قیام و قیامت یک سرباز!
|محمدکاظم انبارلويي|
مردم تهران يک روز بهيادماندني را در تاريخ ايران به ثبت رساندند. مردم تهران به تکريم و تعظيم فردي قيام کردند که امام خامنهاي در نماز بر پيکر مطهر او سه بار به نمايندگي از کل ملت ايران و ملتهاي منطقه فرمودند:
«اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَيْرا».
رسانهها از مردم تهران يک سيماي متفاوت به جهان مخابره کردند. تهران در قاب دوربين خبرگزاريهاي جهان فقط تصوير قيام و قيامت يک سرباز بود. تهران به خونخواهي سردار سليماني بپا خاست.
به جرئت ميتوان گفت تهران پس از تشييع امام(ره) و نيز روز ورود ایشان به وطن، چنين جمعيتي را به خود نديده بود. ميليونها تن از مردم در امالقراي اسلام، تهران، از ميدان امامحسين(ع) تا ميدان انقلاب و از ميدان انقلاب تا ميدان آزادي و خيابانها و ميدانهاي اطراف به طور فشرده تمامقد ايستاده بودند تا از رشادت، پهلواني، تواضع و فروتني سيدالشهداي مقاومت اسلامي تجليل کنند. فرياد مرگ بر آمريکاي اين جمعيت ميليوني، کاخهاي ستمگران را در منطقه به لرزه درآورده بود. تاريخ ايران و جهان هيچگاه در خاطره خود سراغ ندارد يک ملت به احترام يک سرباز شهيد، با اين گستره ميليوني اينگونه ايستاده اداي احترام کند.
چهرههاي مصمم و غرورآميز ديدني بود. هرکس در گوشه چشمش «نمي» از اشک به عنوان ابراز ارادت داشت. اشک، اشک و اشک، زباني که هرگز دروغ نميگويد. مردم آمده بودند تا از نماد مبارزه با تروريسم جهاني تقدير کنند.
جهان مبهوت اين قيام و قيامت مردم تهران بود. البته همين بهت و حيرت قيام و قيامت ملت ايران اين روزها حکايت از شکلگيري يک همبستگي ملي و اتحاد پولادين اقشار مختلف دارد. بدرقه شهدا در نجف، کربلا و کاظمين مقوم اتحاد ملت ايران و عراق شد.
بايد اين غنيمت بزرگ که حاصل خون شهداي مقاومت بهويژه سيدالشهداي مقاومت اسلامي، سردار سپهبد شهيد قاسم سليماني است، پاس داشت و اجازه ندهيم اغيار آن را مخدوش کنند.
دومين روز عزاي شهيد حاجقاسم سليماني بود که در فضاي مجازي بخشي از وصيتنامه او دست به دست ميچرخيد. او در وصيت خود نوشته روي قبرم بنويسيد «سرباز، قاسم سليماني»!
امروز در انديشکدههاي نظامي جهان بحث و بررسي روي تاکتيکها و راهبردهاي جنگي فردي است که از او به عنوان «ژنرال» ياد ميکنند. حاجقاسم سليماني مدارج نظامي را از سربازي شروع و تا آخرين درجه يعني سپهبدي را طي کرد، اما هنوز خود را يک «سرباز» ميدانست. سرّ اين «دانسته» چيست؟
سربازي يعني سرسپاري. اين سرسپاري يا بايد به «الله» باشد يا به «شيطان». ملت ما سرسپار الله است و از سرسپاري به شيطان ابا دارد. آمريکا شيطان بزرگ است. از همان زماني که ما شعار، ما همه سرباز توايم خميني سر داديم، عدهاي با وقاحت تمام سرسپاري به شيطان بزرگ را فرياد زدند و به عضويت منافقين و سرويسهاي سيا و جريانهاي الحادي درآمدند. ۴۰ سال است اين صفآرايي در نبرد نرم و سخت در ايران و منطقه وجود دارد و نتايج نبرد هميشه با غلبه و پيروزي سربازان ولايت بوده است.
هيچ ارتشي در جهان نه در عصر ما و نه در اعصار گذشته نميتواند سربازي در تراز حاجقاسم سليماني به تاريخ نشان دهد. کسي که در مرتبت سپهبدي خود را سربازي کوچک براي ملت بداند.
پاکي، اخلاص، تواضع، شجاعت و مهرباني در فعل و قول او موج ميزد. مردم اين را ميفهمند و درک ميکنند. ارتش و سپاه ايران هزاران سرباز در تراز قاسم سليماني دارد.
شهيد حاجقاسم سليماني سرباز واقعي امام، رهبري و ولايت بود و به اين افتخار ميکرد. شهيد حاجقاسم سليماني سرباز همين ملت قهرمان بود که با دليري و اقتدار در برابر آمريکا سينه سپر کرد و از بذل جان خود دريغ نداشت. ذرهاي در چهره و نگاه او تفاخر، تکبر و خودبزرگبيني وجود نداشت. او سرباز سرافراز اسلام در ايران بود، اما هميشه سربهزير بود. اين تواضع و سربهزيري، او را به نقطهاي از اوج رساند که امروز دل هر ايراني، عراقي، سوري، لبناني، يمني، افغانستاني، پاکستاني و هر مسلمان آزادهاي در جهان اسلام و… براي او ميتپد و نام و ياد او را زنده نگاه ميدارد.
