غفلت بودجه از وخامت حال جنگلهای شمال
گروه اجتماعی
« این چنین که به نابودی جنگلها و مراتع کشور کمر همت بستهایم تا ۵۰ سال آینده تمامی جنگلها و در ۸۰ سال آینده تمامی مراتع را از دست میدهیم.» مفهوم این سخن که فرزاد علیزاده- فعال محیط زیست مطرح کرده، آن است که جنگل ها همچنان نابود می شوند و طرح ها، بدون رعایت قوانین حفاظتی آنها به تصویب می رسند؛ این ها را اگر در کنار ناکافی بودن میزان اعتبارات جنگلهای شمال در لایحه بودجه سال آینده و انتقادات سازمان جنگلها بگذاریم، بهتر درمی یابیم که ارقام اختصاصیافته پاسخگوی مخاطرات پیشرو و اجرای برنامههای حیاتی نظیر حفاظت از جنگلها، ممانعت از فرسایش خاک، تجهیزات اطفای حریق و عملیات آبخیزداری نیست. سالهاست که تنها از جنگل بهره برداری می شود و به هیچ وجه شاهد تجدید کاشت و توسعه نیستیم و بر اساس شاخص ها سالانه حجم زیادی از جنگل ها را از دست می دهیم که تلاشی هم برای جبران آن صورت نمی پذیرد. با اتکا بر آماری که مربوط به سال ۹۵ است، ظرف ۳ یا ۴ سال، ۴۰ میلیون اصله درخت ۳۰۰ ساله در شمال کشور خشک شده است.
دستاندازی به اراضی جنگلی، تغییر کاربری اراضی، وقوع آتشسوزی، چرای بیرویه دام، رونق ویلاسازی در عرصههای جنگلی، توسعه و بهسازی راهها و قطع غیرمجاز درختان ازجمله تهدیدات فراروی جنگلهای شمال کشور است.
سال ۹۷ آماری ارائه شد مبنی براینکه حدود۱٫۶ میلیون هکتار از جنگلهای شمال کشورباقی مانده که این رقم در دهه ۳۰ حدود ۳٫۵ میلیون هکتار بوده است یعنی در این مدت حدود دو میلیون هکتار عرصه جنگلی را از دست دادهایم، البته نیمی از ۱٫۶ میلیون هکتار موجود نیز تا حدود زیادی تخریب شده است.
باتوجه به اعداد و ارقامی که «محمد درویش» عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در همان سال بیان کرده است، حدود ۱۲ میلیون هکتار وسعت رویشگاههای جنگلی کشور است که اگر این رقم را بر ۸۰ میلیون جمعیت ایرانی تقسیم کنیم سرانه هر نفر برای جنگل کمتر از دو دهم هکتار می شود در صورتی که میانگین سرانه هر شهروند در کره زمین ۸ دهم هکتار جنگل است و برمبنای آنچه «مسعود مولانا» عضو شورای هماهنگی شبکه ملی محیط زیست و منابع طبیعی در سال ۹۸ روایت کرده است: از ۴۰ سال قبل تاکنون حدود ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار هکتار از جنگلهای هیرکانی به حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار هکتار رسیده و این به معنای آن است که نیمی از جنگلهای شمال از بین رفته است. «هفت میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس نیز طی ۷۰ سال گذشته نابود شده» فرزاد علیزاده- فعال محیط زیست با اعلام این موضوع مطرح کرده، تنها پنج میلیون هکتار جنگل در زاگرس باقی مانده است، درصورتی که ارزش اقتصادی جنگل فقط از منظر تولید آب، ۱۵برابر بیشتر از ارزش چوب است به طور مثال اگر ارزش قیمت یک درخت ۵۰ میلیون تومان باشد، ارزش تولید آن ۵۰ میلیارد تومان است یعنی آن چنان ارزشی دارد که قابل قیمتگذاری نیست.
