اخبار ویژه »
شناسه خبر : 40091
پرینتخانه » بین الملل, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 16 اسفند 1399 - 6:33 |
غلبه منطق قدرت ایران بر بیاعتباری اروپا
انتشار خبر عقبنشینی سه کشور اروپایی از ارائه قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس انرژی اتمی در شرایطی که هر روز اخبار ضد و نقیضی از پیشرفت و عقب گرد در مسیر دیپلماتیک بازگشت آمریکا به تعهداتش منشتر میشود، از چندمنظر قابل تحلیل است.
عابد اکبری/ کارشناس مسائل اروپا
انتشار خبر عقبنشینی سه کشور اروپایی از ارائه قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس انرژی اتمی در شرایطی که هر روز اخبار ضد و نقیضی از پیشرفت و عقب گرد در مسیر دیپلماتیک بازگشت آمریکا به تعهداتش منشتر میشود، از چندمنظر قابل تحلیل است.
قطعنامه مذکور که ادعا شده بود بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، درباره افزایش تولید اورانیوم غنی شده ایران تهیه شده است، به شکل اولیه از سوی کشورهای اروپایی مورد حمایت قرار گرفته بود، خبری که شادی و هلهله را در بعضی از محافل سیاستگذاری کشورهای منطقه و همچنین رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بود.نکتهای که در این مسئله در نظر گرفته نمیشود، این است که اقدامات وحشتناک و غیرانسانی ترامپ در لوای استراتژی فشار حداکثری و ترور سردار رشید جهان اسلام به راحتی از ذهن مردم و تصمیمگیران جمهوری اسلامی ایران پاک نخواهد شد. مدعیان دموکراسی و اشاعه ارزشهای جهانشمول با لحاظ نکردن این فاجعه آن هم فقط در برهه چهار سال گذشته، حمایت خود را از پیشنویس قطعنامه شورای حکام اعلام کرده بودند. اقدامی که میتوانست مقدار ناچیز باقیمانده اعتماد و اعتبار به اقدامات غرب در ایران را به کلی از بین ببرد. هر چند مقدار اعتبار باقیمانده نیز مدیون باور جمهوری اسلامی ایران به دیپلماسی است وگرنه که در چهل و سه سال گذشته هویت و اراده طرف مقابل برای مردم و سیاست گذاران ایرانی روشن شده است. به نظر میرسد انصراف و عقبنشینی سه کشور اروپایی از ارائه این قطعنامه در شواری حکام انرژی اتمی نه منطق و فهم آنها از شرایطی که آمریکای ترامپ و بایدن ایجاد کرده است، بلکه ترکیبی از منطق دیپلماسی مقتدر جمهوری اسلامی ایران بود که از سوی رئیسجمهور در تماس تلفنی ماکرون و مرکل، سازمان انرژی اتمی در ارائه طرح توافق با آژانس و موضعگیری و شفافسازی وزارت امورخارجه در مورد نتایج ناخوشایند اقدامات اروپایی بود. محمد جواد ظریف در این باره به صراحت گفته بود: «حرکت غلطی را اروپاییها با حمایت از آمریکا در شورای حکام شروع کردهاند، فکر میکنیم این حرکت باعث به هم ریخته شدن شرایط خواهد شد. به هم ریختگی شرایط کنونی را از طریق سفیر ایران در وین به همه اعضای شورای حکام توضیح دادهایم، امیدواریم عقل غلبه کند و اگر چنین نشود راهکارهایی داریم.»این شفافسازی که در قالب گزارههای اصلی منطق بازدارندگی قابل تفسیر است، علاوه بر یادآوری اقتدار همهجانبه جمهوری اسلامی در منطقه و جهان، بر اراده ایران برای دفاع از استقلال و منافع ایران تاکید کرد. این شفافسازی به اروپا گوشزد کرد که ایرانِ مقاوم و ایستاده در برابر اقدامات نابخردانه ترامپ و تیم نئومحافظهکارش، در دوره فعلی نیز که به اصطلاح منطق بر کاخ سفید حاکم شده، لحظهای در پیشبرد منافع ملی خود در تمام حوزهها تردید نخواهد کرد. خواه این اقدام همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند غنیسازی بالای شصت درصد و ادامه مقاومت در برابر جنگ اقتصادی جامعه بینالملل باشد، خواه ارائه پیشنهاد و توافق فنی با آژانس انرژی اتمی که در دوره برجام شانزده بار بر پایبندی ایران به تعهداتش بیانیه داده بود، باشد.