غفلت از توصیههای دیروز، ریشه مصیبتهای امروز
مصطفی هدایی
در ۱۰ روز گذشته شاهد موجی از نارضایتی مردم وفادار خوزستان به خاطر بیآبی و از بین رفتن محصولات کشاورزی و دامها هستیم که این مسئله نارضایتی رهبر معظم انقلاب اسلامی را نیز از عدم اجرای برنامههای آبرسانی و مدیریت دقیق منابع آبی به همراه داشت.
ایشان روز جمعه در بیاناتی در زمان دریافت دز دوم واکسن کرونای برکت، با اشاره به مسئله خوزستان فرمودند:« در روزهای اخیر یکی از نگرانیهای واقعا دردآور، مسئله آب خوزستان و مشکلات مردم بود.»
معظم له با گلایه از رعایت نشدن توصیههای متعدد قبلی درباره آب خوزستان و فاضلاب اهواز افزودند: «اگر آن توصیهها موردتوجه قرار میگرفت مسلما این وضع ایجاد نمیشد که مردم وفادار خوزستان را باوجود اینهمه امکانات و استعدادهای طبیعی و کارخانجات در استان، ناراضی و ناراحت کند. این مردم نباید دچار مشکلات باشند و اگر به وقت خود به کار مردم رسیدگی میشد، این وضعیت ایجاد نمیشد. اکنونکه دستگاههای دولتی و غیردولتی مشغول به کار شدند و همچنین دولت بعدی که بر سر کار خواهد آمد، کارها را بهصورت جدی دنبال کنند.»
آبوخاک مسئله امروز ایران نیست!
آنچه در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی تبلور پیداکرده، دغدغه امروز ایشان نیست و موضوعات زیستمحیطی ازجمله محورهای اصلی در سیاستگذاریهای کلان حاکمیت برای جلوگیری از بروز مشکلاتی است که میتواند محل زندگی مردم ایران را با مشکلات عدیدهای روبهرو سازد.
ایشان در ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، در دیدار با مسئولان محیطزیست، منابع طبیعی و فضای سبز به موضوع مدیریت آب در بخش کشاورزی اشاره کردند و خواهان پیگیری این موضوع از سوی دستگاهها شدند: «یک مسئله، مسئله آب و مصرف آب [است]. من دو سه سال پیش به نظرم در صحبت اوّل فروردین اشاره کردم که نود درصد آب کشور صرف کشاورزی میشود. همه مصارف دیگر – مصارف شرب و شهر و صنعت و غیره – ۱۰ درصد است. ما اگر چنانچه بتوانیم با تدابیری در آن نود درصد که صرف کشاورزی میشود، ۱۰ درصد صرفهجویی بکنیم، معنایش این است که به همان اندازهای که امروز آب برای شرب شهر و روستاها و صنعت و غیره مصرف میکنیم، به همین اندازه آب در اختیار کشور قرار میگیرد.»
رهبر معظم انقلاب مدیریت آب در بخش کشاورزی را بسیار مهم ارزیابی کردند و افزودند: « این چیز کوچکی است؟ این چیز با این عظمت، ارزش این را ندارد که همه مسئولین، متصدی بشوند و بروند دنبال این قضیّه؟ با آبیاری قطرهای، با شبکهسازیهای درست و خوب [صرفهجویی کنند]. آب پشت سدها را ما اگر چنانچه جمع کنیم، [امّا] شبکهسازی درست نکنیم – کمااینکه متأسّفانه در موارد زیادی قضیّه ازاینقرار است – خب این آب را درواقع هدر میدهیم، تبخیر میشود میرود؛ علاوه بر اینکه حالا مشکلاتی همپشت سدها به وجود میآید. کارهای فراوانی است که باید انجام بگیرد؛ اینها جزو چیزهای بسیار مهم است.»