اهمیت تخصیص بودجه بیشتر برای خرید بالگردهای مخصوص آبپاش
مطابق آمار رسمی ارائهشده، سالانه دستکم ۱۵ هزار هکتار از جنگلها و مراتع ایران در آتش میسوزد و همواره نبود بالگرد و هواپیماهای مخصوص آبپاش و همچنین نبود مراکز رصد در برخی از استانها از دلایلی است که اطفای حریق را در کشور با مشکل مواجه کرده است. بی تردید نمیتوان مسئولیت اطفای حریق را تنها بر دوش سازمان جنگلها گذاشت، چراکه این نهاد اعتبارات محدودی دارد و نیازمند ورود جدیتر دولت و مجلس در این حوزه است تا با تخصیص بودجه بیشتر خرید بالگردهای مخصوص آبپاش تسهیل شود اما معمولا امکانات ضروری و تجهیزات مناسب و خدمات پروازی برای اطفای هوایی حریق جنگلها و مراتع کشور در جهت پیشگیری از بروز این حوادث پیشبینی نمی شود. کمبود امکانات و محیطبان یا قرقبان و نبود مرکز نظارت یا «مانیتورینگ»، از دیگر مواردی است که به دلیل نبود بودجه محل اعتراض کارشناسان است و همه این موارد اثبات می کند، آنطور که باید به درختان و حفاظت از آنها توجه نمیشود و اختصاص بودجه ناکافی به جنگلهای شمال کشور، گواه این ادعاست.»
بررسی بودجه ۱۴۰۱ در بخش جنگلها
پس از انتشار لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، مشخص شد تمامی وظایف حفاظت و صیانت از جنگلها که در لوایح قبلی بودجه وجود داشته، در این لایحه نیز قابل مشاهده است اما رضا بیانی- مدیرکل دفتر مهندسی و مطالعات سازمان جنگلها عنوان کرده است: در جنگلهای شمال، حجم اعتبارات ما اندک است و برای اجرای طرحهای اجتنابناپذیر در این جنگلها، نیازمند اعتبارات بیشتری هستیم.
بیانی معتقد است که وقتی موضوع جنگلها مطرح میشود باید اعتباراتی متناسب با مساحت جنگلها به آن اختصاص داده شود. ما باید اعتبارات کافی را داشته باشیم تا بتوانیم به بهترین شیوه از جنگلها محافظت کنیم و حداقل ضریب حفاظتی در آنها را به بالای ۹۰ درصد برسانیم. نیازهایی مانند دوربین، تجهیزات مراقبتی و فناوریهای نو وجود دارد که نیازمند تأمین اعتبارات است. از طرفی ما در حدود
۴۰۰ نیروی حفاظتی در جنگلهای شمال کشور و بیشتر از ۴۰۰۰ نیروی حفاظتی در مناطق دیگر داریم و باید بتوانیم نیازهای معیشتی آنان را تأمین کنیم.
بررسی لایحه بودجه سال آینده نشان میدهد که سازمان جنگلها برای صیانت از جنگلهای شمال کشور و زاگرس حدود ۲۰۰ میلیارد تومان اعتبارپیشبینی کرده است. بر اساس پیوست شماره یک از اعتبار طرحهای تملک دارایی سرمایهای دستگاههای اجرایی در سال ۱۴۰۱، در ارتباط با برنامه حفاظت، احیا و بهرهبرداری پایدار جنگلها و مراتع کشور در مجموع ۳۵ میلیون و ۲۰۳ هزار و ۵۳۸ میلیون ریال معادل (سه هزار و ۵۲۰ میلیارد تومان) اعتبار در نظر گرفته شده است.
در این ردیف برای برنامه صیانت از جنگلهای ارسباران شامل احیا و غنی سازی جنگل، تهیه طرحهای جنگلداری و حفاظت و کاهش عوامل تخریب جنگل برای سال ۱۴۰۱، ۶۳ هزار و ۵۶۰ میلیون ریال معادل حدود ۶/۵ میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده است.
