اخبار ویژه »
شناسه خبر : 33180
پرینتخانه » بین الملل, مطالب روزنامه, ویژه
تاریخ انتشار : 21 آبان 1399 - 23:00 |
«رسالت» از آخرین جزئیات اعلامیه صلح قرهباغ گزارش میدهد؛
قرهباغ گوشت قربانی قفقاز
جنگ همیشه بدموقع است، این بار بدموقعتر! آغاز دوباره جنگی که ریشهای بیش از سیساله دارد، اما این بار با تفاوتی ژئوپليتیک با درگیریهای پراکنده و کوتاه سالهای اخیر.
معصومه پورصادقی- دبیر گروه سیاسی
جنگ همیشه بدموقع است، این بار بدموقعتر! آغاز دوباره جنگی که ریشهای بیش از سیساله دارد، اما این بار با تفاوتی ژئوپليتیک با درگیریهای پراکنده و کوتاه سالهای اخیر.
این تفاوت اساسی را باید در حضور پررنگ نیروهای کشورهای ثالث و یا حتی نیروهای نیابتی طرفهای ثالث در این درگیری دید. جنگی که بهیکباره شعلهور شد و حدود دو ماه به طول انجامید و باوجود توافق صلحی که با میانجیگری روسیه به امضای طرفهای اصلی درگیر رسید، هنوز نمیتوان با اطمینان در مورد پایداری آن اظهارنظر کرد. جنگی که مزید بر بحرانهای مالی و اقتصادی ناشی از همهگیری کرونا برای کشورهای درگیر شده است و حتی میتواند دیگر کشورهای منطقه را بهصورت مضاعفی مبتلا کند.
دبیرکل سازمانملل در روز سوم فروردین امسال، یعنی کمتر از دو ماه بعد از غافلگیری جهان با همهگیری مرگآور کووید ۱۹، با صدور بیانیهای خواستار توقف فوری تمام جنگها و منازعات مسلحانه در جهان و بسیج منابع مالی و انسانی کشورها برای مقابله با این بیماری شد،اما این بیانیه گوش شنوایی نداشت نهتنها آتش جنگها خاموشی نگرفت و کووید ۱۹ همدست از جان ستاندن از انسانها برنداشت بلکه جنگ جدیدی نیز برافروخته شد آنهم باز در منطقهای همجوار با خاورمیانه و در نزدیکی مرزهای ما و بر سر زخمی کهنه و بازمانده از دهههای پیشین.
سابقه منازعه قرهباغ
۲۷ سال پیش دقیقا در روز ۲۱ آبان ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) شورای امنیت با صدور چهارمین قطعنامه خود به شماره ۸۸۴ در مورد قرهباغ از جمهوری آذربایجان و ارمنستان خواست که آتشبس فوری برقرار کنند و از نیروهای ارمنی خواست که از مناطق اشغالی عقبنشینی کنند. شورای امنیت قبل از آن نیز در سه مرحله از جنگ بین دو جمهوری و پیشرویهای ارمنستان در منطقه قرهباغ و اشغال بخشهای مختلف این منطقه به فاصله چند ماه اقدام به صدور ۳ قطعنامه به شماره ۸۲۲ در ۳۰ آوریل، ۸۵۳ به تاریخ ۲۹ جولای و قطعنامه شماره ۸۷۴ مورخ ۱۴ اکتبر همان سال کرده بود. ۴ قطعنامه صادرشده توسط شورای امنیت تغییری در وضعیت منطقه ایجاد نکرد و تنها باعث شد که این اختلاف حدود سه دهه باقی بماند و هرازچندگاهی درگیریهای نظامی بین دو طرف دربگیرد.
قرهباغ با ترکیب جمعیتی ارمنی در دوره شوروی در محدوده جمهوری آذربایجان بود و اختلاف آنها از اواسط سال ۱۹۸۸ آغاز شد و با استقلال این جمهوری و ارمنستان، منجر به حمله نظامی ارمنستان در چند مرحله و پیشرویها و اشغال چندمرحلهای از بخشهای مهم و راهبردی از این منطقه شد.