رهبر انقلاب، چالشهای مرتبط با خاک را از آب مهمتر دانسته و نسبت به فرسایش خاک هشدار میدهند: « مسئله خاک. عرض کردیم فرسایش خاک، در بلندمدت خطر بزرگتری از کمبود آب است. چند سال قبل از این بحثهای آبخیزداری و آبخوانداری و مانند اینها مطرح شد، کارهایی هم انجام گرفت؛ باید اینها با جدیت و قوت دنبال بشود؛ این کارها متوقف نماند.»
«سه عنصر اساسی در محیطزیست هست که اینها را بایستی موردتوجه قرار داد: هوا، آب، خاک. همه همت را باید [روی اینها] گذاشت.» این بخش دیگری از بیانات رهبر انقلاب در باب اهمیت آب، خاک و هوا است به موضوع خوزستان و گردوغبارهای آن نیز میپردازند که در صورت عدم توجه مسئولان، چالشهای زیستمحیطی را باید در نقاط دیگر کشور شاهد باشیم.
نارضایتی عمومی از عملکرد مسئولان
بسیاری از دلسوزان منطقهای و افرادی که با بحرانهای آبی و خاکی در منطقه خوزستان آشنایی دارند، از ماهها قبل نسبت به وقوع بحرانهای آب برای ساکنین این منطقه هشدار داده بودند. هشدارها نه مربوط به چند سال گذشته بلکه بیش از دو دهه است که مطالعات و آسیبشناسی خوزستان نشان از وقوع بحرانهای آبی در آینده را میداد. سطح این هشدارها به رأس حاکمیت نیز بازمیشود و مقام معظم رهبری در ۵ فروردین ۱۳۸۵ با یادآوری طرحهایی که سال ۱۳۷۵ ارائهشده بود، عنوان کرده بودند: «من در سال ۷۵ که به خوزستان آمدم، در تمام این منطقه وسیع حرکت کردم؛ خیلی جاها را خودم از نزدیک دیدم، خیلی جاها هم هیئتهایی فرستادیم، دیدند… دولتی که امروز سر کار است، دولت کار و خدمت است. اگر آن برنامههایی که در ۹ سال
قبل برای خوزستان طراحی شد، خوب اجرا میشد، حالا ما خیلی جلوتر بودیم. حالا هم دیر نشده است. باید برای خوزستان و همه استانهای کشور، تلاشهای مجدانه، دلسوزانه و مدبرانه انجام بگیرد…»
از زمان دولت هاشمی رفسنجانی تا دولت محمود احمدینژاد، رهبر انقلاب بهطورجدی به دنبال حل مشکلات خوزستان پیش از وقوع چالشها و بحرانها بودند. به نظر میرسد در دولت اصلاحات توجهی به برنامهها و طرحهای مقام معظم رهبری نشده بود و علیرغم تأکید ایشان در دولت محمود احمدینژاد، این امر تا حد زیادی به حاشیه میرود تا به امروز که بحرانها و چالشهای زیستمحیطی دامان معیشت و اقتصاد منطقه خوزستان را گرفته و یکی از پرآبترین و سرسبزترین جلگههای ایران، به فاجعه محیط زیستی
برای ساکنان آن تبدیلشده است.
وزارت نیرو یکی از متهمان اصلی در مدیریت آب و سیلابهای است. از ابتدای دولت تدبیر و امید، این وزارتخانه به هشدارهای کارشناسان و طرحهای قبلی حاکمیتی توجهی نکرده و علاوه بر مشکلات آب شاهد بروز چالشهایی در بخش برق کشور نیز هستیم. سیل فروردین ۹۸ در خوزستان، ازجمله فجایعی بود که وزارت نیرو به هشدار کارشناسان توجهی نکرد. یکی از شرکتهای مهندسی مشاور کشور براساس پایشها و مطالعات در حوزه سیلاب نسبت به وقوع سیل در خوزستان در اسفند و فروردین به وزارت نیرو هشدارهایی داد و خواهان بهکارگیری راهکارهایی برای مدیریت سیلاب شد. اما وزارت نیرو بدون توجه به این مطالعه، تنها به مدیریت بحران پس از وقوع سیل پرداخت تا نشان دهد این وزارتخانه تنها متخصص در مدیریت پس از بحران و نه پیش از آن است.