هنوز مردم ما و مردم منطقه و جهان نميدانند او چه شرّي را از سر بشريت دفع کرده است. اعدامهاي دستهجمعي، سر بريدنهاي قساوتآميز و سر به نيزه کردن شنيع که در فضاي مجازي، داعش براي ايجاد رعب و وحشت ميپراکند، به خاطر شنيع بودن، کامل ديده نشد. ستم داعش در اسارت زنان و تجاوز به نواميس ملتهاي عراق وسوريه و به حراج گذاشتن آنها در بازار به عنوان برده، کمر پاسداران واقعي حقوق بشر و حقوق زنان را شکست.
حاجقاسم سليماني قهرمان پيروز مبارزه با داعش است که وحشيگريهاي آنان بدتر از قوم مغول و خونخواران قديم و جديد تاريخ بشر بود.
اين که امروز از هر تيره و طايفهاي و از هر سليقه و حوصلهاي در غم از دست دادن حاجقاسم، عاشقانه اشک ميريزند، ادراک مقام فداکاريها و جانفشانيهاي اوست.
او بود که خيابان به خيابان و کوچه به کوچه و بيابان به بيابان به دنبال جنايتکاران تروريست داعش در شهرهاي سوريه و عراق بود و آخر سر، او بود که ختم غائله داعش را در جهان اعلام کرد. او تروريسم را در منطقه نابود کرد. امروز دولت آمريکا و برخي دولتهاي اروپايي در قامت زشت تروريسم ظاهر شدهاند و ميخواهند جاي گروههاي تروريستي در منطقه را پر کنند.
حيات حاجقاسم سليماني به ممات تروريسم ختم شد. شهادت غرورآميز او هم به دفن حضور آمريکا و ناتو در منطقه منجر خواهد شد. حاجقاسم سليماني مظهر غرور، عظمت و اقتدار ملت ايران است. نام او با امنيت ملي ما و امنيت منطقه مترادف است. کساني که داراي زندگي امن هستند، به حاجقاسم سليماني مديون هستند و اين دين را بايد ادا کنند.
با شهادت شهيد بينالملل اسلام، حاجقاسم سليماني عضوگيري در سپاه قدس شتاب ميگيرد. امروز سپاه قدس، علمدار آزادي قدس شريف در جهان اسلام شناخته ميشود. هر کس که در سر آرزوي آزاد کردن قبله اول مسلمين دارد، عضو سربازخانه و پادگان سپاه قدس است. به قول اسماعيل هنيه، شهيد سليماني، شهيد قدس است.
اولين پاسخ سخت ملت ايران، ملت عراق و ملتهاي منطقه به آمريکا و اذنابش همين حضور ده ها ميليوني مردم در تشييع، تکريم و تعظيم شهيد قاسم سليماني و شهيد ابومهدي المهندس و همراهان اين دو شهيد بزرگوار است که در قاب دوربينهاي خبري جهان و صفحات اول روزنامهها ثبت و ضبط شده و ميدرخشد، قيامتي که در اين پاسداشت و حضور به پا شده است حکايت يک خيزش منطقهاي و جهاني عليه مظالم استکبار و استبداد جهاني به رهبري آمريکا ميکند. گفتمان مقاومت فعال امروز به عنوان يک گفتمان مسلط در ملتهاي اسلامي و عامل شتابزاي بيداري اسلامي خودنمايي ميکند. آمريکا نميتواند جلوي بسط اين گفتمان را با هيچ اقدامي ولو ترور بگيرد. رهبران پنتاگون و سيا بارها براي حاجقاسم سليماني پيام فرستادند و تقاضاي گفتوگو داشتند. او حتي گوشهچشمي هم به اين پيامها نداشت. نامههاي ارسالي آنها را توسط برخي مقامات منطقه حتي باز نکرد. او مظهر قهر، استقامت و پايداري در برابر کفر و شرک جهاني بود. او سرباز ولايت و سرباز ملت بود و به اين سربازي و سرسپاري افتخار ميکرد. به همين دليل در وصيت خود اصرار دارد حتما کلمه «سرباز» روي مزار او حک شود.
او سربازي از خطه کوير بود. خون او چون باراني بر کوير دلهاي خشکيده ماست و آن را سيراب از خضوع و فروتني در برابر عظمت الهي خواهد کرد.
يزيديان زمان بدن مطهر او را همانند بدن مولاي او حضرت عباس سلاماللهعليه تکهتکه کردند، دست او را بريدند تا علم آزادي قدس را زمين بگذارد، اما ميليونها تن از ايرانيان پاکباز و عاشق، اين پرچم را برميدارند و راه او را ادامه خواهند داد. حاجقاسم يک انسان «مرگآگاه» بود. به خيليها خبر مرگ خود را داده بود و حتي کفن خود را به امضاي مراجع تقليد رسانده بود. شايد اين سال آخر اين شعر را با خود زمزمه ميکرد:
عشق ميگويد به گوشم پست پست
صيد بودن خوشتر از صيادي است
آن که ارزد صيد را عشق است و بس
ليک او کي گنجد اندر دام کس
آمريکاييها مرتکب حماقت عظيمي شدند. شهادت حاجقاسم سليماني يک دام بزرگ براي آنهاست. آنها فکر ميکنند حاجقاسم را کشتند، اما اين حاجقاسم بود که مرگ را «ميراند». او با حيات جاودانه و ابدي خود دست از گريبان آمريکا برنخواهد داشت. تحولات آينده نشان ميدهد اين دام چيست و مخاطرات آن کدام است.
سردار سلیمانی , سرمقاله , محم کاظم انبارلویی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.