مبانی نظری عدالت جنسیتی
«موضوع عدالت جنسیتی به لحاظ مفهومی فراتر از برابری جنسیتی است و وضعیت مطلوب و حقوق هر جنس را در قبال جنس دیگر بازمیجوید و از تبعیض و ظلم جلوگیری میکند. عدالت جنسیتی توضیح میدهد چگونه امکانات میان زنان و مردان بهدرستی تقسیم شود، بیآنکه حقوق یکی توسط دیگری پایمال شود. بنابراین «عدالت جنسیتی» در سالیان گذشته بهعنوان دال مرکزی و نیز بهمثابه یک شعار و نوعی کنش گفتاری جدی به گفتمان انقلاب اسلامی منتسب شده است.» این خلاصهای از مقالهای است که دفتر مطالعات جنسیت و جامعه منتشر کرده و در آن اشارهشده به اینکه واژه عدالت جنسیتی پس از کنفرانس پکن در سال ۱۹۹۵ اولین بار توسط ایران مطرح شد تا بیانگر نگاه عدالت محور و حافظ کرامت انسانی به هویت زن در جامعه و گفتمان امامین انقلاب اسلامی باشد.مقالات و گفتوگوهای تحلیلی بسیار در این زمینه منتشرشده و همواره مقام معظم رهبری در مناسبتهای مختلف فرمایشات راهبردی در حوزه زنان را مطرح نمودهاند و با اشاره صریح به حقوق برابر زن و مرد که در قانون اساسی هم به آن پرداختهشده است، بحث رعایت عدالت جنسیتی را یادآوری کردهاند. رهبر معظم انقلاب در ششم دیماه سال جاری با اقشار مختلف بانوان دیدار کردند و صحبتهای ایشان در رابطه با جایگاه زنان در اسلام و مباحث مربوط به وظایف زن بازتاب گستردهای در فضای مجازی پیدا کرد. بااینوجود یکی از مباحث مطرحشده توسط ایشان کمتر موردتوجه قرار گرفت و آن بحث «عدالت جنسیتی» و تفاوت آن با برابری جنسیتی بود.
«برابری جنسیتی یا برابری جنسی به معنای تساوی کامل زن و مرد در حقوق و وظایف است، درحالیکه اسلام موافق قرائت تناسبی از واژه عدالت است درواقع ایده مترقی اسلام همان عدالت جنسیتی است. تحقق عدالت منوط به لحاظ کردن عقلانی اوضاع و تفاوتها در تخصیص امکانات است. عدالت جنسیتی در اسلام بهگونهای است که از یک واقعیت نفس الامر نشئت میگیرد و هویت جنسی زن و مرد شاخصههایی را در نقشهای جنسیتی آنها در برمیگیرد که نشان از عدالت جنسیتی است. جنس، امر ثابتی است که به تفاوتهای زیستی زن و مرد اشاره نموده و جنسیت، ناشی از تصورات ما از مردانگی و زنانگی و برساخته از فرهنگ جامعه است. در حقیقت جنسیت یک مقوله فرهنگی است و تقویت فرهنگ زنانگی و مردانگی موجب ادراک واقعی زن و مرد از عدالت جنسیتی میگردد.» (منبع: پایگاه خبری تحلیلی زن و خانواده)
تناسب و توازن نقشها با جنسیت
در نگاه اسلامی که مبنای قانونگذاری و تصمیمگیریهای کلان در جمهوری اسلامی است، سیاستگذاران جنسیت را از منظر نص قرآن و احادیث و بر مبنای تفکر اسلامی میبینند، بر این اساس، جنسیت زن و مرد و حقوقی که بر آنها مترتب میشود بر مبنای قرآن و سنت و احادیث است. اين نگاه که در ميان اغلب فقها وجود دارد، آنچه را که شرع برای زنان تعیین کرده، عین عدالت میداند، مطابق این دیدگاه یکی از شاخصههای عدالت جنسیتی تناسب و توازن نقشها با جنسیت است و تفاوتهایی که بین حقوق زنان و مردان وجود دارد، ناشی از تفاوتهای بیولوژیک یا جایگاه سیاسی و اجتماعی زنان و جلوهای از طبیعت زنان و مردان است. مثالهایی از این نگاه را میتوان در آرای متفکران اسلامی یافت.