سال ۹۸ که یکی از سالهای پر آب کشور بود، وزارت نیرو بهجای ذخیرهسازی آب به رهاسازی آن برای تولید برق خارج از تعهدات سال ۹۹ اقدام کرد و یکی از فرصتهای بینظیر برای کاهش خشکسالی خوزستان در یک برنامه ۵ ساله را از بین برد. دریکی دیگر از تصمیمات خسارتبار در خوزستان، هیئت دولت در مصوبهای به شماره ۲۳۵۸۱ با برنجکاری در مناطقی از خوزستان موافقت کرد! برنج یکی از محصولات آب بری است که با جلگه خوزستان همخوانی ندارد.
یکی از عمده دلایل خشکسالی و چالشهای آبی جلگه خوزستان، ترک فعلهایی است که دولتمردان میبایست در دو دهه گذشته به اجرای آن مبادرت میورزیدند ولی در جهت معکوس منابع آبی را به بدترین نحو مدیریت کرده و تا حد زیادی هدر دادند.
اما مشکلات تنها در باب مدیریت آب نیست بلکه دولت تدبیر و امید به هشدار مقامات دیگر کشور نیز وقعی نمینهند. پیش از وقوع اعتراضات آبی در خوزستان، برخی از مسئولان از حسن روحانی درخواست کرده بودند تا نمایندهای برای رسیدگی به بحران خشکسالی به منطقه اعزام کند. ازجمله دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که خود از افراد بومی خوزستان است در ۱۲ تیرماه سال جاری در توییتی خواهان رسیدگی فوری دولت نسبت به خشکسالی در شهرها و روستاهای خوزستان شده بود. محسن رضایی در توییتی نوشته بود: «فریادتشنگی خوزستان حاصلخیز، ازکم آبی، بلند است. نهتنها روستاها بلکه برخی شهرها نیز، درمضیقهاند. بجاست آقای دکتر روحانی برای رسیدگی فوری، نمایندهای به خوزستان اعزام کنند. از نهادهای انقلابی، برادران سپاهی و بسیجیام میخواهم، همچون گذشته، به کمک مردم خوزستان بشتابند.»
باوجوداین درخواستها، حسن روحانی بعد از وقوع اعتراضات و نارضایتیها، اسحاق جهانگیری را به منطقه خوزستان فرستاد که میتوان آن را نوشدارو پس از مرگ سهراب نامید. متأسفانه مدیریت دولتی چه در سطح ملی و چه در سطح استانی در خوزستان در
۸ سال گذشته فاجعهبار بوده و استاندار سابق خوزستان؛ غلامرضا شریعتی یکی از اصلیترین عاملان بیتوجهی به برنامههای مقابله با خشکسالی و مدیریت دقیق آب بود. در سالهای گذشته بحرانهای زیستمحیطی در منطقه تشدید شد و مسئولان استانی نیز بهجای حل بحرانها به مدیریت پس از بحرانها پرداختند که هیچ حاصلی جز ادامه روند چالشهای آبوخاک نداشت.
به نظر میرسد قوه قضائیه بهعنوان مدعیالعموم میبایست وارد میدان ناکارآمدی و اتلاف منابع آبی در خوزستان شود تا مسئولانی را که در سالهای گذشته با ترک فعل مدیریت آب و طرحهای ارائهشده در سطح حاکمیت، بحران امروز را به وجود آوردهاند، محاکمه و مجبور به پاسخگویی کند. امید است تا در دولت جدید با تأکیداتی که رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتند، مشکلات مردم وفادار خوزستان در زمان کوتاهی رفع و این جلگه مساعد برای کشاورزی بار دیگر شاهد رشد و توسعه متناسب با طرحهای ملی باشد.
خوزستان , رهبر انقلاب , کم آبی , مصطفی هدایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.