اختلاف جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ محصول تقسیمبندیهای داخلی بین جمهوریهایی است که زمانی تحت اداره مسکو بودند اما با فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریها، این تقسیمبندیها تبدیل به زخمهایی بین هموطنان دیروز و همسایگان امروز شد و کم نیست ازایندست مناطق مورد مناقشه در جغرافیایی که پیشازاین یکپارچه بود و هرکدام همچنان پتانسیل این را دارند که دلیل آغاز جنگ بین دو همسایه باشند.
دوره جدید جنگ میان باکو و ایروان
دوره جدید جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان پس از دو ماه درگیری، حالا رو به خاموشی میرود و در آستانه بیست و هفتمین سالگرد چهارمین قطعنامه شورای امنیت در خصوص این منطقه، جمهوری آذربایجان مدعی است که موفق شده است، بخشهای مهمی از مناطق اشغالی خود را از ارمنستان پس بگیرد. منازعهای که ابتکارات مختلف نتوانسته بود به آن خاتمه دهد و درنهایت بااینکه تمامی طرفهای ثالث بر راهحلهای غیرنظامی برای پایان دادن به آن تأکید داشتند اما به نظر میرسد این راهحل نظامی بود که منجر به رسیدن منازعه به نقطهای شدکه شاید بتواند پایانی بر آن باشد.
ایران همواره خواهان صلح و ثبات در محیط پیرامونی و مرزهای خود بوده است. در سیصد سال گذشته ایران جنگی را علیه هیچیک از همسایگان خود آغاز نکرده است اما در مواردی موردحمله و تجاوز نظامی همسایگان خود قرار گرفته و در مقابل آن از خود دفاع کرده و همزمان تلاش کرده تا در منازعات فیمابین بین همسایگان خود جانب بیطرفی فعال را در پیش بگیرد و برای بازگشت آرامش بین همسایگان خود تلاش کند. سیاستی که به نظر میرسد ریشه در جایگاه و دیرینگی تاریخی و فرهنگی ایران در این منطقه دارد که بدون تردید باعث میشود بهاندازه تمام نیروهای فرامنطقهای نسبت به تحولات این منطقه حساس و خواهان آرامش و ثبات در آن باشد. اینکه امنیت همسایگان، امنیت ایران است، صرفا یک عبارتپردازی سیاسی نیست و حکایت از نگاهی است که جمهوری اسلامی ایران به ثبات و امنیت منطقه دارد.
میتوان ادعا کرد که حداقل تا قبل از درگیری ۴۴ روزه اخیر، در منازعه قرهباغ همچنین رویکردی از ایران دیده میشد. ایران در سی سال گذشته این رویکرد را نسبت به منازعه قرهباغ داشته است، موضعی که موردتمجید ایروان قرار داشته اما همواره انتقاد برخی از مقامات و محافل سیاسی و داخلی جمهوری آذربایجان را به دنبال داشته است که ایران بهاندازه کافی از برادران خود در این کشور حمایت نمیکند و بیشتر ملاحظه ارمنستان را دارد. این موضوع باعث میشد که جمهوری آذربایجان باوجود اینکه در مقاطعی روابطی گرم و نزدیک رابا تهران تجربه میکرد ولی تحتتأثیر مواضع کشورمان در ماجرای قرهباغ، در محافل و مجامع بینالمللی بهاندازه کافی از مواضع ایران حمایت نکند، حتی آرای این کشور در برخی از قطعنامههایی که علیه کشورمان صادر میشود گویای این واقعیت بود. مواضع سنتی ما در سالهای اخیر و تا پیش از درگیری اخیر «حلوفصل منازعه از طریق مذاکره بین دو کشور» و «عدم ورود یا دخالت ایران به این موضوع» بوده است که در سالهای اخیر بارها آن را شنیدهایم. در سالهای نخست آغاز این منازعه نیز ایران بر مبنای همین موضع سیاسی همواره تلاشهای خود را متمرکز بر حلوفصل سیاسی و مذاکراتی موضوع میکرد و بر آن اصرار داشت،اما در هفتههای اخیر چند عنصر به این موضع اضافهشده است:«پایان اشغالگری ارمنستان»، «بازگرداندن مناطق اشغالی به جمهوری آذربایجان»، «حفظ مرزهای بینالمللی» و «عدم استقرار نیروهای تروریستی و تکفیری در مناطق پیرامونی ایران.» عنصر چهارم واضحترین دلیل برای اعزام نیروهای نظامی ایران به مرزهای شمال غرب کشور بود. علاوه بر عناصر جدیدی که به موضع رسمی و علنی کشور اضافه شد، تحرکات سفارت کشورمان در باکو در هفتههای اخیر بهویژه استقبال رسانهای از پیشرویها و پیروزیهای جمهوری آذربایجان در این جنگ، تردیدی باقی نگذاشت که ایران از موضع سنتی خود بهصورت محسوسی عدول کرده و رسما وارد مسیر حمایت از جمهوری آذربایجان شده است. موضعگیریهای سفارت ایران در باکو، حامیان و منتقدان مختلفی در داخل کشور داشت و حالا با اعلام موافقتنامه صلح، گمانهزنیهایی در مورد تأثیر تغییرات ژئوپليتیکی درنتیجه این توافق در منطقه ایجاد خواهد شد.
