فدائیان راستین اسلام
وحید عظیمنیا
«ما زندهایم و خدای منتقم، بیدار»؛ این بخشی از بیانیه اعلام موجودیت جمعیتی است که به «جمعیت فدائیان اسلام» مشهور شدند و مشی و مرام زندگی و قربانی کردن جانشان در راه اسلام نیز ثابت کرد اسم با مسمایی بوده است. چه آنکه در سال ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کردند و یک دهه بعد یعنی ۱۳۳۴ رژیم سفاک پهلوی رهبر و افراد اصلی این جمعیت را به رگبار کینه و جهالت و خیانت بست. در بخش دیگری از این بیانیه آنطور که دانشنامه مجازی مکتب اهلبیت (ع) نقل کرده است، آورده بودند «خونهای بیچارگان از سرانگشت خودخواهان شهوتران که هر یک به نام و رنگی، پشت پردههای سیاه و سنگرهای ظلم و خیانت و دزدی خزیدهاند، سالیان درازی است فرومیریزد، و گاه دست انتقام الهی هر یک از اینان را بهجای خویش میسپارد و دیگر یارانش عبرت نمیگیرند». سید مجتبی میرلوحی تهرانی (۱۳۰۳-۱۳۳۴ ش) معروف به نواب صفوی روحانی شیعه، بنیانگذار و رهبر جمعیت فدائیان اسلام بود که دروس حوزوی مانند فقه و اصول، تفسیر قرآن و اصول سیاسی و اعتقادی را در تهران و سپس در نجف فراگرفت. از علامه امینی و سید حسین طباطبایی قمی بهعنوان اساتید وی در حوزه علمیه نجف یاد شده است. مخالفت با اقدامات دولت دکتر مصدق به دلیل عدم عمل به احکام اسلامی از دیگر فعالیتهای وی بود که حبس را برای سید مجتبی در پی داشت. کتاب «جامعه و حکومت اسلامی» از آثار نواب صفوی است.
وی در دوران فعالیت سیاسی خود سفرهایی به اردن و مصر داشت که طی آن در دانشگاه الازهر سخنرانی کرده و با ملک حسین پادشاه اردن ملاقات داشته است. رهبر فدائیان اسلام و برخی از یارانش در ۲۷ دی ۱۳۳۴ ش توسط رژیم پهلوی اعدام شدند.
افراد مؤثر جمعیت فدائیان اسلام طلبه بودند و حرکت فدائیان ماهیت طلبگی-انقلابی داشت. رهبر حکیم انقلاب اسلامی چند روز قبل همزمان با سالروز قیام نوزدهم دی در بخشی از بیاناتشان در ارتباط تصویری با مردم قم به نقش روحانیت در بزنگاههای سیاسی اشاره کردند و فرمودند «اغلب قضایای مهمّی که در این ۱۵۰ سال اخیر در کشور ما واقع شده، از این قبیل است؛ تقریباً در همه حوادث تاریخی، حوادث اجتماعی، حوادثی که مردم وارد میدان شدند و توانستند یک کاری را به ثمر برسانند و انجام بدهند -یعنی تا آنجایی که بنده در ذهنم هست- پای یک مرجع دینی، یک عالِم دینی و عالِم شجاع، مبارز و سیاستشناس در میان است. مثلاً فرض بفرمایید که در قضیّه تنباکو، میرزای شیرازی است؛ در مشروطه مراجع نجفاند، علمای بزرگ تهران و تبریز و اصفهان و جاهای دیگرند؛ در مسئله حادثه مهم مسجد گوهرشاد، مرحوم حاجآقا حسین قمی (رضوانالله علیه) و علمای مشهدند؛ در سیام تیر، مرحوم آیتالله کاشانی است؛ در پانزدهم خرداد سال ۴۲، امام بزرگوار و برخی از بزرگان و علمای دیگر هستند؛ یک روحانی شجاع، مبارز و سیاستشناس در همه این حوادث حضور دارد، و این حضور او است که سرمنشأ تحرک مردمی است. بله، ممکن است مثلاً یک شخصی، یک آدم بانفوذی بتواند یک تعدادی از مردم را یک جایی وادار به یک عکسالعملی، به یک تحرکی بکند لکن حرکت عظیم مردم، تکان دادن و به موج درآوردن این اقیانوس عظیم، فقط کار عالِم دینی است، فقط کار مرجع روحانی است؛ و از اینجا میشود راز دشمنی قدرتهای مستکبر عالم را با علمای دین، علمای سیاسی، با دین سیاسی، با فقه سیاسی، با عالم سیاسی فهمید که چرا دشمناند؛ چون حضور اینها، حضور ضد استکباری و ضد استعماری است و این قضایای بزرگ را به وجود آورده؛ اینها میدانند، لذا با عالِم سیاسی مخالفند، با مرجع سیاسی مخالفند، با فقه سیاسی مخالفند، با دین سیاسی و اسلام سیاسی صریحا میگویند مخالفند؛ و این حقیقتی است که باید [به آن] توجه داشت.
