اظهارات خاص رئیس‌جمهور آمریکا در خصوص مقابله با کرونا که ریشه در وضعیت روانی نامتعادل او دارد، منجر به ایجاد دغدغه‌های تازه‌ای در میان تحلیلگران و برخی رسانه‌های آمریکایی شده است. پایگاه «آتلانتیک» در یادداشتی که اخیرا منتشر شد، با اشاره به اين‌‌كه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با اظهارات خود در مقابله با ویروس کرونا مبنی بر تزریق مواد ضدعفونی‌کننده و دیگر اقداماتی که از سوی مقامات دولت وی در این زمینه مشاهده شده در حال ایجاد یک خلأ در قدرت رهبری خود، هم در داخل آمریکا و هم در خارج از این کشور است و چین تلاش می‌کند این خلأ را پر کند.
طی ماه‌های اخیر، بسیاری از تحلیلگران در آمریکا و دیگر کشورهای غربی، تأکید کرده‌اند که ایالات متحده در جریان شیوع کرونا آسیب‌پذیری خود را در برابر بحران‌های غیرقابل‌پیش‌بینی در جهان به اثبات رساند. مدیریت وحشتناک و غیرقابل‌دفاع رئیس‌جمهور آمریکا در مواجهه با کرونا و نسخه‌پیچی‌های وی در خصوص استفاده از داروی«هیدروکسین کلرین » جایی برای دفاع از عملکرد ترامپ در کاخ سفید ( حتی از سوی طرفدارانش ) باقی نگذاشته است.
برخی رسانه‌های آمریکایی در برهه فعلی بر روی آثار کوتاه‌مدت اظهارات و مواضع ترامپ متمرکز شده‌اند. آن‌ها به‌صورت خاص در صدد پاسخ دادن به این پرسش هستند که وضعیت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ چه خواهد شد؟! نظرسنجی اخیر مشترک «آیپسوس-رویترز» که بیش از دیگر نظرسنجی‌های اخیر موردتوجه رسانه‌های آمریکایی قرار گرفته است، به‌خوبی نشان می‌دهد که ترامپ فعلا وضعیت خوبی نزد افکار عمومی ندارد! در این نظرسنجی، بایدن ۴۵ درصد و ترامپ ۳۹ درصد آرای عمومی را کسب کرده‌اند. همچنین میانگین نظرسنجی‌ها در ایالات فلوریدا، اوهایو، پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین نشان می‌دهد که ترامپ با همان اختلاف ۶ درصد، از بایدن عقب افتاده است.
با این حال برخی دیگر به صورت خاص بر روی آینده آمریکا و وضعیت این کشور در دوران پساکرونا متمرکز شده‌اند. بدون شک در دوران پساکرونا، کلیه مقامات آمریکایی اعم از دموکرات یا جمهوری‌خواه سخنی برای گفتن نخواهند داشت. در این معادله، اساسا تفاوتی ندارد که چه کسی در کاخ سفید حاکم باشد!
موضوعی که پایگاه آتلانتیک بر روی آن به صورت ویژه تمرکز کرده است، مربوط به آینده ساختار و نظام سیاسی آمریکا در دوران پساکروناست. «پساکرونا» هم‌اکنون به واژه‌ای در آمریکا تبدیل شده است که در خصوص آن تفاسیر و تحلیل‌های گوناگونی ارائه می‌شود. در اکثر این تحلیل‌ها آمده است که مختصات دوران پساکرونا، قطعا به‌مانند مختصات دوران قبل از آن نخواهد بود و طرفداران وضعیت موجود در ایالات متحده، از این ماجرا به شدت متضرر خواهند شد. اگرچه چند وقت بیشتر از شیوع بیماری کرونا نگذشته و همچنان مقیاس حقیقی این بحران و فاجعه اقتصادی بر اثر آن هنوز نمایان نشده، اما طرح کلی آن بسیار متفاوت است، جهان پساکرونا و پساآمریکا در حال شکل‌گیری است. در این جهان نظرات آمریکایی‌ها ارزش کمی خواهند داشت و ارزش نظرات رقبای آمریکا بیشتر خواهند بود. این مسئله جنبه‌های سیاسی را به روش‌هایی که آمریکایی‌ها آن را درک نکرده‌اند تغییر خواهد داد.به عبارت بهتر، آمریکا باید در انتظار فاجعه‌ای باشد که حضور ترامپ در کاخ سفید، در مقابل آن اهمیت و وزنی ندارد! فاجعه‌ای که مربوط به کلیت ساختار سیاسی آمریکاست.