علیرغم تمام این تحولات و تغییرات ملموس و تدریجی که در موضع کشورمان در قبال مناقشه قرهباغ دیده شد، بدون تردید دو کشور همسایگان دیرینه و ریشهدار ایران هستند که قرابتهای فرهنگی ،تاریخی و مذهبی دیرینهای با ایران دارند و نگاه ایران به هر دو همسایه، در چارچوب قواعد همسایگی مبتنی بر تلاش برای صلح و ثبات بین آنها و همچنین توسعه مناسبات و همکاریها با هر دو همسایه خواهد بود و قدر مسلم آنان ارزش حمایتها و کمکهای ایران به آنها در همهسالهای پس از استقلالشان را میدانند.
توافقنامه صلح
در اولین ساعات بامداد روز سهشنبه خبرگزاریها خبر از امضای توافق صلح دوجانبهای بین رئیسجمهور آذربایجان و نخستوزیر ارمنستان و با حضور رئیسجمهور روسیه دادند. توافقنامه صلحی که مردم جمهوری آذربایجان و ارمنستان را به خیابانها کشاند اما یکی برای شادی از این توافق و پیروزی و دیگری برای اعتراض و مخالفت با آن. نخستوزیر ارمنستان با صدور بیانیهای اعلام کرد که مجبور به پذیرش صلح شده است و همین برای احساس پیروزی باکو کافی بود.
براساس این توافق علاوه بر مناطقی که جمهوری آذربایجان در ۴۴ روز درگیری نظامی موفق به تصرف آنها شده بود ارمنستان تا ۱۰ روز دیگر از دو منطقه دیگر نیز عقبنشینی خواهد کرد. براساس این توافق، حداقل برای ۵ سال و یا شاید ۱۰ سال حدود ۲ هزار نیروی نظامی روس بهعنوان صلحبان در محدودهای وسیع از این منطقه مستقر خواهند شد. کریدوری بین نخجوان و جمهوری آذربایجان ایجاد میشود که تحت نظارت نیروهای روس بین بخشهایی از مناطق طرفهای درگیر، ارتباط برقرار میکند. یکی از این کریدورها بهموازات خط مرزی ایران و ارمنستان بین جمهوری آذربایجان و نخجوان ایجاد میشود که هرچند در ظاهر تحت نظر نیروهای روس فعال خواهد بود اما عملا دسترسی مستقیم ترکیه به آذربایجان را فراهم میکند. آنچه بر روی کاغذ در مورد آن توافق شده و باید منتظر عملیاتی شدن آن بر روی زمین هم بود، شباهت بسیار زیادی به طرح موسوم به «گوبل» دارد که ترکیه در اوایل دهه هفتاد شمسی (نود میلادی) و در اوج جنگ قرهباغ به دنبال آن بود یعنی تبادل کریدور بین دو طرف اصلی منازعه. اگر بعد از حدود سه دهه این طرح آنکارا عملی شده باشد باید گفت احتمالا تغییرات ژئوپليتیک مبتنی بر توافق صلح اخیر در بلندمدت به نفع ایران نخواهد بود.
