مؤلفههای دخیل در شکلگیری افغانستان جدید
حسین حسینی نژاد
دکترای مسائل ایران
بخش پایانی
در بخش اول، مؤلفههای دخیل در شکلگیری افغانستان جدید ، موردبررسی قرار گرفت. در ادامه مطلب، به مؤلفههای مهم دیگری اشاره میشود:
نسبت حکومت افغانستان با اشتراکات فرهنگی و زبانی :میان ملت ایران و افغانستان مشترکات فرهنگی و زبانی بسیاری است که اگر حکومتها به آن توجه کنند هویت مشترک میان دو کشور عمیقتر و مستحکمتر خواهد شد متأسفانه در پارهای از موارد دولتهای افغانی سعی داشتهاند تا بخشهای مشترک با فرهنگ ایرانی را از جامعه کنار زده و بهنوعی فرهنگ ایرانی را از افغانستان کنار بزنند.
_ نسبت حکومت افغانستان با آب و محیطزیست:مسئله حقآبه ای
که ایران از هیرمند دارد هرازگاهی سبب ایجاد اختلاف میان دو کشور میشود .از این رود، نهرهای متعددی به داخل خاک ایران جاری میشود که پس از سیراب ساختن اراضی سیستان به دریاچه هامون میریزند. غنی بعد از افتتاح سد کمال خان مانع جدی بر سر جریان آب ایجاد کرد و حالا باید دید طالبان چگونه رفتاری را در پیش خواهد گرفت.
_ نسبت حکومت افغانستان با تولید مواد مخدر: ایران به عنوان کشوری پیشرو در مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدر هرساله هزینه سنگینی را در این مسیر پرداخت میکند. حمایت و یا مبارزه حکومت افغانستان با این پدیده تأثیر زیادی بر گسترش و یا کاهش تولید و قاچاق مواد مخدر دارد. فرآیندی که تاکنون از سوی حکومتهای افغانی عزمی در مبارزه با آن دیده نشده است. جالب اینکه در دوران اشغالگری آمریکاییها علیرغم ادعاهای گفتهشده تولید مواد مخدر رشد بیشتری داشته است. برای طالبان مواد مخدر نقش اول اقتصادی را بازی میکند و در صورت رسیدن به قدرت باید انتظار داشت که تولید مواد مخدر گسترش یابد.
_ نسبت حکومت با برقراری امنیت افغانستان : وجود بینظمی و بیثباتی سیاسی در افغانستان سالها است که امنیت مرزهای شرقی را تحت شعاع خود قرار داده است .علاوه بر این گسترش تروریسم ، موجهای مهاجرت ، مواد مخدر و …. از عوارض این ناامنی و نابسامانی است ازاینرو هر حکومتی که بتواند ضریب امنیت را در افغانستان بالا ببرد تا حد زیادی مطلوبیت بیشتری خواهد داشت کاری که جمهوری اشرف غنی علیرغم حضور و کمک آمریکاییها توفیقی در آن نداشت اما شاید طالبان بتواند این خلأ را پر کند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاقاتی که در افغانستان با ورود طالبان به کابل در حال رخ دادن است نیازمند اتخاذ سیاست واقعبینانه همراه با صبوری است . سیاستی که در آن:
۱- تحریک نشویم و ناخودآگاه در زمین تبلیغاتی دشمن گرفتار نشویم.
۲_به نقشآفرینی خود درزمینه ایجاد صلح و ثبات در افغانستان ادامه دهیم. مردم افغانستان چه شیعه و چه سنی بیش از هر زمان محتاج امنیت هستند.
۲- مانع از ساخت یک دشمن جدید در همسایگی خود شویم، چیزی که مخالفان ثبات منطقه بیصبرانه منتظر آن هستند.
۳_ هوشیار باشیم و با استفاده از نکات مشترک دینی ، فرهنگی و ایجاد منافع مشترک اقتصادی با افغانها اختلافات موجود را نیز تا حد ممکن مدیریت کنیم.
۴_ از همه ابزارهای قدرت نظامی، اطلاعاتی ،اقتصادی و … نسبت به کنترل قدرتمندانه معادلات قدرت و امنیت در منطقه استفاده کنیم.
افغانستان , حسین حسینی نژاد
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.