجبور به فرار به کشوری دیگر شدهاند.کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد این رقم «هشداردهنده» که هرگز نباید ثبت میشد باید جهان را به لرزه درآورد و عزمی را به وجود آورد تا به درگیریهایی که تعداد بیسابقهای را مجبور به ترک خانههای خود کرده، پایان داده شود.در این بیانیه آمده است که در کنار جنگ، بلایای طبیعی نیز عامل وقوع بیشترین جابهجاییهای داخلی جدید بوده و باعث آوارگی ۲۳/۷میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ میلادی شده است.
نقش آمریکا در ایجاد بحرانهای جهانی
اگرچه رسانههای غربی بهصورت عامدانه بر«متن منازعه اوکراین»و آنچه در جنگ میگذرد تمرکز زیادی کردهاند، اما بررسی فرامتن این منازعه و ترکیب آن با دیگر مؤلفههای تحلیلی نشان میدهد که با صحنه پیچیده و خطرناکی مواجه هستیم!
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد،نخست اینکه آمریکا از یکسو به حمایت از تروریستهای تکفیری در افغانستان ادامه میدهد و داعش را بهمثابه مهره ضد امنیتی خود در شبهقاره هند دوباره مورد استفاده قرار داده است. هدف اولیه آمریکا از بازتولید تروریسم تکفیری و حمایت از داعش در نقاط مختلف افغانستان، خلق بحرانهای مزمن و دامنهدار امنیتی در این کشور آسیایی محسوب میشود. مقامات هر دو حزب سنتی آمریکا« دموکرات و جمهوریخواه»معتقدند که در فضای ناامن و غیر باثبات در افغانستان و شبهقاره هند، قدرت مانور و مداخلهگرایی بیشتری داشته و تمرکز افکار عمومی نیز متوجه اشغالگری مستقیم یا غیرمستقیم آنها در این مناطق نخواهد بود.دوم اینکه آمریکا و انگلیس بهعنوان دو عضو ارشد ناتو هر دو اصرار دارند که جنگ اوکراین در برهه کنونی متوقف نشود، حتی اگر کی یف ، خارکیف و ماریوپل به تلی از خاکستر تبدیل شوند! به عبارت بهتر، برای واشنگتن و لندن ، مهم است که بحران در محیطی پیرامونی روسیه« آسیای مرکزی و اروپای شرقی و حتی شمال اروپا» جریان داشته باشد. یکی از اصلیترین دلایل سوق دادن دو کشور سوئد و فنلاند بهسوی عضویت در ناتو ، تقویت همین بحران مزمن بوده است. به عبارت بهتر، غرب تلاش میکند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، اصل منازعه را میان روسیه و بازیگران اروپایی حفظ کند.نکته سوم اینکه آمریکا در حیاطخلوت چین نیز تحرکات خود را افزایش داده است. تایوان، تبت، هنگ کنگ و دریای چین جملگی به کانونهای مداخلهگرایی غرب در شرق آسیا تبدیل شده است. از سوی دیگر، انعقاد پیمان اوکاس و دیگر پیمانهای مشابه میان آمریکا،انگلیس و استرالیا، بهصورت مستقیم امنیت چین و محیط پیرامونی پکن را هدف قرار داده است.
سیاست کلان خطرناک آمریکا
در اینجا بهتر است بار دیگر معادلات امنیتی پشت پرده در افغانستان را مورد بررسی قرار دهیم.
هر چهار رئیسجمهور آمریکا از زمان اشغال افغانستان (بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن) درصدد القای این گزاره کلی به دیگران بودهاند که ثبات افغانستان تنها یک شاهکلید دارد و آن مداخله طولانیمدت غرب در این کشور است.واشنگتن برای القای این گزار
آمریکا , سازمان ملل متحد
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.