با اعلام آتشبس بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، بخشی از آنچه قطعنامههای شورای امنیت از ارمنستان خواسته بودند عملا تحقق پیدا کرد و آذربایجان موفق به بازپسگیری بخشی از مناطق اشغالی ادعایی خود شد. با این وضعیت، با ابهاماتی که در خصوص ابعاد مختلف توافق اخیر وجود دارد باید انتظار داشت که منطقه همچنان برای مدتها آبستن تحولاتی تنشزا باشد. آنچه تاکنون در خصوص این توافقنامه گفته شده است این است که احتمالا در صورت اجرای کامل این توافقنامه، در بلندمدت این ایران خواهد بود که باوجود تلاشهای میانجیگرانه در درگیری اخیر، احتمالا نهتنها منفعتی از توافقنامه نخواهد برد بلکه احتمالا برخی از مزیتهای ترانزیتی خود را نیز از دست خواهد داد و در وضعیت جدید قدرت مانور جمهوری آذربایجان و ترکیه در منطقه از بعد انتقال انرژی و ترانزیت زمینی کالا بیش از گذشته خواهد بود.بااینوجود شاید بسیار زودهنگام باشد که در مورد برنده و بازنده قطعی این منازعه و توافق صلح آن صحبت شود و باید منتظر تحولات بعدی هم بود و دید تا چه میزان طرفهای اصلی پایبند به آن باقی خواهند بود و تا چه میزان روسیه میتواند نقش ضامن و صلحبانی خود را به سرانجام برساند و آیا نارضایتی ایران از این توافق میتواند تحولات بعدی را در ارتباط با این منازعه رقم بزند؟
باوجود حمایت سریع ایران از این توافق، اختلافهای متنی، بلاتکلیف ماندن وضعیت اداره منطقه قرهباغ، عدم اشاره به جزئیات اجرایی این توافق و مخالفتها در ارمنستان که همگی تردیدها در مورد پایداری توافق صلح را افزایش داده است، آینده این توافق در هالهای از ابهام قرار گرفته و باید برای تحلیل میزان کارآیی آن برای پایان بخشی به مناقشه سیساله قرهباغ تا روزها و هفتههای آینده صبر کرد. باید دید آیا روسیه توان نگه داشتن طرفین اصلی این منازعه پشت میز صلح و مذاکره را دارد و یا مخالفتهای داخلی در ارمنستان و ابهامات در مورد بسیاری از جزئیات این توافق درنهایت موجب از سرگیری آتش این جنگ در روزهای آینده خواهد شد.
نکته مهم در این خصوص جزئیات اجرایی مفاد این توافق است که ممکن است به نحوی باشد که منافع مستقیم ایران را در مرزهای شمالغربی تحتتأثیر خود قرار دهد و دور از ذهن نیست که باوجود حمایت سریع ایران از این توافق، در هفتههای آینده شاهد تغییراتی در مواضع کشورمان باشیم.
جنگ همیشه بدموقع است، این بار بدموقعتر! آغاز دوباره جنگی که ریشهای بیش از سیساله دارد، اما این بار با تفاوتی ژئوپليتیک با درگیریهای پراکنده و کوتاه سالهای اخیر.
این تفاوت اساسی را باید در حضور پررنگ نیروهای کشورهای ثالث و یا حتی نیروهای نیابتی طرفهای ثالث در این درگیری دید. جنگی که بهیکباره شعلهور شد و حدود دو ماه به طول انجامید و باوجود توافق صلحی که با میانجیگری روسیه به امضای طرفهای اصلی درگیر رسید، هنوز نمیتوان با اطمینان در مورد پایداری آن اظهارنظر کرد. جنگی که مزید بر بحرانهای مالی و اقتصادی ناشی از همهگیری کرونا برای کشورهای درگیر شده است و حتی میتواند دیگر کشورهای منطقه را بهصورت مضاعفی مبتلا کند.
دبیرکل سازمانملل در روز سوم فروردین امسال، یعنی کمتر از دو ماه بعد از غافلگیری جهان با همهگیری مرگآور کووید ۱۹، با صدور بیانیهای خواستار توقف فوری تمام جنگها و منازعات مسلحانه در جهان و بسیج منابع مالی و انسانی کشورها برای مقابله با این بیماری شد،اما این بیانیه گوش شنوایی نداشت نهتنها آتش جنگها خاموشی نگرفت و کووید ۱۹ همدست از جان ستاندن از انسانها برنداشت بلکه جنگ جدیدی نیز برافروخته شد آنهم باز در منطقهای همجوار با خاورمیانه و در نزدیکی مرزهای ما و بر سر زخمی کهنه و بازمانده از دهههای پیشین.
