اخبار ویژه »
شناسه خبر : 78630
پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 29 آذر 1401 - 6:55 |
حضرت زهرا تا پای جان جنگید تا تفاوت اسلام رسولالله با اسلام دیگران عیان باشد
قوام دین قویم
نقش ائمه در احیای دین با حضرت زهرا سلام الله علیها آغاز میشود. آنچه بعد از ارتحال پیامبر اعظم اتفاق افتاد، یک غفلت ساده نبود بلکه نوعی ارتداد بود. این را از نوع بیان حضرت زهرا در خطبه فدکیه نیز میتوان دریافت. حضرت در این خطبه، مدام شرایط سخت جاهلیت را به مردم یادآوری میکنند و همچنین گوشزد میکنند که اسلام چه تغییراتی در زندگی آنها پدید آورد.
گروه فرهنگی
نقش ائمه در احیای دین با حضرت زهرا سلام الله علیها آغاز میشود. آنچه بعد از ارتحال پیامبر اعظم اتفاق افتاد، یک غفلت ساده نبود بلکه نوعی ارتداد بود. این را از نوع بیان حضرت زهرا در خطبه فدکیه نیز میتوان دریافت. حضرت در این خطبه، مدام شرایط سخت جاهلیت را به مردم یادآوری میکنند و همچنین گوشزد میکنند که اسلام چه تغییراتی در زندگی آنها پدید آورد. این یعنی مردم نه تنها جانشین پیامبر، بلکه به خود پیامبر و خود اسلام پشت کرده بودند. در حقیقت هم امیرالمؤمنین نفس رسولالله و رسولالله نفس اسلام است. از همین رو دین بعد از پیامبر، ثروت غارتشدهای بود که نیاز به باز پسگیری داشت. راه هدایت باید در دست هدایتشدگانی میبود که خود هم راهند و هم راهبر. در غیر این صورت دین فرقی با کفر نداشت، تنها یک لباس و یک ظاهر بود. برگرداندن دین به دست اولیای دین؛ مهمترین رکن احیای دین است و از حضرت زهرا تا امام حسن عسکری قابل رهگیری و پیجویی است. از بیانات حضرت صدیقه سلام الله علیها در خطبه فدکیه گرفته تا تلاشهای امیرالمؤمنین برای مقابله با کودتا. از جنگهای حضرت امیر با غارتگران دین در دوران خلافت گرفته تا امتداد جنگ توسط امام حسن مجتبی و نرمش قهرمانانه ایشان. از قیام سیدالشهدا علیه السلام گرفته تا خطبههای حضرت زینب و امام سجاد. از صلواتهای صحیفه سجادیه گرفته تا زیارتهای غدیریه و جامعه کبیره که بر لسان مبارک امام هادی علیهالسلام جاری شد. امام هادی علیهالسلام در همین زیارت غدیریه، جد خود مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام را «دینالله القویم» میخوانند. از این عبارت معلوم میشود حضرت امیر تنها یک راهبر نیست، بلکه خود راه است. راهبر الزاما با راه یکی نیست. تنها میگوید از کجا برو و از کجا نرو. خیلی که رهبر خوبی باشد، خود جلو میرود و میگوید از اینجا بیا و از اینجا نیا. اما ولی اینگونه نیست. راهی نیست جز جای پای او! همانگونه که جناب سلمان پشت سر حضرت مولا راه میرفت. دین قویم خدا تنها یک دین است. اگر فاطمه سلام الله
علیها فریاد نمیزد و تا پای جان نمیجنگید؛ اینگونه قلمداد میشد که دین خلفا هم همان دین رسولالله و امیرالمؤمنین است. اما حضرت زهرا در روندی که آنها سعی داشتند آن را طبیعی جلوه دهند، یک زلزله ایجاد کرد و در آهنگی که آنها سعی داشتند آن را کوک و درست نشان دهند، هزاران نوای خارج ساخت. ایشان به این گونه، قوام دین قویم شد.
خداوند متعال انسان را خلق کرد و دستورالعمل رسیدن او به سعادت ابدی را تحت عنوان دین در اختیارش قرار داد. در واقع «دین» مرکب است از مجموعه معارف، احکام و قوانین نظری و عملی، در ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی، سازگار با عقل و فطرت انسانی، که از سوی پروردگار توسط پیامبران برای هدایت بشر در جنبه مادی و معنوی فرستاده شد که در صورت عملی ساختن آن، سعادت و رستگاری دنیا و آخرت انسان تأمین میشود. قرآن کریم به عنوان آخرین منشور آسمانی در راستای هدایت انسان، در بردارنده این مجموعه قوانین و معارف است؛ چرا که خداوند فرمود: «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»؛ «و هيچ ترى و خشكى نيست جز آنكه در كتاب مبين آمده است». تأمل و تدبر در آیات قرآن و شأن نزول آنها، جویندگان حق و حقیقت را از ورطه گمراهی رهانیده و به وادی هدایت و سعادت رهنمون میشود.
