فشار عراقیها برای خروج هر چه سریعتر نیروهای آمریکایی
فاطمه سیاحی
حملهٔ راکتی ۱۵ فوریه به فرودگاه اربیل در اقلیم کردستان، رویداد مهمی بود که علاوه بر متأثر کردن فضای سیاسی عراق، پیامهای مهمی برای قدرتهای حاضر در این کشور داشت. در این حمله بیش از آنکه فرودگاه بینالمللی اربیل مورد هدف قرار گیرد، موقعیت نیروهای نظامی آمریکا مدنظر بود. انفجارهایی که در نزدیکی کنسولگری آمریکا در اربیل و همینطور پایگاه الحریر -متعلق به نیروهای ائتلاف آمریکا- رخ داد، پیام واضحِ طرفهایی بود که خواستار خروج هر چه سریعتر نظامیان خارجی از خاک عراق هستند.
قبل از این انفجار ما شاهد حملات به این نیروها بودیم و بعدازآن هم در مدت کمتر از یک هفته بازهم حملهای دیگر به پایگاه نیروی هوایی عراق در بلد -که میزبان نظامیان آمریکایی است- رخ داد. احتمالا در آینده همچنان صدای این انفجارها را خواهیم شنید؛ چراکه هدف از آنها تأثیر بر تصمیم تیم سیاست خارجی بایدن در خصوص خروج از عراق یا تداوم حضور نظامی در آن کشور است. انتظار میرود تا زمانی که آمریکا تصمیمی قطعی در این خصوص اتخاذ نکند، نیروهای مخالف به تحمیل هزینههای حضور برای واشنگتن -بهعنوان یک راهبرد مؤثر- ادامه دهند.
صرفنظر از موضعگیریهای داخلی و خارجی در خصوص این انفجار و حملات مشابه آن، میتوان ردی از تقابلات، ملاحظات و حتی حمایتهایی از این رخدادها پیدا کرد. دراینبین بهطور ناخودآگاه مسائل مهمی نظیر تقابل واشنگتن-تهران در خاک عراق مطرح میشود که این خود واکنشهای انتقادی وسیعی را در داخل کشور برمیانگیزد. رد و حمایت گروههای سیاسی مختلف، کار مدیریت شرایط را توسط دولت مرکزی سخت میکند. باوجود اینکه ظاهرا مسئله کانونی حضور یا خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق است، اما مهمتر از آن احتمال آغاز دور جدیدی از تنشها در منطقه است که ارتباط مستقیمی به این مسئله دارد و آمریکا هم در آن نقش خواهد داشت.
بحران آنجایی شکل خواهد گرفت که حتی با تحقق خروج نیروهای آمریکایی، ما با مسئله تلاش نیروهای دیگر برای پرکردن این خلأ قدرت مواجه خواهیم بود؛ تلاشی که بهمراتب چالشبرانگیزتر از اوضاع کنونی است. چراکه عراق بعد از کاهش حضور یا خروج کلی این نیروها، با نیروهای محدودشدهای مواجه خواهد شد که از سوی گروههای تقویتشدهٔ رقیب احساس خطر میکند. این گزاره هم ثابت شده است که فضای ناهمگون سیاسی و مواضع غیرمنسجم در داخل عراق، ظرفیت بالایی برای ایجاد خطراتِ بزرگ و ناامنیهای گسترده دارد. باوجود تمام این احتمالات واقعبینانه است اگر متوجه واکنشهای برآمده از خودِ این فشارها باشیم و تأثیر آنها را بر نگاهها نسبت به موقعیت ایران در عراق و فعالیت نیروهای محور مقاومت ارزیابی نماییم.
نقش محوری در این مسئله را دولت عراق ایفا خواهد کرد. این بستگی به مصطفی الکاظمی دارد که چگونه این رویدادها را مدیریت کند. تلاش برای دستیابی به چنین قدرتی از سوی نخستوزیر دیده میشود اما بازهم اعمال آن مهم خواهد بود. با توجه به مواضع و سیاستهای الکاظمی میتوان گفت او هم طبق خواست پارلمان، به دنبال خروج نیروهای خارجی است؛ اما یک «خروجِ امن»، بدون تبعات و بدون آسیب. خروجی که حداقل هدفِ ارتباط دائم و مستحکم بغداد با ایالاتمتحده را تحتالشعاع قرار ندهد و به عراق فرصت دهد تا در سایه استقلال امنیتی در داخل به برنامههای دیگر خود اهتمام ورزد.
نکتهٔ مهم پایانی این است که حمله اخیر باعث شد تا مقامات اقلیم کردستان هماهنگ با سیاسیون بغداد از نگرانیهای امنیتی شدیدِ خود بگویند. درواقع ایالاتمتحده براثر تهدیدات مداومی که در منطقه سبز بغداد علیه نیروهای خود میدید، تصمیم گرفت بیشتر نیروهایش را به اقلیم کردستان منتقل کند. در اربیل که قرار است آمریکا بزرگترین کنسولگری خود در جهان را، در دو بخش مسکونی و لجستیک افتتاح کند. حالا که تهدید نیروهای نظامی آمریکا تا آنجا پیش رفته، دغدغه اربیل و بغداد هم مشترک شده است.
اینکه آیا امنیت ازهمگسیخته این کشور با تشریک مساعی جناحهای قدرتمندِ داخلی تأمین شود یا خیر؟ بستگی به روند تحولات در آینده دارد. البته اهتمامی که مصطفی الکاظمی نسبت به مراسم صدمین سالگرد تأسیس ارتش این کشور داشت، گویای این مسئله بود که او و بسیاری دیگر امید و راهحل را تقویت قدرت دفاعی عراق و ایجاد نظم در این کشور یافتهاند. اما حرکت به سمت دستیابی به این مهم نیازمند انسجام و یکپارچگی سیاسی در داخل است؛ که شاید تا حدی دغدغهها و تهدیدات مشترک به شکلگیری آن کمک کنند.
آمریکا , عراق , فاطمه سیاحی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.