همانند علامه محمدحسین طباطبايی، مفسر، فیلسوف و روحانی شیعه که معتقـد اسـت: «در اسـلام زن در همـه احكام عبـادی و حقـوقی – اجتماعی مرد شريک است؛ او نيز همانند مردان میتواند مستقل باشد و هيچ تفاوتی بـا آنها ندارد، مگر در مواردی كه طبيعت خودزن اقتضا دارد كه بـا مردان تفـاوت داشـته باشـد؛ همانند مسائلی چـون قضاوت، جهـاد، عهدهداری حكومت، مسئله ارث و حجاب…»
ازنظر علامه طباطبایی «زن و مرد در طبيعت انسانيت و شخصيت حقوقی و معنوی يكساناند؛ لكن هـر يـک از ايـن دو صـنف بهواسطه خلقت فيزيكی و خصايص ويژه خود، تفاوتهایی با صنف مقابل خواهد داشت…» (همان، ص ٣٢٩). او میگوید: «زن در عين دارا بودن مشتركات، از جهاتی با مرد اختلاف دارد؛ چون ويژگیهای ساختمانی متوسط زنان نظير مغز، قلب، شريانها، اعصاب، قامـت و وزن طبق آنچـه در كالبدشناسی توضـيح دادهشده كه جسم زن لطيفتر و نرمتر از مرد است و در مقابل جسم مرد درشتتر و سختتر اسـت و احساساتی نظير دوستی، رقت قلب، زيبايیگرايـی و آرايشجويی در زن بيشتر و انديشهگرايی در مرد فزونتر اسـت؛ بنابراين زندگی زن احساسگرا وزندگی مرد انديشهگراست.»
از نگاه شهید مرتضی مطهری «يگانه مرجع واجد صلاحيت برای به رسميت شناختن حقوق واقعی انسانها كتاب پرارزش آفرينش است. با رجوع به صفحات و سطور ايـن كتاب عظيم حقوق واقعی مشـترک انسانها و وضع حقـوق زن و مـرد در مقابـل يكديگر مشخص میگردد.» شهید مطهـری درباره حقوق جنسيتی میگوید: «اول بايد ببينيم آيا لازمه تساوی حقوق، تشابه حقوق هـم هست يا نـه؟ تساوی غير از تشابه است. تساوی برابری است و تشابه يكنواختی. ممكن است پـدری ثروت خود را بهتساوی ميان فرزندان خود تقسيم كند، اما بهطور مشابه تقسيم نكند؛ مثلا ممكن است اين پدر چند قلم ثروت داشته باشد، هم تجارتخانه داشته باشد و هـم ملک مزروعی و هـم مستغلات اجاری، ولـی نظر بـه اينكه قـبلا فرزندان خود را استعداديابی كرده است، دریکی ذوق و سليقه تجارت ديده است و در ديگری علاقه به كشاورزی و در سومی مستغلداری، هنگامیکه میخواهد ثروت خود را در زمان حيات خود ميان فرزندان تقسيم كند، با درنظرگرفتن آنچه بر همه فرزندان میدهد، ازلحاظ ارزش، مساوی با يكديگر باشد و ترجيح و امتيازی ازاینجهت در كار نباشد، به هركدام از فرزندان خود همان سرمايه را میدهد كه قبلا در آزمايش استعداديابی آن را مناسب يافته است. كميت غير از كيفيت اسـت. برابـری غيـر از یکنواختی اسـت… مسلم است اسلام حقوق يكنواختی برای زن و مرد قائل نشده است؛ ولی اسـلام هرگـز امتياز و ترجيحی برای مردان نسبت به زنان قائل نيست. اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نيز رعايت كرده است. اسـلام بـا تساوی حقـوق زن و مـرد مخـالف نيست. با تشابه حقوق آنها مخالف است». شهیدی مطهـری بر اين باور بوده است که «زن و مـرد از جهات مختلف مشابه يکديگر نیستند و آفرينش هر يک را بهگونهای خاص آفريده و اين، مقتضای عدالت آفرينش است.»