دین استوار در قرآن
خداوند متعال در بسیاری از آیات نورانی قرآن کریم از «دین» سخن گفته است؛ ولی تنها در ۵ آیه از عبارت «دین قیم و دین استوار» سخن به میان آورده است. در آیه ۳۶ سوره توبه، آیه ۴۰ سوره یوسف، آیه ۳۰ و ۴۳ سوره روم از عبارت مشابه «الدِّينُ الْقَيِّمُ» استفاده شده است. نکته قابل توجه تفاوت این عبارت در آیه ۵ سوره «بینه» است که با عبارت «ذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» آمده است. توصیف دین به وصف قیمومیت که دربردارنده قوانینی است قائم به مصالح عالم بشرى، نشان از عظمت و بزرگی آن دارد. اين دين، خير دنيا و آخرت آدمی را تامين و تضمين نموده و بر اصلاح دنیا و آخرت ايشان بنا شده است. این ویژگی مهم در دین نيست مگر به خاطر اين كه دستورات و معارف دین حقیقی موافق با مقتضيات فطرت انسان است و خداوند متعال بر همین اساس آن را خلق كرده است.
دین آن هنگام قیم و استوار خواهد بود که خود مستقیم و بدون کژی باشد. از اینرو اگر در خود دین، نابسامانی، نارسایی ونادرستی راه داشته باشد، هرگز قیم و استوار کننده چیز دیگری به نام فطرت نخواهد بود. حقیقتا دین الهی، قیم انسان است و در واقع جامعه بدون دین، همانند کودک بی سرپرست است. براستی که انسان منهای دین، قوامی نخواهد داشت و اصل و اساسی که آدمی را استوار نگاه میدارد، دین اوست؛ بنابراین قیم انسان باید از هر نابسامانی و انحراف مصون باشد.
خداوند متعال در تعبیری یگانه میفرماید: «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»؛ «و به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند، نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند؛ و این است آیین مستقیم و پایدار».
آیات قرآن کریم دارای تفسیر و تأویل است و به فرموده پروردگار: «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ»؛ «تفسیر واقعی و حقیقی قرآن را جز خدا و استواران در دانش نمی داند»
و امام صادق علیه السّلام فرمودند: «نَحنُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ، ونَحنُ نَعلَمُ تَأويلَهُ»؛ «ما اهل بیت، راسخون در دانش هستيم و ما تأويل قرآن را مىدانيم». برای رسیدن به مراد پروردگار از دین قیم در آیه مذکور لاجرم میبایست دست به دامان مفسر و مبین حقیقی قرآن شویم. شکافنده علوم و وارث علم انبیاء؛ امام باقر علیهالسلام در مورد «ذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» فرمودند: «هِيَ فَاطِمَةُ».آری این فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است که حقیقت دین و دین حقیقی است و از نابسامانی به دور است و هر فطرت پاکی که از او تبعیت کند و به آموزههای او سرسپارد هدایت شده، خیر دنیا و آخرت نصیب او گردیده و به سعادت ابدی دست مییابد.
نقش ائمه در احیای دین با حضرت زهرا سلام الله علیها آغاز میشود. آنچه بعد از ارتحال پیامبر اعظم اتفاق افتاد، یک غفلت ساده نبود بلکه نوعی ارتداد بود. این را از نوع بیان حضرت زهرا در خطبه فدکیه نیز میتوان دریافت. حضرت در این خطبه، مدام شرایط سخت جاهلیت را به مردم یادآوری میکنند و همچنین گوشزد میکنند که اسلام چه تغییراتی در زندگی آنها پدید آورد. این یعنی مردم نه تنها جانشین پیامبر، بلکه به خود پیامبر و خود اسلام پشت کرده بودند. در حقیقت هم امیرالمؤمنین نفس رسولالله و رسولالله نفس اسلام است. از همین رو دین بعد از پیامبر، ثروت غارتشدهای بود که نیاز به باز پسگیری داشت. راه هدایت باید در دست هدایتشدگانی میبود که خود هم راهند و هم راهبر. در غیر این صورت دین فرقی با کفر نداشت، تنها یک لباس و یک ظاهر بود. برگرداندن دین به دست اولیای دین؛ مهمترین رکن احیای دین است و از حضرت زهرا تا امام حسن عسکری قابل رهگیری و پیجویی است. از بیانات حضرت صدیقه سلام الله علیها در خطبه فدکیه گرفته تا تلاشهای امیرالمؤمنین برای مقابله با کودتا. از جنگهای حضرت امیر با غارتگران دین در دوران خلافت گرفته تا امتداد جنگ توسط امام حسن مجتبی و نرمش قهرمانانه ایشان. از قیام سیدالشهدا علیه السلام گرفته تا خطبههای حضرت زینب و امام سجاد. از صلواتهای صحیفه سجادیه گرفته تا زیارتهای غدیریه و جامعه کبیره که بر لسان مبارک امام هادی علیهالسلام جاری شد. امام هادی علیهالسلام در همین زیارت غدیریه، جد خود مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام را «دینالله القویم» میخوانند. از این عبارت معلوم میشود حضرت امیر تنها یک راهبر نیست، بلکه خود راه است. راهبر الزاما با راه یکی نیست. تنها میگوید از کجا برو و از کجا نرو. خیلی که رهبر خوبی باشد، خود جلو میرود و میگوید از اینجا بیا و از اینجا نیا. اما ولی اینگونه نیست. راهی نیست جز جای پای او! همانگونه که جناب سلمان پشت سر حضرت مولا راه میرفت. دین قویم خدا تنها یک دین است. اگر فاطمه سلام الله
علیها فریاد نمیزد و تا پای جان نمیجنگید؛ اینگونه قلمداد میشد که دین خلفا هم همان دین رسولالله و امیرالمؤمنین است. اما حضرت زهرا در روندی که آنها سعی داشتند آن را طبیعی جلوه دهند، یک زلزله ایجاد کرد و در آهنگی که آنها سعی داشتند آن را کوک و درست نشان دهند، هزاران نوای خارج ساخت. ایشان به این گونه، قوام دین قویم شد.