همچنین برای صیانت از جنگلهای زاگرس، جنوب و مناطق مرکزی ایران، برآورد بودجه سال آینده یک میلیون و ۱۳۵ هزار میلیون ریال معادل ۱۱۳/۵ میلیارد تومان است.
برای صیانت از جنگلهای شمال هم رقم ۸۴۴ هزار و ۴۴۰ میلیون ریال معادل ۸۴/۵ میلیارد تومان اعتبار برآورد شده است.
در این ردیف، اعتباراتی برای کمکهای فنی و اعتباری برای توسعه زراعت چوب و تأمین تسهیلات برای زراعت چوب، صیانت از جنگلهای ساحلی – مانگرو، کمکهای فنی و اعتباری برای اجرای طرحهای منابع طبیعی و آبخیزداری، احداث ساختمان اداری ستاد سازمان، تأمین تجهیزات یگان حفاظت و اطفای حریق، حفظ، احیا و توسعه منابع طبیعی در شمال تهران، ممیزی و تفکیک مستثنیات، ترویج و توانمندسازی تشکلها و جوامع محلی در حفظ و احیا ی منابع طبیعی و حفاظت، پایش و کمک به احیای مراتع کشور پیشبینی شده است.
بر اساس اعداد درج شده در جداول بودجه، سازمان جنگلها برای تأمین تجهیزات اطفای حریق در سال ۱۴۰۱، یک میلیون و ۱۳۵ هزار میلیون ریال معادل ۱۱۳/۵ میلیارد تومان برآورد بودجه کرده است.
برآورد حدود دو هزار میلیارد تومانی آبخیزداری
بر پایه این گزارش، در فصل برنامه حفاظت خاک و آبخیزداری برای سال آینده در مجموع ۱۶ میلیون و ۵۲۵ هزار و ۶۰۰ میلیون ریال (معادل ۱۶۵۳ میلیارد تومان) اعتبار در نظر گرفته شده است.
در این بخش اجرای عملیات آبخیزداری در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه، آبخیزداری در حوضه حاشیه کویر مرکزی، کنترل سیل، آبخیزداری و حفاظت از حوضههای آبخیز گلستان و اترک، مطالعه و اجرای عملیات آبخیزداری در حوضه سیاه کوه خراسان رضوی و جنوبی، مطالعه و اجرای عملیات آبخیزداری در حوضه آبخیز سد کرخه و کارون بزرگ، مطالعه و اجرای عملیات آبخیزداری در حوضههای آبخیز سد سفیدرود، اجرای عملیات آبخیزداری در حوضه آبخیز سدهای کشور، مطالعه و اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری در حوضههای آبخیز فاقد سد و مرزی کشور پیشبینی شده است.
برای اجرای عملیات آبخیزداری در حوضه آبخیز سدهای کشور، ۶ میلیون و ۱۷۴ هزار و ۴۰۰ میلیون ریال (معادل ۶۱۷ هزار میلیارد تومان) برآورد اعتبار انجام شده است و درصد تخصیص این رقم در آینده مشخص خواهد شد.
همچنین برای اجرای طرحهای بیابانزدایی و احیای عرصههای تخریب شده نیز اعتبار برآورد شده برای سال ۱۴۰۱ یک میلیون و ۵۶۷ هزار و ۲۰۰ میلیون ریال بوده است و جمع اعتبارات لحاظ شده برای این بخش، ۲۷ میلیون و ۹۷۴ هزار و ۶۲۰ میلیون ریال است.