عدالت جنسیتی در برنامه ششم
عدالت جنسیتی از چنان اهمیتی برخوردار است که در برنامه ششم توسعه کشور، یک ماده جداگانه به این موضوع اختصاص یافت و در متن آن تأکید شده بود که برای تحقق اهداف درجشده در اصول ۱۰ و ۲۰ و ۲۱ قانون اساسی اهداف سند چشمانداز و سیاستهای کلی برنامه ششم مبنی بر «تقویت نهاد خانواده و جایگاه زن در آن و استیفای حقوق شرعی و قانونی زنان در همه عرصهها و توجه ویژه به نقش سازنده آنان» و برای بهرهمندی جامعه از سرمایه انسانی زنان در فرآیند توسعه پایدار و متوازن، تمام دستگاههای اجرایی باید با سازماندهی و تقویت جایگاه سازمانی امور زنان و خانواده در دستگاه، نسبت به اعمال رویکرد عدالت جنسیتی در سیاستها، برنامهها و طرحهای خود و ارزیابی آثار تصمیمات خود در آن چارچوب، براساس شاخصهای ابلاغی ستاد ملی زن و خانواده اقدام کنند. معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری هم موظف بود با ارزیابی و تطبیق سیاستها و طرحهای دستگاهها و رصد مستمر ارتقای شاخصهای وضعیت زنان و خانواده، گزارش آن را بهطور سالانه به هیئتوزیران ارائه کند.
منیره افشین پور، فعال حوزه زنان و خانواده در گفتوگو با «ایسنا» ضمن تأکید بااینکه عدالت جنسیتی اولین بار در برنامه ششم توسعه مطرح شد، اما همچنان مغفول است و امیدواریم با تعبیرات اخیر رهبری، شاهد اتفاقاتی مبارک در این حوزه باشیم، عنوان میکند: «برابری جنسیتی درواقع روکش بهظاهر زیبایی است که خیلی از زنان فکر میکنند از طریق آن میتوانند به حقوق ازدسترفته خود برسند درحالیکه در اصل «برابری جنسیتی» ظلم به زن است. تصور کنید زنی که خالق، وظیفه و لطف مادری و فرزندآوری را بر عهده او گذاشته است باید بهمثابه یک مرد کار کند. اینها مصداق به ظلم است. این درحالی است که افراد با شنیدن عنوان «برابری جنسیتی» تصور یک نگاه ایدهآل دارند و چنین مصادیقی را نادیده میگیرند.»
این فعال حوزه زنان و خانواده مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی بیان میکند: «قرار بود زن نقطه قوت انقلاب ما در سطح جهان باشد اما این اتفاق عملا رخ نداد. ما سالها فرصت داشتیم که این گفتمان انقلاب اسلامی را آنقدر رشد و پرورش دهیم که گفتمانهای معارض و رقیب را کنار بزنیم اما وضعیت کنونی جامعه نشان میدهد که همچنان فاقد یک استراتژی منسجم منطبق بر گفتمان اصیل انقلاب اسلامی هستیم و بهرغم تأکیدات مقام معظم رهبری، متولیان و پژوهشگران حوزه زنان در به کار بردن لفظ عدالت جنسیتی احتراز دارند. این در حالی است که علاوه بر رهبری، رئیسجمهور نیز در نشست خود در نیویورک واژه عدالت جنسیتی را به کار بردند. اگر نگاهی به وضعیت زنان قبل از اسلام نظیر نکاح شغار، نکاح معاوضی و زندهبهگور کردن دختران داشته باشیم متوجه میشویم با اسلامی مواجهایم که نگاه متعالی به زن دارد. خیلی از فلاسفه و دانشمندان غربی تا همین چند صدسال پیش دیدگاه تنگنظرانه نسبت به زن داشتند، سخن کانت معروف است که میگوید زنان شهروندان منفعل هستند که هیچگونه استقلالی ندارد. نیچه میگوید خرد مخصوص مردان است. ارسطو معتقد است زن زاییده نقصان خلقت است. در کنار همه اینها دیدگاه اسلام به زن در ۱۴۰۰ سال پیش بهگونهای است که پیامبر میگوید «بهترین شما کسی است که با همسرش از همه خوشرفتارتر باشد و من از همه شما با همسرم خوشرفتارتر هستم». وقتی با چنین دینی مواجهیم، طبیعی است که باید داعیهدار حوزه زنان در جهان باشیم.»