خداوند متعال انسان را خلق کرد و دستورالعمل رسیدن او به سعادت ابدی را تحت عنوان دین در اختیارش قرار داد. در واقع «دین» مرکب است از مجموعه معارف، احکام و قوانین نظری و عملی، در ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی، سازگار با عقل و فطرت انسانی، که از سوی پروردگار توسط پیامبران برای هدایت بشر در جنبه مادی و معنوی فرستاده شد که در صورت عملی ساختن آن، سعادت و رستگاری دنیا و آخرت انسان تأمین میشود. قرآن کریم به عنوان آخرین منشور آسمانی در راستای هدایت انسان، در بردارنده این مجموعه قوانین و معارف است؛ چرا که خداوند فرمود: «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»؛ «و هيچ ترى و خشكى نيست جز آنكه در كتاب مبين آمده است». تأمل و تدبر در آیات قرآن و شأن نزول آنها، جویندگان حق و حقیقت را از ورطه گمراهی رهانیده و به وادی هدایت و سعادت رهنمون میشود.
دین استوار در قرآن
خداوند متعال در بسیاری از آیات نورانی قرآن کریم از «دین» سخن گفته است؛ ولی تنها در ۵ آیه از عبارت «دین قیم و دین استوار» سخن به میان آورده است. در آیه ۳۶ سوره توبه، آیه ۴۰ سوره یوسف، آیه ۳۰ و ۴۳ سوره روم از عبارت مشابه «الدِّينُ الْقَيِّمُ» استفاده شده است. نکته قابل توجه تفاوت این عبارت در آیه ۵ سوره «بینه» است که با عبارت «ذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» آمده است. توصیف دین به وصف قیمومیت که دربردارنده قوانینی است قائم به مصالح عالم بشرى، نشان از عظمت و بزرگی آن دارد. اين دين، خير دنيا و آخرت آدمی را تامين و تضمين نموده و بر اصلاح دنیا و آخرت ايشان بنا شده است. این ویژگی مهم در دین نيست مگر به خاطر اين كه دستورات و معارف دین حقیقی موافق با مقتضيات فطرت انسان است و خداوند متعال بر همین اساس آن را خلق كرده است.
دین آن هنگام قیم و استوار خواهد بود که خود مستقیم و بدون کژی باشد. از اینرو اگر در خود دین، نابسامانی، نارسایی ونادرستی راه داشته باشد، هرگز قیم و استوار کننده چیز دیگری به نام فطرت نخواهد بود. حقیقتا دین الهی، قیم انسان است و در واقع جامعه بدون دین، همانند کودک بی سرپرست است. براستی که انسان منهای دین، قوامی نخواهد داشت و اصل و اساسی که آدمی را استوار نگاه میدارد، دین اوست؛ بنابراین قیم انسان باید از هر نابسامانی و انحراف مصون باشد.
خداوند متعال در تعبیری یگانه میفرماید: «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»؛ «و به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند، نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند؛ و این است آیین مستقیم و پایدار».
آیات قرآن کریم دارای تفسیر و تأویل است و به فرموده پروردگار: «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ»؛ «تفسیر واقعی و حقیقی قرآن را جز خدا و استواران در دانش نمی داند»
و امام صادق علیه السّلام فرمودند: «نَحنُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ، ونَحنُ نَعلَمُ تَأويلَهُ»؛ «ما اهل بیت، راسخون در دانش هستيم و ما تأويل قرآن را مىدانيم». برای رسیدن به مراد پروردگار از دین قیم در آیه مذکور لاجرم میبایست دست به دامان مفسر و مبین حقیقی قرآن شویم. شکافنده علوم و وارث علم انبیاء؛ امام باقر علیهالسلام در مورد «ذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» فرمودند: «هِيَ فَاطِمَةُ».آری این فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است که حقیقت دین و دین حقیقی است و از نابسامانی به دور است و هر فطرت پاکی که از او تبعیت کند و به آموزههای او سرسپارد هدایت شده، خیر دنیا و آخرت نصیب او گردیده و به سعادت ابدی دست مییابد.
برچسب ها
حضرت فاطمه (س)
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=78630
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای قوام دین قویم بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.