مجازات، کلیدِ کنترل کروناست؟
حتما شنیدهاید که قرار است بیخیالها، نقرهداغ شوند، همانها که ماسک نمیزنند و رعایت پروتکلهای بهداشتی را پشت گوش میاندازند، همانها که نه برای جان خودشان و نه جان دیگران ارزشی قائل نیستند. همانها که چون از جانب دولت، پلیس یا مأموری تحتفشار قرار نمیگیرند، هر طور باب میلشان باشد رفتار میکنند. اما در سایر کشورهای جهان اینگونه نیست، هزارانهزار شهروند متخلف بهواسطه بیاعتنایی به قانون و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی جریمهشدهاند و مثل ما با خواهش و تمنا، شهروندان را نسبت به ماسک زدن و فاصله فیزیکی ترغیب نکردهاند، چراکه درنهایت هم اتخاذ چنین رویهای، حاصلی نداشته است و به تعبیر ایرج حریرچی- معاون کل وزارت بهداشت، «بعدازاین همه تکرار و خواهش کردن در برخی مراکز استانها مثل اصفهان استفاده از ماسک تازه به ۷۵درصد و در تهران که حالا کانون انتشار کروناست به ۵۰ درصد رسیده است.» بنابراین راه دیگر باقی نمانده، جز اینکه از قوه قهریه و ابزار جریمه استفاده کرد. البته قبل از درنظرگرفتن هر نوع جریمهای باید نرخ ماسک را کاهش داد و کمبودهایش را برطرف کرد تا متخلفان برای رعایت پروتکلهای بهداشتی، بهانهای نداشته باشند.
گرچه از ۱۵ تیر که استفاده از ماسک در مکانهای تجمعی و بسته اجباری شده، در دستگاههای دولتی اربابرجوع را بدون ماسک راه نمیدهند و کارمندانی که ماسک نمیزنند، غیبت میخورند اما این روش چندان اثربخش نبوده و این در حالی است که محاسبات جدید اپیدومولوژیستها نشان میدهد، چنانچه شیوع کرونا کنترل نشود، در پاییز امسال به روزانه ۱۶۰۰ کشته خواهیم رسید. یعنی هر ۵۴ ثانیه یکی از ما براثر کرونا خواهد مرد. معنای دیگر این سخن آن است که هرروز ۳۲۰۰۰ نفر به کرونا مبتلا میشوند که بسیار بالاتر از ظرفیت پذیرش بیمارستانهاست بنابراین بسیاری از بیماران، شانس بستری هم نخواهند داشت. در حال حاضر تعداد پزشکان و پرستارانی که در مواجهه با کرونا مبتلا یا فوت میشوند رو به افزایش است. بهعنوانمثال درصد ابتلای کادر پرستاری در بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با افزایش دوبرابری، از ۶/۳ به ۳/۷ درصد رسیده است. ادامه این وضعیت یعنی خالی شدن بیمارستانها از کادر درمانی، به همین دلیل طی روزهای گذشته، رئیسجمهور خواستار تعیین جریمه برای متخلفان شده است. البته نباید اینگونه مجازاتها همانند طرح جریمه عابران پیاده متخلف که سالها پیش مطرح شد، به فراموشی سپرده شود.
این مسئله بهانهای شد تا با جامعهشناسان و حقوقدانان گفتوگو کرده و دیدگاه آنان را در این مورد مشخص، منعکس کنیم.