البته رهبر حکیم انقلاب به انحا مختلف درباره شهید نواب صفوی سخن گفتهاند؛ ایشان ۱۴ بهمن ۱۳۷۶ در یک گفتوشنود صمیمانه با جمعی از جوانان و نوجوانان درباره شخصیت شهید نواب فرمودند «من شاید پانزده یا شانزده سالم بود که مرحوم «نواب صفوی» به مشهد آمد. مرحوم نواب صفوی برای من، خیلی جاذبه داشت و بهکلی مرا مجذوب خودش کرد. هرکسی هم که آنوقت در حدود سنین ما بود، مجذوب نواب صفوی میشد؛ از بس این آدم، پرشور و بااخلاص، پر از صدق و صفا و ضمنا شجاع و صریح و گویا بود.
من میتوانم بگویم که آنجا بهطورجدی به مسائل مبارزاتی و به آنچهکه به آن مبارزه سیاسی می گوییم، علاقهمند شدم. البته قبل از آن، چیزهایی میدانستم. زمان نوجوانیِ ما با اوقات «مصدق» مصادف بود. من یادم است در سال ۱۳۲۹ وقتیکه مصدق تازه روی کار آمده بود و مرحوم «آیتالله کاشانی» با او همکاری میکردند – مرحوم آیتالله کاشانی نقش زیادی در توجه مردم به شعارهای سیاسی دکتر مصدق داشتند – لذا کسانی را به شهرهای مختلف میفرستادند که برای مردم سخنرانی کنند و حرف بزنند. ازجمله در مشهد، سخنرانانی میآمدند. من دو نفر از آن سخنرانان و سخنرانیهایشان را کاملا یادم است. آنجا با مسائل مصدق آشنا شدیم و بعد، مصدّق سقوط کرد.»
محمدمهدی عبدخدایی دبیر کل ۸۵ ساله جمعیت فدائیان اسلام چندی قبل در مصاحبهای با نگارنده گفت «من به نواب صفوی خیلی ارادت داشتم؛ وقتی او را شهید کردند همه وجودم لرزید؛ احساس کردم یتیم شدم. در تبریز مخفی و فراری بودم. روزی هم که اعدامش کرده بودند خبردار نشدم. شبش پسرخالهام آمد و گفت که نیمهشب گذشته، چهار نفر را تیرباران کردند؛ «سید مجتبی نواب صفوی»، «سید محمد واحد»، «خلیل طهماسبی» و «مظفر ذوالقدر». من با اینها زندگی میکردم. وقتی به نواب صفوی نگاه میکردم مثلاینکه یک قدیسی را میدیدم. هنوز هم که ۸۱ سال دارم و او ۳۱ ساله بود که تیرباران شد به او ارادت دارم.»
شهید سید مجتبی نواب صفوی که هدایت جمعیت فدائیان اسلام را بر عهده داشت در حالی سحرگاه ۲۷ دی ۱۳۳۴ ش ترور و به شهادت رسید که هدف او یعنی استقرار نظام اسلامی محقق شده است و بهراستی میتوان جمعیت فدائیان اسلام را فدائیان راستین اسلام نام نهاد چه آنکه مسلمانی به لغلغه زبان نیست.
شهید نواب صفوی , فدائیان اسلام , وحید عظیم نیا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.