منابع طبیعی هنوز در اولویت اول قرار ندارد
هادی کیادلیری- دبیر شورای مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی و رئیس سابق انجمن جنگلبانان ایران در خصوص اعتبارات اختصاص یافته و میزان توجه دولتها به جنگلها در گفت و گو با «رسالت» تشریح می کند: «۸۳ درصد این کشور را منابع طبیعی تشکیل می دهد و اتفاقا بزرگترین تهدیدات داخلی برای این سرزمین همین مسائل مربوط به منابع طبیعی است؛ از بحث آب و خاک گرفته تا نابودی جنگلها و پوشش گیاهی. نکته ای که باید مورد توجه قرار دهیم این است که برخلاف کشاورزی که اقدامی خدماتی به شمار می رود، در مورد منابع طبیعی بحث فرق می کند و این سازمان باید مراقب جنگلها باشد، اینگونه نیست که نیروهایی در محدوده کشاورزی داشته باشد و فقط آنها را ساماندهی کند؛ عملا باید تمام آن ۸۳ درصداز منابع طبیعی را مدیریت کند و کاستی های بودجه ای همواره وجود داشته و آنچه اختصاص می دهند، کفاف بسیاری از اقدامات را در حوزه منابع طبیعی نمی دهد. این مسئله را می توان در تجهیز وسایل و امکانات و نیروهای حفاظتی که جذب کرده اند و حقوقی برای پرداخت ندارند و یا در بهکارگیری نیروهای متخصص جدید که بهخاطر مسائل اعتباری قادر به جذب آنها نیستند، مشاهده کرد. بسیاری از نیروها بازنشسته شده اند، اما نمی توانندنیروی جدید جایگزین کنند، چون بودجه اختصاص یافته کافی نیست و وقتی نگاه می کنیم، متوجه می شویم که اعتبارات در نظر گرفته شده برای این بخش بسیار ناچیز است و این ها نشان می دهد که دولتها اراده جدی ای برای حفظ این منابع نداشته اند و هنوز در اولویت اول قرار ندارد. در همان بحث صیانت از جنگلهای شمال و یا تنفس، برآورد کرده بودند که به ۸۰ میلیارد تومان بودجه نیاز دارند اما فکر می کنم یک سوم و یا کمتر از یک سوم تخصیص داده شده است. در واقع مصوب کردن بودجه یک بخش است و بخش دیگر تخصیص آن است که معمولا به درستی تخصیص داده نمی شود و این ضعف همیشه وجود دارد؛ علت آن ناآگاهی نسبت به داشتن گنجینه ای بزرگ است که سبب می شود مسئولان ما حاضر نباشند برای نگهداری از این گنجینه، گاوصندوقی تهیه کنند. مسئولان هنوز آگاه نیستند که این طبیعت چقدر ارزشمند و سودبخش است، بنابراین اعتبارات در نظر گرفته شده بسیار ضعیف است. در بحث جنگلهای زاگرس که معیشتی هستند باید استراتژی بلندمدت و کوتاه مدت داشته باشیم، چرا که مشکلاتمان در این بخش فراوان است و مسئله دام و آتش سوزی و آفات و بیماری هادر اولویت است. ما در جنگلهای زاگرس دارای ۳۶ میلیون دام هستیم که ۱۶ میلیون آن قانونی است و برای حل این معضلات و آبخیزداری و آتش سوزی باید اعتبارات کلانی در نظر گرفت، در کنار این ها طغیان آفات و بیماری ها میلیاردها تومان صدمه می زند و مستلزم آن است که بودجه لازم به صورت مستقل به این بخش اختصاص پیدا کند. ۲ میلیون هکتار از زاگرس دچار آفات و امراض گیاهی است و در شمال کشور، این بیماری بیداد می کند و اگر به درستی با آنها مبارزه نشود میتوانند زمینه نابودی سرمایههای ملی را فراهم کنند. اعتباراتی که برای رویشگاههای جنگلی در استانهایی که درگیر آفات هستند در نظر گرفته می شود، با میزان وسیع جنگلهای آفت زده در شمال و غرب کشور، همخوانی ندارد و مشخص نیست دقیقا چند درصد از مناطق آسیب دیده را پوشش میدهد. از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۹۷ جنگلهای شمالی کشور شاهد بروز ۷۰ گونه طغیان آفت بوده بهطوری که در این مدت حدود ۳۵۰ هکتار از جنگلها بر اثرآفتزدگی از بین رفته و ۴۰ میلیون درخت در سالهای اخیر در این جنگلها نابود شدهاند و مرگ دسته جمعی گونههای کلیدی در جنگلهای شمال را باید به عنوان هشدار تلقی کرد.»