سابقه منازعه قرهباغ
۲۷ سال پیش دقیقا در روز ۲۱ آبان ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) شورای امنیت با صدور چهارمین قطعنامه خود به شماره ۸۸۴ در مورد قرهباغ از جمهوری آذربایجان و ارمنستان خواست که آتشبس فوری برقرار کنند و از نیروهای ارمنی خواست که از مناطق اشغالی عقبنشینی کنند. شورای امنیت قبل از آن نیز در سه مرحله از جنگ بین دو جمهوری و پیشرویهای ارمنستان در منطقه قرهباغ و اشغال بخشهای مختلف این منطقه به فاصله چند ماه اقدام به صدور ۳ قطعنامه به شماره ۸۲۲ در ۳۰ آوریل، ۸۵۳ به تاریخ ۲۹ جولای و قطعنامه شماره ۸۷۴ مورخ ۱۴ اکتبر همان سال کرده بود. ۴ قطعنامه صادرشده توسط شورای امنیت تغییری در وضعیت منطقه ایجاد نکرد و تنها باعث شد که این اختلاف حدود سه دهه باقی بماند و هرازچندگاهی درگیریهای نظامی بین دو طرف دربگیرد.
قرهباغ با ترکیب جمعیتی ارمنی در دوره شوروی در محدوده جمهوری آذربایجان بود و اختلاف آنها از اواسط سال ۱۹۸۸ آغاز شد و با استقلال این جمهوری و ارمنستان، منجر به حمله نظامی ارمنستان در چند مرحله و پیشرویها و اشغال چندمرحلهای از بخشهای مهم و راهبردی از این منطقه شد.
اختلاف جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ محصول تقسیمبندیهای داخلی بین جمهوریهایی است که زمانی تحت اداره مسکو بودند اما با فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریها، این تقسیمبندیها تبدیل به زخمهایی بین هموطنان دیروز و همسایگان امروز شد و کم نیست ازایندست مناطق مورد مناقشه در جغرافیایی که پیشازاین یکپارچه بود و هرکدام همچنان پتانسیل این را دارند که دلیل آغاز جنگ بین دو همسایه باشند.
دوره جدید جنگ میان باکو و ایروان
دوره جدید جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان پس از دو ماه درگیری، حالا رو به خاموشی میرود و در آستانه بیست و هفتمین سالگرد چهارمین قطعنامه شورای امنیت در خصوص این منطقه، جمهوری آذربایجان مدعی است که موفق شده است، بخشهای مهمی از مناطق اشغالی خود را از ارمنستان پس بگیرد. منازعهای که ابتکارات مختلف نتوانسته بود به آن خاتمه دهد و درنهایت بااینکه تمامی طرفهای ثالث بر راهحلهای غیرنظامی برای پایان دادن به آن تأکید داشتند اما به نظر میرسد این راهحل نظامی بود که منجر به رسیدن منازعه به نقطهای شدکه شاید بتواند پایانی بر آن باشد.
ایران همواره خواهان صلح و ثبات در محیط پیرامونی و مرزهای خود بوده است. در سیصد سال گذشته ایران جنگی را علیه هیچیک از همسایگان خود آغاز نکرده است اما در مواردی موردحمله و تجاوز نظامی همسایگان خود قرار گرفته و در مقابل آن از خود دفاع کرده و همزمان تلاش کرده تا در منازعات فیمابین بین همسایگان خود جانب بیطرفی فعال را در پیش بگیرد و برای بازگشت آرامش بین همسایگان خود تلاش کند. سیاستی که به نظر میرسد ریشه در جایگاه و دیرینگی تاریخی و فرهنگی ایران در این منطقه دارد که بدون تردید باعث میشود بهاندازه تمام نیروهای فرامنطقهای نسبت به تحولات این منطقه حساس و خواهان آرامش و ثبات در آن باشد. اینکه امنیت همسایگان، امنیت ایران است، صرفا یک عبارتپردازی سیاسی نیست و حکایت از نگاهی است که جمهوری اسلامی ایران به ثبات و امنیت منطقه دارد.