نگاهی به منطق اقدامات ایران در مسئله هستهای از ابتدای طرح مذاکرات تا کنون نیز نشان از دست بالای قدرت جمهوری اسلامی ایران در کسب دستاوردهای منطقهای و بینالمللی دارد. در زمان امضای برجام نیز بیش از آنکه اهمیت مذاکره و دیپلماسی از سوی اروپاییها و آمریکا بتواند در پیشبرد و به سرانجام رسیدن توافق موثر باشد، موضعگیری هوشمندانه ایران در قالب راهبردهای ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری و اجرای آن از سوی دولت اثرگذار بود. موضعگیری که طبق آن ایران علاوه بر تاکید بر حفظ حقوق هستهای خود، هر گونه اقدام دیپلماتیک و مذاکراتی بیشتر در جهت کاستن از تنشی که مبنای آن را غرب گذاشته بود، منوط به انجام تمام تعهدات با حسننیت تمام از سوی طرف مقابل طرح کرده بود. هر چند نتیجه چیزی جز رد شدن غرب در آزمون تعهدات دیپلماتیک که همواره مدعی آن بوده است، نبود.آنچه ترسیم چشمانداز پیشرو را آسانتر خواهد کرد، تلاش عملی اروپا برای کسب و بازسازی اعتماد از دست رفته ایران به این موجودیت است. موجودیتی که به نظر میرسد طبق تمام تحلیلهای پیشین، نه اراده و نه توان پیشبرد آرمانهایش و دفاع از اعتبار سیاسی که از آن سخن میگوید را ندارد. این فقدان اراده و ناتوانی به وابستگی شدید و آشکار اروپا به چتر امنیتی آمریکا و بنبستهای سیاسی- امنیتی در معادلات شرق و جنوب آن برمیگردد. این ناتوانی اروپا هم وابستگی و فقدان استقلال آنها را به لحاظ بینالمللی نشان میدهد و هم ناکامی آنها در مقابله با تروریسم فراملی، افراطگرایی و نژادپرستی داخلی که در آینده نزدیک بیش از پیش گریبانگیر آنها خواهد شد را روشنتر از قبل خواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران تا زمانی وعدههای اروپا را برای انجام تعهدات خود تحمل خواهد کرد که با منطق سیاست خارجیاش سازگار باشد. بدون شک ادامه بازی دیپلماتیک برای خرید زمان برای شریک استراتژیک و پدرخوانده در حال افولش در آن سوی آتلانتیک، خیلی زودتر از تصور رهبران به اصطلاح جهان لیبرال دموکراسی به پایان خواهد رسید. بنابراین همین امروز و با فرصتی که منطق قدرت و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در اختیار گذاشته، زمان انجام عملی تعهدات عقب افتاده اروپا از چهارسال پیش تاکنون است. فردا دیر است، فردا برای اروپا و متحد استراتژیکش روشن نیست.
انتشار خبر عقبنشینی سه کشور اروپایی از ارائه قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس انرژی اتمی در شرایطی که هر روز اخبار ضد و نقیضی از پیشرفت و عقب گرد در مسیر دیپلماتیک بازگشت آمریکا به تعهداتش منشتر میشود، از چندمنظر قابل تحلیل است.
قطعنامه مذکور که ادعا شده بود بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، درباره افزایش تولید اورانیوم غنی شده ایران تهیه شده است، به شکل اولیه از سوی کشورهای اروپایی مورد حمایت قرار گرفته بود، خبری که شادی و هلهله را در بعضی از محافل سیاستگذاری کشورهای منطقه و همچنین رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بود.نکتهای که در این مسئله در نظر گرفته نمیشود، این است که اقدامات وحشتناک و غیرانسانی ترامپ در لوای استراتژی فشار حداکثری و ترور سردار رشید جهان اسلام به راحتی از ذهن مردم و تصمیمگیران جمهوری اسلامی ایران پاک نخواهد شد. مدعیان دموکراسی و اشاعه ارزشهای جهانشمول با لحاظ نکردن این فاجعه آن هم فقط در برهه چهار سال گذشته، حمایت خود را از پیشنویس قطعنامه شورای حکام اعلام کرده بودند. اقدامی که میتوانست مقدار ناچیز باقیمانده اعتماد و اعتبار به اقدامات غرب در ایران را به کلی از بین ببرد. هر چند مقدار اعتبار باقیمانده نیز مدیون باور جمهوری اسلامی ایران به دیپلماسی است وگرنه که در چهل و سه سال گذشته هویت و اراده طرف مقابل برای مردم و سیاست گذاران ایرانی روشن شده است. به نظر میرسد انصراف و عقبنشینی سه کشور اروپایی از ارائه این قطعنامه در شواری حکام انرژی اتمی نه منطق و فهم آنها از شرایطی که آمریکای ترامپ و بایدن ایجاد کرده است، بلکه ترکیبی از منطق دیپلماسی مقتدر جمهوری اسلامی ایران بود که از سوی رئیسجمهور در تماس تلفنی ماکرون و مرکل، سازمان انرژی اتمی در ارائه طرح توافق با آژانس و موضعگیری و شفافسازی وزارت امورخارجه در مورد نتایج ناخوشایند اقدامات اروپایی بود. محمد جواد ظریف در این باره به صراحت گفته بود: «حرکت غلطی را اروپاییها با حمایت از آمریکا در شورای حکام شروع کردهاند، فکر میکنیم این حرکت باعث به هم ریخته شدن شرایط خواهد شد. به هم ریختگی شرایط کنونی را از طریق سفیر ایران در وین به همه اعضای شورای حکام توضیح دادهایم، امیدواریم عقل غلبه کند و اگر چنین نشود راهکارهایی داریم.»