به اندازه حقوق یک بازیکن فوتبال برای جنگلهای کشور هزینه نمی کنند
کیادلیری اضافه می کند: «بارها گفته ام برای تیم های باشگاهی، اعتباراتی که اختصاص می یابد بیشتر از اعتباراتی است که برای تنفس جنگلهای شمال در نظر می گیرند. حاضر نیستند به اندازه حقوق یک بازیکن فوتبال برای جنگلهای کشور هزینه کنند. این ها نشان می دهد که منابع طبیعی را هنوز خیلی جدی نگرفته و به این نتیجه نرسیده اند که اگر طبیعت از تعادل خارج شود، هزینه برقرار کردن تعادل مجدد، چقدر می تواند برای یک مملکت سنگین و چه بسا غیرممکن باشد. در حال حاضر ما می بینیم که چقدر منابع طبیعی برای ما مشکلاتی را بهوجود آورده و تبدیل به مسئله ای اجتماعی شده است، چرا که وقتی یک کارخانه اتومبیل سازی کار خود را به درستی انجام ندهد، وزیر مربوطه و دولت را مسئول می بینید اما در مورد منابع طبیعی اینطور نیست و سراسر مملکت بابت خسارتهایی که به بار می آید، زیرسؤال خواهد رفت. لذا باتوجه به آنکه جایگاه منابع طبیعی بسیار مهم است باید حساسیت بیشتری نسبت به آن وجود داشته باشد. ما در جریان حریق های جنگلی می بینیم که چقدر تجهیزات و امکانات در سطح نازلی قرار دارد و اغلب با شاخه بلوط آتش را خاموش می کنند و نیروهای حفاظتی یا پول بنزین ندارند و یا به طورکلی وسیله نقلیه ندارند تا از جنگلها بازدید کنند و جلوی قاچاقچی را بگیرند. حتی در بعضی مواقع پول رسیدگی به تشکیل پرونده در دادگاهها را نداریم، حال آنکه متخلفان و کسانی که به عرصه های طبیعی تجاوز می کند، بهای بیشتری بابت پروندهها می پردازند و وکیل بهتری می گیرند. این ها نقطه ضعف های بزرگی است. اگر قصد داریم که این جنگلها حفظ شود باید اعتبارات بیشتری در نظر بگیریم.»
صدای طبیعت درآمده اما هنوز صدایش را نشنیده ایم
دبیر شورای مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی تصریح می کند: «همین میزان بودجه ای که تصویب شده اما تخصیص نداده اند را باید نسبت به کل درآمد کشور حساب کنید تا ببینید که چند صدم درآمد کشور به حفظ ۸۳ درصد منابع طبیعی اختصاص یافته است. در حالی که باید درآمدهای بهدست آمده، اول از همه برای حفظ این سرزمین صرف شود. همه درآمدها از منابع طبیعی بهدست می آید، اما چه میزان آن به منابع طبیعی برمی گردد؟
بی توجهی مسئولان به بودجه منابع طبیعی به این علت است که دغدغه های دیگری دارند، اگرچه حساسیت مردم نسبت به این مسئله بیش از گذشته است اما درگیری های ذهنی آنها ،بیکاری و مباحث مرتبط با اقتصاد است و به دلیل آنکه اولویت آنها منابع طبیعی نیست، مسئولان هم تمرکزشان بر روی معضلات معیشتی و اقتصادی است. اما اگر بخواهید یک کشور را از نظر تعالی بسنجید باید میزان توجه مردم و مسئولانش را نسبت به منابع طبیعی ارزیابی کنید. حال آنکه دولتهای ما غرق درآمدهای نفتی و خام فروشی بوده اند و به حفظ منابع طبیعی بی توجه بوده و ارزش گذاری نکرده اند.