آیدین ابراهیمی-جامعه شناس: دولت بهعنوان قوه مشروع حق دارد از طریق اعمال جریمه، نظم ایجاد کند
بحث کرونا، مسئلهای جهانی و متعلق به عصر ماست و دولتها، قوانین را از طریق فرهنگسازی و یا اعمال جریمه تبیین و درونی میکنند اما نباید فراموش کنیم که این دولتها، زائیده دولت-ملت هستند و در اینجا اقتدار بهوسیله قوه قهریه اعمال میشود یعنی بخشی از اقتدار دولت بهمنظور اداره جامعه مدنی و ایجاد فرهنگ شهری و نظم باید با مؤلفه قوه قهریه انجام بگیرد و فقط آگاهسازی و فرهنگسازی پاسخگو نخواهد بود. قوه قهریه از مؤلفههای قدرت بوده و قدرت به معنای مشروع آن، دولت است، پس این قوه مشروع حق دارد که از طریق اعمال جریمه، نظم و جامعه مدنی را ایجاد کند و ما نباید انتظار داشته باشیم که حتمافرآیند آگاهسازی یا آگاه بخشی در طی یکزمان بلند اتفاق بیفتد، حتمااین نیرو و اقتدار لازم است و ازآنجاییکه ما منشاء بیماری کرونا را هنوز نمیدانیم، پس با عاملی بیگانه مواجهایم که کنترل این عامل بیگانه را صرفادولتها در اختیاردارند و از اختیار شهروندان خارج است، گرچه شهروندان با رعایت اخلاقیات شرعی و انسانی و مانورهای رسانهای، سعی در کنترل این وضعیت دارند اما درواقع انتظار از دولت این است که همانند آنچه در تاریخ معاصر بوده، مقتدر و اصطلاحافربه باشد و اکثر پدیدههای اجتماعی درید قدرتش باشد و نباید بیندیشیم که با مسامحه و مدارا میتوان این وضعیت را کنترل کرد، چراکه منشاء ویروس نامعلوم است و انگار دولتها تسلط و کنترل بیشتری بر دادهها دارند و ما اطلاعی از آن نداریم، پس اگر دولت چنین اختیاری دارد، در ورود به جامعه هم باید اقتدار خودش را دوچندان کند اما برخی از ما با انداختن توپ در زمین شهروندان، بهنوعی فرافکنی کرده و وظایف دولت را کمرنگ جلوه میدهیم، دولت اگر میخواهد حضور خودش را کمرنگ کند باید در سایر بخشها یعنی پدیدههای فرهنگی که فرآیند آن زمانبر است، اجازه دهد شهروندان و کنشگران اجتماعی ورود کنند اما در مسئلهای که هم به شکل آسیب است و هم منشاء آن نامعلوم است و هم خود دولتها تمامی دادهها را در اختیاردارند، باید در حوزه کنترل، مقتدرانه ورود کرده و مسئولیتاش را بپذیرد و به لحاظ اجتماعی نباید مسائل را باهم آمیخته کرد و تصور نمود در این مورد مشخص هم با یک مسئله فرهنگی-آموزشی روبهرو هستیم. دولت در معنای اقتدار مشروع در اینجا تکلیف و مسئولیت دارد.
در مورد پدیدهای که منشاء و زمان نامعلوم دارد، نمیتوانیم بگوییم در یک بازه کوتاهمدت درگیر ویروس هستیم و بعد تمام میشود. ما در اینجا با قطع روند عادی زندگی مواجهایم و در چنین شرایطی نمیتوانیم از بلندمدت یا کوتاهمدت بودن این پدیده سخن بگوییم و بر این مسئله تأکید کنیم که اعمال جریمه در بلندمدت پاسخگوست. در حال حاضر آنچه طبیعی و عادی به نظر میرسد، وضعیت آنرمال و آنمی و بیهنجاری حاکم بر جامعه است. بهعنوانمثال در یک دورهای کمربند بستن عادی بود و گاهی پلیس جریمه میکرد، ولی در یک دورهای بهصورت کاملامقتدرانه به امری عادی تبدیل شد و درواقع کمربند بستن بهویژه برای سرنشینان جلو فرهنگسازی شد و این نشان میدهد برعکس آنچه در حوزه آکادمی و روشنفکری مطرح میشود که حتما پدیدههای اجتماعی با آگاهسازی و فرآیند آموزشی همراه است، اینگونه نیست. گاهی ایجاد نظم، نیازمند قوهقهریه مشروع است، یعنی همان چیزی که دولت با اختیار کامل از شهروندان کسب کرده، مثل جریمه و تنبیه کردن. اگر اینها نباشد دولت مدرن در آن معنای خودش، کارکرد ندارد و به امری فیالبداهه واگذار میشود و در قضیه کرونا ما نمیدانیم تا چه مدت دیگر درگیر این بحران هستیم و فعلابهعنوان آسیب مقطعی، نظم طبیعی را برهم زده وزندگی روزمره را دچار اختلال کرده، بنابراین باید انتظار داشته باشیم که این اختلال توسط همان دولتی کنترل شود که تا قبل از این وضعیت اجتماعی را کنترل کرده است، حتی اگر کوتاهمدت باشد، باز باید دولت، مقتدرانه عمل کند. چنانچه بحران، یک سال هم به طول بینجامد، بهقدر ده سال ماندگاری مهم است، چون هنوز منشاء نامعلوم بوده و ما با یک آسیب مقطعی مواجهایم اما در این آسیب مقطعی، دولت نباید کارکردهای خود را به امر فرهنگسازی واگذار کرده و منتظر باشد که شهروندان پروتکلهای بهداشتی را بپذیرند یا نپذیرند! بنابراین اگر جریمه اعمال شود، حتماتأثیرگذار خواهد بود و میتوان کرونا را کنترل و مدیریت کرد.