میتوان ادعا کرد که حداقل تا قبل از درگیری ۴۴ روزه اخیر، در منازعه قرهباغ همچنین رویکردی از ایران دیده میشد. ایران در سی سال گذشته این رویکرد را نسبت به منازعه قرهباغ داشته است، موضعی که موردتمجید ایروان قرار داشته اما همواره انتقاد برخی از مقامات و محافل سیاسی و داخلی جمهوری آذربایجان را به دنبال داشته است که ایران بهاندازه کافی از برادران خود در این کشور حمایت نمیکند و بیشتر ملاحظه ارمنستان را دارد. این موضوع باعث میشد که جمهوری آذربایجان باوجود اینکه در مقاطعی روابطی گرم و نزدیک رابا تهران تجربه میکرد ولی تحتتأثیر مواضع کشورمان در ماجرای قرهباغ، در محافل و مجامع بینالمللی بهاندازه کافی از مواضع ایران حمایت نکند، حتی آرای این کشور در برخی از قطعنامههایی که علیه کشورمان صادر میشود گویای این واقعیت بود. مواضع سنتی ما در سالهای اخیر و تا پیش از درگیری اخیر «حلوفصل منازعه از طریق مذاکره بین دو کشور» و «عدم ورود یا دخالت ایران به این موضوع» بوده است که در سالهای اخیر بارها آن را شنیدهایم. در سالهای نخست آغاز این منازعه نیز ایران بر مبنای همین موضع سیاسی همواره تلاشهای خود را متمرکز بر حلوفصل سیاسی و مذاکراتی موضوع میکرد و بر آن اصرار داشت،اما در هفتههای اخیر چند عنصر به این موضع اضافهشده است:«پایان اشغالگری ارمنستان»، «بازگرداندن مناطق اشغالی به جمهوری آذربایجان»، «حفظ مرزهای بینالمللی» و «عدم استقرار نیروهای تروریستی و تکفیری در مناطق پیرامونی ایران.» عنصر چهارم واضحترین دلیل برای اعزام نیروهای نظامی ایران به مرزهای شمال غرب کشور بود. علاوه بر عناصر جدیدی که به موضع رسمی و علنی کشور اضافه شد، تحرکات سفارت کشورمان در باکو در هفتههای اخیر بهویژه استقبال رسانهای از پیشرویها و پیروزیهای جمهوری آذربایجان در این جنگ، تردیدی باقی نگذاشت که ایران از موضع سنتی خود بهصورت محسوسی عدول کرده و رسما وارد مسیر حمایت از جمهوری آذربایجان شده است. موضعگیریهای سفارت ایران در باکو، حامیان و منتقدان مختلفی در داخل کشور داشت و حالا با اعلام موافقتنامه صلح، گمانهزنیهایی در مورد تأثیر تغییرات ژئوپليتیکی درنتیجه این توافق در منطقه ایجاد خواهد شد.
علیرغم تمام این تحولات و تغییرات ملموس و تدریجی که در موضع کشورمان در قبال مناقشه قرهباغ دیده شد، بدون تردید دو کشور همسایگان دیرینه و ریشهدار ایران هستند که قرابتهای فرهنگی ،تاریخی و مذهبی دیرینهای با ایران دارند و نگاه ایران به هر دو همسایه، در چارچوب قواعد همسایگی مبتنی بر تلاش برای صلح و ثبات بین آنها و همچنین توسعه مناسبات و همکاریها با هر دو همسایه خواهد بود و قدر مسلم آنان ارزش حمایتها و کمکهای ایران به آنها در همهسالهای پس از استقلالشان را میدانند.
توافقنامه صلح
در اولین ساعات بامداد روز سهشنبه خبرگزاریها خبر از امضای توافق صلح دوجانبهای بین رئیسجمهور آذربایجان و نخستوزیر ارمنستان و با حضور رئیسجمهور روسیه دادند. توافقنامه صلحی که مردم جمهوری آذربایجان و ارمنستان را به خیابانها کشاند اما یکی برای شادی از این توافق و پیروزی و دیگری برای اعتراض و مخالفت با آن. نخستوزیر ارمنستان با صدور بیانیهای اعلام کرد که مجبور به پذیرش صلح شده است و همین برای احساس پیروزی باکو کافی بود.