ا زمانی که منابع طبیعی تعادل اش را از دست ندهد، متوجه نمی شوید که چه هزینه های گزافی به دولتها تحمیل می شود. درست مثل دریاچه ارومیه که تا زمان خشک شدن آن متوجه نشدیم، که بودن آن چه اهمیتی دارد. در مورد فرسایش خاک نیز به همین صورت است و می بینید که در سطح جهان، رکورد داریم. سالها پیش که یک بشکه نفت ۱۰۰ دلار بود، مطرح کردم اگر قرار باشد حاصلخیزی زاگرس را برگردانیم، باید سالانه ۵۰ درصد درآمد نفت را به بودجه اختصاص دهیم که این کار صورت نگرفت. چون مسئولان ما به بلندمدت فکر نمی کنند و هر مدیری که بر سر کار می آید به مدت زمان تصدی خود فکر می کند. درحالی که کشورهای توسعه یافته، اقداماتشان بلندمدت است و اصلا به کوتاه مدت نمی اندیشند. از طرفی تنگناهایی که بین مسئولان و مردم پیش آمده، باعث شده که از منابع طبیعی به بدترین شکل استفاده کنیم، در صورتی که ما می دانیم این نوع استفاده به نفع هیچ کس نخواهد بود. در حال حاضر بحرانهای ما در این بخش بسیار است و نمی توانیم آنها را اولویت بندی کنیم، چون همه آنها در اولویت اول است. صدای طبیعت درآمده، اما هنوز صدایش را نشنیده ایم و باید این موضوع را در اعتباراتی که اختصاص یافته ببینیم، اگر گوش شنوایی برای شنیدن صدای طبیعت بود، اعتبارات اندکی اختصاص نمی یافت و قوانین متعددی علیه منابع طبیعی، وضع نمی شد. قوانینی که در راستای زمین خواری و تغییرکاربری است؛ این ها شاخصی است که نشان می دهد، ما منابع طبیعی را با چه نگاهی می بینیم. این منابع برای ما بسیار بی ارزش است، وقتی یک موضوع آنقدر در نظر مسئولان ما بی ارزش است، نباید انتظار داشته باشیم که بودجه های درست و حسابی به این بخش اختصاص یابد. تا این نگاه تغییر نکند، هیچ اتفاق مثبتی رخ نمی دهد.»
متناسب با مشکلات منابع طبیعی، بودجه اختصاص نداده ایم
کیادلیری با تأکید براینکه در حال حاضر تعداد جنگلبانهای ما بسیار پایین تر از استانداردهای جهانی است، می گوید: «حقوق نیروهای حفاظتی و قرق بان های ما بموقع پرداخت نمی شود و اغلب آنها مشکل مالی دارند و افراد متخصص جذب نمی شوند و به همین علت، دانشگاههای منابع طبیعی و محیط زیست همه در آستانه تعطیل شدن است و ۱۰تا ۱۵ سال بعد ما منابع انسانی تخصصی را از دست می دهیم، درحالی که یکی از اصل های پیشرفت، توسعه منابع انسانی است و باید به اثرات بلندمدت این قضیه نگاه کنیم. از سویی باید در نظر داشت که بعضی خسارتها در حوزه منابع طبیعی، اثراتش را یک دهه و یا چند دهه بعد نشان می دهد و ما می دانیم که روند رو به تخریب است و در همه زمینه ها آن را می بینیم، به عنوان مثال آماری که سازمانها در حوزه تغییر کاربری اراضی مرتع و جنگل طی ۱۵ سال اخیر ارائه کرده اند بسیار وحشتناک و نجومی است و از این رو روند کلی، رو به نابودی است، درست مثل آتش سوزی ها که روبه افزایش بوده و ممکن است در برخی سالها به خاطر شرایط محیطی و بارندگی کمتر و در برخی سالها بیشتر باشد. مشکلات منابع طبیعی به سرعت در حال افزایش است و ما پا به پای آن نتوانسته ایم بودجه اختصاص دهیم و برنامه داشته باشیم و در همه دولتها این مسئله مشاهده شده است.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.