مهرداد فلاطونی-جامعه شناس: اعمال جریمه بدون فرهنگسازی و آموزش مؤثر نخواهد بود
روشهایی برای تغییر رفتار در روانشناسی و جامعهشناسی مطرح است که یکی از این روشها جریمه کردن است، منتها در ارتباط با جریمه سازی حتماباید عوامل متفاوت ازجمله شناخت آسیبهای جامعه و نوع روند و آداب و رفتار جامعه شناخته شود و بر اساس آن، طرحهای آموزشی ارائه کرد و ضمن اطلاعرسانی، زمینه فرهنگسازی را فراهم نمود، یکی از روشهایی که استثنا در کشور ما بسیار خوب برنامهریزی و انجام شد، بستن کمربند ایمنی بود، کمربند ایمنی را به این صورت عمل کردند که اول آموزش دادند و بعد کلیپهایی ساخته شد تا شهروندان بدانند این مسئله چقدر میتواند برای آنان ایجاد امنیت کند و بعدازآن سر چهارراهها، پلیس باروی خوش تراکتهایی را توزیع کرد که آموزشهای خاصی را ارائه میداد و درنهایت، تاریخی مشخص شد برای اینکه جریمه اعمال شود. این روش بسیار خوب است چون در این شرایط، تدوین سازوکارهای برنده-برنده مهم است نه برنده- بازنده. اما مسئلهای که در اینجا وجود دارد، این است که یکسری افراد هنوز هم از کمربند ایمنی استفاده نمیکنند چون نوعی مقاومت دارند، به این دلیل که به دنبال خودنمایی هستند و یا سهل گیر هستند و هیچ مسئلهای را جدی نمیگیرند. حتی میتوان تا جایی پیش رفت که این افراد را در گروههای ضداجتماعی دستهبندی کرد، بنابراین اینکه بگوییم صرف جریمه جوابگوست، اینگونه نیست، چون جریمه فقط به ما میگوید، این کار را انجام ندهید اما راه صحیح را آموزش نمیدهد. پس ضمن مطرح کردن حرکتهای بازدارنده، باید حرکت درست را هم آموزش داد. شاید گفته شود که در طول این مدت بارها گفتهشده اما خیلیها رعایت نکردهاند، درحالیکه آموزشهای ارائهشده درزمینه کرونا، بسیار ضدونقیض بوده و حتی آموزشهایی که از سوی ارگانهای مسئول هم دادهشده، بسیار متفاوت بوده که علت آنهم آپدیت شدن ویروس است، ولی بههرحال در مورد مسائل علمی با اصلاحپذیری روبهرو هستیم و همین بهانهای است برای برخی شهروندان که تابع پروتکلها نباشند. از طرفی در کشور ما، درزمینهآنچه فرهنگسازی شده، موفق بودهایم ازجمله طرح ترافیک و یا بابا برقی و آقای ایمنی که بسیار مؤثر بوده است. از سوی دیگر دارای شبکه بزرگ ارتباطی هستیم که نامش رسانه است و باید از این طریق فرهنگسازی کرد و اساسا اعمال جریمه بدون فرهنگسازی و آموزش مؤثر نخواهد بود و ما مدتهای زیادی باید در کنار کرونا زندگی کنیم و واکسن و دارو هم ندارد و معلوم نیست که اگر واکسنی ساخته شود، چه زمانی به تولید انبوه برسد و همه ما باید بهعنوان یک وظیفه عمومی و مسئولیت اجتماعی بحث فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم. البته دولت خودش پیامهای نادرستی را به مخاطب که همان مردم هستند داده و با عادی کردن شرایط و تسریع در بازگشاییها، زمینه سهلانگاری مردم را فراهم کرده و در چنین شرایطی تصمیم دارند کنکور را هم برگزار کنند، بنابراین مردم با مشاهده این مسائل، ویروس را جدی نمیگیرند، مسئولان