براساس این توافق علاوه بر مناطقی که جمهوری آذربایجان در ۴۴ روز درگیری نظامی موفق به تصرف آنها شده بود ارمنستان تا ۱۰ روز دیگر از دو منطقه دیگر نیز عقبنشینی خواهد کرد. براساس این توافق، حداقل برای ۵ سال و یا شاید ۱۰ سال حدود ۲ هزار نیروی نظامی روس بهعنوان صلحبان در محدودهای وسیع از این منطقه مستقر خواهند شد. کریدوری بین نخجوان و جمهوری آذربایجان ایجاد میشود که تحت نظارت نیروهای روس بین بخشهایی از مناطق طرفهای درگیر، ارتباط برقرار میکند. یکی از این کریدورها بهموازات خط مرزی ایران و ارمنستان بین جمهوری آذربایجان و نخجوان ایجاد میشود که هرچند در ظاهر تحت نظر نیروهای روس فعال خواهد بود اما عملا دسترسی مستقیم ترکیه به آذربایجان را فراهم میکند. آنچه بر روی کاغذ در مورد آن توافق شده و باید منتظر عملیاتی شدن آن بر روی زمین هم بود، شباهت بسیار زیادی به طرح موسوم به «گوبل» دارد که ترکیه در اوایل دهه هفتاد شمسی (نود میلادی) و در اوج جنگ قرهباغ به دنبال آن بود یعنی تبادل کریدور بین دو طرف اصلی منازعه. اگر بعد از حدود سه دهه این طرح آنکارا عملی شده باشد باید گفت احتمالا تغییرات ژئوپليتیک مبتنی بر توافق صلح اخیر در بلندمدت به نفع ایران نخواهد بود.
با اعلام آتشبس بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، بخشی از آنچه قطعنامههای شورای امنیت از ارمنستان خواسته بودند عملا تحقق پیدا کرد و آذربایجان موفق به بازپسگیری بخشی از مناطق اشغالی ادعایی خود شد. با این وضعیت، با ابهاماتی که در خصوص ابعاد مختلف توافق اخیر وجود دارد باید انتظار داشت که منطقه همچنان برای مدتها آبستن تحولاتی تنشزا باشد. آنچه تاکنون در خصوص این توافقنامه گفته شده است این است که احتمالا در صورت اجرای کامل این توافقنامه، در بلندمدت این ایران خواهد بود که باوجود تلاشهای میانجیگرانه در درگیری اخیر، احتمالا نهتنها منفعتی از توافقنامه نخواهد برد بلکه احتمالا برخی از مزیتهای ترانزیتی خود را نیز از دست خواهد داد و در وضعیت جدید قدرت مانور جمهوری آذربایجان و ترکیه در منطقه از بعد انتقال انرژی و ترانزیت زمینی کالا بیش از گذشته خواهد بود.بااینوجود شاید بسیار زودهنگام باشد که در مورد برنده و بازنده قطعی این منازعه و توافق صلح آن صحبت شود و باید منتظر تحولات بعدی هم بود و دید تا چه میزان طرفهای اصلی پایبند به آن باقی خواهند بود و تا چه میزان روسیه میتواند نقش ضامن و صلحبانی خود را به سرانجام برساند و آیا نارضایتی ایران از این توافق میتواند تحولات بعدی را در ارتباط با این منازعه رقم بزند؟
باوجود حمایت سریع ایران از این توافق، اختلافهای متنی، بلاتکلیف ماندن وضعیت اداره منطقه قرهباغ، عدم اشاره به جزئیات اجرایی این توافق و مخالفتها در ارمنستان که همگی تردیدها در مورد پایداری توافق صلح را افزایش داده است، آینده این توافق در هالهای از ابهام قرار گرفته و باید برای تحلیل میزان کارآیی آن برای پایان بخشی به مناقشه سیساله قرهباغ تا روزها و هفتههای آینده صبر کرد. باید دید آیا روسیه توان نگه داشتن طرفین اصلی این منازعه پشت میز صلح و مذاکره را دارد و یا مخالفتهای داخلی در ارمنستان و ابهامات در مورد بسیاری از جزئیات این توافق درنهایت موجب از سرگیری آتش این جنگ در روزهای آینده خواهد شد.
نکته مهم در این خصوص جزئیات اجرایی مفاد این توافق است که ممکن است به نحوی باشد که منافع مستقیم ایران را در مرزهای شمالغربی تحتتأثیر خود قرار دهد و دور از ذهن نیست که باوجود حمایت سریع ایران از این توافق، در هفتههای آینده شاهد تغییراتی در مواضع کشورمان باشیم.
برچسب ها
ارمنستان , جمهوری آذربایجان , قره باغ
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=33180
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای قرهباغ گوشت قربانی قفقاز بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.