فرهنگ غرب‌زده دست‌انداز اقتصاد همه‌جانبه گرا - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 61141
  پرینتخانه » آخرین اخبار, سیاسی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 03 اسفند 1400 - 6:17 |
چرا تأثیر روانی مثبت روابط اقتصادی با شرق به اندازه مذاکره با غرب نیست؟

فرهنگ غرب‌زده دست‌انداز اقتصاد همه‌جانبه گرا

مسئله‌ جالبی که این روزها در جریان است همزمانی برگزاری و تداوم مذاکرات هسته‌ای برای احیای برجام بین ایران و 1+4 در وین به‌صورت مستقیم و با آمریکا به‌صورت غیرمستقیم و همچنین تلاش دولت سیزدهم برای احیای روابط ازدست‌رفته با کشورهای شرقی ازجمله چین، روسیه و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بود. یعنی ما شاهد تلاشی دوجانبه در عرصه سیاست خارجی هستیم که از قضا در دو قطب مخالف پیگیری می‌شود.
فرهنگ غرب‌زده دست‌انداز اقتصاد همه‌جانبه گرا

حانیه مسجودی 
مسئله‌ جالبی که این روزها در جریان است همزمانی برگزاری و تداوم مذاکرات هسته‌ای برای احیای برجام بین ایران و ۱+۴ در وین به‌صورت مستقیم و با آمریکا به‌صورت غیرمستقیم و همچنین تلاش دولت سیزدهم برای احیای روابط ازدست‌رفته با کشورهای شرقی ازجمله چین، روسیه و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بود. یعنی ما شاهد تلاشی دوجانبه در عرصه سیاست خارجی هستیم که از قضا در دو قطب مخالف پیگیری می‌شود.
این همزمانی سؤال مهمی را مطرح می‌کند که اگر نگاهی تاریخی و دور دستانه به تحولات سیاست خارجه و بین‌المللی ایران داشته باشیم، اهمیت آن روشن‌تر می‌گردد.سؤال اینجاست که چرا کوچک‌ترین خبری از مذاکرات هسته‌ای از گذشته تا به امروز و کوچک‌ترین اقدام و رفتار آمریکا و اروپا در قبال ایران بر مسائل داخلی به‌ویژه مسائل اقتصادی و مباحث سیاسی کشورمان تأثیر می‌گذارد اما اقدامات و اخبار توسعه روابط منطقه‌ای و شرقی کشورمان بر اقتصاد داخلی‌مان تأثیرگذار نیست؟ چه چیزی در پس این شرطی‌سازی پنهان و ماندگار شده است؟
 شرطی‌سازی اقتصاد کشورها با استعمار نوین، علت اول
اکنون بیش از ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و استقلال کشورمان می‌گذرد. اتفاقی که معادلات بسیاری را تغییر داد اما به نظر می‌رسد هنوز باوجود تمام تحریم‌های آمریکا و سعی و تلاش‌ متخصصان داخلی برای استقلال درزمینه های مختلف ازجمله دفاعی، دارویی، تولیدی، علمی و صنعتی و … غربی‌ها اقتصاد و سیاست کشورمان را بیش از هر کشور و جبهه دیگری به خودشان شرطی کرده‌اند. درواقع بیماری غرب‌زدگی، نهادینه‌تر و ریشه‌ای‌تر از آن است که با تحولات سیاسی به‌کل درمان شود. شاید ازاین‌جهت است که امام خمینی فرمودند: «آنان که خواب آمریکا می‌بینند؛ خدا بیدارشان کند.» از سخن امام این‌گونه برمی‌آید که گویی جز خداوند کسی نمی‌تواند آدمی را که افسون و افیون غرب خمارش کرده به خود بیاورد.‌
استعمار جدید، آمریکا و غرب را در جایگاهی قرار می‌دهد که کوچک‌ترین حرکاتش بر اقتصاد کشورهای دیگر تأثیر بگذارد. زیرا تمام راه‌های توسعه و پیشرفت را بر آن منطقه می‌بندند، پول ملی آن‌ها را وابسته به دلار می‌کند، با استفاده از ابزار تحریم و تهدید بازارهایشان را محدود و امنیتشان را هدف قرار می‌دهند و در مقابل، افسار رسانه‌ها را به دست می‌گیرند تا کشورهایی که در مقابل زورگویی آن‌ها مقاومت کردند باوجود فعالیت‌های صلح‌آمیز و بی‌خطر و تلاششان برای اثبات حسن نیت در حوزه‌های مختلف و فعالیت رسانه‌ای، نتوانند اذهان عمومی را متقاعد و خودشان را از چنگال فشار این رژیم برهانند.