باید متوجه عواقب رفتاری خود باشند، نمیشود که در جریان تصمیمگیری، همه مکانهای غیرضروری را بازگشایی کرد و حتی آزمونها را برگزار نمود و بعد از مردم خواست که تابع پروتکلها باشند، و اگر نباشند جریمه شوند! این را هم باید در نظر داشت که درزمینهآسیبهای اجتماعی و مسائل اپیدمی باید بهصورت هدفمند آموزش داد و بعد از طی کردن این فرآیند، جریمه مؤثر خواهد بود. در غیر این صورت افراد جامعه راههای جریمه نشدن و دور زدن قانون را پیدا میکنند. بهعنوانمثال، افراد به هنگام ورود به ادارات اگر ماسک نداشته باشند، کارشان راه نمیافتد، برای همین در همان لحظه ورود از ماسک استفاده کرده و بعد که کارشان تمام میشود بدون ماسک راهی کوچه و خیابان میشوند و اینجاست که فرهنگسازی و همت جمعی بسیار اهمیت دارد و ما نمیتوانیم بدون نشان دادن راه اصولی و درست، تنبیه و جریمه داشته باشیم.
سید حسن موسوی چلک- رئیس انجمن مددکاری اجتماعی: در حوزه بهداشت فردی نمیتوان بهزور و اجبار متوسل شد
تصور نمیکنم با اعمال جریمه بتوان کاری از پیش برد. چون بخشی از عدم رعایت پروتکلها به هزینه تأمین ملزومات بهداشتی بازمیگردد و در دوران کرونا علیرغم اینکه درآمدها کمتر شد، هزینهها افزایش یافت. نکته بعد، باورپذیری یا عدم باورپذیری مردم در استفاده از ماسک است، چراکه پیشتر گفته میشد، همه نیاز به استفاده از ماسک ندارند و فقط گروههای مشخصی که دچار ضعف سیستم ایمنی هستند یا مبتلا شدهاند باید ماسک بزنند، البته هرچه میزان آگاهی از این ویروس افزایش یافت، راههای پیشگیری هم بیشتر شناخته شد و در این زمینه ایرادی به مسئولان و اندیشمندان این حوزه وارد نیست اما همه مردم نمیتوانند این تناقض یا این دو مسئله را کنار هم بگذارند و بعد هم بپذیرند. بنابراین عدم باورپذیری نسبت به اهمیت استفاده از ماسک، موجب میشود، حتی آنها که به لحاظ درآمدی مشکلی ندارند، از این وسیله بهداشتی استفاده نکنند. موضوع بعدی به مسئولیت اجتماعی در قبال دیگران بازمیگردد، ما میدانیم که در صورت مبتلا شدن، دیگران را هم مبتلا میکنیم و فهم همین مسئله برای ما مسئولیت ایجاد میکند. معمولا آنها که مسئولیتپذیرتر هستند در شرایط بحرانی، میزان دغدغهمندیشان قویتر و بهتر است و بیتفاوت نیستند. از طرفی یکسری تصمیم گیران در سطح کلان کشور متناقض عمل نموده و سعی کردهاند کار و سلامت را در کنار هم قرار دادهاند، این موارد هم در نوع رفتار شهروندان، تأثیر منفی خود را میگذارد و میتواند به عدم باورپذیری کمک کند. بحث دیگر هم فرهنگ پیشروی و پیشگیری و ایمنی است که کمتر متوجه قرارگرفته و با توجه به همه موارد گفتهشده، بعید میدانم که اعمال جریمه اثرگذار باشد و بتوانیم آن را بهدرستی اجرا کنیم، بهویژه در حوزه رفتار فردی این جریمه قابلیت اجرا ندارد و مقاومت مردم را به دنبال خواهد داشت. چون در حوزه بهداشت فردی نمیتوان بهزور و اجبار متوسل شد اما در حوزه عمومی، راحتتر قابلیت اجرا دارد و میتوان به این وسیله ویروس را کنترل کرد.