به دنبال عدالت جنسیتی باشیم نه برابری جنسیتی
«جامعه باید به سمتی حرکت کند که اتفاقا عدالت جنسیتی رعایت شود نه برابری جنسیتی. چیزی که امروز دربارهاش بهاشتباه افتادهایم و از برابری جنسیتی و برابری رعایت حقوق جنسیتی نام میبرند درست نیست. هم از منظر اسلامی و هم ازلحاظ منطقی باید عدالت جنسیتی رعایت شود. عدالت هم یعنی احقاق حق به معنای قرار گرفتن هرچیزی در جایگاه خودش. این تفکر درستی نیست که هر کاری مردان میتوانند انجام بدهند زنها هم میتوانند.» این عبارت را مهدی غیاثی مؤلف «آسیبشناسی اشتغال زنان» میگوید، با این توضیح که حضور زنان در جامعه؛ اشتغال آنها و ایفای نقشهای متفاوت از نقشهای سنتی و عرفی زنانه از دیرباز در هر جامعهای بهویژه جوامع درحالتوسعه که مسیر گذر از سنت به مدرنیته را طی میکنند یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی بوده و در جامعه ما هم موافقان و مخالفان خود را دارد. نوع نگاه به زن شاغل در جامعه ما تا آنجا گسترده است که از سویی مخالفتهای علنی و روشنی با آن را شاهد هستیم و از طرف دیگر گروهی از زنان در مشاغلی با عرف مردانه که از دید گروه اول دور از طبیعت و توان آنهاست شاغل شدهاند.
مؤلف کتاب «آسیبشناسی اشتغال زنان» سعی کرده این پدیده اجتماعی را با رویکرد الگوی صحیح آن از منظر قرآن بررسی کند. غیاثی دراینباره میگوید: «اساسا پیش از آنکه برای بررسی پدیدهای قدم برداریم و نقشه راهی برای گذار از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب ترسیم کنیم لازم است تا علل و عوامل این پدیده را ریشهیابی کرده و ببینيم چه آسیبهایی را باعث شده است. اشتغال زنان هم موضوعی است که از دیرباز وجود داشته و در طول تاریخ توسعه و گسترش پیداکرده و برخی افراد که از پیامدهای منفی اشتغال زنان صحبت میکنند، یکی از موارد را «اشکال در ایفای نقشهای زن در منزل» عنوان کردهاند، گویی مدیریت کارهای روزمره و موردنیاز برای زندگی مشترک در یکخانه صرفا و تنها بر عهده زن است؛ دقیقا همان نگاه کلیشهای و عرفی که از زن وجود دارد! آنچه که در جامعه امروز ما اتفاق میافتد با آنچه که مبانی اسلامی میگوید خیلی متفاوت است و نکته بحث ما همین است. اینکه نگاه اسلام به زن و جایگاه زن چیست و امروز ما که در یک کشور اسلامی زندگی میکنیم و بیش از چهار دهه هم از یک تحولی به نام انقلاب اسلامی میگذرد چه وضعیتی داریم و درگذشته چه وضعیتی وجود داشته و احتمالا بتوانیم وضعیت آینده را بر این اساس پیشبینی کنیم. آنچه خلط مبحث نباید بشود این است که اصلا مخالفتی با اشتغال زنان وجود ندارد و در قرآن و روایات هیچگونه منعی برای شاغل بودن زنان نداریم. فرزندآوری هم بههیچعنوان مخالفتی با عدالت جنسیتی ندارد و اگرچه بار اصلی تربیت فرزند بر عهده زن است اما این به معنای آن نیست که مردان هیچ نقشی در تربیت فرزند ندارند و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، شستوشو و پختوپز در خانه صرفا وظیفه زن نیست. شیوه مشارکت در خانواده فرق کرده و اینگونه نیست که فقط مردان کار کنند و زنان در منزل باشند. جانمایی دقیق و اصولی بین حضور بانوان در جامعه متناسب با نقشهای خانوادگی موجب ارتقاء سطح رضایتمندی خواهد شد.»