این شفافسازی که در قالب گزارههای اصلی منطق بازدارندگی قابل تفسیر است، علاوه بر یادآوری اقتدار همهجانبه جمهوری اسلامی در منطقه و جهان، بر اراده ایران برای دفاع از استقلال و منافع ایران تاکید کرد. این شفافسازی به اروپا گوشزد کرد که ایرانِ مقاوم و ایستاده در برابر اقدامات نابخردانه ترامپ و تیم نئومحافظهکارش، در دوره فعلی نیز که به اصطلاح منطق بر کاخ سفید حاکم شده، لحظهای در پیشبرد منافع ملی خود در تمام حوزهها تردید نخواهد کرد. خواه این اقدام همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند غنیسازی بالای شصت درصد و ادامه مقاومت در برابر جنگ اقتصادی جامعه بینالملل باشد، خواه ارائه پیشنهاد و توافق فنی با آژانس انرژی اتمی که در دوره برجام شانزده بار بر پایبندی ایران به تعهداتش بیانیه داده بود، باشد.نگاهی به منطق اقدامات ایران در مسئله هستهای از ابتدای طرح مذاکرات تا کنون نیز نشان از دست بالای قدرت جمهوری اسلامی ایران در کسب دستاوردهای منطقهای و بینالمللی دارد. در زمان امضای برجام نیز بیش از آنکه اهمیت مذاکره و دیپلماسی از سوی اروپاییها و آمریکا بتواند در پیشبرد و به سرانجام رسیدن توافق موثر باشد، موضعگیری هوشمندانه ایران در قالب راهبردهای ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری و اجرای آن از سوی دولت اثرگذار بود. موضعگیری که طبق آن ایران علاوه بر تاکید بر حفظ حقوق هستهای خود، هر گونه اقدام دیپلماتیک و مذاکراتی بیشتر در جهت کاستن از تنشی که مبنای آن را غرب گذاشته بود، منوط به انجام تمام تعهدات با حسننیت تمام از سوی طرف مقابل طرح کرده بود. هر چند نتیجه چیزی جز رد شدن غرب در آزمون تعهدات دیپلماتیک که همواره مدعی آن بوده است، نبود.آنچه ترسیم چشمانداز پیشرو را آسانتر خواهد کرد، تلاش عملی اروپا برای کسب و بازسازی اعتماد از دست رفته ایران به این موجودیت است. موجودیتی که به نظر میرسد طبق تمام تحلیلهای پیشین، نه اراده و نه توان پیشبرد آرمانهایش و دفاع از اعتبار سیاسی که از آن سخن میگوید را ندارد. این فقدان اراده و ناتوانی به وابستگی شدید و آشکار اروپا به چتر امنیتی آمریکا و بنبستهای سیاسی- امنیتی در معادلات شرق و جنوب آن برمیگردد. این ناتوانی اروپا هم وابستگی و فقدان استقلال آنها را به لحاظ بینالمللی نشان میدهد و هم ناکامی آنها در مقابله با تروریسم فراملی، افراطگرایی و نژادپرستی داخلی که در آینده نزدیک بیش از پیش گریبانگیر آنها خواهد شد را روشنتر از قبل خواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران تا زمانی وعدههای اروپا را برای انجام تعهدات خود تحمل خواهد کرد که با منطق سیاست خارجیاش سازگار باشد. بدون شک ادامه بازی دیپلماتیک برای خرید زمان برای شریک استراتژیک و پدرخوانده در حال افولش در آن سوی آتلانتیک، خیلی زودتر از تصور رهبران به اصطلاح جهان لیبرال دموکراسی به پایان خواهد رسید. بنابراین همین امروز و با فرصتی که منطق قدرت و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در اختیار گذاشته، زمان انجام عملی تعهدات عقب افتاده اروپا از چهارسال پیش تاکنون است. فردا دیر است، فردا برای اروپا و متحد استراتژیکش روشن نیست.
برچسب ها
آژانس انرژی اتمی , اروپا , عابد اکبری
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=40091
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای غلبه منطق قدرت ایران بر بیاعتباری اروپا بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.