عبدالصمد خرمشاهی- حقوقدان: بعد فرهنگی این مسئله بالاتر از اعمال جریمه است
یکی از سختترین مسائلی که میتوان برای آن جریمه و مجازات تعیین کرد، مربوط به رعایت پروتکلهای بهداشتی است. تا قبل از آمدن کرونا، مطابق ماده ۶۸۸ مجازات اسلامی، اعلامجرم برای هر اقدامی که تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی محیطزیست شناخته میشد، حسب مورد بر عهده وزارت بهداشت، محیطزیست و دامپزشکی بود، مثل آلوده کردن رودخانه و آنچه محیطزیست و مکانهای عمومی را آلوده میکرد، هرچند این موارد کمتر اجراشده است اما در بحث کرونا گرچه مسئولان ما را به همین ماده ۶۸۸ ارجاع دادهاند تا پروتکلهای بهداشتی و رعایت آن مشمول ماده مذکور باشد اما اینگونه اظهارات در حد حرف است. حتی بالاتر از این گفتند که اگر کسی مبتلابه ویروس کرونا هست و عملاویروس را انتقال بدهد، قصاص خواهد شد درحالیکه این مسائل با واقعیت موجود انطباق ندارد. چگونه میتوانیم بفهمیم فردی، ویروس را به فرد یا افرادی انتقال داده و در چه زمان و چه مکانی این انتقال انجامگرفته است و یا آنکس که مبتلا شده، چگونه و از چه کسی گرفته و این مسئله را چگونه میشود احراز کرد و برمبنای آن خاطیان یا مجرمان را مجازات کرد؟
برخی نمایندگان مجلس در مورد همین ماده ۶۸۸ که مبنی بر تهدید علیه بهداشت عمومی است، میگویند هرکس مسائل و پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکرد باید همانجا، ۱۰۰هزار تومان جریمهشده و آن را پرداخت کند اما چنین مسائلی باید در کشورهایی اجرا شود که ساختارهایشان مشخص است و قائل به قواعد و اصول درستی هستند و بهطورکلی مناسبات خاصی در کشورشان حاکم است. ضمن اینکه در این کشورها، مردم به قانون تمکین میکنند. در کشور ما هنوز سیستم یکپارچه و منسجمی در ارتباط با نحوه برخورد با کرونا وجود ندارد، درنتیجه وقتی فاقد سیستم یکپارچه هستیم، چگونه میتوانیم سیاستها و مجازاتهایمان را اعمال کنیم؟ حتی درزمینهبرگزاری کنکور یا عدم برگزاری آن میان مسئولان ما مدتهاست که اختلافنظر است و یک دیدگاه مشترک وجود ندارد. با این وضع چگونه میخواهیم خاطیان را درزمینهعدم رعایت موارد بهداشتی مجازات یا جریمه کنیم؟ این مسئله در کشورهای پیشرفته جواب داده و مردم به دلیل جریمه سعی میکنند تابع تصمیمات و مقررات بهداشتی باشند و پذیرفتهاند که در غیر این صورت باید جریمه بدهند اما در کشور ما، برنامه و سیاست مدونی در این حوزه وجود ندارد. از سوی دیگر برخورد قاطع دولت بسیار مهم است و بالاخره باید مشخص شود که چه کسی حرف آخر را میزند؟ بهتر است اجازه دهند ستادملی مبارزه با کرونا مطابق برنامهها و اهداف خودش حرکت کند. نکته دیگر که بسیار اهمیت دارد، آموزشهای مداوم از سوی صداوسیماست و اتفاقا بعد فرهنگی این مسئله بالاتر از اعمال جریمه است بنابراین باید مردم را آگاه کرد که اگر تابع پروتکلها نباشند، جان خودشان و دیگران به خطر میافتد و عدم توجه به ماسک و سایر مسائل این حوزه، بهمثابه این است که به حقوق دیگران تعدی کنند، لذا مسئله ما این نیست که مواد قانونی را با کرونا انطباق دهیم و انتظار داشته باشیم که جواب بدهد، مسئله ما این است که فرهنگسازی باید در مرتبه بالاتری قرار گیرد، چراکه با اعمال جریمه حتی بهصورت مقطعی هم نمیتوان، ویروس را کنترل و مهار کرد.
کرونا , مجازات , محدودیت های کرونایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.