غیاثی تأکید میکند: «وقتی در مورد اشتغال زنان، نیازها و الزامات آن بحث میشود یکطرف ماجرا مسئولیتهای دولت در فراهم کردن شرایط مناسب برای حضور زنان و مادران در جامعه است. مسئولیتهایی مثل راهاندازی مهدکودک برای مادران در محیطهای کاری، کاهش ساعت اشتغال زنانی که مادر هستند و بهویژه تازه صاحب فرزند شدهاند و …البته مسئله هم فقط تصویب قوانین در مورد کاهش ساعت کار زنان و…نیست چراکه این قوانین هم به بررسی بیشتر نیاز دارند و مثل یک شمشیر دولبه برای حضور زنان بهعنوان یک نیروی کار فعال و اجتماعی عمل میکنند. با ابلاغ و اجرایی شدن آنها احتمالا کارفرمای بخش خصوصی در استخدام نیروی زن احتیاط به خرج میدهد و ترجیح میدهد جای خالی سازمانیاش را با نیروی مردی پر کند که این نیازها را نداشته باشد و حتی تماموقت و تمام سال در اختیار او باشد. بنابراین جامعه باید به سمتی حرکت کند که اتفاقا عدالت جنسیتی رعایت شود نه برابری جنسیتی. چیزی که امروز دربارهاش بهاشتباه افتادهایم و از برابری جنسیتی و برابری رعایت حقوق جنسیتی نام میبرند درست نیست. هم از منظر اسلامی و هم ازلحاظ منطقی باید عدالت جنسیتی رعایت شود. عدالت هم یعنی احقاق حق به معنای قرار گرفتن هرچیزی در جایگاه خودش. یک پارچ و یک لیوان به یک اندازه گنجایش و ظرفیت ندارند و اگر شما تمام محتوای پارچ آب را در لیوان خالی کنید از آن سرریز میشود و خب اینجا شما عدالت را رعایت نکردهاید. اساسا خداوند هم خلقتش و هم از اهداف خلقتش بر مبنای برابری نبوده وگرنه زن و مرد شبیه هم میشدند و جنس متفاوت نداشتیم. تفاوتهای فیزیکی و جسمی و روحی و روانی بین دو جنس زن و مرد وجود دارد که همه پذیرفتهاند. حالا براساس یکسری مطامع و اهداف سیاسی و اجتماعی، جوامع بهطرف برابری جنسیتی پیش رفتهاند. بیشک مخالفتی با اشتغال زنان وجود ندارد و زنی که تحصیلکرده و برای کسب دانش و تخصص هزینه کرده باید فرصت اشتغال پیدا کند و نباید به بهانه جنسیت، دستمزدش کمتر از مردان باشد؛ اسلام چنین نگاه تبعیضآمیزی را به رسمیت نمیشناسد.اما اشتغال زنان شرایط و ضوابطی دارد و اگر رعایت نشود آسیبهایی برای خود شخص، کانون خانواده و فرزندان به دنبال دارد. بنابراین اشتغال زنان باید در مسیر درست هدایت شود. چیزی که مهم است، نگاهی مبتنی بر عدالت است آنهم از زاویه مبانی اسلامی. یعنی نگاه ما به زن یک نگاه ویژه و مهم است و منزلت زن را خیلی فراتر از این حرفها میبینیم. در غرب اشتغال زن یک حق است یا تکلیف؟ آنجا عرف جامعه این است که زن حتما مکلف است کار کند تا خرج و مخارج خودش را دربیاورد. اما در یک کشور اسلامی حتی همین حالا چنین چیزی نیست و اگر به سمت اشتغال زنان میرویم برای این است که رفاه بیشتری داشته باشیم و برای این است که زنان هم حق ایفای نقش دارند. ولی در غرب اگر یک زن کار نکند، ممکن است برای تأمین نیازهای ابتدایی زندگی خود دچار مشکل شود. در مبانی اسلامی چون مرد بر اساس وضعیت فیزیکی و جسمی تحمل سختی را بیشتر از زن دارد وظیفه تأمین معاش و اشتغال بر عهده او گذاشتهشده است.»
مؤلف کتاب «آسیبشناسی اشتغال زنان» خاطرنشان میکند: «اسلام میگوید جایگاه زن آنقدر ویژه است که نباید دنبال مسئله اقتصادی باشد و دغدغه درآمدزایی داشته باشد. مرد باید این کارها را بکند. توانش را هم ازلحاظ روحی و جسمی دارد و مسئولیت هم بر عهده اوست و باید شرایط امن و راحتی برای همسرش فراهم کند. اگر تقسیمکار بهخوبی شکل بگیرد و هر دو جنس در جایگاه واقعی خودشان برای رسیدن به اهدافی که باید برسند خوب عمل کرده و زنجیرهوار به هم کمک کنند، این پازل و زنجیره شکل میگیرد. مشکل اینجاست بخشهایی از این زنجیره مفقودشده و مدام با مشکلات مختلف مواجه میشویم. شرایط شغلی برای زنان باید در محیطی سالم و با درنظر داشتن دغدغههای عرفی و مذهبی محقق شوند. البته یکسری شغلها هم عملا با حضور خانمها همخوانی ندارد. اینکه میگوییم باید به تفاوتهای فیزیولوژیک توجه کنیم معنیاش عدم رعایت حقوق اجتماعی زنها نیست. از دید من این تفکر درستی نیست که هر کاری مردان میتوانند انجام بدهند زنها هم میتوانند. در ثانی اینکه آقایان میتوانند یکسری کارهایی را انجام بدهند که احتمالا خانمها نمیتوانند امتیازی برای آنها نیست و صرفا خلقت خداوند است. بسیاری کارها هم هست که خانمها انجام میدهند که اصلا از پس آقایان برنمیآید. اینها همه بحثهای فرعی است که زن و مرد را از جایگاههای اصلی خودشان دور میکند. درنهایت باید کمک کنیم تا فضا برای زیست بهتر هر دو جنس فراهم شود. البته قبول دارم محدودیتهای بیحدوحصر و بعضا غیرمنطقی سبب شده برخی اتفاقات در جامعه ما بیفتد که نباید میافتاده است. همه میپذیریم که افراطوتفریط درست نیست و باید تعادل را حفظ کنیم. اگر این احساس راداریم که دیگر خیلی مدرن شدهایم و داریم خودمان را با دهکده جهانی وفق میدهیم و برابری جنسیتی را پیاده میکنیم؛ دقیقا در اشتباهیم و به سمت قهقرا درحرکتیم. چون اتفاقا از عدالت جنسیتی و اینکه هر انسانی در جایگاه خودش و بر اساس شایستگیهایش قرار بگیرد دور شدهایم.»
عدالت جنسیتی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.