 فقدان دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی، علت دوم
نکته تأثیرگذار بعدی، فقدان دیپلماسی اقتصادی در وزارت امور خارجه کشورمان است. متأسفانه طی سال‌های گذشته به‌ویژه ۸ سال اخیر دولتمردان و مسئولان وزارت امور خارجه کشورمان تمام هم‌وغم خود را بر ارتباط‌گیری با غرب به‌ویژه آمریکا معطوف کردند. انعطافی که به‌جز دیدارهای بی‌سروته و پرحاشیه هیچ دستاوردی برای ایران نداشت.
حتی اگر دستگاه دیپلماسی کشورمان باوجود تداوم همین سیاست که همه‌چیز را در گروه مذاکرات با غربی‌ها می‌دید، کمی بر دیپلماسی و رایزنی‌های اقتصادی خود کار می‌کرد قطعا ارتباطات ایران با کشورهای شرق و غرب آسیا از دست نمی‌رفت و زمانی که باسیاست فشار حداکثری ترامپ مواجه شدیم، در شرایط سختی قرار نمی‌گرفتیم. چراکه آن زمان تکیه اقتصاد به فروش نفت خام کاهش پیداکرده بود و سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف از جانب کشورهای آسیایی در ایران انجام می‌شد.
 غرب‌زدگی، علت سوم
در توضیح این علت که بر همگان روشن است، اضافه گویی نمی‌کنیم. همان‌طور که می‌دانیم تفکر غرب‌زدگی در ایران، قبل از انقلاب نیز بسیار رواج داشت و علتش نیز حضور پررنگ فرنگی‌ها در خاک کشورمان بوده است.همان‌طور که  بنا بر اعتقاد جلال آل احمد، غرب‌زدگی آفتی است که از غرب می‌آید و کشورهای جهان‌سومی و از پیشرفت وامانده را مانند طاعون، گرفتار و بیمار می‌کند. به نظر جلال، آدم غرب‌زده ریشه و بنیادی ندارد، نه شرقی مانده، نه غربی شده؛‌ هرهری مآب و چشم و گوش بسته از آداب و سنن و فرهنگ غرب تقلید می‌کند. جلال دراین‌باره در کتاب غرب‌زدگی می‌گوید: «غرب‌زدگی می‌گویم همچون وبازدگی. و اگر به مذاق خوشایند نیست، بگوییم همچون سرمازدگی یا گرمازدگی. اما نه، دستکم چیزی است در حدود سن زدگی»
درنهایت نیز به عوامل فرعی اما مهمی که بر شرطی شدن اقتصاد و سیاست کشورمان تأثیر گذاشته‌اند اشاره می‌کنیم:
•ایران ۱۴۰۰؛ وارث اقتصاد ضعیف شده دولت‌های قبلی
•فقدان دیپلماسی اقتصادی در وزارت امور خارجه
•نبود ابتکار اقتصادی برای تحکیم روابط تجاری با ظرفیت‌های شرق و غرب آسیا
•نگاه و امید همه‌جانبه دولت‌های قبلی به غرب 
•فرهنگ و علاقه و وابسته بودن به غرب و غرب پرستی
•عدم اعتمادبه‌نفس و توانایی‌ها و ظرفیت‌های داخلی
تمام این تیترها علت‌هایی هستند که پاسخ سؤال ابتدای گزارش را معلوم می‌کنند. قرارگیری این علت‌ها درکنار سال‌های سپری‌شده گذشته، مشخص می‌کند که آمریکا و اروپا چطور توانستند خودشان را تنها راه و امید و روزنه پیشرفت کشورمان جا بزنند و با استفاده از عواملشان در داخل ایران و سوءاستفاده از کم آگاهی مردم، تخم غرب پرستی را طوری در کشور پاشیدند که عده‌ای خیال می‌کردند اگر با آمریکا و اروپا ارتباط نداشته باشیم، عاقبتی نخواهیم داشت!

نویسنده : حانیه مسجودی |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای فرهنگ غرب‌زده دست‌انداز اقتصاد همه‌جانبه گرا بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.